نگاهی کوتاه به مشکلات محیط زیست کامیاران در هفته جهانی محیط زیست

0
748

در حالی با شعار “بە سوی طبیعت برای زندگی”به استقبال هفته جهانی محیط زیست می رویم که در شهرستان کامیاران با توجه به وضعیت یک دهه اخیر می بینیم که ایجاد معادن در این شهرستان منجر به تغییراتی در ابعاد مختلف گردید که الگوی اقتصادی_اجتماعی روستاهای اطراف را هم تحت تاثیر قرار داده است و آنچه را از قبل شناحته بود دچار تحول گردانید و طبیعت را نه تنها برای زندگی بلکه طبیعت را تنها و تنها وسیله ای برای برداشت خودخواهانه و به ثمر رساندن منافع شخصی تبدیل نموده و باعث برهم زدن چشم انداز طبیعی و ایجاد انواع آلودگیها شدند. بر همگان آشکار است که شهرستان کامیاران با جمعیتی بیش از صدهزار نفر فاقد تصیفه خانه فاضلاب بوده که این امر نیز وضعیت محیط زیست شهرستان را با مشکلات جدی تری مواجه می کند بدینصورت که خروجی شبکه جمع آوری فاضلاب در منتهی الیه ضلع جنوبی شهر به دو انشعاب تقسیم شده که قسمتی از طریق لوله ای بتنی به رودخانه راز آور وارد شده و قسمتی توسط کانال سرباز به مزارع کشاورزی هدایت شده و در نهایت ترکیبات فاضلاب خام که شامل فلزات سنگین است که علاوه بر اینکه تجمع در بافت گیاهان زراعی و بالتبع آلودگی محصولات آنها همچون سبزیجات ناودرون را سبب شده(سفره غذایی مردم کامیاران) پس از عبور از دشت بیلوار کرمانشاه وارد رودخانه قره سو شده و پس از عبور از کرمانشاه در نزدیکی فرامان وارد رودخانه گاماسیاب می شود و این رودخانه نیز به نام سمیره وارد خاک لرستان شده و پس از آن در استان خوزستان به کرخه وارد شده و نهایتا تالاب هورالعظیم می ریزد که باعث کاهش اکسیژن محلول،پیدایش بوهای زننده در اثر اکسیداسیون غیرهوازی،مهاجرت یا مرگ و میر آبزیان و…اشاره کرد که در صورت عدم توجه می تواند منجر به فاجعه محیط زیست شود. از طرفی اشاره اخیر نگارنده به وضعیت وخیم محل دفن زباله این شهرستان نه تنها تلنگری برای مسوولین شهرداری نشد بلکه آتش زدن حجم عظیم زباله در چند روز گذشته عدم توجه ایشان را به اهمیت محیط زیست با توجه به ابلاغیه تاریخی رهبری در مورد سیاست های کلی نظام و همچنین سلامت آحاد مردم را می رساند که نمود آشکار آن جانباختن کشاورزی مظلوم از روستای یختخان توسط گرگ در سال گذشته می باشد که عدم مدیریت عالیجنابان در کنترل پسماندهای اطراف شهر(علی رغم پیگیری های محیط زیست) احتمال تکرار هاری آن را دو چندان می نماید و کاملا مبرهن است که چنین ذهنیاتی تداعی گر عنوان سگ های بی سرپرست به ولگرد بوده و چنین توهماتی به هیچ وجه پیام آشتی و درک متقابل زیست محیطی را همراهی نخواهند کرد.