ژنوساید در کوردستان

0
384

                     
ژنوساید در کوردستان؛ پروسه ای سیستماتیک، همه‌جانبه و بی‌وقفه

با نگاهی تاریخی به سرنوشت ملتها و اقوام در طول تاریخ و به طور ویژه در قرن بیستم همواره می‌توان نمونه‌های زیادی از کشتار دسته جمعی و نابودی انسانها از جانب گروهها و اقوام ستمگر را مشاهده کرد. اما خصوصیت این قبیل فجایع در قرن بیستم در چند مورد برجسته می‌باشد.

ا. ابعاد این نوع کشتارها به واسطه قدرت تکنولوژی و دستیابی بشر به فناوریهای کشتار جمعی همچون سلاحهای بیولوزیک و اتمی در عصر حاضر مشهودتر است.
۲. ثبت وقایع و انعکاس و ماندگاری این نوع جنایات به مدد فناوریهای مدرن وجدان بشری را نسبت به این قضایا حساستر و آگاهتر ساخته است.
۳. مکانیسمها و سازوکارهای حقوق بین الملل و راهکارهای جلوگیری و پاسخگویی گروهها و دولتهای مجرم در قبال زنوساید و ارائه تعریفی حقوقی و جامع از ژنوساید آسانتر شده است.
۴. متاسفانه ابعاد ژنوساید از کشتار صرف یک گروه یا قومیت و ملیت و سیاست زمین سوخته و کوچ اجباری یعنی همان قدرت سخت و آشکار به سمت قدرت نرم و پنهان و همه جانبه و به ابعاد فرهنگی و محیط زیستی و روانشناختی و هویتی نیز بسط و تعمیم یافته است.
به عبارتی به واسطه ترکیب قدرت نرم و سخت و در چارچوب قدرت هوشمند ملتها و گروههای قربانی بیشتر از گذشته در خطر حذف هستند.

تعریف ژنوساید

اصطلاح ژنوساید را رافائل لُمکین نویسنده و حقوق‌دان لهستانی در مورد کشتار ارمنی‌های ساکن امپراطوری عثمانی طی جنگ جهانی اول و نیز کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم مطرح کرد.  اصطلاح ژنوساید برگرفته از واژه یونانی genos به معنی قوم یا نژاد، و واژه لاتین cide به معنی قتل یا کشتن است. به باور رافائل لمکین «ژنوساید هرچند افراد انسانی را هدف قرار می‌دهد اما علت آن عضویت آن افراد در یک گروه قومی یا ملیتی است. یعنی هدف اصلی ژنوساید معطوف به گروه‌های ملیتی به‌‌عنوان یک کُل است.» کنوانسیون ژنوساید مصوبه ۹ دسامبر ۱۹۴۸ سازمان ملل که دربرگیرنده بخش زیادی از نظریات رافائل لمکین است، ژنوساید یا نسل‌کشی را تعریف می‌کند (۱).
طبق صراحت ماده ۲ کنوانسیون منع و مجازات ژنوساید ارتکاب هر یک از اعمال زیر که به نیت نابودی کلی و یا قسمی یک گروه ملیتی، قومی، نژادی و یا مذهبی ارتکاب یافته باشد، ژنوساید یا نسل‌کشی است:
۱. قتل‌ اعضای یک گروه‌؛
۲. رساندن صدمه‌ شدید به‌ سلامت‌ جسمی‌ و یا روحی‌ افراد یک گروه‌؛
۳. قراردادن‌ عمدی‌ یک گروه‌ در معرض‌ شرایطی که منتهی‌ به انهدام فیزیکی آن گروه به‌گونه‌ی کلی و یا قسمی شود؛
۴. انجام کارهایی‌ به‌‌منظور جلوگیری‌ از زاد و ولد یک گروه‌؛
۵. انتقال‌ اجباری‌ اطفال‌ یک گروه‌ به‌ گروه‌ دیگر.
همچنان ماده ۳ کنوانسیون ژنوساید ارتکاب اعمال زیر را مستوجب مجازات خوانده است:
۱. ژنوساید؛
۲. توطئه به‌منظور ارتکاب‌ ژنوساید؛
۳. تحریک‌ مستقیم‌ و علنی‌ برای‌ ارتکاب‌ ژنوساید؛
۴. تلاش به‌ ارتکاب‌ به‌ ژنوساید؛
۵. شرکت در جرم ژنوساید (۲).
گذشته از تهاجم اقوام و گروههای همسایه به کوردستان در طول تاریخ با نگاهی به پیشینه تاریخی کشتار و ژنوساید در کوردستان و به طور ویژه در قرن بیستم و شکلگیری دولتهای جعلی بعد از معاهده لوزان مشاهده میکنیم که ابعاد ظلم و کشتار و کوچ اجباری با زور سرنیزه در قالب پروژه هایی چون انفال و حمله به کوردستان روژهلات و بی هویت کردن کوردهای روژآوا در قالب طرحهای نظامی و دولتی و سخت به سمت پروسه های سیستماتیک و در چارچوب تغییر بافت فرهنگی و جمعیتی و زبانی و نیز زیست‌محیطی تغییر پارادایم داده‌اند. به عبارتی تغییر از قدرت سخت به قدرت نرم و تجمیع این دو در قالب فدرت هوشمند.
در چند روز اخیر شاهد پروژه جنایتکارانه آتش زدن جنگلهای کوردستان توسط عوامل جمهوری اسلامی در قالب پروسه تاریخی ژنوساید همه جانبه کوردستان و به کینه توزی و در انتقام از انقلاب ازادیخواهانه ملت کورد هستیم. سیاست زمین سوخته (scorched earth policy)، ذهنیتی است که مکمل انکار هویتی، نابودی همه جانبه، کوچ اجباری، فقیرتر کردن مردم کوردستان حذف ویژگیهای گردشگری و زیست محیطی کوردستان است. دشمن سرگوبگر که اکنون در جبهه نظامی و کشتار مردم و سرکوب احزاب کوردستانی نهایت کینه توزی را به کار گرفته جبهه دیگری را در حوزه حذف و نابودی انگاره‌های فرهنگی، توریستی و زیست محیطی کوردستان در پیش گرفته تا یک لحظه از ماموریت تاریخی خود در انکار و حذف و زدودن و پاکسازی قومی و انسانی ملت کورد درنگ نکند. کشتاری هوشمندانه و سیستماتیک و برنامه ریزی شده اما این بار نه در قالب حملات و قتل عامهای عریان و یکجانبه بلکه در ساختاری همه جانبه و با ابعادی فاجعه بارتر. اگر قبلا کشتارها و کوچ اجباریها پروژه ای مقطعی و در قالب قدرت سخت نظامی بود، اکنون ماهیت این پاکسازی قومی پنهان‌تر، همه جانبه‌تر و با ابعاد و نتایج گسترده تر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی می‌باشد. ادبیات مقاومت کورد با کوهستان و بلوط گره خورده است. صرف نظر از ارزش بیولوژیک درختان زاگرس و قیمت دویست هزار دلاری هر درخت بلوط، مقاومت کوردستان با زاگرس و کوه و جنگل گره خورده است. نابودی این عرصه به عنوان یک سمبول هویتی، پروژه انکار و شکستن ملت کورد را گسترده تر میکند. جدا از انتخاب مکانی این جنایات که همانند پروژه هایی چون سد سیروان اهرم فشاری بر حکومت اقلیم کوردستان نیز هست، دشمن خوب می داند سوختن هر یک از بلوطهای کوردستان و زاگرس فرقی با کشتن مردم و قهرمانان کورد ندارد و برای انکار و نابودی یک ملت تنها پروژه مقطعی و عیان کشتن و نابودی مردمان آن ملت کفایت نمی‌کند بلکه تغییر بافت دموگرافیک و نابودی زیستگاه و نوستالوژی و اسطوره‌ها و ادبیات و هویت و امید به زندگی آن ملت هم باید صورت بگیرد. سازوکاری که ذهنیت پروژه ای نابودی آشکار و یکجانبه آن ملت را به پروسه ای طولانی مدت، سیستماتیک، همه جانبه و با ابعادی فاجعه آمیز تبدیل می کند. طبیعتا اثرات این جنایات گسترده تر و ماندگارتر از نقشه های قبل خواهد بود.

دکتر نوذر نظری، دکترای روابط بین الملل

منابع:
۱_ رمز گشایی اصطلاح ژنوساید (نسل‌کشی) با تأکید بر مصداق‌های آن در افغانستان

۲_ قدرت هوشمند نماد قدرت ملی

نظرات