بقلم: جمال پوركریم
دوران قدرت دمكراتها و ریاست جمهوری باراك اوباما به پایان رسیده و هم اكنون جمهوریخواهان با ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رهبری ایالات متحده امریكا را بر عهده دارند.
طی مدت زمانی بسیار كوتاه پس از بقدرت رسیدن ترامپ، فشارها بر جمهوری اسلامی ایران تشدید و شتاب بیشتری به خود گرفته است.
تحریمهایی جدید علیه سران رژیم كنونی ایران كه قبلا در زمان قدرت باراك اوباما برداشته شده بود، با سرعت و قدرتی بیشتر باز بر سر میز برگشته‌اند و اعمال شده اند و تمامی آن گزینه‌هایی كه به نحوی به دیده اغماض بر آنها نگریسته می شد، بار دیگر بر روی میز قرار گرفته‌اند، از تحریمهای اقتصادی تا گزینه‌های نظامی بر علیه زیاده خواهی های جهموری اسلامی ایران، اکنون بار دیگر بر روی میز کابینه ترامپ خودنمایی می کنند.
از سوی دیگر یك ائتلاف بین المللی به رهبری امریكا در منطقه بر ضد جمهوری اسلامی ایران شكل گرفته است که از اسرائیل گرفته تا اروپا و جهان عرب را دبرگرفته است.
هر چند سران جمهوری اسلامی، در ظاهر ترس از تهدیدات امریكا را انكار میكنند، اما در باطن و درون نظام، اوضاع به گونه ای دیگر است و كلیت نظام از درون، دچار سراسیمگی و تشنجی کتمان ناپذیر شده است.
هشدار و تهدیدات لفظی شخص علی خامنه‌ای بر علیه دولت امریكا و همچنین آشفتگی پیدا در حركات نظامی جمهوری اسلامی و ازمایشات موشكی و اجرای رزمایش و مانورهای نظامی و ماكتی، همگی نشان از هراس و فشارهایی است كه بر رژیم وارد آمده است.
دخالتهای جمهوری اسلامی ایران در امورات داخلی كشورهای منطقه و تلاش در جهت صدور انقلاب اسلامی و تروریسم به جهان و همچنین تقویت و پشتیبانی از رژیم بشار اسد، حزب الله لبان، شیعهیان عراق، بحرین، عربستان و حوثی های یمن و در مجموع تلاش برای تقویت هلال شیعی، كشورهای منطقه را بر آن داشته است تا به دنبال راه چاره‌ای در جهت متوقف كردن رژیم ایران برآیند.
از سویی دیگر با توجه به انجام آزمایشات موشكی ایران كه خود بنوعی نقض توافق هسته‌ای یا همان برجام و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل بود، جدای از امریكا، كشورهای اروپایی همانند المان، فرانسه و بریتانیا را نیز نگران كرده است.
آنسوتر، اوضاع داخلی ایران هم از لحاظ اقتصادی و هم از حیث نظامی در بحران و اشفتگی قرار گرفته است، جدای از فقر، گرانی و بیكاری، گورنشینی، اعتیاد، خودکشی، طلاق، سکس فروشی و …غیره، احزاب و جریانات وابسته به ملتهای تحت ستم در ایران همانند كورد، بلوچ و عرب نیز مبارزاتی مسلحانه را در درون مرزهای ایران اغاز كرده‌اند .
تهدیدات و هشدارهای دونالد ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی ایران، مشابه و به مثابه همان تهدیداتی ست كه جورج بوش در سال ٢٠٠٢ در مقابل رژیم بعث عراق بكار میبرد.حركات نظامی و تهدیدات لفظی جمهوری اسلامی ایران نیز همانا، همان تهدیداتی ست كه صدام حسین در پیش گرفته بود.
خامنه‌ای و سپاه پاسداران كه در راس قدرت قرار دارند، این موضوع را درك كرده‌اند كه تهدیدات و هشدارهای ترامپ كذایی نیست، دونالد ترامپ اخطار داده است كه “رژیم ایران با اتش بازی نكند و او اوباما نیست، باید رژیم ایران بفهمد كه رئیس جمهور امریكا و در نتیجه سیاستهای این کشور تغییری بنیادین نموده است”.
رئیس جمهور كنونی امریكا نیز به خوبی دریافته است كه تنها خطر جدی برای ثبات و ارامش در منطقه و جهان، رژیم اسلامی ایران است.
بازگشت مجدد همه‌ی گزینه‌های زیر میز بر روی میز، طرح قرار دادن سپاه پاسداران در لیست ترور جهانی، تشدید تحریمها و بر هم زدن توافقات هسته‌ای با ایران و به تازگی ورود ناو هواپیمابر و جنگی جورج بوش به آبهای خلیج، گویای آغاز جنگی تمام عیار و با هماهنگی های قبلی بر علیه رژیم ایران است.
از سیاست خارجی ٢٠١٧ امریكا به ٢٦ سال قبل یعنی ١٩٩١ گریزی می زینم.
ایجاد یك منطقه پرواز ممنوع در محدوده جغرافیایی كوردستان باشور اشغال شده توسط عراق كه به مدار ٣٦ درجه معروف بود ، منجر به خودمختاری و تاسیس حكومت اقلیم كوردستان شد كه هم اكنون به نمونه‌ای از دمكراسی در خاورمیانه تبدیل شده است .
حال فكرش را بكنید كه اگر این پروژه توسط امریكا و همپیمانانش در ایران هم به اجرا دراید .
اجرای مجدد این طرح و ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاك اشغال شده‌ی ملتهای كورد، بلوچ و عرب میتواند، فضای مبارزه را برای احزاب و جریانات سیاسی و نظامی این ملتها بازتر كرده و رژیم ایران از داخل دچار بحران جدی تری شود.
یكی از راههای برون رفت از بحرانی كه جمهوری اسلامی ایران در داخل ایران ، منطقه و جهان ایجاد كرده است ، حمله‌ای نظامی با عنوان مداخله بشر دوستانه و دیكتاتور ستیزانه است كه میتواند شامل منهدم كردن تاسیسات و بازوهای نظامی ایران و همچنین تقویت و پشتیبانی مالی و لوجستیكی از نیروهای مترقی و ازادیخواه اپوزیسیون برانداز جمهوری اسلامی ایران توسط امریكا ، غرب و كشورهای عربی منطقه كه ایران را تهدیدی برای خود میدانند ، شامل شود .چون ایران اتمی تهدیدی جدی خواهد بود نه تنها بر علیه منطقه و خاورمیانه ، بلكه بر علیه بشریت در عرصه جهانی.
اگر عمر رژیم ایران بیش از این ببیشتر ه درازا بكشد و در نهایت بتواند به سلاح اتمی دست پیدا كند، همانا براندازی آن به مراتب بسیار دشوارتر از امروز خواهد بود و هزینه های آن به مراتب بیشتر و گاها پرداخت نشدنی خواهد بود.
سایت ایران فردا
نظرات
