اخباروگزارشات کارگری24آبان1395

0
1179

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

بازداشت و جلو گیری از بازگشت بکار کارگران حق طلب پارس خودرو را محکوم می کنیم.

سه تن از کارگران اخراجی پارس خودرو که مقابل درب شرکت سایپا تحصن کرده و خواهان بازگشت بکار بوده اند روز ۱۹ آبان بازداشت و به زندان مرکزی تهران منتقل شده اند.

این گروه از کارگران اخراجی پارس خودرو در یک سال گذشته بارها در مقابل نهاد ریاست جمهوری، وزارت کار و درب شرکت پارس خودرو و سایپا تجمع کرده و خواهان بازگشت بکار شده بودند. شوربختانه به جای بازگشت بکار زندان نصیبشان شده است. این کارگران پیش از این نیز بازداشت شده بوده اند و دادسرا قرار منع تعقیب برایشان صادرکرده بود. این بار که آنها با همان شرایط قبلی نسبت به اخراج خود بازداشت شده اند دادسرا برای آقای داود رفیعی قرار وثیقه و برای دو تن دیگر کارگران قرار کفالت صادر و آنها را روانه زندان می کند.

بنا بر اظهارات تلفنی این کارگران، با وجود اینکه وثیقه و کفالت لازم به دادسرا ارایه شده است مسئول قضایی هنوز با آزادی این کارگران زحمتکش موافقت نکرده است و آنان همچنان بازداشت و  زندانی هستند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بازداشت این کارگران زحمتکش را محکوم و خواستار آزادی و منع تعقیب و پیگرد قضایی از ایشان می باشد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۲۴آبان۹۵

آزادی دو کارگرمعترض کارخانه پارس خودرو با قرار وثیقه!

دو نفر از کارگران اخراجی معترض کارخانه پارس خودرو که هفته گذشته بازداشت شده بودند، در ابتدای هفته جاری با قرار وثیقه آزاد شدند.

به گزارش 24آبان ایلنا، از سه کارگرمعترض کارخانه پارس خودرو که روز هیجدهم آبان ماه بازداشت شده بودند، دو نفرشان، شنبه ( بیست و دوم آبان ) با قرار وثیقه آزاد شدند.

از قرار معلوم، کارگر سوم همچنان در بازداشت به سر می‌برد.

تعرض بر سفره خالي كارگران تا كجا؟

به مناسبت اعتراضات سراسري کارگران و زحمتکشان به تغييرات در قانون كار

سرمايهداران و نظام سراسر بن بست آنان كه هر روز ناتوانيهاي خود را بيشتر نشان مي دهد، گمان ميكنند كه با تعرض به معيشت كارگران و زحمتكشان مي توانند به مشكلات اين نظام فائق آيند. اكنون نظام سرمايهداري و مناسبات استثمارگرانه نه تنها در ايران بلكه در سرتاسر جهان با بن بستهاي هر روزه مواجه مي شود و مدافعان و تئوريسينهاي اين نظام با ترفندهاي مختلف تلاش ميكنند تا راه چاره و فرارهایي را از اين بن بستها بيابند و هر گاه كه ديگر همه تيرهاي تركششان به سنگ مي خورد به فكر تعرضي جديد به سفره خالي كارگران و زحمتكشان ميافتند.

هنوز چند صباحي از اختلاس و غارت سازمان تامين اجتماعي نگذشته، سازماني كه از دسترنج كارگران و زحمتكشان ساخته شده است و هنوز پرونده آن به نتيجه نرسيده كه بار ديگر آهنگ تغيير قانون كار، اين بار هم به ضرر كارگران و زحمتكشان و به سود سرمايهداران ساز شده است و دولت و مجلس به نمايندگي از كارفرمايان و در راس آنان سرمايههاي اختصاصي شده به تلاش آمده اند تا با تغيير موادي از قانون كار باز هم كمبود سودهاي سرمايهداران را جبران كنند. همزمان طرح ادغام بخش درمان بیمه تامین اجتماعی با بیمه سلامت را نیز در دستور کار قرار میدهند تا صندوق درمان تامين اجتماعي را هم بار ديگر به يغما دهند.

در اين تغييرات پيشنهادي كه خواهان رسميت دادن به شرکتهای پیمانکاری و قراردادهاي موقت در همه زمينهها و آسان تر كردن اخراج كارگران بدون هيچ حق و حقوقي است، همان چند بندی از قانون كار را مورد تعرض قرار داده اند كه به نفع كارگران بوده و پس از سرنگوني شاه با مبارزات كارگران به دست آمده بود تا ديگر كارگران هيچ گونه حقي براي اعتراض به اخراج خود نداشته باشند و سرمايهداران با خيال راحت هر گاه كه بخواهند از نيروي كار زحمتكشان استفاده كرده و هر زمان كه ميلشان بكشد با آنان قطع رابطه كنند.

اين هجمه به قانون كار آن چنان سخيف و غيرقابل تحمل است كه صداي اعتراض نهادهاي كارگري دستساز حكومتيان هم در آمده است. آنان هم سعي ميكنند كه خود را طرفدار حقوق كارگران قلمداد كنند. اما كارگران و زحمتكشان و تشکلهای مستقل آنان که به خوبي ميدانند اين نهادهاي زرد دولتساخته هيچ گاه به فكر حقوق كارگران و زحمتكشان نبودهاند و در اين باتلاق خود ساخته مي خواهند از آب گلآلود براي خود و جهه كسب كنند، مستقلانه نه تنها به اين تعرض واكنش نشان داده، بلكه از اساس نیز با اين نظم سرمايهدارانه به مقابله بر خواهند خواست .

 به طور قطع كارگران و زحمتكشان اين تعرضها به حقوقشان كه سالها است ادامه دارد بيپاسخ نخواهند گذارد و همچنان كه شاهد هستيم هر روزه در سراسر محيطهاي كار و زندگي اعتراضات گستردهاي در برابر تعرض به حقوق مردم ادامه دارد، بار ديگر اعتراضات به اين هجمههاي جديد فراگيرتر خواهد شد.

کانون مدافعان حقوق کارگر

23 آبان 95

کارزار و مبارزه علیه لایحه تغییر قانون کار را تقویت کنیم و گسترش دهیم

لایحه ضد کارگری اصلاح قانون کارهمچنان در دستور کار مجلس است و همه شواهد حاکی است که دولت حسن روحانی و بطور کلی رژیم جمهوری اسلامی در صورتی که با مخالفت ها و مبارزات گسترده کارگران روبرو نشود، با تصویب این لایحه و تغییر قانون کار، اندک حمایت ها از حقوق کارگران را نیز از این قانون حذف خواهد کرد و شرایط کار و زندگی را هر چه بیشتر به زیان کارگران و به نفع سرمایه و سرمایه داران تغییر خواهد داد.

 قانون کار فعلی جمهوری اسلامی قانونی ضدکارگری است و بسیاری از حقوق ابتدایی کارگری از جمله حق تشکل مستقل و حق اعتصاب را به رسمیت نمی شناسد؛ هم اکنون نیز ارزش  نیروی کار در ایران در پایین ترین رده جدول جهانی  قرار دارد و کارگران ایران از کمترین حقوق قانونی بر خوردارند. بعلاوه کارگران با سرکوب مداوم از سوی رژیمی روبرو بوده و هستند که کارنامه سیاه و خونینش در نقض بدیهی ترین حقوق کارگری و انسانی، شهرت جهانی دارد. با این وجود رژیم اسلامی در صدد است با تغییر قانون کار فعلی، نیروی کار را باز هم ارزان تر کند و در کنار آن بی حقوقی باز هم بیشتری را بر طبقه کارگر تحمیل و قانونی کند. با تصویب لایحه اصلاح قانون کار، کارگران ایران از لحاظ شرایط کار، زندگی و حقوق قانونی در همان موقعیت برده واری قرار خواهند گرفت که کارگران کشورهای سرمایه داری غرب در نخستین دهه های قرن نوزدهم در آن قرار داشتند؛ یعنی زمانی که  حمایت قانونی از کارگر مفهوم نداشت، ساعات کار و شدت آن به حدی بود که موجب فرسودگی و مرگ زودرس کارگران می شد، سطح دستمزد به توافق بین کارگر و کارفرما واگذار شده بود، و ادامه کار و یا اخراج کارگر حق بلامنازع کارفرما بود. لایحه اصلاح قانون کار، چنین شرایط  سخت و خفت باری را برای کارگران از لحاظ حقوقی، بطور دقیق، ماده بندی و تبصره بندی کرده است.

حدود یک ماه پیش ما در اطلاعیه ای در مورد این لایحه نوشتیم که ” در صورت تصویب این لایحه، شرط سنی 15 سال برای کار، حذف خواهد  شد و کارکودکان جنبه رسمی خواهد یافت. امنیت شغلی کارگران بطور کلی از میان خواهد رفت و قراردادهای موقت و یا کار بدون قرارداد، عمومیت می یابد، اخراج کارگران آسان تر خواهد شد و اساسا به اراده کارفرما بستگی خواهد داشت، تعیین دستمزد ها به توافق کارگر منفرد و کارفرما واگذار خواهد شد و با تغییر ماده 41 قانون کار، تعیین حداقل دستمزد از جمله با “توجه به شرایط اقتصادی” تعیین خواهد شد(یعنی دولت و کارفرمایان با استناد به این معیار سنجش ناپذیر، می توانند حتی برای کاهش دستمزد ها نیز توجیه قانونی داشته باشند.)، و طرح استاد شاگردی تدوین شده توسط دولت احمدی نژاد، جزیی از قانون کار خواهد بود و بنابراین بیگاری جویندگان کار رسمیت خواهد یافت “. راحت سازی اخراج و فشار به کارگران معترض و سازمانده از مفاد دیگر این لایحه ضد کارگری هستند.

در آن اطلاعیه ما به نوبه خود از همه تشکل ها و فعالین کارگری و بطور کلی از کارگران خواستیم به هر گونه که می توانند، از تهیه طومار گرفته تا برگزاری تجمع اعتراضی در محل کار و یا در مقابل اداره های کار تا تجمع در برابر مجلس، علیه این لایحه کارگری اعتراض کنند.

 درطی این مدت خوشبختانه شاهد اعتراضات متنوعی بوده ایم؛ تجمعی اعتراضی در مقابل مجلس علیه این لایحه به ابتکار اتحادیه آزاد کارگران برگزار شد و کارزار این  تشکل کارگری علیه لایحه ضد کارگری همچنان ادامه دارد.  همزمان سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه،  کارزاری را به شکل تهیه طومار اعتراضی نسبت به این لایحه در دستور کار خود قرار داده که تا کنون با پشتیبانی و استقبال قابل توجه ای روبرو بوده است. افزون براین شاهد جمع آوری طومارهای اعتراضی توسط بخش های دیگر کارگری هستیم، از جمله می توان به طومار کارگران بیمارستان به آفرین، طومار هزاران نفری کارگران چادرملو و اعتراض رسانه ای کارگران ایران خودرو اشاره کرد.

این حرکت ها و کارزارها با توجه به شرایط موجود خوب پیش رفته و در تدوام و گسترش خود می تواند به مبارزه ای گسترده علیه این لایحه بدل شود و در گام اول تلاش رژیم برای تصویب این لایحه ضد کارگری را به شکست بکشاند.

ما از این اقدامات و کارزار ها حمایت می کنیم، دست فعالین این کارزارها را به گرمی می فشاریم و در این مسیر به سهم خویش در جلب حمایت های بین المللی از این کارزارها تلاش خواهیم کرد.

ضروری است اما که این تلاش ها، مبارزات و کارزارها هر چه بیشتر تقویت و گسترش یابد. لایحه اصلاح قانون کار، تنها معطوف به کارگران یدی شاغل در بخش های تولیدی و خدماتی نیست بلکه وضعیت و شرایط کار و زندگی بخش های مختلف طبقه کارگر را هدف قرار داده است؛ با تصویب این لایحه، معلمان آموزشگاهای خصوصی، پرستاران شاغل در بیمارستانها و مراکز درمان خصوصی و بطور کلی همه کارگران شاغل در بخش های خدمات متعلق به بخش خصوصی و یا نیمه دولتی، کلیه بازنشستگان تامین اجتماعی و دانشجویانی که در آینده وارد بازار کار می شوند، در وضعیت و شرایط کاری بدتری قرار خواهند گرفت. بنابراین لازم است  که ضمن روشنگری در این مورد تلاش شود تا بخش های هر چه بیشتری از طبقه کارگر و نیروها  وافراد مترقی که حامی رفاه و بهبود زندگی مردم هستند، به این مبارزه و کارزارها بپیوندند.

در طی این مدت، تشکلات به اصطلاح کارگری اما وابسته به حکومت، نظیر شوراهای اسلامی کار، خانه کارگر، انجمن های صنفی و مجمع نمایندگان کارگران با استفاده از امکانات وسیع حکومتی که در اختیار دارند، همچنان تلاش کرده اند و می کنند  که خود را سردمدار حرکت اعتراضی علیه این لایحه نشان دهند. حضور و فعالیت این مزدوران در این عرصه و سر و صداهایی که علیه اصلاح قانون کار به راه انداخته اند، به اندازه خود این لایحه به زیان کارگران است. اینان که در تاریخ موجودیت خود، سرکوب تشکل های مستقل کارگری و جاسوسی و دسیسه با هدف به زندان فرستادن، قتل و اعدام فعالین کارگری، برهم زدن مجامع عمومی کارگران و درهم شکستن اعتصاب های کارگری را در پرونده دارند، خود را طرفدار” بخشهای حمایتی قانون کار” فعلی معرفی می کنند و ادعا دارند که  از زوایه منافع کارگران با این لایحه مخالفند. اما مخالفت خوانی های این تشکلات دولتی با لایحه اصلاح قانون کار، اساسا به دو دلیل است: نخست اینکه مفاد لایحه اصلاح قانون کار، تحمیل چنان بی حقوقی ای به کارگران را ترسیم می کند که لزوم حضور و وجود همین تشکل ها را در بسیاری از مسایل مربوط به روابط کار منتفی می سازد (برای مثال وقتی که طبق این لایحه، کارفرما می تواند بدون بستن هیچ قراردادی کارگر را به کار بگمارد، به خودی خود دیگر نقشی برای  شورای اسلامی کار در تایید مثلا اخراج همان کارگر توسط کارفرما باقی نمی ماند؛ زیرا اخراج کارگر بنا به این لایحه، حق بی چون و چرای کارفرما است). و دوم اینکه این تشکل ها به عنوان وابستگان رژیم و دل سوز به منافع دراز مدت آن، نگرانند که با توجه به وضعیت اقتصادی بحران زده و نارضایتی گسترده کارگران از این شرایط، اعتراض به این لایحه چنان ابعادی به خود بگیرد که از کنترل رژیم خارج شود؛ و بنا براین می کوشند که با حضور در این عرصه، اعتراض ها را تحت کنترل قرار دهند.

 به هر رو سابقه تشکل های به اصطلاح کارگری وابسته به رژیم نشان می دهد که آنها در این مورد نیز مانند همه موارد پیشین با گرفتن اندک امتیازی برای خود یا حتی بدون کسب هیچ امتیازی، دست آخر، به تغییر قانون کار بنا به خواست رژیم رضایت خواهند داد. اعلام تظاهرات اعتراضی نسبت به لایحه اصلاحی توسط این تشکل های حکومتی در برابر مجلس در 25 آبان و حرکت های احتمالی دیگر از جانب آنها، هیچ تغییری در اهدافی که این تشکل ها به دنبالش هستند، نمی دهد. به بیان دیگر گرد و خاک بلند کردن ها و جیغ و دادهای کارگر پناهی این تشکل ها می تواند تا مدت ها ادامه یابد اما در پایان این گروهای مزدور تلاش خواهند کرد که نتیجه را به زیان کارگران و به نفع دولت و کارفرمایان خاتمه دهند.

آنچه که اکنون جنبش کارگری نیاز دارد، تعمیق، گسترش و قدرتمند ساختن کارزارها و مبارزاتی است که علیه تصویب لایحه ضد کارگری شروع شده است.  باید ازهرفرصت مناسبی برای اعتراض به این لایحه ضد کارگری وبرای تغییر قانون کار فعلی بنفع کارگران بهره گرفت. تشکل ها و فعالین کارگری مستقل، صرف نظر از تفاوت در دیدگاه ها و اختلاف نظرات موجود که در هر جنبش بزرگ اجتماعی امری طبیعی است، می توانند  بطور هماهنگ علیه این لایحه دست به مبارزه بزنند. نباید گذاشت که رژیم با تصویب این لایحه، زندگی برده وارتر و بی حقوقی مطلق را بر کارگران و خانواده آنان یعنی بر اکثریت بزرگ مردم تحمیل کند، به آن جنبه قانونی ببخشد و سپس با چماق و سلاح  قانون هر اعتراض به حق توسط کارگران را سرکوب نماید.

ما همه بخش های طبقه کارگر، از کارگران واحدهای تولیدی و خدماتی گرفته تا معلمان و پرستاران و کارگران باز نشسته و دانشجویان را فرا می خوانیم که به کارزارهای اعتراضی و مبارزه علیه لایحه تغییر قانون کار بپیوند و از این مبارزات حمایت کنند. همزمان ما از دانشجویان، روشنفکران، روزنامه نگاران مستقل و نیروهای مترقی می خواهیم که به این کارزارها و مبارزات یاری رسانند و به فقر گسترده تر، استثمار شدیدتر و تباهی و فلاکت عمیقی که نتیجه بلافصل تصویب این لایحه ضد کارگری است، اعتراض کنند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۱۳ نوامبر ۲۰۱۶

اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه سیمان دشستان برای دومین بار طی یک هفته!

امروز24آبان، کارگران کارخانه سیمان دشستان برای دومین بار طی یک هفته دراعتراض به سطح پایین حقوقشان علیرغم افزایش ساعات اضافه کاری وتاخیر درپرداخت مطالباتشان دست از کار کشیده ودرمحوطه کارخانه تجمع کردند.

کارگران کارخانه سیمان دشستان صبح روز17آبان،در اعتراض به کاهش حقوقشان ازجمله عدم پرداخت،حق اضافه کاری،حق بهره وری کار وپاداش دست از کارکشیده وبا تجمع جلوی این واحدتولیدی وبستن دربش مانع ورود مدیران به کارخانه شدند.

این کارگران بدنبال وعده مدیران کارخانه مبنی بر حل وفصل مشکلاتشان روز18آبان به سر کار خود بازگشتند و تولید از سر گرفته شد.

بنا به گزارشات منابع خبری محلی، بدنبال توخالی درآمدن وعده های مدیران کارخانه،کارگران سیمان دشتستان برای دومین بار درکمتر از یک هفته دست از کار کشیدند.

اعتصاب وتجمع این کارگران امروز در حالی با حضور نماینده اداره کار برازجان در بین آنها به پایان رسید که کارگران تهدید کردند که اگر مشکلات آنها حل نشود فردا دوباره دست از کار خواهند کشید.

برپایه این گزارشات قراراست مدیر عامل کارخانه فردا صبح در جمع کارگران حاضر شود و به خواسته‌های آنها رسیدگی کند.

درهمین رابطه:

*خاتمه اعتصاب وتجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان دشتستان!

روز گذشته(17آبان) به دلیل اعتراض کارگران سیمان دشتستان،تولید در این کارخانه متوقف شد، اما صبح امروز کارگران به سر کار خود بازگشتند و تولید از سر گرفته شد.

به گزارش18آبان ایلنا،به گفته این کارگران که در اعتراض به کاهش ساعات اضافه کار و قطع شدن پرداخت مزایا تجمع کرده‌بودند، به کارگیری مدیران غیر بومی در کارخانه و عدم پاسخگویی این مدیران یکی از مشکلات است. این کارگران به پایین بودن سطح دستمزدهای پرسنل کارخانه نیز اعتراض دارند.

در جریان تجمع روز گذشته کارگران نتوانستند با نمایندگان کارفرما مذاکره داشته باشند یا به توافق روشنی دست پیدا کنند. در عین حال مدیران کارخانه گفتند که تلاش می‌کنند مشکلات را حل و فصل کنند و شرایط مطلوب‌تری در کارخانه به وجود بیاورند.

*اعتصاب وتجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان دشتستان نسبت به کاهش حقوق!

صبح امروز17آبان، کارگران سیمان دشستان در اعتراض به کاهش حقوقشان ازجمله عدم پرداخت،حق اضافه کاری،حق بهره وری کار وپاداش دست از کارکشیده وبا تجمع جلوی این واحدتولیدی وبستن دربش مانع ورود مدیران به کارخانه شدند.

به گزارش17آبان اتحادخبر، یکی ازکارگران  این کارخانه گفت: ساعت اضافه کار پرسنل را کم کرده اند، پاداش و حق بهره وری که در تمام واحدهای صنعتی پرداخت می شود قطع شده است، حتی وقتی پرسنل ارتقاء شغلی می یابند اضافه حقوق پرداخت نمی شود و می گویند باید 6 ماه از ارتقاء بگذرد. نیروهای بازنشسته را از شهرهای دیگر می آورند و این نیروها بدون کارآیی بیشتر حقوق های چند میلیونی می گیرند. این مسائل باعث عصبانیت پرسنل شده است. اگر هزینه های کارخانه بالا است باید حقوق این مدیران را کم کنند نه حقوق کارکنان و کارگران بومی را.

در خصوص این مشکلات چندین بار اعتراضات خود را مطرح کرده ایم اما ترتیب اثر داده نشده است تا جایی که امروز صبح کارد به استخوان رسید و جمعی از پرسنل درب کارخانه را بسته و اجازه ندادند مدیران داخل کارخانه بیایند؛ اما هنوز جواب درستی به ما نداده اند.

وی افزود: یکی از مسائل موجود مدیران غیربومی است، وقتی که بعضی از پرسنل از زمان تاسیس کارخانه بوده اند و دارای مدرک و سابقه کار هستند و توانایی مدیریت را دارند دیگر نیاز نیست که مدیران غیربومی در سیستم باشند.

وی افزود: مدیران غیربومی هرکدام ماهیانه بالغ بر 20 میلیون هزینه برای کارخانه دارند. از جمله هزینه های ایاب و ذهاب و غیره… که بعضاً در حد این هزینه ها برای کارخانه کارآیی ندارند. در حالیکه پرسنل بومی کارخانه می توانند همین کار را با هزینه 2 الی 3 میلیونی بدون هزینه های جانبی انجام بدهند. اما زمانی که نوبت به حق و حقوق پرسنل میرسد می گویند نداریم و کارخانه مشکلات مالی دارد.

وی که از افراد حاضر در تجمع اعتراضی بوده است، ضمن اعتراض شدید نسبت به استفاده از مدیران بازنشسته غیربومی عنوان کرد: هزینه های رهن منزل برای مدیران غیربومی 30 الی 40 میلیون است، علاوه بر هزینه خرید ماشین، و حتی هزینه مدرسه فرزندان این مدیران و قبض آب و برق منازل ایشان که به عهده کارخانه است.

تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد مقابل مجلس!

صبح امروز دوشنبه 24آبان،جمعی از کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد که در آستانه بازنشستگی هستند ولی به دلیل عدم واریز بیمه بازنشست نشده اند در مقابل مجلس تجمع کنند.

به گزارش24آبان بازتاب بروجرد،چند سالی است که مشکلات کارخانه سامان کاشی بروجرد گریبانگیر کارگران شده است، کارگرانی که با سابقه های مختلف در این واحد سالها کار و تلاش کرده اند حالا با کوهی از مشکلات روبرو هستند که برای رفع این مشکلات تا کنون از سوی مسئولین تلاشی صورت نگرفته است.

نبود سرمایه در گردش، حقوق معوقه، کمبود نقدینگی، تهیه مواد اولیه و مشکلات دیگر از مهمترین مشکلات کارخانه سامان کاشی هستند که طی چند سال اخیر این واحد به دلیل مشکلات 270 کارگر خود را اخراج کرده است.

گرچه این کارخانه هم اکنون نیمه جان و با اندک ظرفیتی کار می کند اما رونق سالهای قبل را ندارد و در لیست کارخانه های نیمه فعال قرار گرفته است.

مدتی قبل نیز 90 نفر از کارگران کارخانه سامان کاشی به دلیل 8 ماه حقوق معوقه و واریز نکردن بیمه دست از کار کشیدند.

تا کنون چندین بار کارگران کارخانه سامان کاشی مقابل فرمانداری تجمع کرده اند و خواستار رفع مشکلات شده اند اما کسی صدای خسته و پُر از مشکلات این کارگران را نشنیده تا این که امروز بعد از ناامیدی از مسئولین شهری و استانی در مقابل مجلس تجمع کردند.

ابرنا امروز درهمین رابطه نوشت،شماری از کارگران کارخانه سامان کاشی در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق آنها امروز – دوشنبه – مقابل مجلس تجمع کردند.

این کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد در این تجمع اظهارداشتند که 16 ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده اند.

این تجمع کنندگان تاکید کردند که تعداد کارکنان شاغل در سامان کاشی بالغ بر 400 نفر است و محصولات این شرکت صنعتی عمدتا شامل کاشی کف، دیواری و نما است.

تجمع کنندگان یادآور شدند: کمبود نقدینگی، پایین آمدن سطح تولید کارخانه سامان کاشی و ناتوانی در پرداخت حقوق کارگران از جمله مشکلاتی است که این کارخانه در دو سال اخیر با آن مواجه بوده است.

بیانیۀ کانون صنفی فرهنگیان البرز در واکنش به بازداشت اسماعیل عبدی

به‌نام خداوند جان و خرد

مردم عزیز ایران،

چنان‌که آگاهید، هر روز خبری تازه از خیل چپاولگران بیت‌المال به‌گوش می‌رسد؛ چه اختلاس‌های پرشمار و سربه‌فلک‌کشیدۀ دولت سابق، چه حقوق‌های نجومی و جرایمی که ناباورانه شاهدیم و خاطیان آنها همواره مصون باقی می‌مانند.

در این میان می‌شنویم حق‌طلباني که چیزی بیش از حقوق حقۀ خود و جامعه‌شان نخواسته‌اند، با زشت‌ترین برخوردها راهی ندامتگاه می‌شوند تا از درستکاري خود نادم شوند و بیاموزند که ایشان نیز باید راه چپاول درپیش می گرفتند.

متأسفانه صبح روز چهارشنبه (۹۵/۸/۱۹) ساعت شش بامداد، پنج تن از نیروهای امنیتی بدون ارائۀ هیچ‌گونه حکمی به خانۀ اسماعیل عبدی، معلم ریاضی شهرستان شهریار و اسلامشهر و دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، یورش بردند و درمقابل چشمان همسر و کودک چهارساله‌اش‌ او را دستگیر کرده، به زندان اوین منتقل کردند.

از شما می‌پرسیم، آیا اسماعیل عبدی حقوق نجومی دریافت کرده بود؟ یا در اختلاس چندهزارمیلیاردی صندوق ذخیرۀ فرهنگیان دست داشت؟ یا در چندین و چند اختلاس هزاران‌ميلياردي دولت مهرورزی؟!

وی تنها کوشید به وظیفه‌اش درمقام یک معلم عمل کند و از قول مولا علی(ع) به فرزندان این مرز و بوم بياموزد:

جَعَلَ اللهُ سُبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدَّمَةً لِحُقوقِهِ.

خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدمۀ رسيدن به حقوق خود قرار داده است.

آیا شایسته است که اسماعیل عبدی پس از هشت ماه بازداشت غیرقانونی و بدون محاکمه، به شش سال حبس محکوم شود؟ آیا جرم او چیزی جز مخالفت با نابرابری آموزشی است؟ مخالفت با پولی‌شدن آموزش (که خلاف اصل سی قانون اساسی است)؟ و اعتراض به حقوق حداقلی همکارانش که مقدار آن سال‌های متمادی است زیر یک سوم خط فقر است؟ و اینکه پس از بی‌پاسخ‌ماندن درخواست‌های مکرر برای داشتن تریبونی در رسانۀ ملی به‌منظور رساندن صدای حق‌طلبی معلمان به شما مردم، آیا شایسته است به زندان بیفتد تا فرزندانش بیاموزند که نتیجه ی حق‌گویی و حق‌طلبی دوری پدر و نان‌آور از خانه است و بیاموزند که در این جامعه حق‌طلبی مذموم‌ترین ارزش‌هاست؟

و اما نباید هدف کسانی را که هر روز برای ناامیدکردن مردم از دولت امید، به خانه‌های کنشگران صنفی و مدنی هجوم می‌برند، از نظر دور داشت. این نهادها بدون توجه به کلام و خواست عدالت‌طلبان، ایشان را تنها وسیله‌اي می‌دانند برای تغییر نتیجۀ انتخابات آتی و امتیازگیری‌های سیاسی.

لذا از شما مردم می‌خواهیم که از منتخبین خود، چه در مجلس و چه در دولت، بخواهید همان‌گونه که در شعارهای خود به کرات گفته‌اند، مقابل عملکردی چنین فراقانونی و مخرب بایستند؛ چرا که نتیجۀ این روند در اذهان عمومی، نه «امید» بلکه ناامیدی و درنهایت تخريب چهرۀ نظام است؛ درحالی‌که حذف فضای امنیتی موجود، آزادی دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران و لغو احکام قضایی دیگر فعالان صنفی، می‌تواند در بازگرداندن آرامش به فضای جامعه و آموزش‌وپرورش کشور نقشی مؤثر ایفا کند.

کانون صنفی فرهنگیان البرز

بیانیه کانون صنفی فرهنگیان اليگودرز در خصوص اسماعیل عبدی

به نام خداوند جان وخرد

صبح روز چهارشنبه ۱۳۹۵/۸/۱۹ همه فرهنگیان کشور با حیرت خبری تاسف بار را دریافت کردند:

آقای اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی فرهنگیان تهران و نماینده شورای تشکلهای صنفی معلمان در آموزش بین الملل از خانه خود در مقابل چشمان وحشت زده خانواده و فرزند خردسال و نگرانش بدون هیچ مجوز و توضیحی به زندان برده شد.

حیرت از آنکه نه تنها رییس جمهور اعتدال در ابتدای دوره خود قول رفع فضای امنیتی را داده بود بلکه آخرین وزیر انتخابی ایشان نیز قبل از رای اعتماد از مساعدت در زمینه رفع مشکلات معلمان زندانی سخن راند.

تاسف از آن رو که نه تنها وعده های آقای روحانی جامه عمل نگرفت بلکه هنوز امضای حکم آقای وزیر خشک نشده تاوان انتخاب ایشان را معلمان و فرهنگیان آنهم بابت اعتراض بحق خود در مورد سرمایه های به غارت رفته اشان در صندوق ذخیره پرداختند.

کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز اعمال فرا قانونی فوق را محکوم نموده از دولت و شخص آقای رییس جمهور موکدا میخواهد به وعده های خود عمل نموده واین فضای تنگ وغیر قابل پذیرش امنیتی را از جامعه فرهنگیان کشور خصوصا فعالان صنفی آن برداشته، آرامش را به جامعه ملتهب فرهنگیان باز گرداند. شایسته نیست در نظام اسلامی که خدامحوری و عدالت سر لوحه و اساس ساختار آنرا تشکیل میدهد چنین وضعیت دهشت باری بر معلمان آن حاکم باشد.

فرهنگیان شهرستان الیگودرز همچون دیگر اقشار فرهنگی کشور منتظر رفع مصیبتهای وارده بر این قشر صبور و فرهیخته می باشند. امید که امیدمان به یاس نگراید.

کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز

1395/8/23

عدم پرداخت3ماه حقوق هزارکارگر پالایشگاه ستاره خلیج فارس!

تعدادزیادی از کارگران این پالایشگاه اخراج شدند!

کارگران پالایشگاه ستاره خلیج فارس در بندرعباس بیش از سه ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده دارند. در ماههای جاری تعداد زیادی از کارگران این پالایشگاه  اخراج شده اند.

به گزارش24آبان ایلنا،جمعی از کارگران پالایشگاه ستاره خلیج فارس در بندرعباس از ادامه معوقات مزدی خود خبر دادند.

به گفته این کارگران، دستمزد حدود 1000 کارگر پیمانکاری این پالایشگاه از تیرماه پرداخت نشده و این کارگران بیش از سه ماه معوقات مزدی دارند.

کارگران شرایط روحی خود را نامساعد توصیف کردند و گفتند: در مورد زمان پرداخت این مطالبات هیچ وعده‌ای به ما داده نشده و همچنان بدون روحیه و بی انگیزه به کار ادامه می‌دهیم.

در عین حال کارگران ستاره خلیج فارس از اخراج در شرکت‌های پیمانکاری خبر دادند و گفتند: با تعداد زیادی از کارگران پیمانکاری، تمدید قرارداد انجام نشده است و در عین حال علیرغم خاتمه قرارداد، با این کارگران تسویه حساب انجام نشده است.

تاخیر4ساله درپرداخت مطالبات بیش از250 کارگر آبفای اهواز!

دو شرکت پیمانکاری پیشین اداره آب و فاضلاب اهواز همچنان از حدود 4 سال قبل بابت بخشی از معقوات مزدی 250 کارگر (اپراتور ایستگاهای آب وفاضلاب) بدهکار است.

به گزارش24آبان ایلنا،این گروه از کارگران آبفای اهواز گفته‌اند که از تاریخ ۱۵ بهمن ماه سال ۹۲ تا پایان اسفند ماه سال ۹۲ تحت مسئولیت  دوشرکت پیمانکاری «اسکله ساز»  و«شباهنگ »به عنوان (اپراتور ایستگاهای آب وفاضلاب) در غرب وشرق اهواز مشغول به کار بوده‌ اما از زمان خاتمه قرارداد پیمانکاران، تاکنون هنوز نتوانسته‌اند مطالبات معوقه خود را از پیمانکار دریافت کنند.

به گفته این تعداد کارگر پمپ وموتور چی، مدیران پیمانکاری در طول زمانی که زیر نظر پیمانکار مذبور مشغول فعالیت بودند نیمی  از دستمزد، حق سنوات، مرخصی، پاداش، اضافه کاری وعیدی آنها را هنوز پرداخت نکرده‌اند.

بر اساس اظهارات کارگران، پیمانکاران پیشین  علارغم آنکه بعد از مدت کوتاهی مجددا در بخش دیگری  با اداره آب و فاضلاب  اهواز همکاری مشترکی دارند به هر کارگر اپراتور ایستگاهای آب و فاضلاب به صورت میانگین هر شرکت حدود یک میلیون تومان بدهی دارد.

طبق اظهارات کارگران، سازمان آب وفاضلاب بعد از خروج پیمانکار قبلی، قرارداد کار جدیدی را در بخش ایستگاه‌های آب با پیمانکارجدید (از مرداد ماه) منعقد کرده و پیمانکار جدید (شرکت آریا صنعت) نیز بیش از دو ماه است که مطالبات کارگران را به تاخیر انداخته است.

بنا بر این گزارش، کارگران پیمانی آبفای اهواز خواستار دریافت مطالبات معوقه هستند، اما مسئولان آبفای اهواز با وجود خروج پیمانکار پیشین به عنوان کارفرمای اصلی مسئولیت پرداخت مطالبات کارگران را بر عهده نمی‌گیرند و در این بین کارگران بلاتکلیف بیشترین خسارت را دیده‌اند.

کارگران با بیان اینکه عمده مطالبات آنان در راستای اجرای طرح‌های مستقیم شدن قراردادهای کاری کارگران پیمانکاری با آبفای اهواز است در خاتمه  افزودند: طی چند سال گذشته حدود بیش از ۲۵۰ کارگر شرکت آبفای اهواز تحت مسئولیت چندین شرکت پیمانکاری همانند «سولار مکانیک»، «اسکله ساز»، «عمران سازان بردیا»، «شباهنگ» و «پرتو داچک» فعالیت می‌کرد ه‌اند و در عین حال بخشی از مطالبات این کارگران در زمان هر یک از این پیمانکاران پرداخت نشده است.

مشکلات ساکنان شهرک کارگری سایپا در کرج ادامه دارد!

برای دومین سال متوالی، جمعی از کارگران کارخانه خودروسازی سایپا که در مجتمع مسکونی باغشهر در منطقه کلاک کرج ساکن هستند، از ادامه مشکلات خود خبر دادند.

به گزارش24آبان،این کارگران که از طریق تعاونی مسکن محل کار خود، مالک و ساکن این مجتمع مسکونی هستند گفتند: از حدود 6 سال پیش عملیات ساخت و ساز شهرک 144 واحدی تعاونی مسکن کارگران سایپا در یک قطعه زمین 20هزار 300متری در منطقه کلاک کرج آغاز شد ودر حال حاضر حدود دو سال است که 130 خانوار کارگری  بدون داشتن  امکانات رفاهی به زندگی در اینجا ادامه می‌دهند.

آنها با بیان اینکه تاکنون بیش از سه برابر هزینه مندرج در قرارداد منعقد شده را بابت ساخت، مالکیت و سکونت در این واحدهای مسکونی پرداخت کرده‌اند؛ افزودند: آنچه که از زمان آغاز سکونت موجب نگرانی و بروز مشکلات جدیدی برای همه ما شده است، استفاده از مصالح ساختمانی غیر استاندارد ودرجه پایین در ساخت پروژه است که تاکنون باعث نشست فضای حاشیه‌ بتونی اطراف ساختمان، ریزش چاه فاضلاب و ترک برداشتن برخی از دیوارهای پروژه شده است.

این کارگران بابیان اینکه در نتیجه این وضعیت به اتفاق اعضای خانواده‌ خود همواره نگران بروز حوادث جدی‌تری در این مجتمع هستند، افزودند: علارغم هه این مشکلات، شهرداری کرج نیز به دلیل طلب 900 میلیونی خود از مجریان این پروژه از ارائه خدمات شهری همچون جمع آوری زباله ونظافت محوطه به اهالی این شهرک خوداری می‌کند.

طبق اظهارات این کارگران حدود 130 خانوار کارگری ساکن در پروژه مسکونی کلاک، هم اکنون از امکاناتی همچون روشنایی خیابان در شب، دسترسی به آب آشامیدنی، لوله کشی گاز، تلفن، فضای سبز و اماکن تفریحی، خیابان‌های آسفالت شده و سرویس خدمات حمل و نقل عمومی محروم‌اند.

بنا به گفته وی با وجود پی گیری‌های زیاد اهالی این مجتمع کارگری که همگی شاغلین شرکت خودرو سازی سایپا هستند، هنوز اعضای هیئت مدیره تعاونی مسکن وپیمانکارپروژه توضیح و پاسخ قانع کننده‌ای در خصوص مشکلات به وجود آمده ارائه نکرده‌اند.

آنها افزودند: حالا که هیچ مقام مسئولی حاضر به قبول مسئولیت در خصوص شرایط وخیم سکونت در مجتمع مسکونی باغشهر نیست از مدیریت ساپیا در مقام کارفرمای اصلی همه کارگران ساکن در این مجتمع می خواهیم تا دست‌کم برای ارزیابی صحت اعتراض‌های موجود هم که شده از این مجتمع بازدیدی به عمل آورد.

تجمع اعتراض‌آمیزدوباره اهالی سراوان نسبت به عملکرد مسئولان در عدم ساماندهی زباله‌ها!

جمعی از اهالی سراوان نسبت به عملکرد مسئولان در عدم ساماندهی زباله‌های این منطقه اعتراض کردند

به گزارش جام نیوز، انباشت زباله در منطقه سراوان صدای اعتراض مردم و ساکنان آن را درآورد.پیش از این نیز مردم سراوان در اعتراض به وعده‌های غیر عملی مسئولان شهری رشت در ساماندهی وضعیت زباله سراوان راه را بر کامیون‌های حمل زباله بسته بودند.شهردار رشت به جای اقدام اساسی برای حل معضل زباله سراوان، افتتاح سلول بهداشتی در این منطقه را اجرایی کرده که با اعتراض اهالی سراوان مواجه شده است.

انواع بیماری‌های پوستی، آلودگی آب‌ها و هوا دستاورد سال‌ها انباشت زباله در منطقه سراوان است که تاکنون مسئولان تنها وعده و وعید داده‌اند و هنوز ساماندهی اساسی برای زباله‌های سراوان صورت نگرفته است.

اهالی سراوان در اعتراض‌ خود عنوان کردند: به واسطه آلودگی هوا و سرازیر شدن شیرابه‌ها به انواع بیماری‌ها مبتلا شده و در تمام این مدت تنها حرف و وعده از مسئولان شنیده‌ایم.

تجمع اعتراضی متقاضیان مسکن مهر مقابل فرمانداری عجب شیر!

روزگذشته23آبان،حدود 150 نفر از متقاضیان واحدهای مسکن مهر عجبشیر در اعتراض به مشکلات موجود این واحدها در مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کردند.

به گزارش24آبان ایرنا، سرپرست فرمانداری عجب شیر روز یکشنبه با حضور در جمع تجمع کنندگان، ضمن دعوت از معترضان به آرامش گفت: مسکن مهر در کل کشور دارای مشکلاتی بوده و کمترین مشکل در سطح استان مربوط به عجبشیر است.

سید شمس الدین مراثی افزود: مشکلات این بخش با پیگیری های محلی و همکاری دستگاه های اجرایی خدمات رسان، مالکان، پیمانکاران و بانک ها مرتفع می شود.

وی با اشاره به اینکه بر اساس قرارداد منعقد شده، تعاونی ‌های مسکن باید به تعهدات خود عمل کنند، گفت: مردم در هنگام تحول گرفتن واحدها باید وضعیت کیفی و کمی ساختمان ها را با قرارداد منعقده مطابقت دهند و در صورت وجود نواقص، تعاونی‌ مربوطه موظف به رفع آنهاست.

وی از متقاضیان طرح 396 واحدی ولایت عجبشیر نیز خواست تا به تعهدات مالی خود عمل کنند.

وی افزود: پیمانکار باید هر چه سریع تر نسبت به رفع نواقص موجود در مسکن مهر اقدام و جهت جلوگیری از جریمه دیرکرد بانک، متقاضیان باید نسبت به اقساط بندی وام بانکی اقدام کنند.

وی اظهار کرد: پروژه های مسکن مهر شهرستان زیرساخت های مناسبی ندارند و رفع این مشکلات در حد اختیارات مدیران استانی است.

وی همچنین از اداره راه و شهرسازی خواست تا نسبت به عقد قرارداد پیمان در خصوص محوطه سازی با شرکت کوثر اقدام کرده و شرکت مربوطه عملیات محوطه سازی را بعد از عقد قرارداد آغاز کند.

مراثی افزود: محوطه سازی، افزایش قیمت و تقسیط وام های احداث مسکن مهر از مسایل و مشکلات صاحبان این واحدهای مسکونی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

وی اظهار کرد: ناتوانی متقاضیان در تامین هزینه ها و آورده شخصی، کمبود فضای آموزشی و فضای سبز، نبود واحدهای تجاری و دیگر سرانه ها از دیگر مشکلات مسکن مهر این شهرستان است.

براساس این گزارش،شکایت مدیرعامل شرکت سازنده واحدهای مسکن مهر عجبشیر و صدور حکم جلب برای 100 نفر از ساکنانی که نسبت به تقسیط تسهیلات اقدام نکرده اند، از اصلی ترین دلایل این تجمع اعتراضی به شمار می رود؛ معترضان معتقدند که پیمانکار مربوطه قبل از تقسیط تسهیلات باید نسبت به تکمیل تعهداتش اقدام کند.

طرح مسکن مهر به عنوان یکی از طرح های غیرکارشناسی دولت قبل با وجود هزینه های هنگفت در حالی در شهرستان های مختلف با مشکلات عدیده مواجه بوده که بسیاری از واحدهای آماده سکونت این طرح، همچنان بدون متقاضی است.

شهرستان عجب شیر با حدود 85 هزار نفر جمعیت در 98 کیلومتری جنوب غربی تبریز مرکز آذربایجان شرقی واقع است.

خطر فاشیسم آریایی و نژادپرستی و قوم گرایی را باید با تکیه به هم سرنوشتی انسانی و طبقاتی و همبستگی بین المللی گرفت

در ۷ آبان ماه امسال تجمعی ناسیونالیستی و نژادپرستانه درپاسارگاد بمناسبت بزرگداشت پادشاه قوم هخامنشی، کوروش، برگزار شد. این نوع تجمعات ناسیونالیستی و نژادپرستانه جدا از هرگونه شعار و مطالبه ای، باید مورد نکوهش کارگران و مردم زحمتکش قرار گیرد. کارگران و مردم زحمتکش نه تنها در مقابل ناسیونالیسم و فاشیسم و نژادپرستی ایستاده اند و با آنها مقابله میکنند، بلکه اهداف امروز و فردای آنها اساسا  در مقابل میهن پرستی و منفعت ملی سرمایه داران و دولتها و طبقات حاکمه قرار دارد. کارگران و مردم زحمتکش از هر مذهب و نژاد و ملیت در سراسر جهان دارای منفعت مشترک هستند و طبقه سرمایه دار و دولتهایشان هم با همه اختلافات و جنگها و منفعتهای ملی همینطور.  بخشی از بورژوازی ایران با تکیه بر مقدسات اسلام و حکومت اسلامی نزدیک به 40 سال خونین ترین دیکتاتوری را بر کارگران و مردم ایران تحمیل کرد و حالا بخش دیگر آن میخواهد با تکیه بر ایرانی گری و نژادپرستی و باد زدن عرق ملی کارگران و مردم ایران را از چاله درنیامده، وارد چاه کند.

مطالبات آزادیخواهانه و برابری طلبانه و پیشروی طبقه کارگر و مردم برابری طلب امروز هیچ سنخیتی با اقوام 2500  و یا 1500 سال پیش ندارد. مردم ایران باید خواهان پیشرفته ترین دستاوردهای انسانی امروز شوند و دست رد به هرگونه گذشته گرایی ارتجاعی بزنند. در صورت میدان دار شدن جنبشهای قومی و نژادی، نه تنها از آزادی و حقوق انسانی و حقوق زن و کارگرو… خبری نخواهد بود، بلکه شاهد جنگها و کشتارهای داخلی و خارجی خواهیم بود.

شعارهای نژاد پرستانه، همچون “ما آریایی هستیم، عرب نمی پرستیم” و “همش میگن دست خداست، هر چه بلاست از عرباست” بطور انزجار آوری معرف ماهیت این مراسم است که بر تقابل و ضدیت نژادی و شوونیسم استوار بود. این میتواند اغاز ظهور نیرویی مانند داعش، اما از جنس نژادی باشد.

حکومت استبدادی جمهوری اسلامی و سرکوب وحشیانه ابتدایی ترین حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توسط این رژیم در طول 37 سال گذشته ، مانع اصلی در راه  ایجاد تشکلات  مستقل و شکل گیری جنبشهای سازمان یافته اجتماعی برمبنای جهت گیری های طبقاتی ، اجتماعی و  سیاسی برای رهایی و کسب آزادی بوده است. پیش از آن نیز رژیمهای استبدادی پادشاهی با گسترش جهل و عقب ماندگی و سرکوب و کنترل همه جانبه فعل و انفعالات اجتماعی و سیاسی امکان گسترش گفتمان انتقادی و مبارزات مترقی  و پیشرو در ابعاد اجتماعی را سد کرده بودند. علاوه بر این، در سی سال اخیر شاهد رشد جنبش های مرتجع مذهبی، ملی گرایانه و فاشیستی در کشورهای مختلف دنیا بوده ایم. نمونه در این زمینه کم نداریم و تقریبا کشوری در جهان امروز وجود ندارد که دچار چنین معضلاتی نباشد.

 مجموعه این شرایط، و بحرانهای اقتصادی و سیاسی موجود، زمینه بروز و برآمد حرکت های نژاد پرستانه، عظمت طلب و واپس گرا در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی را  فراهم آورده است.  بنابراین، ما  نه تنها شاهد صف آرایی های جناحهای مختلف جمهوری اسلامی، بلکه همزمان شاهد تحرکات گسترده تر نیروهای ناسیونالیستی و عظمت طلب و واپسگرا بر مبنای هویتهای قومی و قبیله ای و مذهبی بوده ایم؛ از سرکوب و تبعیضات شدید نسبت به مهاجران افغان، و “ایرانی” علیه “افغان” گرفته تا شکاف های شیعه و سنی، آریایی گرایی و نژادپرستی فاشیستی فارس و به خصوص عرب ستیزی و پان ترکیسم، پان عربیسم، پان بلوچیسم و ناسیونالیسم کرد و لر.  این نیروها و  گرایشات می کوشند با استفاده از نارضایتی عمومی از شرایط موجود، همچون راه برون رفت و آلترناتیو عرض اندام کنند. اما آلترناتیو و راه برون رفتی که توسط این نیروها عرضه می شود، اگر حتی بدتر، ضد انسانی تر و  خوف ناک تر از شرایط موجود نباشد از آن به هیچ عنوان کمتر نیست؛ کشتار بیش از یک میلیون نفر در رواندا  و نسل کشی دهشت زا و ویرانی عظیم  در کشور سابق یوگسلاوی و ده ها  نمونه دیگر در همین دو سه ده اخیر، بخوبی ماهیت این گونه “راه حل” ها  و آلترناتیو سازیها را بر ملا می کند. حضور، برامد و رشد این نیروها و گرایشات در ایران زنگ خطری  جدی برای  جنبش کارگری و همه جنبش های آزادی خواهانه و برابری طلب است.

در پیوند با مراسم پاسارگاد، آنچه که به ویژه مایه نگرانی است حضور چشمگیر هزاران جوان و افراد از خانواده های کارگری و اقشار تهیدست و جویندگان کار وهمچنین تعداد اندکی از فعالین شناخته شده فرهنگی در این مراسم است. همچنین با توجه به چنین شرایطی لازم است تلاش افرادی که در داخل یا خارج از کشور با ادعای فعال کارگری بودن، این حرکتهای ضدکارگری و نژادپرستانه را توجیه می کنند مورد نقد جدی قرار گرفته و بی ربطی این افراد به جنبش کارگری و زیان آور بودن چنین نگرشهایی به حال طبقه کارگر و مردم محروم ایران را هر چه بیشتر  برجسته کرد. خانواده های کارگری و فرهنگیان، زنان، دانشجویان، اقلیت های ملی، قومی و مذهبی سالیان سال آماج حمله و سرکوب رژیم سرمایه داری و ضدکارگر و آدمکش جمهوری اسلامی بوده اند.  به بیان دیگر، این رژیم  با تحمیل بی حقوقی مطلق و سرکوب هر اعتراض و مبارزه آزادی  خواهانه، فقر و استثمار و ناامنی اقتصادی عمیقی را بر اکثریت مردم در سراسر کشور تحمیل کرده است.  بنابراین مبارزه و اعتراض به این شرایط، حق طبیعی این اکثریت و یک ضرورت مهم است. اما هر مبارزه و اعتراضی لزوما در جهت منافع آنان نیست و می تواند به ضد خواست ها و آرزو های  آنان تمام شود.  برای نمونه در همین مراسم پاسارگاد، حمله به مردم عرب زبان و سر دادن شعارهای نژادپرستانه  تنها به نفع جناحهایی از حکومت و نیز دسته جات شبه فاشیست پارس و شاه پرستانی است که دست کمی از جمهوری اسلامی ندارند. آنچه  که جنبشهای مترقی در ایران لازم دارند نه ایدئولوژی های مبتنی بر نفاق قومی، نژادی و مذهبی همچون ناسیونالیسم ایرانی- حال با هر پوششی از جمله کوروش ستایی-  بلکه همبستگی انسانی بر مبنای منفعت کل جامعه و اکثریت مطلق ساکنین آن، مستقل از نژاد، ملیت و مذهب  است. کارگر و زحمتکش فارس، عرب، ترک، کرد، بلوچ، لر و… صدها برابر بیشتر با یکدیگر منافع مشترک دارند تا با سرمایه دارانی که منتسب به چنین ملیت ها و اقوام و مذاهب هستند. سرمایه داران  ایران از هر زبان و نژاد و دیار و مذهبی،  نشان  داده اند که آنان برای پیشبرد مقاصد خود و کسب سود هر چه بیشتر،  با یک دیگر و با رژیم های سرکوب گر، چه پادشاهی و  چه اسلامی،  منافع مشترک دارند. آنها از تفرقه ما بیشترین منفعت را خواهند برد و ما از این تفرقه  بیشترین ضربه را خواهیم خورد.

طبقه کارگرایران ، تشکلات کارگری و معلمان، جنبش  زنان و دانشجویی و دیگر جنبش های  اجتماعی مترقی و آزادیخواه و برابری طلب، بویژه در سالهای گذشته، نقش بسزایی در مبارزات اجتماعی و طبقاتی در ایران برای تحقق حقوق جهانشمول کارگری و انسانی داشته اند. وظایف و منافع  این تشکلات و جنبش ها ایجاب می کند که آنان نسبت به تحرکات نژادپرستانه و واپس گرایانه مانند آنچه در پاسارگاد گذشت، موضع بگیرند و آگاه رسانی کنند. باید جلوی رشد فاشیسم آریایی و نژادپرستی و قوم گرایی را با بر جسته کردن و تاکید بر همسرنوشتی انسانی و طبقاتی و همبستگی بین المللی گرفت.

ما ضمن اعلام انزجار از شعارهای نژاد پرستانه در مراسم واپس گرایانه پاسارگارد، دستگیری عده ای از شرکت کنندگان در  این مراسم توسط  رژیم جمهوری اسلامی را محکوم می کنیم.  حاکمیت تماما سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی،  از دلایل اصلی  بر آمد و رشد گرایشات و تحرکات واپسگرانه و نژاد پرستانه در ایران  و یکی از موانع اساسی برای ایجاد مناسباتی آزاد و برابر بر مبنای مترقی ترین و امروزی ترین دستاوردهای جهانی طبقه کارگر می باشد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

نوامبر ۲۰۱۶

بیست وچهارم آبان ماه1395

نظرات