به مناسبت روز دانشجو/فواد شیربیگی

0
1651
فواد شیربیگی
فواد شیربیگی

نگارنده: فواد شیربیگی

پس از اشغال ایران در خلال جنگ جهانی دوم در شهریور 1320 و متعاقب آن استعفای رضاشاه و به سلطنت رسیدن محمدرضای جوان و کم تجربه تا مرداد 1332 ایران شاهد فضای باز سیاسی نسبی ای بود که تقریباً تا به امروز نیز بیسابقه بوده است.

در این دوران در ایران بسیاری از احزاب و گروههای صنفی شکل گرفت و آزادانه به فعالیت می پرداختند و جامعه پویایی سیاسی مناسبی را به خود میدید که امیدهای زیادی را در دل فعالین سیاسی آندوره ایجاد کرده بود و متناسب با آن نیز دانشگاه که دستاورد مدرن دوران پهلوی بود فرم سیاسی به خود میگرفت.

سقوط دولت مصدق در جریان کودتای 28 مرداد 1332 پایان این دوره و آغاز دوباره استبداد و خفقان سیاسی در ایران بود که با قلع و قمع نوبتی نیروها وفعالان سیاسی همراه گردید و زیربنای شروع نوینی از زمامداری مستبدانه محمدرضاشاه پهلوی بود که هیچگونه شباهتی با روزگاران گذشته نداشت.

آمریکا به عنوان ابرقدرت جدید جهانی وارد بازی تغییر توازن قوای جهانی شده بود و کم کم داشت جاپاهای خود را در ایران محم میکرد و به عنوان حامی وشریک جدید حکومت پهلوی وارد بازیهای سیاسی داخل ایران گردید و تا پایان حکومت پهلوی در این نقش باقی ماند.

آمریکا هنوز برای مردم ایران کاملاً شناخته شده نبود و حتی موضعگیری آمریکا در جریان ملی شدن صنعت نفت علاقمندانی را نیز برای این دوست جدید ایران در داخل سیاسیون فراهم کرده و با آشکار نبودن نقش این کشور در جریان کودتای 28 مرداد برای عموم توده های مردم، امید به پذیرش آن از سوی توده ها در میان سران حکومت وجود داشت.

نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا در آذرماه سال 1332 و تقریبا کمتر از چهار ماه از کودتای 28 مرداد راهی ایران شد تا سنگ زیربنای محکمی برای شروع ارتباطات گسترده با ایران نهاده شود و با  استقبال گرم حکومت و مردم ایران روبرو شود ولی غافل از اینکه در دانشگاه نسلی از جوانان آگاه و مبارز ماهیت واقعی هر دو حکومت شاه و آمریکا را شناخته و دست به افشاگری علیه آنها خواهند زد.

تلاشهای رژیمهای حاکم بر ایران برای تلاش جهت غیرسیاسی بودن دانشگاهها و قطع ارتباط آنان با توده های مردم، سیاسیت تازه ای نیست و از آندوره تا به امروز تلاش دارند که حداکثر مطالبات دانشگاه را در سطح مطالبات صنفی نگاه داشته و از دخالت آنان در سیاست و جامعه بکاهند ولی این کشمکش تا کنون ادامه داشته و دانشگاه ها با همه ترفندهای همه رژیمها هنوز سیاسی باقی مانده اند.

در 16 آذر 1332 در جریان اعتراضات دانشجویی بر علیه سفر نیکسون نیروهای سرکوبگر شاه به دانشگاه حمله کرده و در جریان این سرکوب 3 دانشجوی فنی به نامهای احمد قندچی، مصطفی بزرگ نیا و مهدی شریعت رضوی جانباخته و به نماد مقاومت و اعتراض دانشجویی تا به امروز تبدیل شدند و روز 16 آذر به عنوان نماد تسلیم ناپذیری دانشگاه در برابر استبداد روز دانشجو نامیده شد.

جمهوری اسلامی پس از بر سر کارآمدن با توجه به اهمیت دانشگاه از نخستین روزهای حکومت خود در تضادی دائمی با دانشگاه بوده و با هر ترفندی که در آستین داشته سعی در از بین بردن روحیه انتقادی وسیاسی دانشگاه داشته و دارد و در این راستا از انقلاب فرهنگی، اخراج دانشجو و استاد،  تعطیلی دانشگاه،  سرکروب خونین تیرماه 1378 کوی دانشگاه و در این اواخر سناریوی اسلامی کردن دروس رشته های علوم انسانی استفاده کرده است.

دانشجویان که قشر تحصیلکرده و تاثیرگذار آینده سیاسی هر کشوری هستند در سرنوشت هر جامعه ای نقش ارزشمندی ایفا میکنند و همه تفکرات و تئوریهای انقلابی دشمن استبداد در میان آنان شکل میگیرد و لذا هر ساله در آستانه روز دانشجو حکومت با سعی در دولتی کردن و کنترل مراسمات این روز میکوشد حداقل خسارات را متحمل شده و هر سال نیز با شکست مواجه میشود و این اجتماعات به صحنه درگیری با نیروهای سرکوبگر رژیم در اشکال مختلف تبدیل میشود.

در روز دانشجو به همه جاباختگان دانشجو و فارغ التحصیلان دانشگاهی که به وظیفه انسانی و اجتماعی خود عمل کرده و حاضر به سکوت و تسلیم در برابر استبداد نشدند درود فرستاده و به همه فعالینی که امروزه در جبهه های مختلف در برابر رژیم استبدادی ولایت فقیه مقاومت میکنند اطمینان میدهیم یاور و پشتیبان آنان هستیم و مطمئناً نیکی و روشنایی بر ظلم و تاریکی فائق خواهد شد و افق سرخ پیروزی نزدیک است.

 

نظرات