اخباروگزارشات کارگری10بهمن1395

0
1315

رسوایی شورای اسلامی کار کارخانه پلی اکریل اصفهان!

ایلنا طی گزارش بتاریخ10بهمن از برگزاری انتخابات شورای اسلامی کار کارخانه پلی اکریل اصفهان وعدم رغبت کارگران به شرکت در این انتخابات خبر داد.

براساس این گزارش، کارگرانی که هفت ماه است دستمزد خود را دریافت نکرده‌اند، انگیزه‌ زیادی برای شرکت در انتخابات شوراهای اسلامی کار ندارند و خواستار پرداخت حقوق معوقه وادامه کاری هستند.

کارگران معترض پلی اکریل می‌گویند نوروز نزدیک است و انگار هیچ یک از مقامات محلی و استانی قرار نیست فکری به حال ما و خانواده هایمان بکنند که هفت ماه است بی‌حقوقیم و مشکلات مالی بسیار داریم.

بیست وچهار روز ازاعتصاب  کارگران کارخانه سیمان مسجد سلیمان گذشت!

اعتراض کارگران معترض کارخانه سیمان مسجد سلیمان نسبت به تشکل های دست ساز حکومتی!

باگذشت حدود 24 روز از اعتصاب کارگران کارخانه سیمان مسجد سلیمان هنوز هیچ اقدامی برای پرداخت مطالبات معوقه آنها صورت نگرفته است.

به گفته یکی از کارگران،معترضین در چند روزی که در محوطه کارخانه  اجتماع  اعتراضی انجام داده بودیم هیچ مسئولی پی گیر مطالباتمان نبود به همین جهت تصمیم گرفته ایم در صورت ادامه بی تفاوتی مسئولان استانی وشهرستانی به تهران سفر کنیم تا صدایمان را از نزدیک به گوش مسئولان برسانیم.

به گزارش10بهمن ایلنا،تعدادی از این کارگران یادآور شدند: از زمانی که  اجتماع اعتراضی آنان در محوطه کارخانه آغاز شده است نه تنها کارفرما اهمیتی به پرداخت مطالبات عقب افتاده آنان نداده بلکه بدور از انتظار ما با بی تفاوتی مسئولان استانی وشهرستانی برای پیگری مطالباتمان روبرو شده‌ایم.

به صورت مشخص این کارگران می‌گویند: ظاهرا وعده‌هایی که کارفرمای کارخانه برای  پرداخت طلب ما کارگران داده بود در همان حد شعار باقیمانده است و انگار قرار نیست کسی به غیر از  خود ما پیگیر مطالباتمان باشد.

این کارگران در عین حال از نهادهای صنفی کارگری  ودولتی در استان خوزستان وشهرستان مسجد سلیمان انتقاد کرده و گفتند: این نهادها تا این لحظه در پیگیری مطالبات آنها هیچ  اقدامی نکرده‌اند.

این کارگران که شمار آنها تا 480 نفر برآورد می‌شود بابت 5 ماه معوقات مزدی خود طلبکارند و به همین دلیل از تقریبا 24 روز قبل در محوطه کارخانه خواستار معوقات مزدی خود شده‌اند.

به گفته یکی از کارگران،معترضین در چند روزی که در محوطه کارخانه  اجتماع  اعتراضی انجام داده بودیم هیچ مسئولی پی گیر مطالباتمان نبود به همین جهت تصمیم گرفته ایم در صورت ادامه بی تفاوتی مسئولان استانی وشهرستانی به تهران سفر کنیم تا صدایمان را از نزدیک به گوش مسئولان برسانیم.

اخبارمرتبط:

بیست وسومین روز اعتصاب کارگران کارخانه سیمان مسجد سلیمان!

http://etehadbinalmelali.com/ak/09-11-95/

آغاز دور جدید اعتراضات کارگران  مجتمع نیشکر هفت تپه بدنبال توخالی در آمدن وعده کارفرما!

امروز10بهمن، کارگران  مجتمع نیشکر هفت تپه بدنبال توخالی در آمدن وعده کارفرما اعتراضاتشان را از سرگرفتند.

به گزارش10بهمن ایلنا،یکی از کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه با اعلام این خبر گفت: دلیل تشدید امروزاعتراضات کارگران این مجتمع عملی نشدن وعده کارفرمای بخش خصوصی کارخانه در پرداخت مطالباتشان است.

به گفته وی در آخرین اعتراض کارگران که در  روز چهارشنبه هفته گذشته(6بهمن ماه) انجام شد  کارفرما وعده پرداخت  حداقل یک ماه از مطالبات کارگران را برای روز شنبه (9 بهمن ) وحداکثر  امروز یکشنبه ( 10 بهمن ماه) داده بود اما از آنجایی این وعده محقق نشد کارگران معترض امروز اجتماع اعتراضی خود را در محوطه کارخانه از سرگرفتند.

به گفته این کارگر  از قرار معلوم در این مدت چند روزه  مدیریت کارخانه برای پرداخت بدهی های معوقه خود با کارگران جلسه‌ای  برگزار کرده است و که نتیجه آن در قالب صورت جلسه‌ای نهایی شده است.

گفته می شود براساس این صورت جلسه، کارفرمای نیشکر هفت‌تپه تصمیم گرفته است که  حقوق آذر ماه کارگران را در فاصله روزهای 12 تا 15 بهمن ماه، حقوق دی ماه را هفته اول اسفند ،  عیدی پاداش سال جاری را از 20 تا25 اسفند، حقوق بهمن ماه را از 25 تا پایان سال جاری پرداخت کند.

همچنین  براساس صورت جلسه فوق  کارفرما وعده کرده حق پاداش وبهره برداری سالهای 94 و 95 کارگران را به همراه حقوق اسفند ماه کارگران 15 اردیبهشت ماه را  مشروط  به اینکه کارگران زودتر از موعد مقرر بهربرداری مزارع نی شکر را به پایان برسانند پرداخت کند که  همه این مواردمورد مخالفت کارگران قرار گرفت.

از قرار معلوم این برنامه‌ریزی کارفرما دلیل برپایی اعتراضات کنونی است زیرا کارگران معترض می‌گویند به دلیل فشارمالی نیازمند هستند تا کلیه مطالبات خود را در فواصل زمانی کمتر و پیش از اتمام سال جاری دریافت کنند..

همچنین کارگران در روزهای گذشته گفته بودند در شرایط کنونی که مدیریت کنونی مجتمع همواره مدعی مواجه بودن با مشکل کمبود منابع مالی است، ورود بخش خصوصی به این محیط صنعتی می‌توان از منظر آن‌ها به معنی تعطیلی این واحد صنعتی تلقی شود.

درهمین رابطه:

از سرگیری اعتراضات صدها کارگر مجتمع نیشکرهفت تپه نسبت به عدم پرداخت ماه حقوق ومطالباتشان!

امروز چهارشنبه  (6 بهمن ماه)،صدها کارگر مجتمع نیشکر هفت تپه که در بخشهای کشاورزی وصنعتی این مجتمع مشغول کارند، دراعتراض نسبت به آنچه که پرداخت نشدن حقوق خود عنوان شد در محل این شرکت در شهرستان شوش دست به تجمع زدند.

به گفته کارگران، یکی دیگر از دلایل اجتماع اعتراضی امروز آنان این است که به تازگی مدیریت مجتمع نیشکر هفت تپه  به مدیران زیر مجموعه خود ابلاغ کرده است که به هر ترتیب مانع اعتراض کارگران شوند.

به گزارش6بهمن ایلنا،، تعداد حدود 500 نفر از همه واحد های  این مجتمع، از صبح امروز در محوطه شرکت تجمع کرده و خواستار پرداخت  مطالبات معوقه خود شده‌اند.

کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه  طی ماه های گذشته نیز با تجمع در محل این شرکت، خواهان  مطالبات خود شده بودند.

به گفته کارگران، یکی دیگر از دلایل اجتماع اعتراضی امروز آنان این است که به تازگی مدیریت مجتمع نیشکر هفت تپه  به مدیران زیر مجموعه خود ابلاغ کرده است که به هر ترتیب مانع اعتراض کارگران شوند.

حاضران در این اجتماع اعتراضی تصریح کردند، کارفرمای خصوصی اگر به تعهدات مالی خود در برابر کارگران عمل کند دیگر نیازی ندارد که تا برپایی اجتماعات اعتراضی را ممنوع اعلام کند.

این کارگران افزودند تا همین لحظه کارفرمای این واحد صنعتی بابت بدحسابی در مقابل آنها مرتکب تخلف از قانون شده است، گفتند؛ کارفرمای مجتمع هفت‌تپه تا پایان سال بیش از 45 میلیارد تومان تعهدادت مالی به کارگران دارد که با ید پرداخت کند.

آنها در توضیح بخشی از مطالبات خود یادآور شدند که از یکسو هنوز دوماه از موعد دریافت آخرین دستمزدشان گذشته است و از سوی دیگر مطالبات مربوط به پاداش سال گذشته آنان نیز هنوز صورت نگرفته است.

همچنین بیش از 250 نفر از کارگران  بازنشسته این مجتمع هنوز نتوانسته‌اند مطالبات بازنشستگی خود را از کارفرما دریافت کنند در عین حال تعداد زیادی از کارگران روزمزدی مجتمع حقوق بهمن واسفند ماه سال گذشته (94) خود را از کارفرما طلبکارند.

همچنین پرداخت نشدن حق بیمه دوران بیکاری کارگران نی‌بر که در فاصله سالهای 68 تا 92 مشغول کار بوده‌اند  از دیگر خواسته های این گروه از کارگران مجتمع نیشکر هفت‌تپه است.

آنان در خاتمه تصریح کردند ؛با وجود وعده‌های کارفرما در خصوص رفع مشکلات کارگران این گروه صنعتی ،کشاورزی هنوز اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است.

تجمع اعتراضی کارگران کارخانه روغن نباتی جهان نسبت به اخراج از کار وعدم پرداخت ماه ها حقوق مقابل استانداری زنجان!

200کارگر این کارخانه اخراج شدند!

امروز10بهمن،جمعی از کارگران کارخانه روغن نباتی جهان دراعتراض به اخراج از کار وعدم پرداخت ماه ها حقوق دست به تجمع  مقابل استانداری زنجان زدند.

به گزارش منابع خبری محلی، کارگران کارخانه روغن نباتی جهان ،امروز مقابل استانداری زنجان تجمع کردند. این تجمع اعتراض‌آمیز به دلیل عدم پرداخت حقوق و اخراج کارگران بود که به گفته برخی کارگران این مجموعه، حقوق آنها بعد از 11 ماه پرداخت نشده و هنوز برخی از آنها بلاتکلیف هستند.

یکی از کارگران این کارخانه درباره علت تجمع کارگران گفت: افرادی که امروز مقابل استانداری حضور داشتند به نمایندگی از طرف تمام کارگران کارخانه بوده و در این مکان تجمع کرده‌اند تا پیگیر مطالبات خود از مسئولان باشند.

تسنیم امروز درهمین رابطه نوشت،کابوس بیکاری کارگران کارخانه روغن نباتی جهان به تحقق پیوست و ۲۰۰ کارگر این شرکت بیکار شدند.

پس لرزه‌های بیکاری و رکود کابوس فروریختن شرکت روغن نباتی جهان را به واقعیت تبدیل کرده و 200 نفر از این کارگران این کارخانه بیکار شدند.

کارخانه روغن نباتی جهان در کیلومتر 16 بزرگراه زنجان – قزوین قرار گرفته و با بیش از 50 سال فعالیت از بزرگترین و قدیمی‌ترین کارخانجات تولید روغن در ایران است که انواع روغن‌های نباتی از جمله روغن‌های مایع و قنادی و کره گیاهی را تولید می‌کند.

از زمان واگذاری شرکت روغن نباتی جهان به بخش خصوصی از سه سال پیش به بهانه‌های مختلف این کارخانه در آستانه تعطیلی قرار گرفته و نیروهای آن تعدیل شدند و این بار نوبت به 200 کارگر رسیده تا شکایت نان‌آوران خانواده‌ها را به مقابل استانداری زنجان ببرند.

کارگران بیکار شده امروز مانند روزهای تلخ دی ماه و فرودین ماه سال گذشته برای اعتراض مقابل استانداری زنجان جمع شدند تا مشکلات خود را به گوش مسئولان برسانند.

هر بار مسائلی مانند کمبود مواد اولیه، نبود بازار فروش محصولات تولیدی و مشکلات بهداشتی یا مواردی از این دست به عنوان دلایل بیکاری کارگران عنوان شده است و مسئولان مسکن‌های کوتاه مدت را برای آن تزریق کردند اما دریغ از اینکه با از بین رفتن اثر مسکن‌ها درد بیکاری نان‌آوران خانه‌ها دوباره عود می‌کند.

یکی از کارگران معترض که چهره ناآرامی داشت و نگران تأمین زندگی خود پس از بیکاری بود، می‌گوید: چرا باید کارخانه‌ای که روزانه ظرفیت تولید 400 تن محصول را داشت روز به روز کوچکتر شود و به یک کارگاه تبدیل شود؟

کارگر اخراج شده که بیکار شدن برایش قابل قبول نبود ادامه می‌دهد: مدیر عامل شرکت بدون بهانه مدام کارگران را اخراج می‌کند و ما امروز اینجا جمع شدیم تا مسئولان فکری به حالمان کنند “ما فقط کارخانه می‌خواهیم”.

یک ماه گذشته نیز 90 نفر از کارگران این کارخانه اخراج شده بودند که با پادرمیانی مسئولانی همچون فرماندار زنجان دوباره به شرکت بازگشتند اما گویا پایه‌های این کار سست‌تر از آن است که بتواند کارگران را یک ماه در آن حفظ کند و این بار با بیش از 100 کارگر دیگر باید تلخی طعم اخراج را بچشند.

یکی دیگر از کارگران خود را کنار همدردش می‌رساند و گله خود را این چنین عنوان می‌کند: “مدیرعامل کارخانه نه حقوق می‌دهد، نه تسویه حساب می‌کند، نه تعیین تکلیف می‌کند، الان 11 ماه است که حقوق نگرفتم و حق و حقوق افراد را پس از هشت ماه آن هم بعد از شکایت می‌دهد.”

کارگر دیگری بلند فریاد می‌زند: “دفعه قبل که کارگران را اخراج کردند صورتجلسه‌ای با حضور نمایندگان اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تأمین اجتماعی، فرماندار، دستگاه‌های قضایی و سایر مسئولان برای حفظ حق و حقوق کارگران تنظیم شده چرا هیچ کس به تعهدات خود عمل نمی‌کند؟”

کارگران معترض خواستار بیمه و حقوق عقب افتاده خود هستند و عدم تنظیم قرارداد و خودداری مسئولان شرکت روغن نباتی جهان برای تعیین تکلیف آنها را از مشکلات اصلی خود می‌دانند.

به گفته کارگران این شرکت بالای 500 نفر نیرو داشت اما تعداد نیروهای آن به 25 تا 35 نفر آن هم فقط در حد نگهبان برای شرکت باقی ماندند.

یکی دیگر از کارگران با اشاره به اینکه سه ماه حقوق نگرفته می‌گوید: “اگر کارگری به بانک بدهکار باشد پدرش را در می‌آورند تا بدهی‌اش را پرداخت کند اما یک سال است کارگران این شرکت بیمه نشدند پس بازرسان بیمه تأمین اجتماعی کجا هستند؟”

200 کارگر بیکار شده روغن نباتی جهان نگران شب عیدی هستند که به جای خریدهای نوروزی باید شرمندگی را سر سفره‌های نوروز ببرند.

تجمع کارگران بازنشسته کارخانجات  فرنخ ،ناز نخ ومه نخ قزوین مقابل استانداری قزوین!

امروز10بهمن،جمعی از کارگران بازنشسته سه کارخانه فرنخ ،نازنخ و مه‌نخ در اعتراض به آنچه بلاتکلیفی چندین ساله در دریافت مطالبات سنواتی ومزدی عنوان می‌شود، مقابل ساختمان استانداری قزوین تجمع کردند.

به گزارش10بهمن ایلنا، به نقل از منابع خبری در کارخانه های  فرنخ ،ناز نخ ومه نخ گفته می‌شود  که  حدود 156 نفر  از کارگران بازنشسته  واحد ناز نخ و حدود 200 نفر از واحد های فر نخ و مه نخ که از سال 90 تاکنونبه مرور بازنشسته شده‌‌اند هنوز نتوانسته‌اند سنوات پایان کار خود را دریافت کنند و به همین دلیل تعدادی از آنها  صبح امروز با تجمع مقابل ساختمان استانداری قزوین خواستار پی گیری مسئولان این نهاد دولتی در دریافت مطالبات خود شدند.

به گفته یکی از کارگران بازنشسته  مجتمع تولیدی ناز نخ مجموع مطالبات سنواتی آنان به حدود یازده میلیارد  تومان می‌رسد که به صورت مشخص میزان طلب هر یک از کارگران حدود 30 تا 40 میلیون تومان می شود.

طبق اظهارات وی، کارگران بازنشسته بعد از سالها تلاش با سوابق بالای 20 سال توانستیم با استفاده از قانون مشاغل سخت و زیان آور از این کارخانه بازنشسته شویم  اما ظاهرا کارفرما نبود منابع مالی را دلیل عمل نکردن به تعهدات خود عنوان می کند اما آن‌ها که از ادامه این وضعیت خسته شده‌اند تصمیم به برپایی این تجمع گرفته اند.

اعتصاب کارگران ورزشگاه نقش جهان دراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق!

کارگران ورزشگاه نقش جهان دراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق دست به اعتصاب زدند.

به گزارش10بهمن ایسنا، معاون اجرایی پروژه‌های شرکت فولادمبارکه اصفهان گفت در پاسخ به این سؤال که با توجه به اعتصاب کارگران نقش جهان، وضعیت این ورزشگاه چه خواهد شد، اظهار کرد: این مسائل ربطی به ما ندارد. این کارگران مربوط به پیمانکارانی هستند که قراردادشان با شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی است. شرکتی به نام طاقدیس ساز پرداخت‌هایش به پیمانکاران دسته دوم خود را انجام نداده است.

وی با بیان اینکه مطمئن باشید این ورزشگاه نیمه کاره رها نشده است، افزود: کارگران تمام کارها را انجام داده‌اند و تنها در پی مطالباتشان هستند.

معاون اجرای پروژه‌های شرکت فولادمبارکه افزود: شرکت فولادمبارکه به هیچ پیمانکاری بدهکار نیست. ما تمامی پولی که باید به شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی پرداخت می‌کردیم را پرداخت کردیم و حتی 3 میلیارد تومان از دکتر سبحانی مجوز گرفتم تا کارهای باقیمانده نظیر آسفالت، فیبر نوری و…را نیز انجام دهیم.

به گزارش امروزایمنا درهمین رابطه،معاون شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی گفت: شرکت توسعه و تجهیز به پیمانکار ورزشگاه نقش‌جهان پول نقد پرداخت کرده و شرکت تاقد یساز باید طلب کارگران ورزشگاه نقش‌جهان را پرداخت کند.

محمد عباسی معاون شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی دراین مورد اظهار داشت: به هر حال اکثر پیمانکاران بنیه مالی ضعیفی دارند و پیمانکار نقش‌‌جهان هم به همین دلیل نتوانسته کلیه مطالبات کارگران خود را پرداخت کند و آنها هم اعتراضی داشتند. البته با صحبت‌هایی که انجام دادیم این مشکل به زودی برطرف می‌شود.

معاون شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی افزود: البته ما به پیمانکار پول نقد پرداخت کرده‌ایم و خود پیمانکار باید با کارگرانش تسویه حساب کند.

تجمع کارگران شهرداری بندر امام دراعتراض به عدم پرداخت 5ماه حقوق!

تهدید کارگران معترض به اخراج از کار!

امروز10بهمن،کارگران شهرداری بندر امام در اعتراض به عدم پرداخت5ماه حقوق و مطالبات خود مقابل این شهرداری دست به تجمع زدند.

کارگر شهرداری بندر امام نیز اظهار کرد: به پیمانکار گفته‌اند هر کسی به این موضوع معترض باشد را اخراج کنید، مگر ما چیزی جز حق قانونی خود را می‌خواهیم.

به گزارش منابع خبری محلی، حدود 150 کارگر خدمات شهری و فضای سبز شهرداری این شهر صبح امروز10بهمن به دلیل عدم پرداخت مطالبات خود دست به تجمع زدند.

محمد یکی از کارگران در این رابطه گفت: حقوق و مزایای پنج ماه را از شهرداری بندر امام طلبکار هستیم و هیچ اقدامی برای پرداخت مطالبات ما صورت نمی‌گیرد.

علی دیگر کارگر شهرداری بندر امام نیز اظهار کرد: به پیمانکار گفته‌اند هر کسی به این موضوع معترض باشد را اخراج کنید، مگر ما چیزی جز حق قانونی خود را می‌خواهیم.

وی ادامه داد: گذران زندگی برای ما بسیار سخت و مشکل شده و چاره‌ای جز اعتراض و تجمع نداریم، امیداواریم مسؤولان فریادهای ما را شنیده و مشکلمان را حل کنند.

اعتصاب وتجمع کارگران شهرداری تنگ ارم دراعتراض به عدم 4ماه حقوق و3ماه حق بیمه!

کارگران شهرداری تنگ ارم دراعتراض به عدم 4ماه حقوق و3ماه حق بیمه دست از کارکشیده وتجمع کردند.

به گزارش منابع خبری محلی،در پی تجمع اعتراضی جمعی از کارگران شهرداری تنگ ارم به دلیل عدم پرداخت حقوق چهار ماه آنان، شهردار این شهر گفت: حقوق چهار ماه و بیمه سه ماه پرسنل این شهرداری پرداخت نشده است.

برشی از زندگی کارگر کارخانه آونگان اراک!

۲۷ ماه حقوق معوق و ماهانه یک میلیون تومان هزینه درمان؛ دخل و خرجی که به هم نمی‌خورد.

ضربه سنگین خصوصی سازی برخی واحدهای صنعتی چنان بر پیکر زندگی کارگران این واحدها فرو می آید که شاید مسکن های مقطعی برخی مسئولان هم نتواند نه تنها پیکر خرد شده اقتصاد این خانوارها بلکه سلامت به مخاطره افتاده آنها را نیز تسکین دهد.

خسته و ناامید روی صندلی کناری ام می نشیند و سرش را میان دستانش محکم می فشارد، نفس های سنگین و آه های پی در پی اش خبر از غمی دارد که روحش را می آزارد. سختی دوران را اگر از لابلای موهای جوگندمی اش نتوان دریافت، از چشمان کم رمق اش به خوبی هویداست. دوست ندارد کسی از وضع زندگی اش با خبر شود به سختی سر صحبت را با او باز می کنم.

اما با ناباوری سفره دلش را که پر از سختی و ناراحتی است، برایم می گشاید. انگار سنگ صبوری یافته که می تواند دردهایش را بشنود تا زخم دلش التیام یابد.

۵۰ سال سن دارد و دو بچه معلول. ۲۴ سال است که در کارخانه آونگان کار می کند که اگر آن اتفاق نمی افتاد سال دیگر به خوبی و خوشی باز نشسته می شد. قسمتی از هزینه های بالای درمان دو فرزند معلولش هم از همین بیمه ۲۴ ساله اش تامین می شود. برای هر دور مصرف داروهای فرزندانش با دفترچه بیمه، ۶۰۰ هزار تومان هزینه می کند.

آقا محمدی می گوید: با اینکه ۲۷ ماه است که حقوق دریافت نکرده ام، اما هنوز در این کارخانه به عنوان نگهبان مشغول به کار هستم.

دفترچه های بیمه خود و خانواده اش را از جیب پلیورش بیرون می کشد و صفحه اولش را باز می کند: دفترچه های ما تا ۲۴ اسفند ماه همین سال اعتبار دارد و با اینکه اکنون نیز مشغول به کار هستم اما دیروز که برای دریافت دارو به داروخانه هلال احمر مراجعه کردم، متصدی داروخانه گفت جلوی دفترچه شما بسته شده است. وقتی علت را بررسی کردم متوجه شدم که این کارخانه به دلیل مشکلاتی که دارد، در توقیف دادگستری است و دادگستری قبل از این که شرکت را پلمب کنند، اول آبان ماه به تامین اجتماعی نامه زده است که جلوی بیمه کارگران بسته شود درحالی که بنده به عنوان نگهبان در شرکت مشغول به کار هستم.

بدهی کارخانه آونگان به دستگاه های خدمات رسان؛ علت اصلی توقیف

ادامه می دهد: هزینه داروها برای فرزندان معلولم با دفترچه ۶۰۰ هزار تومان است و اکنون در شرایطی که ۲۷ ماه حقوق نگرفته ام چگونه می توانم این داروها را تهیه کنم در حالی که حتما باید این داروها را تهیه کنم وگرنه برای فرزندان معلولم مشکل به وجود می آید.

اما بعد از همه این ها، از انتشار این خبر خودداری کرد و با اصرار فراوان راضی شد تنها بخشی از سخنانش را منتقل کنیم. او می گوید حتی همسایه ها نیز از زندگی ما خبر ندارند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته ایم.

البته بهزیستی چند ماهی است که برای درمان دو فرزند معلولش کمک می کند اما هزینه های یک میلیونی درمان و بدون حقوق بودن اش همچنان ساز ناکوک می زند.

در حالیکه وعده هایی از رشد و توسعه اقتصادی داده می شود اما مردم از جمله کارگران شرکت آونگان نمی توانند نتایج این رشد و توسعه را در زندگی خود لمس کنند و حتی با مشکلات جدیدتر هم مواجه شدند و بر مشکلاتشان گره کوری افتاده که بازکردن آن کمک دولت و دیگر مسئولان را می طلبد.

بخشی ازیک گزارش اراک امروزبتاریخ10بهمن

واکنش کارگران به تورم تک‌رقمی: “بشنو و باور نکن

در حالی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران از تورم تک رقمی در سال جاری گزارش می دهند که کارگران در واکنش به این موضوع ضرب المثل معروف “بشنو و باور نکن” را تکرار و اعلام تورم تک رقمی را دستاویزی برای افزایش ندادن حقوق کارگران در سال ۹۶ می دانند.

طبق اعلام بانک مرکزی و مرکز آمار ایران تورم در کشور طی ماههای اخیر به زیر 10 درصد رسیده است. این درحالی است که به روزهای پایانی سال 95 و زمان تعیین حداقل دستمزدهای سال 96 نزدیک می شویم. حداقل دستمزدهایی که یکی از ملاک اصلی تعیین آنها همین درصدهای اعلامی تورم است.

به سراغ کارگران رفته‌ایم تا ببینیم انتظار آنها از دولت برای تعیین حداقل دستمزدهای سال 96 چیست و نظر آنها را در خصوص تورم های تک رقمی ماههای اخیر جویا شدیم.

کارگر 39 ساله‌ای که در کارگاه تولید شیشه های ساختمانی مشغول به کار است، در خصوص تورم تک رقمی گفت: اینکه می گویند تورم تک رقمی شده بیشتر مرا یاد جمله معروفی می اندازد که “بشنو و باور نکن”، هر کس هم به مدیران دولتی گفته حال کارگران در این اوضاع تورمی جامعه خوب است من به آنها می گویم “بشنو و باور نکن”؛ متأسفانه تورم هر چند رقمی که از دیدگاه آقایان مسئول باشد کمر من کارگر را نشانه گرفته و زیر بار خرج زندگی کم آورده ام. اگر تورم تک رقمی به معنای این است که اوضاع بهتر از قبل شده، من به شخصه اوضاع بهتری نسبت به اول امسال و سال قبل نمی بینم.

این کارگر کارگاه شیشه‌گری درباره سوال دوم ما مبنی بر حداقل دستمزدهای سال 96 گفت: به نظرم اسم این را بگذارید حداکثر دستمزد؛ چرا که کارفرمایان محترم همیشه می بینند که دولت چقدر را تعیین می کند تا حتی ریالی به آن اضافه نکنند تا مبادا کارگر از حداقل ها بیشتر بگیرد. اول دولت فرق این حداقل و حداکثر را مشخص کند و بعد انصافاً بیاید وضعیت معیشت مردم را ببیند. اگر کارگری توانست با 70 – 80 هزار تومان بیشتر از این 812 هزار تومان، زندگی‌اش را سامان بدهد و آقایان به این نتیجه رسیدند دیگر چه می توان گفت.

کارگری 46 ساله در کارگاه تراش‌کاری در خصوص تورم تک رقمی گفت: من فوق دیپلم تراشکاری هستم، به اینکه کارگر فنی و با تخصصی هستم هم افتخار می کنم، اما از اینکه برخی مسئولان مثل انسان های بی سواد و کج فهم با کارگران برخورد می کنند بی‌زارم. می گویند اشتغال‌زایی شده، آمار واقعی و مستند ندارند. می گویند تورم تک رقمی شده، آمار واقعی و مستند ندارد. خب حرف زدن روی هوا که کاری ندارد.

وی گفت: نیاز نیست وزیر و وکیل باشی. من کارگر هم می توانم آمار رویایی بدون سند بگویم. تورم یعنی میزان افزایش نرخ ها. خب من از همین تریبونی که شما در اختیارم گذاشتید استفاده می کنم و از مسئولان متولی امر می پرسم کدام نرخ را در چه دوره زمانی در نظر گرفتید و مقایسه کردید که می گویید تورم تک رقمی است؟ وقتی افزایش قیمت ها روی خوراکی ها، البسه، اجاره خانه و … همه نجومی است چطور اعلام می کنند تک رقمی شده. من فکر می کنم آخر سال است و دوباره بحث تعیین دستمزدها داغ شده و با کم نشان دادن تورم می خواهند دستاویزی برای افزایش ندادن درست و حسابی دستمزدها داشته باشند. از دولتمردان انتظار دارم، تقاضا دارم، خواهش می کنم که مردم را بی سواد و کم فهم تلقی نکنند. آماری بدهند که در جامعه مصداق نداشته باشد جز بی اعتمادی مردم به مدیران دولتی دستاوردی ندارد.

کارگری 53 ساله در کارخانه نساجی در خصوص تورم تک رقمی گفت: من نمی دانم چطور تک رقمی شده و چطور یک آمار از دهان مدیران به صورت های مختلفی بیان می شود اما این را خوب می دانم که سفره من طی 20 و اندی سال که کارگری می کنم هر سال و هر ماه کوچکتر می شود. گوشت انقدر گران شده که با عیال تصمیم گرفته ایم فعلا به بچه ها گوشت ندهیم تا دستمان باز تر شود. چیزهایی مثل ماهی هم برای ما لوکس شده، کم و بیش بال مرغ تسلای خاطر دل ماست تا ببنیم دستاورد این تورم های تک رقمی دولت چه می شود.

این کارگر با سابقه کارخانه نساجی ادامه داد: من 20 و اندی سال کارگرم، اگر دستمزدها در این جامعه درست تعریف می شد و اگر تورم ها واقعا کنترل می شد الان نباید بعد از این همه سال کار کردن و جان کندن، نگران این بودم که گوشت و ماهی نمی توانم بخرم یا دختر و پسر دم بختم را باید چه کنم. سوالی دارم که همیشه بی جواب مانده، چرا سر هیچ چیز انقدر موشکافانه بررسی نمی شود اما موقع تعیین دستمزدها تا تک هزار تومان آخرش را با وسواس خاصی تعیین می کنند تا مبادا کارگر جای 812 هزار تومان 813 هزار تومان بگیرد؟ آیا مشکل اقتصاد کشور دریافتی کارگرانی است که در یک ماه اگر 10 میلیون تومان به نفع کارفرما کار نکنند، یک میلیون تومان دریافت نمی کنند؟

کارگری 29 ساله در کارگاه خیاطی در خصوص تورم تک رقمی گفت: من خانم خانه دار بودم، همین گرانی ها بود که ناچار شدم دوش به دوش همسرم کار کنم و الان 2 سال است که در این کارگاه خیاطی کار می کنم. وضع زندگی و خورد و خوراک ما نسبت به 2 سال پیش که فشار اقتصادی من را مجبور به کار کرد، بهتر نشده که هیچ، بلکه بدتر شده، حالا نمی دانم شاید الان می گویند تورم تک رقمی شده اثر آنرا باید شب عید ببینیم یا بعدتر یا … نمی دانم. اما در زندگی خودم و همسرم با یک بچه، من تغییر مثبتی ندیده ام.

این کارگر کارگاه خیاطی ادامه داد: اینکه دولت می آید حداقل دستمزد را زیر یک میلیون تومان تعیین می کند با هر عقل و منطقی به نظرم عجیب است. ما یک خانواده سه نفره هستیم که اجاره خانه و خورد و خوراک و پوشاک و هزینه تحصیل پسرم را از یک حقوق کارگری نتوانستیم تأمین کنیم و الان داریم با دو حقوق کارگری لب مرز هزینه ها را تأمین می کنیم. حالا در این بازار بی‌کاری، اگر خدا یار من نبود و در این کارگاه خیاطی کار پیدا نمی کردم و اصلا مهارت خیاطی نداشتم و مثل خیلی از متقاضیان کار، امروز بی کار و در انتظار پیدا شدن شغل مانده بودم، همسرم با یک حقوق کارگری که همین مسئولان دولتی برای سال 95 آنرا زیر یک میلیون تومان تعیین کرده اند، جلوی من و بچه اش شرمنده نمی شد؟

بنابراین گزارش، جامعه کارگری از میزان تعیین حداقل دستمزدها و سازو کار تعیین آن رضایت ندارد و سفره خانواده های کارگری روز به روز کوچک تر می شود.

منبع:تسنیم-10بهمن

مخارج ماهیانه خانوار در مرز ۴ میلیون

بررسی‌ها نشان می دهد مخارج خوراکی خانوارهای ۴ نفره شهری در فاصله سال‌های ۸۸ تا ۹۵ تقریبا ۳,۷ برابر شده و هزینه کلی ماهیانه به ۲.۸۵ تا ۳.۴۵ میلیون تومان رسیده است.

رویکردهای مختلفی نسبت به شناسایی فقر وجود داشته و دارد. یکی بحث فقر درآمدی است و دیگری فقر مطلق است؛ به این معنا که حداقل معیشت را برای یک خانواده مثلا چهار نفره که مخارج لازم را برای غذا، پوشاک، آموزش، درمان و … است را تعریف می‌کنند؛ بر این مبنا خانوارها و افرادی که زیر این خط هستند را فقیر می‌نامند و آنهایی که بالای این خط هستند را غیر فقیر می‌نامند.به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایبِنا،معنای دیگر فقر، فقر نسبی است؛ یعنی آنهایی که یک‌ دوم میانه درآمد خانوارهای هر جامعه، درآمد یا هزینه دارند فقیر محسوب می‌شوند. ولی موضوع دیگر فقر انسانی است که به ناتوانی جسمی، ذهنی و… مربوط می‌شود. فقر قابلیتی هم نوع دیگری است که به توانایی‌های انسانی برای کسب درآمد و اشتغال مربوط است.

مسئله این است که امروزه «فقر چندبُعدی» مطرح شده است. این شاخص در عمل جای شاخص توسعه انسانی را می‌گیرد. مطالعاتی انجام شده و در سال ٢٠١٠ هم نتایج آن را منتشر کرده‌اند. استدلالی که می‌شود این است، زمانی که درآمد افراد نسبت به خط فقر سنجیده می‌شود، دارای محدودیت‌هایی است؛ واقعیت این است که تفاوت در الگوی مصرف افراد، تنها مربوط به فقر درآمدی نیست.

در واقع ممکن است خط فقر درآمدی نتواند دسترسی افراد به حداقل نیازهای اساسی را به‌ خوبی نشان دهد؛ چرا که فاصله بین درآمد و قابلیت به‌ شدت تحت‌ تأثیر متغیرهایی چون سن افراد، جنس، محل زیست از نظر جغرافیایی و متغیرهایی که فرد کنترلی بر آنها ندارد یا کنترل اندکی دارد، است.

‌اما این نوع فقر چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟ در مطالعاتی که آلکایر و فوستر انجام داده‌اند، سه بُعد فقر در نظر گرفته شده است؛ نخست بُعد آموزش است؛ دیگری بُعد بهداشت و سلامت و سومین بُعد استانداردهای زندگی است. در بهداشت، تغذیه و مرگ‌ و میر کودکان اندازه‌گیری می‌شود.

در آموزش، سال‌های تحصیل و زمان ترک تحصیل و مسائلی از این دست اندازه گرفته می‌شود. در استاندارد زندگی هم دسترسی خانوار به مسکن، سیستم فاضلاب، سوختی که برای پخت‌ و پز استفاده می‌کند، دفع زباله، دسترسی به آب، برق و… در نظر گرفته می‌شود.

در ایران در واقع از فایل داده‌های طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی برای محاسبات شاخص فقر چندبُعدی در ایران استفاده می‌کنند؛ سپس به سه شاخصی که محققان آکسفورد و سازمان ملل در نظر گرفته بودند، دو شاخص دیگر هم افزوده‌اند و به هر یک از این پنج شاخص اصلی وزن مساوی داده‌اند؛ یعنی به سلامت، آموزش، مسکن، اشتغال و استانداردهای زندگی هر کدام عدد ٢٠ را داده‌اند؛ به‌ این‌ ترتیب جمع اینها ۱۰۰ می‌شود؛ البته این شاخص‌ها در شرایط سنجش و اندازه‌گیری واقعی کوچکتر هم شده؛ مثلا تغذیه و نداشتن بیمه درمانی در محور سلامت؛ بی‌دوامی و سطح زیربنای کمتر از ١٦ متر مربع سرانه برای خانوار برای موضوع مسکن و… .

تحقیقات نشان داد که ۲۱ درصد از خانوارهای شهری ایران و ٤٠ درصد از خانوارهای روستایی ایران دچار فقر چندبعدی هستند. نکته جالب دیگر این گزارش این است که اگر بخواهیم تقسیم‌بندی خاصی از نظر فقر چندبُعدی ارائه دهیم و آن را با فقر درآمدی در یک ماتریس بیاوریم، نشان می‌دهد که اقشار فقیر از نظر درآمدی و آسیب‌پذیر از نظر فقر چندبُعدی، حدود ۱۷ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند.

هرچند دیده می‌شود، افرادی هستند که از نظر درآمدی غیرفقیرند، اما از نظر فقر چندبُعدی فقیر محسوب می‌شوند؛ اینها شش درصد کل جامعه ایران را تشکیل می‌دهند. این شش و ١۷ با هم ۲۳ درصد می‌شود که کل فقرای کشور را تشکیل می‌دهند. هرچند در سوی دیگر ممکن است برخی از نظر درآمدی فقیر باشند اما از نظرگاه فقر چندبُعدی آسیب‌پذیر نباشند؛ اینها ٢٢ درصد جامعه را شکل می‌دهند. در واقع دیده می‌شود چه شکافی بین فقر و درآمد ممکن است وجود داشته باشد.

اگر بخواهیم بدانیم علت فقر چیست، باید ریشه‌ای‌تر به این موضوع نگاه کنیم. در کشور ما از ابتدای انقلاب دیده می‌شود، رشد جمعیت بسیار بیشتر از رشد اقتصادی بوده است. به‌ این‌ ترتیب درآمد سرانه کاهش پیدا کرده است. جامعه‌ای که درآمد سرانه در آن کاهش پیدا می‌کند، به مشکلات مهمی دچار می‌شود.

دقت کنید که این موضوع بازگو‌کننده یک واقعیت تلخ است؛ یعنی نظام اقتصادی ایران از نظر رشد اقتصادی بسیاربسیار ناکارآمد عمل کرده است. اکنون ایران تقریبا ٧٩‌ میلیون نفر جمعیت دارد و تعداد شاغلان ٢٢‌ میلیون نفر است؛ این آمار به این معناست که هر یک نفری که کار می‌کند، باید نان‌آور سه نفر دیگر باشد.

این بار تکفل بسیار سنگین است. نکته دیگر این است که آخرین آمارگیری می‌گوید نرخ بیکاری ١٢,٢ درصد است که در جمعیت جوان بیش از ۳۰ درصد است. بررسی این نرخ به‌ تنهایی گمراه‌ کننده است؛ چرا که براساس تعاریف جهانی، هر فردی که کمتر از ٤٠ ساعت در هفته کار کند بیکار به حساب می‌آید، اما در ایران هر فردی که هفته‌ای یک ساعت هم کار کند، شاغل در نظر گرفته می‌شود.

در واقع اینها اشتغال ناقص دارند و آنها هم درآمد مکفی ندارند. نکته مهم این است که بیکاری در همه جوامع وجود دارد، اما بیکاری درازمدت است که جامعه را دچار فقر می‌کند. ٤٠ درصد بیکاران ایران برای رسیدن به شغل جدید باید بیش از یکسال انتظار بکشند. جالب اینجاست که نرخ بیکاری بلند‌مدت باسوادترین بیکاران ایران ٤٩.٢ درصد است.

نرخ بیکاری بلندمدت زن ایران هم ٥٢ درصد است. پس دیده می‌شود که زنان و بعد هم باسوادان در وضعیت بدتری هستند. همه اینها به‌ خوبی نشان می‌دهد که از مهم‌ترین دلایل گسترش فقر در ایران (سرکوب دستمزدی)، (عدم اجرای صحیح مواد ۷ و ۴۱ قانون کار)، (اهمیت ندادن به زیرساخت های مورد نیاز برای مرتفع نمودن نیازهای شاغلین)، (توجه ننمودن به خط فقر و اعلام رسمی آن)، (عدم آسیب شناسی، توجه ننمودن به عوارض مخرب دستمزد ناکافی و عدم وجود امنیت شغلی)، (گسترش نامتناسب جمعیت)، (رشد ناپایدار اقتصادی در گرو خام فروشی) و (وضعیت نامساعد بازار کار) است.

تمام این موارد به همراه برهم زدن رویه صحیح محاسبه نرخ تورم و درج مولفه هائی با سطح بسیار پائین دخالت در بودجه خانوار و عدم محاسبه صحیح نیازهای خانوار ایرانی و به عبارتی عدم ایرانیزه کردن رویه محاسبه نرخ تورم باعث گمراهی تعیین کنندگان دستمزد شده و در کنار آن به دلیل ماهیت کارفرمائی دولت و به خصوص بنگاه‌داری وزارت کار بعد از ادغام با سازمان تامین اجتماعی هیچگاه بند دو ماده ۴۱ که بندی الزام آور بوده دیده نشده و اجرائی نشده است؛ لذا فاصله گرفتن هزینه تامین معیشت خانوار با دستمزد از یک‌طرف و نرخ بالای بیکاری باعث ایجاد خانواده هائی شاغل اما فقیر شده است.

تغییر در قیمت‌های نسبی توزیع درآمد (هزینه) را هم تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد. این تغییرات بستگی به ترکیب کالاها در سبد مصرفی خانوارها دارد. اگر افزایش قیمت‌های نسبی مربوط به کالاهای ضروری باشد (آنچه از آن می توان به عنوان تورم واقعی و قابل لمس در سبد خانوار نام برد)، در این حالت کاهش رفاه خانوارهای کم‌درآمد به طور نسبی بیشتر خواهد بود. برعکس، اگر افزایش قیمت‌های نسبی مربوط به کالاهای غیرضروری باشد (آنچه به ناصواب در سنجش میزان تورم مورد نظر قرار می گیرد و باعث ایجاد اختلاف در تورم مشاهده شده و تورم اعلامی دارد)، کاهش رفاه نسبی خانوار پُردرآمد بیشتر خواهد بود.

به همین منظور در سال ۹۰ اقلام پُرمصرف تری چون چای خشک داخلی، کباب کوبیده، شلوار مردانه، کفش دست دوز بچه گانه و … از سبد خانوار حذف شدند و اقلام با ثبات و کم اثر در سبد همچون تور مسافرتی هوائی و زمینی تفریحی خارج از کشور، هزینه سند ازدواج و طلاق، هزینه محضر برای خرید و فروش خودرو، صدور گذرنامه، چیپس، آدامس، آلات موسیقی، توپ والیبال، پفک، زرشک، اجرت کارگر برق کار و لوله کش، تعلیم رانندگی، خوشبو کننده دهان و … که تاثیری در سبد روزمره نداشته و تاثیر زیادی از نوسانات قیمتی نمی گیرند به سبد خانوار اضافه شدند تا بشود با آنها تورمی کاهشی را برای جامعه متصور بود.

۱- افزایش سهم هزینه خوراک از مخارج کل یکی از شاخص‌های کاهش رفاه خانوار است. معمولا سهم این گروه از کالاها در خانوارهای فقیر بزرگتر است. سهم گروه خوراکی‌ها در هزینه اسمی از ۲۸ به ۳۳ درصد افزایش یافته، اما سهم این گروه برحسب ارزش حقیقی کاهش یافته است. بیشترین افزایش هزینه مربوط به گروه کالاهای خوراکی است که در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۸۸ تقریبا ۳,۷ برابر افزایش یافته است. به این ترتیب در قبال افزایش ۳۷۰ درصدی قیمت این گروه کالایی، خانوارها ۲۸ درصد از مصرف کاسته‌اند.

۲- گروه مسکن، آب، برق، سوخت و روشنایی پس از کالاهای خوراکی بیشترین وزن را در هزینه خانوارها داشته‌اند. وزن این گروه از کالاها از نظر ارزشی اسمی ۱۵ درصد افزایش و ارزش حقیقی آن ۵ درصد طی ۷ سال افزایش نشان می‌دهد. افزایش مصرف در این گروه کالایی می‌تواند مربوط به تجزیه خانوار به خانوارهای کوچک‌تر هم باشد. این تجزیه خانوارها به دلیل کاهش تمایل به تشکیل خانواده، میل به مجردی زندگی کردن، طلاق، کاهش نرخ زاد و ولد و .. که به دلیل رشد نامتناسب سطح دستمزدها با هزینه خانوار است که تبعات سوء و بداخلاقی های اجتماعی نیز در بر خواهد داشت.

۳- هزینه گروه بهداشت و درمان سومین رتبه در افزایش هزینه خانوارها را داشته است. این افزایش در هزینه باعث شده که خانوار تقریبا ۱۰ درصد کمتر از این خدمات استفاده کنند (این به معنی عدم اهمیت به سلامت به دلیل کاهش قدرت خرید است که می تواند تبعات جبران ناپذیری از خود برجای بگذارد) وزن این گروه در سبد حقیقی خانوار ۷ درصد است و طی دوره تقریبا ثابت مانده است (مصرف این گروه از کالاها قابل کاهش نیست، به‌ ویژه جزء درمانی آن). به این ترتیب در مجموع ۷۳ درصد از هزینه خانوارها مربوط به سه گروه کالاهای اساسی خوراک، مسکن و سوخت و بهداشت است، عدم تغییر اساسی در ارزش حقیقی این گروه‌ها مبین آن است که مصرف آن در حد ضرورت است، به طوری که با وجود شدت افزایش قیمت‌ها، خانوارها قادر به تغییر اساسی در رفتار مصرفی نبوده‌اند.

یکی از اهدافی که هدفمندی یارانه‌ها دنبال می‌کرد، توزیع عدالت اقتصادی و از بین بردن نابرابری‌ها بود، اما حال پس از گذشت ۶ سال، نه‌ تنها توزیع درآمد بهبود نیافته، بلکه بنا به گزارش‌ها، بُعد خانوار دهک اول نسبت به سال ۱۳۸۸ بیش از ۱,۶ (در سال ۱۳۹۳) برابر بیشتر شده است. طی این سال‌‌ها خانوارهای جوان‌تری به دهک فقیر پیوسته‌اند و مهم‌ترین دلیل قرار گرفتن در دهک پایین درآمدی، فقدان اشتغال مکفی است.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد که در طول اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، هزینه خانوار با رشد قابل توجهی در حال افزایش بوده؛ با توجه به اینکه سطح عمومی قیمت‌ها، تعیین‌کننده مقدار پولی است که خانوار باید برای تهیه سبد مصرفی خود بپردازد، افزایش سطح عمومی قیمت‌ها منجر به افزایش هزینه‌های خانوار خواهد شد.

آن سال ها نمایندگان کارگری بارها اذعان داشتند (در صورت حذف یارانه‌ها و در فقدان پرداخت یارانه نقدی و یا در صورت ناکارآمدی سیستم توزیع یارانه نقدی، دهک‌های درآمدی پایین ضربه شدیدتری را متحمل خواهند شد).

همزمان با آغاز هدفمندی یارانه ها، مصرف سالانه کالری با کاهشی چشمگیر روبرو بوده است. کالری دریافتی از سبدغذائی ارتباطی مستقیم به سطح سلامت و بهره هوشی دارد و کاهش آن زنگ خطری برای آینده جامعه است. تغییرات منفی مصرف کالری سال ۱۳۹۵ در مقایسه با سال ۱۳۸۸ ناشی از وضعیت نامطلوب اقتصادی و کاهش درآمد خانوارها است. جائی که میانگین مصرف کالری از سال ۱۳۸۸ به ۱۳۹۵ از ۳۲۰۰ به ۲۷۰۰ تنزل یافته است.

به گزارش ایبِنا، اتقاق دیگر در این دوره، کاهش کالاهای با ارزش غذایی بالا در سبد غذائی گروه‌های فقیر است. ازجمله کاهش ۱۶ درصدی مصرف گوشت قرمز، کاهش ۴۰ درصدی شیر و نگران‌کننده‌تر کاهش بیش از ۴۸ درصدی مصرف لبنیات در دهک فقیر که عمدتا خانوارهای سالمند را در خود جای داده است.

جدیدترین گزارش‌های ارائه شده از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی مبنی بر افزایش هزینه خانوارهای شهری به ۲,۸۵ تا ۳٫۴۵ میلیون تومان در ماه نیز به خوبی شکاف موجود بین دستمزد ۸۰۰ هزار تومانی مشمولان قانون کار با نیازهای واقعی خانوار را نشان می دهد.

در حال حاضر، از مجموع حدود ۲۳ میلیون شاغل کشور، ۱۳,۵ میلیون نفر کارگر و تحت پوشش قانون کار شناخته می شوند؛ از اینرو اجرای هرگونه برنامه از سوی دولت برای بهبود شرایط زندگی و تقویت معیشت کارگران می تواند تاثیرات مثبتی در بالا رفتن میزان انگیزه کار در کشور و بهره وری داشته باشد.

لذا نیاز به اندیشیدن بر سر موضوع برون رفت از این عقب افتادگی دستمزدی، رکود، نرخ تورم واقعی سبد خانوارها اصلاح ساختار نظام دستمزدی و پذیرفتن وظایف دو ضلع دیگر شرکای اجتماعی یعنی دولت و کارفرما این روزها از همیشه واجب تر است تا با نگرشی بر پویایی دستمزد و رهانمودن نقش سرکوب‌گری دستمزد راهی برای رشد واقعی اقتصاد بازگردد.

تجمع دوباره متقاضیان مسکن مهرمقابل مجلس!

امروز10بهمن،متقاضیان مسکن مهر در انتقاد به سیاست های وزیر راه و شهرسازی در قبال طرح مسکن مهر، روبروی مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. آنها به افزایش قیمت مسکن مهر، تاخیر در واگذاری واحدها، عدم پاسخگویی مناسب به اعتراضات انتقاد داشتند.

به گزارش10بهمن مهر،واقعیت آن است که طرح مسکن مهر که بر اساس وعده های عباس آخوندی قرار بود تا پایان سال ۹۵ تکمیل شود، براساس پیش بینی کارشناسان حوزه مسکن، تا پایان سال آینده هم به نتیجه نمی‌رسد.

در واقع با گذشت ۸ سال از شروع طرح مسکن مهر، همچنان قیمت مسکن مهر برخی شهرها از جمله تعدادی از فازهای پردیس مشخص نشده و هر روز قیمت‌ جدیدی اعلام می‌شود؛ ضمن اینکه ارقام اعلام شده برای پرداخت از سوی متقاضیان هم، نسبت به قرارداد اولیه افزایش یافته است.

در این میان و با وجود گذشت نزدیک به یک ماه از تصویب مصوبه ای برای افزایش تسهیلات خرید مسکن مهر از ۳۰ به ۴۰ میلیون تومان، این طرح در مسیر اجرا قرار نگرفته است و همچنان در انتظار تصمیم بانک مسکن قراردارد که این تعلل می تواند در جریان تورم این پروژه، تاثیرگذاری خود را از دست بدهد.

مجموع این عوامل، در کنار بی‌توجهی به تکمیل طرح مسکن مهر و عدم حمایت از متقاضیان کم درآمد این طرح، موجب شد معترضان به اقدامات آخوندی در راستای سایر تجمعات خود، امروز در مقابل مجلس شورای اسلامی جمع شوند.

پرستاران در معرض خطر «مرگ بر اثر کار زیاد» هستند

رئیس سازمان نظام پرستاری با بیان اینکه پرستاران در معرض خطر سندروم مرگ بر اثر کار زیاد هستند، عنوان کرد: فشار کاری زیاد موجب فرسودگی پرستاران می‌شود که این امر جان آنها را با خطر مواجه می‌سازد.

بنابه گزارشات منتشره،رئیس سازمان نظام پرستاری افزایش فشار کاری به پرستاران را یکی دیگر از عوارض اجرای طرح تحول سلامت دانست و گفت: قبل از اجرای این طرح، ضریب اشغال تخت‌ها زیر 50 درصد بود که بعد از اجرای طرح این ضریب به بالای 90 درصد رسید که این فشار کاری مضاعفی را بر دوش پرستاران می‌گذارد.

آدابی افزود: از طرفی شاهد آن هستیم که برخی از پزشکان درخواست بازنشستگی دارند که این امر موجب می‌شود فشار کار پرستاران تصاعدی افزایش یابد، بنابراین از وزارت بهداشت می‌خواهیم که نسبت به اجرای این طرح بازنگری داشته باشد.

وی با بیان اینکه پرستاران در معرض خطر سندروم مرگ بر اثر کار زیاد هستند، عنوان کرد: فشار کاری زیاد موجب فرسودگی پرستاران می‌شود که این امر جان آنها را با خطر مواجه می‌سازد.

جان باختن4کولبربراثرسقوط بهمن در سردشت!

روزگذشته9بهمن،در منطقه دولی قره دان بیوران علیا واقع در15کیلومتری سردشت١٢ کولبر براثرسقوط بهمن زیر برف مدفون شدند.

به گزارش12بهمن کردپا،پس از این حادثه، نیروهای مردمی و کوهنوردان سردشتی برای نجات کولبران زیر برف خود را به محل حادثه رساندند.

بنابهمین گزارش به نقل از روابط عمومی شبکه بهداشت سردشت، ٥ نفر مداوای سرپایی، ٤ نفر بستری و سه نفر نیز جان خود را از دست دادند.

یک منبع مطلع گفت: رزگار علیزاده یکی از کولبران نجات‌یافته از زیر بهمن که دچار شکستگی پا شده، اهل روستای بیوران سلفی است.

این منبع افزود: دیار محمدنژاد ١٨ ساله فرزند حمزه، شیرزاد عبداللهی ٢٧ ساله فرزند عمر و هیوا ابراهیمی‌نیا (هیوا ره‌ش بانه‌ای ) ٢٢ ساله فرزند عبدالله براثر ریزش بهمن جان خود را از دست داده‌اند.

لحظاتی پیش یکی دیگر از کولبران گرفتار شده در زیر بهمن در سردشت به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.

این گزارش،هویت این کولبر را محمد حمزەزادە، ٢٢ سالە اهل مهاباد اعلام کرد.

دو تن دیگر از کولبران به نام‌های قاسم محمود خدر ٣١ ساله و هیدی ظاهری ٢٤ ساله در بخش ICU بستری می‌باشند.

اعتصاب موفقیت آمیزکارگران فلزکار در ترکیه برای افزایش دستمزد!

اعتصاب بیش از 2000 کارگر فلزکار در ترکیه با موفقیت به پایان رسید و کارگران توانستند امتیازات خوبی از کارفرما بگیرند.

به گزارش 10بهمن ایلنا، 2200 کارگر فلز کار ترکیه شاغل در 16 واحد تولیدی، پس از آنکه مذاکرات با کارفرمایان به نتیجه نرسید، بیستم ژانویه دست به اعتصاب زدند.

اگرچه در ماههای اخیر دولت ترکیه با هرنوع حرکت اعتراضی و تجمع، مخالفت آشکار داشته است اما این بار پس از  گفتگوهای بیحاصل طولانی، کارگران فلزکار دست به یک اعتراض وسیع جمعی زدند تا از حقوق خود دفاع کنند.

پس از این اعتصاب، بیست وسوم ژانویه مذاکرات با کارفرمایان بار دیگر در آنکارا برگزار شد؛ بعد از اتحاد کارگران، کارفرمایان پذیرفتند که دستمزد و مزایای کارگران را افزایش دهند و سطح تسهیلات را بالا ببرند.

در شرایط فعلی این یک پیروزی برای کارگران فلزکار به حساب می آید و اتحادیه‌های جهانی کارگران صنعتی این پیروزی را به همکاران ترک خود تبریک گفته اند.

خبرهایی درباره قربانیان حادثه پلاسکو

ثبت‌‌نام 1250 کارگر پلاسکو برای مقرری بیمه بیکاری/ 500 کارگر غیر بیمه هم مقرری خواهند گرفت

مدیر کل کار استان تهران از ثبت‌نام 1250 نفر از کارگران پلاسکو برای دریافت بیمه بیکاری خبر داد و گفت: افرادی که مشمول بیمه تأمین اجتماعی نبودند طبق مصوبه دولت از 4 ماه مقرری بیمه بیکاری یک میلیون تومانی برخوردار خواهند شد.

به گزارش10بهمن فارس،حاتم شاکرمی مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران  با اشاره به هماهنگی‌های صورت پذیرفته برای ثبت‌نام افراد با هدف پرداخت مقرری بیمه بیکاری، اظهار داشت: طبق این هماهنگی‌ها اداره جنوب‌ غرب تهران و 9 تیم کاری برای ثبت‌نام بیمه بیکاری این افراد آماده به کار شدند.

وی با اعلام این خبر که تاکنون 1250 نفر از کارگران پلاسکو برای دریافت بیمه بیکاری مراجعه کرده‌اند، تصریح کرد: به دنبال این حادثه کارگران به اداره کار مراجعه کرده و درخواست بیمه بیکاری دارند؛ از این تعداد 741 نفر دارای بیمه تأمین اجتماعی هستند که با توجه به ظرفیت‌های قانون مشمول دریافت مقرری خواهند شد.

شاکرمی، گفت: میزان دریافتی مشمولان قانون تأمین اجتماعی بر اساس سوابق بیمه با ظرفیت‌های قانونی خواهد بود اما مابقی افرادی که بیمه تأمین اجتماعی نبودند طبق مصوبه دولت تا 4 ماه مقرری یک میلیون تومانی دریافت خواهند کرد.

مدیر کل کار استان تهران تأکید کرد: به غیر از افراد تحت پوشش تأمین اجتماعی،‌ 344 نفر فاقد بیمه و 164 نفر نیز بیمه اختیاری واریز می‌کردند که این افراد طبق مصوبه دولت از مقرری حدود یک میلیون تومانی برخوردار خواهند شد.

وی با بیان اینکه از روز حادثه مقرری بیکاری شاغلان در حادثه پلاسکو برقرار شده است، گفت: این افراد برای افتتاح حساب در بانک رفاه کارگران معرفی شده‌اند و اقدامات آنان توسط بانک در سریع‌ترین زمان ممکن در حال انجام است.

شاکرمی گفت: کارگرانی هم که در این حادثه جان خود را از دست دادند به خانواده‌ها و بازماندگانشان مستمری پرداخت خواهد شد که کم و کیف آن توسط قانون مشخص می‌شود.

مدیر کل کار استان تهران در پاسخ به این سؤال که آیا کارگران پلاسکو برای ادامه کار به کاریابی‌ها یا مراجع مختلف معرفی شده‌اند، گفت: موضوع اشتغال به کار مجدد کارگران پلاسکو با اولویت در حال انجام است و این افراد با توجه به توانمندی‌هایشان در مشاغل جدید مشغول به کار خواهند بود.

وی افزود: برخی شرکت‌ها پس از وقوع این حادثه برای جذب کارگران اعلام آمادگی کردند که علاوه بر آن در صورت استقرار کسبه در محل‌های جدید بخش زیادی از کارگران به محل‌های کارشان باز خواهند گشت؛ این موضوع در کمیته اصناف و بنیاد مستضعفان در حال پیگیری است.

خاکسپاری4قربانی حادثه پلاسکو درسکوت!

‌ نخستین مراسم‌های تشییع پیکر قربانیان ساختمان پلاسکو در روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه برگزار شد. 

جسد حیدر روز پنجشنبه، جسد جواد روز جمعه و جسد حبیب هم روز شنبه از سوی خانواده‌ها و بستگانشان تشییع شد. 

حیدر و حبیب از کارگران باسابقه ساختمان پلاسکو بودند و هر دو در قسمت خدمات آنجا کار می‌کردند. جواد هم پسر جوانی بود که چند سالی می‌شد که در مغازه لباس‌فروشی پدرش در ساختمان پلاسکو کار می‌کرد. این سه نفر به همراه محمود محسنی چهار قربانی شهروند عادی بودند که جسدشان در طبقه منفی یک ساختمان پلاسکو کشف شد. 

به جز این چهار نفر، ٦ قربانی دیگر از شهروندان عادی هستند که با وجود پایان عملیات آواربرداری هنوز اجسادشان کشف نشده و خانواده‌های‌شان اطلاعی از سرنوشت آنها ندارند.

عمویم زنده بود

حیدر همان کارگری است که گفته می‌شد هنگام گرفتارشدن در موتورخانه ساختمان پلاسکو با همکارانش تماس گرفته و پیامک زده بود تا شاید بتواند خودش و بقیه را نجات دهد.

برادرزاده حیدر درباره عمویش چنین می‌گوید:   «عمویم ٤٥‌ سال داشت و چهار سالی می‌شد که نیروی خدماتی  ساختمان پلاسکو بود. او یک دختر ٦ ساله و یک پسر ١٢ ساله به یادگار گذاشته است. رضا از وقتی که پدرش را از دست داده است،  مرتب اشک می‌ریزد و گریه می‌کند. رضا که هنوز باور ندارد پدرش قربانی آوار ساختمان پلاسکو شده باشد، مدام پدرش را می‌خواهد؛ اما ریحانه هنوز نمی‌داند دیگر پدری ندارد. همسر حیدر هم حال و روز خوشی ندارد. با وجودی که ١٠ روز از حادثه و ٢ روز از تشیيع پیکر حیدر گذشته، اما حال و هوای خانه حیدر  مثل روز اول است. گریه‌هایشان یک لحظه قطع نمی‌شود. حیدر هم همانند دیگر کارگران ساختمان پلاسکو  بیمه اختیاری با ماهی ٨٠٠‌هزار تومان حقوق بود.»

او در ادامه می‌گوید: «روز حادثه ما از طریق تلویزیون و اخبار در جریان حادثه آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو قرار گرفتیم. بلافاصله همسر حیدر با شوهرش تماس گرفت. حیدر جواب تلفنش را داد و زن عمویم با نگرانی گفت که ساختمان را ترک کن. حیدر به زن عمویم گفت که در حال برداشتن وسایلش از اتاق است و تا چند دقیقه دیگر ساختمان را ترک می‌کند؛ اما دیگر تلفنش را جواب نداد. هر چه با او تماس می‌گرفتیم، پاسخی نمی‌داد. زن‌عمویم گریه می‌کرد و نگران بود. برای همین خود را به محل حادثه رساندیم. آنجا فهمیدیم که حیدر نیست. ناپدید شده بود. دوستش به نام حسین به ما گفت که من و حیدر داشتیم با هم از ساختمان خارج می‌شدیم، اما در لحظه آخر حیدر از من جدا شد و رفت که وسایلش را بردارد. هر چه به او اصرار کردم به داخل ساختمان برنگردد، فایده‌ای نداشت. بعد از این حرف‌ها دیگر مطمئن شدیم که او زیر آوار مانده است. چند ساعتی گذشت ناگهان خبری امیدوار‌کننده به ما رسید. ساعت یک ظهر بود که به ما گفتند حیدر از موتورخانه تماس گرفته و اعلام کرده که به همراه چند نفر دیگر آن‌جا زنده هستند و گیر افتاده‌ا‌ند. حیدر همچنین به یکی از سرکارگران آن‌جا نیز پیامک فرستاده و گفته که در موتور خانه گیر افتاده‌اند. همان لحظه امیدوار شدیم. ولی بی فایده بود. در آخر جسد ٣ فرد عادی را   یکشنبه شب بود که پیدا کردند، اما جسدها  سوخته بود به همین خاطر از رضا پسر حیدر  و دیگر خانواده‌های قربانیان پلاسکو آزمایش دی.ان.‌ای گرفتند تا هویت آنان را مشخص کنند. روز چهارشنبه بود که هویت ٣ جسد مشخص شد وقتی مشخص شد یکی از قربانیان پیدا شده عمویم است پیکرش را  تحویلمان دادند و او را صبح روز پنجشنبه تشییع کردیم و به خاک سپردیم.»

خانواده‌اش امیدوار بودند

در ادامه یکی دیگر از بستگان نزدیک حیدر گفت:   «حیدر در شهرداری کار می‌کرد. او حتی پیش از این‌که به ساختمان پلاسکو بیاید نیز کارگر   شهرداری بود. بعد از این‌که در ساختمان پلاسکو مشغول به کار شد شب‌ها باز هم در شهرداری کار می‌کرد,٤ سالی بود که در ساختمان پلاسکو کار می‌کرد. صبح‌ها تا ساعت ١٢ یک ظهر در ساختمان مشغول به کار بود و عصرها و شب‌ها در شهرداری منطقه ١١ کار می‌کرد.  آن روز همسرش درست بعد از شنیدن خبر آتش‌سوزی خیلی نگران حیدر شد. چند باری با او تماس گرفت. حیدر جواب می‌داد و خبر سلامتی‌اش را اعلام می‌کرد،اما درست وقتی که گفت می‌خواهد به اتاقش برود و وسایلش را بردارد دیگر جواب نداد. دنیا روی سر همسرش خراب شد. خانواده‌اش حسابی شوکه شدند، اما بعد از آن پیامک انگار امیدی دوباره یافتند. امیدی که باز هم ناامید شد. تا این‌که درنهایت جسد سوخته حیدر را تحویل ما دادند. روز پنجشنبه هم مراسم تشییع جنازه‌اش برگزار شد و خانواده‌اش ١٧‌میلیون  و ٥٠٠ هزارتومان  برای مراسم حیدر هزینه کردند که این پول  با کلی قرض و بدهی جور شد. چراکه خیلی از بستگان ما در شهرستان هستند و برای مراسم به تهران آمده‌اند. البته پول قبر و سنگ قبر دو‌میلیون و ششصدو چهل ‌هزار تومان شد. بعد از مراسم هم از شهرداری منطقه ١١ همانجایی که حیدر سال‌های ‌سال در آن‌جا کار می‌کرد، آمدند و با اهدای گل به ما ابراز همدردی کردند. همچنین مقداری مواد غذایی نیز برایمان آوردند. ٢٠ کیلو برنج و چند عدد روغن.»

پدرم خیلی سوخته بود

آخرین قربانی که جسدش به‌دلیل سوختگی دیرتر از بقیه شناسایی شد، حبیب بود. کارگر خدماتی ساختمان پلاسکو که جسدش به همراه حیدر، جواد و محسن پیدا شد. پسر حبیب می‌گوید: «پدرم ٨ سالی می‌شد که در ساختمان پلاسکو کار می‌کرد. پیش از این هم در ساختمان‌های دیگر به همین شغل مشغول بود. با وجودی که ٥٥‌سال داشت هنوز این شغل  سخت را داشت. ما دو برادر و دو خواهر هستیم که من فرزند بزرگ خانواده هستم. روز حادثه برای همه ما روز تلخی بود. وقتی خبر آتش‌سوزی را شنیدیم شوکه شدیم. بلافاصله با پدرم تماس گرفتیم. او جواب نمی‌داد. تا این‌که ساختمان فرو ریخت. نگرانی‌مان چند برابر شد. به محل حادثه رفتیم و گفتند که پدرمان زیر آوار مانده است. در این مدت فقط انتظار کشیدیم. انتظاری تلخ و وحشتناک که هر دقیقه‌اش برایمان پر از عذاب بود و درد؛ باور کردنی نبود. همه اینها برایمان مثل یک کابوس وحشتناک بود. تا این‌که بعد از ١٠ روز جسد سوخته پدرم را به ما تحویل دادند. پدرم آن‌قدر سوخته بود که دیرتر از بقیه هویتش شناسایی شد. از روی آزمایش DNA او را شناسایی کردند. برای همین روز شنبه صبح او را به بهشت‌زهرا بردیم. مراسم تشییع جنازه برگزار شد. نماز میت خوانده شد و ساعت   ٣٠:  ٠١ ظهر با یک آمبولانس او را به شهرستانمان در آذربایجان منتقل کردیم. قرار است پدرم در شهرستان خودش دفن شود. شهرستانی که به آن‌جا تعلق داشت.» او در ادامه می‌گوید:   «شهرداری قرار بود هزینه‌های تشییع جنازه را پرداخت کند که یک‌میلیون و ٨٦‌هزار تومان  را  پرداخت کرده است.»

باوجودی که ٤ قربانی حادثه پلاسکو که از افراد عادی بودند تشییع شده‌اند اما هنوز از سرنوشت ٦  مفقود شهروند عادی این حادثه خبری نیست. ٦ خانواده‌ای که تنها یکی از بازماندگان آن خانواده قاسم است. قاسم شجاعی که ١٢‌سال نگهبان ساختمان پلاسکو بوده است. او که یک نگهبان شیفتی بود حالا ١٠ روز است که پس از حادثه آوار پلاسکو ناپدید شده است. نه اسمش در لیست قربانیان ساختمان است نه در اسامی  نجات یافتگان و مصدومان. البته الان با پایان آواربرداری خانواده او به یقین رسیده‌اند که قاسم در آوار و آتش  پلاسکو  جان باخته است اما هیچ اثر و نشانی از او نیست. خواهر قاسم می‌گوید:  در انتظار پیکر برادرم هستیم. برادری که سال‌های‌ سال در ساختمان ١٧ طبقه کار می‌کرد. ٢ کودک ٨ ماهه و ٨ ساله قاسم چشم‌انتظار او هستند. امیدواریم زودتر جسد برادرم را به ما تحویل دهند.»

البته تحقیقات خبرنگار ما نشان می‌دهد که یک کارگر جوان  در طبقه ١٤ پلاسکو هم در لیست مفقودان ساختمان است که هنوز جسد وی پیدا نشده است.

منبع:شهروند-10بهمن

همه آنها که در پلاسکو مسئولند

علیرضا مقدم، حقوقدان و وکیل دادگستری در یادداشت پیشرو به معرفی تمامی شخصیت‌های حقوقی و حقیقی می‌پردازد که طبق مقررات جاری کشور در رابطه با حادثه پلاسکو، دارای مسئولیت بوده‌اند.

به خاطر میخی، نعلی افتاد و به خاطر نعل، اسبی افتاد و به خاطر اسبی ، سواری افتاد و به خاطر سواری، جنگی شکست خورد و به خاطر شکستی، مملکتی نابود شد و همه این ها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.

وقوع بسیاری از حوادث تلخ و دردناک به خاطر قصور و نادیده گرفتن جزئیات کوچک و عدم حسن انجام وظیفه است در این روزها که همگی دنبال مقصر وقوع حادثه پلاسکو می‌گردند و هر از گاهی انگشت اتهام به سمت نهادهای حقوقی و حقیقی نشانه می‌رود، بررسی مقصرین از این منظر که در آینده از وقوع چنین حوادثی پیشگیری شود مفید فایده است، لذا این نوشتار نه به قصد متهم نمودن و شخصی کردن مقصرین حادثه پلاسکو را که صرفا جهت بازخوانی نقش اشخاص مختلف مرتبط با حادثه پلاسکو و جلوگیری از تکرار حوادثی مشابه در آینده صورت گرفته است.

1-مالکان و ساکنان

در درجه اول حفظ جان و برقراری امنیت در محل کسب و کار و زندگی بر عهده ساکنان و مالک است و در صورت تخطی از وظایف ذاتی ایشان ، افراد و سازمان‌ها مسئولیت‌پذیر باید باشند.

در خصوص حادثه پلاسکو اگر مالک و ساکنان کمترین مراقبت و رعایت اصول ایمنی راانجام می‌دادند شاید امروز شاهد وقوع چنین حادثه‌ای نبودیم.

این استدلال که ساکنان مستأجر بوده و مالک اصلی بنیاد مستضعفان است، نمی‌تواند ذره‌ای از این مسئولیت بکاهد و تکالیف انسانی و قانونی نظیر ماده 20 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 و ماده 486 قانون مدنی در الزام انجام تعمیرات اساسی و کلی در ساختمان اثبات کننده مسئولیت مالک و ساکنین است.

2-هیات مدیره ساختمان

اصولا حفظ نظم و تعمیرات در مشاعات و برقراری و رعایت اصول ایمنی در ساختمان جزء تکالیف قانونی هیات مدیره ساختمان است و صرفنظر از این موضوع جهت جلوگیری از خسارات بیش از حد وفق بند 14 قانون تملک آپارتمان‌ها و ماده 20 آیین‌نامه اجرایی؛ مدیریت ساختمان را باید به عنوان یک واحد مستقل در مقابل آتش سوزی بیمه نماید و این تکلیف قانونی به صورت اجبار بر عهده هیات مدیره قرار گرفته است که در صورت عدم اقدام و بروز آتش سوزی هیات مدیره مسئول خواهد بود.

3-شهرداری

برداشت و تعریفی که از شهرداری در ایران وجود دارد با اکثر نقاط جهان تفاوت داشته و شهرداری در ایران به کمترین درجه اهمیت رسیده است این در حالی است که واژه شهرداری معادل لغت انگلیسی municipality است و به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در آن صلاحیت اعمال قدرت سیاسی وجود داشته و خدمات دولتی محلی را همانند فاضلاب، پیشگیری از جرم، خدمات آتش نشانی و غیره را به عموم ارائه می‌دهد و دارای وظایف متعدد و متنوع است. ولی در ایران تعریف کلی و اساسی شهرداری این گونه است که شهرداری موسسه ای عمومی و غیردولتی و مستقل است که به موجب قانون در شهرها تشکیل می‌شودو عهده‌دار امور محلی و داره خدمات به شهروندان و سکنه شهری می‌باشد لذا مدیریت واحد شهری در ایران وجودندارد و وظایف در بین سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و غیردولتی محلی متعددی توزیع شده است.

از وظایف اصلی شهرداری وظیفه نظارتی و حفاظتی است که مطابق بند 14 ماده 55 قانون شهرداری‌ها و به استناد تبصره 6 ماده 100 همین قانون است، اگر شهرداری تهران به وظیفه قانونی خویش عمل کرده بود شاهد چنین حادثه‌ای نبودیم زیرا بر اساس قوانین ذکر شده اتخاذ تدابیر موثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه و اماکن عمومی بر عهده شهرداری است.

و صرف اخطار آن هم به دفعات مکرر منجر به رفع مسئولیت از شهرداری نبوده و لزوما باید دفع خطر یا از طریق بازسازی یا تخریب بنا انجام می‌گرفت که متاسفانه علیرغم تکرار این گونه موارد اقدام عملی تاکنون در پایتخت شاهد نبوده‌ایم.

4-شورای شهر

حسب بند 11 ماده 71 قانون تشکیل شورای شهر و روستا وظیفه نظارت بر امور اماکن عمومی و اتخاذ تدابیر احتیاطی برای جلوگیری از خطر آتش سوزی و … را بر عهده دارد علاوه بر این مسئولیت نظارت بر کار شهرداری نیز بر عهده این شورا است؛ لذا در این راستا در صورت قصور از انجام وظایف می‌توانند مقصر حادثه محسوب می‌شوند.

5-وزارتخانه‌های کار و بهداشت

مقررات مندرج در فصل 4 قانون کار ، وزارت کار و رفاه اجتماعی با وزارت بهداشت درمان و اموزش پزشکی را مسئول درخواست پلمپ واحدهای کارگاهی غیرایمن می‌داند.

حسب ماده 105 قانون کار هر گاه در حین بازرسی به تشخیص بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه‌ای احتمال وقوع حادثه و یا بروز خطر در کارگاه داده شود و بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه‌ای مکلف هستند مراتب را فورا و کتبا به کارفرما یا نماینده او و نیز به رئیس مستقیم خود اطلاع دهند و حصب تبصره این قانون می‌توانند از دادسرای عمومی محل تقاضای تعطیلی کارگاه را نمایند و زمانی این دستور رفع می‌شود که رفع نواقص صورت گیرد.

با توجه به آیین نامه و مصوبات مربوط به ایمنی و بهداشت محیط در راستای قانون کار؛ این وظایف قانونی عمدتا در محل کارگاه‌های بزرگ و برای حفظ جان و سلامت کارگران باید رعایت شود براین اساس تلقی مغازه البسه فروشی به معنای ماهوی کارگاه اگرچه به دور از ذهن است اما طبق قانون اگر بازرسان این وزارت در این موارد نیز دخالت می‌نمودند، از وقوع این حادثه و خسارت‌های مادی و معنوی آن جلوگیری می‌شد.

6-سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی

رشادت و فداکاری ماموران آتش نشانی بالاخص در حادثه پلاسکو بر هیچ کس پوشیده نیست و ایثار ایشان در تقدیم جان خود برای حفظ جان و مال مردم تهران، ستودنی و به حق آتش‌نشانان جانباخته دراین حادثه، لایق وصف شهید خواهند بود. ولی این ایثار و از خودگذشتگی نمی‌تواند مانع بررسی و وظایف اصلی و نحوه عملکرد سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی تهران شود زیرا وظیفه اصلی این سازمان بر اساس بند 5 ماده چهارم اساسنامه تشکیل آتش نشانی بررسی صلاحیت فنی و امکانات ایمنی شرکت‌ها و محرز بودن امور ایمنی و نجات و اطفای حریق از وظایف ذاتی این سازمان است و اداره پیشگیری از حریق از بخش‌های اصلی این سازمان محسوب می‌گردد.

در بررسی میزان قصور باید مباحث عدم توانایی و یا فقدان تجهیزات و یا سطح پایین آموزش در اطفا و کنترل حادثه پلاسکو مورد بررسی قرار گیرد ؛ بالاخص در خصوص نحوه فرماندهی و صدور دستورات و میزان اهمیت به حفظ جان عوامل آتش نشانی در خور تحقیق و بررسی و در صورت لزوم توبیخ و یا تشویق مسئولین مرتبط خواهد بود.

7-اصناف

اصناف مطابق بند ز ماده 37 قانون صنفی نظارت بر اجرای مقررات فنی و ایمنی و حفاظتی و بیمه‌گذاری واحدهای صنفی را بر عهده خواهند داشت . و بر اساس تبصره ذیل این ماده چنانچه در اجرای مقررات بهداشتی و ایمنی با مخالفت مالک ملک مواجه شوند می‌توانند با جلب موافقت مجمع امور صنفی و با هزینه خود اقدام نمایند.

بنابریان اگر صنف مربوطه به این مسئولیت توجه می‌نمود از وقوع حادثه جلوگیری بعمل می‌آمد.

8-سازمان مدیریت بحران شهر تهران

این سازمان با اساسنامه‌ای مشتمل بر 24 ماده و 18 تبصره مصوب صدو و شصت و یکمین جلسه از دومین شورای اسلامی شهر مورخ 28/4/1384 تشکیل شده است.

پیشگیری و اقدام و مقابله با حوادث از وظایف اصلی این سازمان است و دولت نیز بودجه‌ای در سال برای این سازمان در نظر می‌گیرد شاید اگر این سازمان بررسی وضعیت ایمنی چنین ساختمان‌هایی را صورت می‌داد و راهکاری برای آن باتوجه به حضور نهادهای مختلف ارائه می‌داد شاهد چنین حوادثی نمی‌شدیم.

9-قوای سه گانه قضائیه ، مجریه و مقننه

در قانون اساسی وظایف ذاتی بر این نهادها گذاشته شده است و عدم وجود قوانین کاربردی و اجرایی و عدم اجرای مقررات و عدم نظارت بر اجرای قانون و عدم پیشگیری از وقوع جرم می‌تواند در قصور این قوا مورد بررسی قرار گیرد.

جالب این است که مقامات قضائی قصد دارند حادثه را بر اساس قتل شبه عمد مورد بررسی و قضاوت قرار دهند و شاید بهتر بود قوه قضائیه در این قبیل ماجراها بالاخص با توجه به سابقه وجود و قابلیت پیش بینی این حوادث حسب بنده 5 اصل 156 قانون اساسی از وقوع جرم پیشگیری بعمل می‌آید بالاخص که معاونت پیشگیری از جرم در این قوه وجود داشته و حداقل می‌بایست مطالعات و نظریه پردازی دراین زمینه داشته باشند.

و سرانجام باید گفت مطابق نظریه اندیشه همبستگی اجتماعی که موردا ستقبال شرع و اندیشمندان عدم اجماعی نیز واقع شده است در بروز چنین حوادثی جامعه مسئول است بالاخص که در صحنه وقوع حادثه شاهد حضور بی‌دلیل و گسترده افراد جامعه نیز بودیم که قطعا این تجمات مانع امدادرسانی سریع در چنین حوادثی خواهد بود. در هر حال در وقوع چنین حوادثی جامعه نیز مسئولیت دارد و این مسئولیت از باب مسئولیت انسانی است؛ بیایید از امروز حتی اگر کوبیدن میخی بر عهده ما گذاشته شد آن را به نحو احسن انجام دهیم تا شاهد چنین حوادث و شکست‌هایی نباشیم.

منبع:ایلنا-10بهمن

نظرات