
نگارندە: شورش گلکار
ایرانی پارسی موجوداتی در اوج توهم اند کە بە درازای تاریخ بە خاطر دروغگوی و ریاکاری تحقیر شدەاند و تسلیم شدن و متجاوزپرستی و چاپلوسی و خوش خدمتی بە متجاوزین پیشە شریف آنها بودە است و استمرار همین امر باعث شدە کە موجودات ایرانی پارسی ترجیح دهند تخيلات شيرين بگويند و محبوب شوند، تا واقعيات تلخ بگویند و منفور شوند…
برای مثال ایرانی پارسیان متوهم، چنین تخیلاتی دارند کە گویا بر سردر سازمان ملل نوشته شده است:(بنی آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند)
همچنین فرش اصیل ایرانی از در و دیوار سازمان ملل آویزان است!
و روی هر میزی یک جلد کتاب شاهنامۀ فردوسی هم موجود است که نماینده ها و رئیس جمهورها هر چند وقت یک بار از آن فیض می برند!
و منشور حقوق بشر سازمان ملل کپی استوانە کوروش کویر است.

جالب اینجاست کە هیچ کس هیچکدام از اینها را تا به حال ندیده و هرچه قدر تلاش کنید از این سردر معروف، عکسی در اینترنت نمییابید.
در رابطه با این دروغ بزرگ ایرانی پارسی بە عنوان مثال محمد جواد ظریف در کتاب خاطراتش می نویسد: “ما از کودکی در کتاب هایمان خوانده بودیم که بر سر در سازمان ملل متحد این شعر سعدی را نوشته اند که “بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند” من از همان سال 1361 که برای اولین بار به نیویورک و سازمان ملل متحد رفتم، همه ساختمان را گشتم اما چنین شعری را پیدا نکردم. نه در نیویورک و نه در ژنو. از همه دوستان دیگر هم که پرسیده بودم کسی این شعر را ندیده بود.
جالب اینجاست که این افسانه ایرانی حتی در دایره المعارف بریتانیکا نیز نوشته شده است. زمانی که در سن بیست و یک یا بیست و دو سالگی وارد سازمان ملل متحد شدم، به دنبال این بیت می گشتم اما هیچ کجا نبود.”
همچنین در رابطە با این دروغ بزرگ ایرانی پارسی، کاووس حسنلی – مؤسس مرکز سعدی شناسی ایران –نیز در گفتوگویی وجود هرگونه لوح یا سردری را با این اشعار از سعدی در مقر سازمان ملل متحد رد کرد و گفت: «متأسفانه الآن طوری شده که اگر این حرف را بزنیم، هیچکس باور نمیکند و مردم واقعاً فکر میکنند شعر سعدی در سردر سازمان ملل متحد نوشته شده است، حال آنکه نه سردری و نه تابلویی با اشعار سعدی در سازمان ملل وجود ندارد.
ساسان والیزاده هم در رابطه با این دروغ بزرگ ایرانی پارسی در قسمتی از کتابش با نام «سفر به نیویورک، رسانهای به نام احمدینژاد» به شکل مستقیم به جستوجو برای یافتن این شعر در سفرش به سازمان ملل اشاره و بیان میکند: «به محض آنکه میخواستم از زیر سردر سازمان ملل (راستی اینجا چندین ورودی دارد، سردر اصلی کدام است؟!) عبور کنم، چشمان کنجکاوم را به میلهها، ستونها و دیوارهای کناری دوختم، شاید چند واژه در دری بیایم یا حداقل مفهوم شعر سعدی را به یکی از زبانهای بینالمللی، اما هرچه جستم هیچ نیافتم.»
اشغالگران ایرانی پارسی در چند دهە گذشتە از عمر کشور جعلی ایران، مدام از این دروغ بزرگ جهت مصرف داخلی ایرانی پارسیان روانپریش و برای استمرار اشغالگری و سلطه تمامیت خواە خود استفادە کردەاند.
ولی این ایرانی پارسیان خردگریز و دگم و و متوهم و ریاکار غافلن از اینکە در این عصر ارتباطات و تکنولوژی دیگر بە مثابە گذشتە نیست و دستشان رو شدە است.
در پایان نوشتارم این مهم را یادوار شوم کە فراموش نکنیم که شناخت درست گذشته چراغ راه آینده است. نباید خود را فریب داد. حقیقت را باید گفت گرچه بر ضرر ما باشد. چون برزبان اوردن و بلغورکردن چنین دروغ بزرگ ایرانی پارسی توهین و تعرض اشکار بە شعور و کرامت انسانهاست..

مطلب فوق بیانگر دیدگاه روژی کورد نمیباشد.