نازنین به خانه برگشت و به محض ورود به خانه متوجه شدم لباسش بوی بنزین میدهد، نازنین به وسط اتاق آمد و درحالیکه یک فندک در دستش بود، روسریاش را آتش زد…
هاوار: ظهر هشتم شهریور ماه جاری مأموران کلانتری 128 تهراننو در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت خبر مرگ مشکوک زن جوانی را اعلام کردند.
بنابر اظهارات مأموران متوفی چند روز قبل از فوت دچار سوختگی و به بیمارستان شهید مطهری منتقل شده اما در اثر شدت جراحات جان خود را از دست داده بود.
پس از این اظهارات قاضی ایلخانی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت دستور انتقال جسد متوفی به پزشکی قانونی و تحقیقات درباره علت این حادثه مرگبار را صادر کرد که شوهر متوفی برای ارائه توضیحات در دادسرای امور جنایی تهران حاضر شد.
وی در اظهاراتش درباره علت حادثه مرگبار برای همسرش به بازپرس گفت: سه سال قبل با نازنین (همسرم) ازدواج کردم، پدر و مادر نازنین در کودکیاش فوت کرده بودند و او در منزل داییاش بزرگ شده بود، من نازنین را بسیار دوست داشتم و چون پدر نداشت همیشه به او محبت میورزیدم حتی زمانیکه با هم دعوا میکردیم من از او عذرخواهی میکردم و برایش گل میخریدم.
وی افزود: روز حادثه من خارج از منزل بودم و با نازنین تلفنی جر و بحثم شده بود، آن روز به برادر کوچکترم زنگ زدم و از او خواستم تا با نازنین صحبت کند که ظاهراً نازنین به برادم گفته بود در زندگی ما دخالت نکند، من نیز پس از تماس برادرم، خود را به منزل رساندم، زمانیکه به خانه رسیدم دیدم نازنین لباسهایش را پوشیده و کیف به دست قصد دارد خانه را ترک کند که به او گفتم کجا میخواهی بروی و او گفت اگر در خانه بمانم همه وسایل را خُرد میکنم.
همسر نازنین اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: آن زمان به نازنین گفتم اشکالی ندارد وسایل را خُرد کن اما از پیش من نرو که نازنین قبول کرد و گفت از خانه خارج میشود و برمیگردد، حدود 10 یا 20 دقیقه بعد نازنین به خانه برگشت و به محض ورود به خانه متوجه شدم لباسش بوی بنزین میدهد، نازنین به وسط اتاق آمد و در حالیکه یک فندک در دستش بود، روسریاش را آتش زد، به سرعت آتش تمامی لباس نازنین را در برگرفت و او شروع به سوختن کرد، من نیز در آن لحظات ابتدا آب داخل چاییساز را روی او خالی کردم اما فایدهای نداشت.
وی افزود: سپس با دست و صورت روی نازنین افتاده و تلاش کردم تا آتش را خاموش کنم که صورت، دستها و پاهایم خودم نیز سوخت، در نهایت به داخل حمام رفته، آب از حمام آورده و به روی نازنین میپاشیدم، سپس با اورژانس تماس گرفتم و بعد از دقایقی اورژانس آمد، در ابتدا اورژانس خود و همسرم را به بیمارستان امام حسین (ع) برد و پس از چندین ساعت به بیمارستام شهید مطهری منتقل شدیم اما همسرم سه روز پس از حادثه جان باخت.