جنگ روانی، اهداف و روشها

0
1673
فواد شیربیگی
فواد شیربیگی

جنگ روانی مکمل وهم راستای رسیدن به اهداف جنگ فیزیکی جهت تضعیف و یا غافلگیر کردن دشمن بوده و سابقه ای طولانی به طول عمر انسان و جنگ داشته و در هر دوره متناسب با توانائیهای علمی و متناسب با شرایط زمانی و مکانی از آن استفاده شده است.

در همه جنگهای بزرگ معاصر از زمان جنگ جهانی اول تا چایان جنگ سرد و امروزه نیز در جنگ علیه داعش و تروریسم همه طرفهای درگیر در جنگ از این شیوه جنگ نیز برای شکیت دشمن استفاده می کنند و در درون مبارزات داخلی کشورهای مختلف نیز این شیوه از جنگ همیشه مورد استفاده طرفین بوده است.

با توجه به پیشرفت تکنولوزی و انقلاب ارتباطات و همه گیر شدن استفاده از تکنولوژیهای جدید اینترنتی در جهان شیوه ها و سطح جنگ روانیتکامل بیسابقه ای داشته و متناسب با این تکامل از توان تاثیرگذاری بیشتری نیز در کنترل ذهن و روان انسانها چه بصورت فردی و چه بصورت اجنماعی برخوردار شده و همین امر توجه بیشتر همه طرفهای درگیر در هر نوع جنگ و مبارزه ای را به خود جلب کرده و سرمایه های زیاد مادی و انسانی را به خود اختصاص می دهد. یکی از اصلی ترین ابزارهای مورد استفاده در همه جنگهای روانی جهل اهداف و حتی عدم آگاهی آنها از وجود این چنین جنگی است که اشاعه اطلاعات در این خصوص و آگاه سازی جامعه از تبدیل آن به هدفی ساده جلوگیری کرده وآماده سازی ای علیه حملات دشمنان در این عرصه محسوب میشود.

هر چند شیوه های به کار رفته در این جنگها در هر دوره ای تغیرات چشمگیری داشته ولی اساس تاکتیکهای بکار رفته بصورت علمی چندان تفاوتهایی نداشته و در ذیل به اختصار به این تاکتیکها و شیوه های اعمال آنها می پردازیم.

تبلیغات یکی از مشهود ترین و مورد استفاده ترین شیوه های جنگ روانی است که هم نیروهای داخل و خودی را هدف قرار میدهد و هم از تاکتیکهایی برای مقابله با نیروهای خصم استفاده میکند.

تبلیغات برای داخل و نیروها و مردم خود جهت اتحاد و همبستگی بیشتر داخل در کنار افزایش روحیه و حس مبارزه طلبی و میل به شکست دشمن مورد استفاده قرار میگیرد و از عوامل مختلفی همچون تاریخ و روانشناسی به شیوه های مختلف اعم از صوتی و تصویری و در مقیاس وسیعی استفاده میشود و در همه سطوح و مقاطع سنی بگونه ای قابل مشاهده می باشد و سعی در فرهنگ سازی بر مبنای اهداف سیاستمداران طراح اینگونه تبلیغات دارد و چه در زمان جنگ فیزیکی و چه در قبل از آن مورد استفاده قرار میگیرد.

تبلیغات برای خارج و رو به نیروهای غیر خودی اعم از کشورهای دشمن یا مخالفان داخلی برای تضغیف روحیه و در هم شکستن روحیه مقاومت و مبارزه طلبی طرف مقابل بکار میرود و هر دوی این تبلیغات میتواند برکلیه امور زندگی اجتماعی تاثیرگذار بوده و حتی در سیاستگذاری و شیوه های حکومت و خواستهای توده ای اثرگذارباشد.

تبلیغات بر اساس منبع به سه3 دسته تقسیم می شود:

تبلیغات سفید با منبع مشخص که بصورت رسمی و از منابع رسمی انتشار می یابد و معمولا مسئولیت آنها را منشرکنندگان به عهده میگیرند و بر اساس سیاستهای رسمی یک کشور یا یک گروه یا شخص مشخص و شناخته شده شکل میگیرند و منبع آن معرفی میشود.

تبلیغات خاکستری که به شیوه های مختلف و با اهداف خاص از آنها استفده میشود و هیچ منبع مشخصی اشاره نمیشود.

تبلیغات سیاه که به هر منبع واقعی یا تخیلی و نامشخصی به غیر منبع اصلی اشاره میشود.

یکی دیگر از تاکتیکهای جنگ روانی ایجاد و انتشار شایعات است که با رواج دادن دروغهای بی اصل و مبنا و بشیوه ای نا مشخص اهداف شایعه سازلان را دنبال میکند و در همه عرصه های زندگی اجتماعی اعم از جنگ یا تجارت با آنها روبرو میشویم و در صورت عدم درک آنها به عنوان شایعه و صحیح دانستن آنها بر تصمیم گیریها و قضاوتهای ما نیز موثر واقع شود،  لذا اطمینان حاصل کردن از هر خبری که میشنوییم قبل از اتخاذ تصمیم الزامی و حیاتی است.

یکی دیگر از تاکتیکهای جنگ روانی تحریف واقعیات است که با هدف منحرف کردن ذهن و فکر جامعه از مسیر اصلی یک رویداد خاص و ریشه های آن به کار میرود. شیوه های بکار بردن این تاکتیک بسیار متنوع است ومیتواند به صورت ساختن داستانهای دروغ و ترویج و تبلیغ آنها تحت عنوان افشاگری، کشف حقیقت، تحقیقات محرمانه، اخباردقیق از درون سازمانها و هر عنوان مهیج دیگری صورت بپذیرد و هر چند ممکن است اثرگذاری خاصی نیز نداشته باشد و لکن ایجاد شک و شبهه میکند و باعث دوگانگی افکار،  بدبینی و حس بی اعتمادی در درون سیستمهای هدف میشود که کارایی آنها را کاهش میدهد.

عملیاتهای فریب و استراتژیهای مشهور به دروغ بزرگ به منظور دورکردن افکار عمومی از بعضی واقعیات مانند بزرگ کردن و شاخ و برگ دادن به موضوعات فرعی، کم رنگ نمودن مسایل اصلی در رسانه ها و یا عملیاتهای ایذایی برای پوشش عملیاتهای اصلی از مهمترین شیوه های به کاربردن این تاکتیک هستند که در عرصه های مختلف و بشیوه های گوناگون مورد استفاده قرار میگیرند.

ترور از شایعترین تاکتیکهای مورد استفاده در جنگ روانی به اشکال مختلف بوده است.

ترور در لغت معنی ایجاد وحشت است و با توجه به شیوه ایجاد این وحشت به دو شکل ترور فیزیکی و ترور شخصیت میتواند نمود پیدا کند. ترور یکی از منفورترین شیوه های جنگ نزد افکار عمومی و حکوتهای مختلف است ولی کم وبیش توسط همه کشورها و سازمانهایی که در راه رسیدن به هدف خاصی به بن بست میرسند مورد استفاده قرار میگیرد.

در ترور فیزیکی شخص یا اشخاص خاصی می تواند هدف بوده با کشتن آنها به هدف ایجاد وحشت در طرف مقابل و افزایش میل به تسلیم یا سازش در او دست یافت و یا همین هدف بدون در نظر داشتن شخص خاصی باعث ترور کور به شکل حمله به گروههایی یا اشخاصی بدون هدف قبلی می شود .

ترور شخصیت از دیگر شیوه های به کاربردن این تاکتیک جنگ روانی است که با توجه به گسترش ارتباطات کاربرد وسیعی پیدا کرده به اشکال مختلفی بدون حذف فیزیکی سعی در از بین بردن جایگاه افراد و توان آنها در تاثیرگذاری بر معادلات را دارد. در این شیوه معمولا اهداف یا سازمانهای هدف با حمله وسیعی از سوی دشمنان روبرو میشوند و سعی میشود شخصیت حقیقی و حقوقی آنها به هر شکل ممکن خدشه دار شده و آن اعتماد و جایگاهی را که در اثر خصوصیات خاصی بدست آورده اند از انها گرفته و یا حداقل ترس را بر دل آنها حاکم گردانند تا امکان تصمیم گیری صحیح را از آنها بگیرند.

باید توجه داشت محیط جنگ روانی در دوران معاصر بسیار وسیع شده و همچنین میزان اثرگذاری آن افزوده شده  و تاکتیکهای بسیار متنوعتری نیز مورد استفاده قرار میگیرند که به صورتهای تهدید، شانتاژ، تشویق و ترغیب همراه با شستشوی مغزی و دهها مورد دیگر بصورتهای سازمان یافته دیده شده و آشنا شدن با آنها و افزایش توان مقابله با آنها و یا استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف خود در مقابله با رژیم میتواند تاثیر فراوانی در پیشبرد جنبش دمکراسی خواهی در ایران داشته باشد لذا امیدوارم در این مقوله شاهد فعالیتهای موثری باشیم.

نظرات