“كولبر كورد”

0
1149

فتحى ميرزائيان

روح پر التهابم را برهان كولبر كورد!
زين آتش غمنامه سرودن
مرا به جسم و جان سردت بگير، كه سوختم
زين گونه غريبانه يخ زدن
حقيقت اگر باشد فردوسى را كه گويند
بى شك زير پاى توست باغ عَدَن
نام تو مفهوم ميهن است در بند خصم
وليكن قاچاقچى ست در انشاى كرگدن
شهادت اگر درجه باشد تو شهيدى
در آن جهادِ براى نان جنگيدن
زير بهمن مدد از دولت مجوى كه ناجى
گلوله ايست در انتظار گلنگدن
از سنگلاخ سعب العبور عبور كن كه جاده
كمين است و سينه به تير سپردن
خدايا بساط جبارى برچين ! اينجا قيمت نان
جان است و لقمه از شير ربودن