جمهوری اسلامی تبلوری از اخوان المسلمین

0
1242
فواد شیربیگی
فواد شیربیگی

نگارنده: فواد شیربیگی

اخوان المسلمین به عنوان پدر اسلام سیاسی در جهان شناخته شده است ولی متاسفانه اکثر اندیشمندان این جریان را فقط بخ شاخه اهل سنت نسبت میدهند هر چند ظاهر قضیه این را نشان میدهد و اساس اخوان المسلمین بر اساس آموزه های اسلام سنی است ولی جمهوری اسلامی و تئوری لایت فقیه ریشه در این اندیشه دارد و در این نوشته به پاره ای از تشابهات حکومت جمهوری اسلامی با فقهه اهل سنت و جماعات پرداخته و تفاوتهای اساسی آنرا با فقهه شیعه بیان میکنیم، بنابراین هر چند حکومت جمهوری اسلامی صفت شیعه را یدک میکشد اما در واقع تبلور حکومت اسلامی بر پایه فقهه اهل سنت و جماعات است.

در فقهه شیعه تفکر انتظار برای ظهور منجی اساس تفکر سیاسی را تشکیل داده و بر همین اساس تقیه به معنای مخفی نگاه داشتن باورهای خود یکی از ارکان این مذهب می باشد و ده ها حدیث از امامان شیعه با سند صحیح  منقول است که هر گونه تلاش برای بدست گرفتن حکومت و قدرت سیاسی را قبل از ظهور منجی تقلب دانسته و تنها افزایش غم و غصه اهل بیت را منجرخواهد شد که مشهورترین آن حدیثی از امام جعفر صادق است که بنیانگذاران جمهوری اسلامی و شیعه دوازده امامی خود را پیرو آن میدانند.

اگر به تاریخ اسلام نگاهی بیاندازیم در خواهیم یافت بیشترین تاثیر اخوان المسلمین و به تبع آنها تئوریسنهای حکومت اسلامی ولایت فقیه به مباحثات سقیفه است که عمر و ابوبکر بیشترین روایات را از پیامبر اسلام در خصوص پگونگی حکومت نقل میکنند و تا به امروز همه داعیه داران حکومت اسلامی به آنها استناد میکنند و جای بسیار تعجب خواهد بود که سردمداران حکومت اسلامی همه آنها را در تئوری خود رعایت کرده و شاید بسیار متعصب تر از سنی ها به آن پایبند هستند.

اگر ئجنبش شیعه گری در ایران را یکی از نمادهای مقاومت ایرانیان در برابر سلطه خلفای اسلامی بدانیم شاید جالب باشد که بدانیم امام ابو حنیفه ایرانی الاصل سنی مذهب بیشترین تضاد را با فقهه عربی و نقلی مکتب مدینه داشته و حتی متهم به ارتداد شده  و پیروانش به شدت مورد حمله سایر مسلمانان واقع شده اند که گویا آموزه های مکتب زرتشتی پدران ابو حنیفه را به اسلام افزوده اند و این در حالی است که ابو حنیفه خود را از شاگردان امام جعفر صادق میدانسته و مذهب خود را بر پایه استدلالهای آموخته شده از بنیانگذاران مزهب شیعه جعفری میداند و این در حالی است که پیروزان امام ابو حنیفه سنی ایرانی الاصل که پدرانش همه پیرو آیین زرتشتی بوده اند امروزه کمترین دخالت را در اسلام سیاسی دارند ولی شیعه های جعفری ایرانی که حتی از سوی اعراب سنی مجوسی و گبر به معنی آتش پرست و زرتشتی خوانده میشوند ادعای زنده کردن حکومت اسلمی را دارند.

چگونگی انتخاب و اختیارات ولی فقیه عینا کپیرواین ابوبکر و عمر و سنت آنها دربازه زمامدار و خلیفه اسلامی است و تنها تئوری ولایت فقیه جمله در زمان غیبت را به آن افزوده است و گرنه اگر ناظری بیطرف به آنها نظری بیاندازد نظریه حکومت اسلامی خلافتی را در آرا ولایت فقیه خواهد یافت.

از جمله این تشابهات حق حکومت برای قریشیان و اختیار تعطیل کردن احکام و وضع احکام جدید حکومتی است که در شرایط مشخص شامل تعطیل کردن احکام است که نمونه آنرا در ممنوع کردن حکم متعه توسط عمر و ممنوع کردن حج توسط خمینی دیده ایم که هردو بنا به نص قران مجاز بوده اند و این از اختیارات حاکم اسلامی است که انها را تعطیل میکند.

در کنار سایر موارد علی رغم اختلافات بین شیعه وسنی و افکار ولایت فقیه با افکار اخوانی، اعتراف خامنه ای به ارتباط با اعضای اخوان المسلمین در آغاز حکومتش جای بسی تامل دارد که بدانیم اساس اخوان المسلمین بر پایه اعتقادات اهل سنت بنیان نهاده شده است و اعضای آن اساس اهل سنت هستند و حتی روایت کمتر مشهور عضویت خامنه ای در اخوان المسلمین بسیار تعجب برانگیز تر خواهد بود و در کنار همه این علامات سوال یکی از اتهامات سران اخوانیها  در محاکمه اخیر آنها جاسوسی برای ایران بوده است که با مدارک مستند اثبات شده است.

البته از این قبیل اتفاقات عجیب و غریب در طول تاریخ تعجب بر انگیز نبوده و مطمئنا گذر زمان وآشکار شدن اسناد محرمانه میتواند مستندات بیشتری زا برایپژوهشگران در آینده فراهم کنند و این بیان فرضیات که بر اساس قراین است بصورت قطع رد یا اثبات خواهند شد.

 

نظرات