اخبار وگزارشات کارگری4آبان1395

0
838

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

پیش بسوی اعتراض و جلوگیری از تغییرات ضد کارگری در قانون کار

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از تمام مزد بگیران، اعم از کارگران زحمتکش بخش های صنعتی، خدماتی، کشاورزی، معلمان، دانشجویان،پرستاران و مردم، که تغییرات ضد کارگری قانون کار آینده فرزندانشان را هدف قرار داده درخواست دارد با امضای طومار اعتراض به لایحه باصطلاح «اصلاح قانونکار» مخالفت خود را با این تغییرات ضد کارگری در قانون کار اعلام دارند.

لطفا اسامی خود را به ایمیل آدرس vsyndica@gmail.cim  و یا به آدرس تلگرام @pvsyndica ارسال نمایید.

ما کارگران ایران خواهان لغو فوری لایحه ضد کارگری “اصلاح قانون کار” هستیم!

لایحه تقدیمی دولت تدبیر و امید به مجلس شورای اسلامی مواد حمایتی قانون کار از جمله مواد ۴۱،۲۷،۲۳،۲۱،۱۳،۱۰،۷ حذف کرده و یا تغییر داده است. گر چه قانون کار کنونی نیز مانع از بی حقوقی ما کارگران نشده و اجازه تشکل مستقل غیر دولتی را از ما کارگران سلب کرده است، اما روشن است که در صورت تصویب چنین لایحه ای نیروی کار در ایران از این نیز ارزان تر گردید و مزایای ناچیز کنونی کاهش پیدا کرده است.

با وجود ضرورت تغییرات اساسی در فصل ششم قانونکار و تطبیق آن با مقاوله های بین المللی برای برسمیت شناختن سندیکاهای کارگری و دیگر تشکلات کارگری مستقل از دولت و کارفرمایان، و برسمیت شناختن حق گردهمایی، تحصن و اعتصاب برای کارگران، در این باصطلاح«لایحه اصلاح قانون‌کار» اقدامی صورت نداده اند.

گویا مهمترین “تدبیر” این دولت، همچون دولتهای پیشین، دست بردن  به منافع کارگران است. دولت بجای دست بردن به حقوق کاری، که حاصل سال ها زحمت و تلاش کارگران بوده است؛ باید به مسئله فساد و بیکاری و تورم افسار گسیخته که کمر کارگران و فرودستان را خم کرده است بپردازد. چرا به جای دست درازی به مواد حمایتی قانون کار که بخشی از حقوق حداقلی کارگران را تامین می کند؛ به فسادهای گسترده ای که کل جامعه را در برگرفته و هر روز رانت‌خواری و اختلاس های میلیاردی وناکارآمدی مدیران دولتی وحکومتی که صدایش گوش مردم را کر کرده است نمی پردازید؟

هم اکنون بخش عظیمی از صنایع تعطیل شده است وهر روز شمار بیشتری برمیلیون ها بیکار افزوده می شود. دولت به جای حمایت از بیکاران و متقاضیان کار حمله به تنها مواد حمایتی قانون کار را یکی از الویت های اصلی خود قرار داده است. تغییر مواد حمایتی مربوط به شرایط استخدام در رابطه با کارهای دائمی وموقت، مفاد ماده ۷ و همچنین بی ثمر کردن ماده ۴۱ قانون کار وتبصره هایش در رابطه با تعیین حداقل دستمزد، دادن اختیار کامل به کارفرما در رابطه با اخراج کارگران که یادآور ماده ۳۳ قانون کار پیش ازانقلاب است؛ همه و همه گامی به سوی  بردگی کامل کارگران ومزد بگیران ایران است. در شرایطی که مزد کارگران ایران به پایین ترین سطح دریافتی کارگران در سراسر جهان رسیده است و دستمزد کنونی بمیزان یک چهارم نرخ ریالی خط فقر تعیین شده را شامل نمی شود،  ارایه این لایحه به مجلس و تصویب آن  به این معنا است که به دنبال توافقات برجام دولت قصد دارد بهشت را برای سرمایه‌داران ایران و شرکتهای بین المللی هر چه آماده تر کند.

ما کارگران بخشهای مختلف صنعتی، خدمات عمومی، کشاورزی و آموزشی ایران اعلام می داریم که حمله به حقوق ابتدایی کارگران تحت عنوان “اصلاح قانون کار” تنها جهت تامین منافع کارفرمایان و سرمایه داران داخلی و بین المللی تدوین شده است و خواهان لغو فوری این لایحه ضد کارگری که زندگی و مرگ ما را هدف قرار داده است، هستیم.

ما اعلام می‌داریم در صورت اصرار دولت برای تصویب لایحه ی ضد کارگری اعتراض، تجمع و اعتصاب را حق مسلم خود می دانیم.

طومار اعتراضی بیش از2000کارگر معدن چادرملو نسبت به لایحه اصلاح قانون کار احمدی نژاد – روحانی!

2100 نفر از کارگران معدن چادرملو طوماری امضا کردند و در آن از نمایندگان مجلس خواستند که با توجه به کاستی‌های آشکار لایحه اصلاح قانون کار، از بررسی آن در مجلس صرفنظر و آن را به دولت برگردانند.

به گزارش4آبان ایلنا،در متن این طومار آمده است: قانون کار به عنوان تبیین کننده حقوق اولیه و اساسی هر فرد از افراد جامعه از جمله کارگران کشور است که در اصول۲، ۳، ۹ و ۴۳ و همینطور در فصل سوم قانون اساسی نیز به آن اشاره شده، لذا قانون کار بعد از قانون اساسی به عنوان خط قرمز مردم و کارگران مطرح و تضعیف و نابودی آن مساوی با نابودی حاکمیت قانون و حقوق حقه ملت و جامعه کارگری و هیچ فرد و نهادی حتی دولت و مجلس نیز حق تضییع حقوق ملت را ندارند.

در ادامه متن این طومار می‌خوانیم: طبق اصل ۹ قانون اساسی هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را هرچند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.

در پایان این متن، آمده است: لذا جامعه کارگری ایران که ۵۴ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهد به دلایل ذیل خواهان عدم  بررسی لایحه اصلاح قانون کار در مجلس وعودتش به دولت هستند.

۱- لایحه اصلاح قانون کار مغایر با قانون اساسی است.

۲- قانون کار باید جامع باشد، یعنی جنبه و رویکرد آن در حمایت از کارگران باشد، مانع باشد از ظلم وستم بهره‌کشی و استثمار کارگران جلوگیری کند، این لایحه این ویژگی‌ها را ندارد.

۳- لایحه اصلاح قانون کار مغایر با مواد ۲۵و ۷۳ قانون برنامه پنجم توسعه است.

۴- لایحه اصلاح قانون کار حاکمیت اراده کارگر در عقد قرارداد کار را نابود کرده و روابط کار ظالمانه را به دنبال خواهد داشت.

۵- در لایحه اصلاح قانون کار شاهد نابودی تشکل‌های کارگری و مذاکرات سه جانبه هستیم.

۶- با لایحه اصلاح قانون کار حق اعتراضات و اعتصابات صنفی از کارگران دریغ شده است.

۷- با لایحه اصلاح قانون کار افزایش حداقل دستمزد سالیانه کارگران را نخواهیم داشت.

۸- با لایحه اصلاح قانون کار منابع سازمان تامین اجتماعی نابود خواهد شد و به دنبال آن شاغلان و بازنشستگان با بحران جدی روبرو خواهند شد.

جعفر عظیم زاده:قانون کار، اساسی ترین و بنیادی ترین قانون در چهارچوب مناسبات موجود در جهان معاصر است

یادداشتهای هفتگی

اینکه میلیونها کارگر در سراسر کشور مشمول قانون کار هستند و میلیونها کارگر دیگر مشمول این قانون نیستند یک واقعیت است، و اینکه حداقل مزد و سایر شرایط زیست معلمان، پرستاران، بازنشستگان، روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه، بخشهای خدماتی رفاهی، رانندگان، مستخدمین کشوری و حتی مستخدمین سطوح پایین لشکری و… ، جدا از هم و جدا از حداقل مزد سالیانه کارگران مشمول قانون کار در شورایعالی کار تعیین می شود، باز هم یک واقعیت است.

اما این واقعیات بیانگر تضاد منافع ما زحمتکشان و 99 درصدی های جامعه نیست، چرا که قبل از هر چیزی و بر اساس داده های کنونی زندگی بشر که خارج از اراده جداگانه ی یکایک ما انسانهاست، همه ی ما در یک جغرافیای سیاسی واحدی به نام ایران زندگی میکنیم و نمیشود حداقل مزد کارگران مشمول قانون کار را مثلا به دو برابر افزایش داد ولی مزد بقیه مزد بگیران زحمتکش را ثابت نگه داشت. بر عکس این مسئله نیز صادق است. به عنوان مثال مگر حکومتی میتواند حقوق معلمان را به دو برابر افزایش دهد آنوقت مزد کارگران کارخانه ها و مراکز تولیدی و اساتید دانشگاه یا مستخدمین کشوری و لشکری سطوح پایین، کمی افزایش پیدا کند و یا ثابت بماند. از همین رو هم است که اقلیت حاکم در راس هرم غارت و قدرت در ایران، در برابر هر گونه امتیاز دهی به معلمان که توانایی امتیاز دهی به آنان را نیز دارد مقاومت میکند چرا که خود به خوبی میداند در اینصورت علاوه بر افزایش حقوق کارگران و همه بخشهای زحمتکش جامعه، حتی باید جیره و مواجب قضات حلقه به گوش و مامورین امنیتی را نیز افزایش دهد.  به این معنا اگر مثلا حداقل مزد برای کارگران مشمول قانون کار در سال آینده یک میلیون و ششصد و بیست و چهار هزار تومان، معادل  دو برابر حداقل مزد کنونی تعیین بشود طبیعی است که دیگر مزد کارگر ساختمانی و یا جوشکار پروژه ای که مشمول قانون کار نیست نمیتواند از 50 هزار یا صد هزار تومان کنونی در روز به 60 یا 110 هزار تومان افزایش پیدا کند بلکه به تناسب تعیین همین حداقل مزد دو برابر برای کارگران مشمول قانون کار، مزد ما کارگران ساختمانی و پروژه ای نیز به دو برابر و یا نزدیک به این کمیت و کیفیت افزایش پیدا خواهد کرد. همینطور اگر حداقل مزد کارگران مشمول قانون کار در سال آینده به دو برابر افزایش پیدا بکند بدیهی است که حکومتگران مجبور به افزایش حقوق معلمان، پرستاران، بازنشستگان، روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه، بخشهای خدماتی رفاهی  و دیگر مستخدمین کشوری و لشکری و حتی قضات حلقه بگوش و مامورین امنیتی(که اکثریت آنها را از طبقه بزرگ ما کارگران استخدام کرده اند)، به دو برابر کنونی خواهند بود.

اگر این بحثها درست هستند که درست نیز می باشند در قسمت بعدی این نوشتار در هفته آینده، هدف از طرح این واقعیات را بیشتر با هم در میان خواهیم گذاشت.

آخرین خبرها درباره لایحه اصلاح قانون کاراحمدی نژاد – روحانی!

کمیسیون اجتماعی مجلس هفته آینده وارد اصلاح قانون خدمات کشوری می‌شود!

*امکان تغییر و عدم تغییر همه ی مفاد قانون کار وجود دارد!

رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس تصریح کرد: در ۸ مورد از لایحه ی اصلاح قانون کار بین دولت، کارفرمایان و کارگران اختلاف نظر وجود دارد. امکان تغییر و عدم تغییر همه ی مفاد وجود دارد.

به گزارش 4آبان خبرگزاری مجلس،سلمان خدادادی در گفتگوی تلفنی برنامه ی سؤال رادیو گفت: قانون کاری که بصورت لایحه توسط دولت به مجلس ارائه شده مربوط به دولت دهم است.

ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس ضمن اشاره به جلسات متعدد همکارانش در مجلس نهم و ادامه ی این جلسات تصریح کرد: من از ۱۵ نفر از تشکل های کارگری(بخوان تشکل های دست ساز حکومتی) و نیز اعضای دولت و ۳ نفر از کارگران معترض (که جلوی مجلس تحصن کرده بودند) برای حضور در این جلسات دعوت کردم .

وی در ادامه اضافه کرد: طی این جلسات معلوم شد در ۸ مورد از لایحه ی اصلاح قانون کار بین دولت،کارفرمایان و کارگران اختلاف نظر وجود دارد.

خدادادی با تأکید بر اینکه تا جایی که بتوانم این جلسات را ادامه خواهم داد اذعان کرد: امکان تغییر و عدم تغییر همه ی مفاد لایحه وجود دارد.

*لایحه اصلاحی دولت درباره قانون کار تصویب نمی‌شود!

کمیسیون اجتماعی مجلس هفته آینده وارد اصلاح قانون خدمات کشوری می‌شود!

رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس درباره لایحه پیشنهادی دولت به مجلس گفت: لایحه اصلاح قانون کار که دولت به مجلس تقدیم کرده تنها در حد یک طرح است که بررسی می‌شود و مطمئناً تصویب نخواهد شد.

به گزارش 3آبان تسنیم ، سلمان خدادادی با اشاره به اصلاح قانون خدمات کشوری در کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: کمیسیون اجتماعی مجلس هفته آینده وارد اصلاح قانون خدمات کشوری می‌شود و همه نواقص بیمه‌ای، مقطعی و نظارت بر حقوق و اضافه دریافتی‌ها شفاف‌سازی می‌شود و مصمم هستیم جلوی همه این تخلفات گرفته شود.

محمود بهشتی لنگرودی ، طی تماس تلفنی از طرف دادستانی , به زندان اوین فراخوانده شد.

دفتر دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی، دیروز، ۲ آبان ماه ۱۳۹۵ طی تماسی با محمود بهشتی لنگرودی، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران، وی را به زندان اوین فراخواند. پیش از این هم  زمانی که وی به دلیل بیماریهای مختلف ناشی از اعتصاب غذاهای مکرر تحت درمان و روی تخت بیمارستان جهت انجام جراحی کیسه صفرا بستری بود با تهدید ضبط وثیقه به زندان فراخوانده شده بود.

محمود بهشتی لنگرودی که بعد از تجمعات صنفی سال ۹۳ و ۹۴ معلمان در شهریور ۹۴، توسط اطلاعات سپاه  در منزل مسکونی خود بازداشت و در انفرادی بند دوالف حبس شده بود بعد از گذراندن دوران بازجویی ، علیرغم تعیین وثیقه از طرف بازپرسی شعبه دو دادسرای اوین و تودیع وثیقه از طرف خانواده به بند هفت اوین منتقل شد و پس از پیگیریها عنوان نمودند که حکم صادرشده توسط قاضی صلواتی درسال ۸۹ برای ایشان به اجرا گذاشته شده است.

بهشتی ، از تاریخ ۷ مهر ۹۴ وهمزمان با شروع اجرای حکم سال ۸۹ در اعتراض به دادگاه فرمایشی قاضی صلواتی و قاضی مقیسه  تا اردیبهشت ۹۵ سه بار دست به اعتصاب غذای خشک وتر زد و خواهان تشکیل دادگاهی علنی و قانونی بر اساس اصل ض۶۸ قانون اساسی بود.

بهشتی لنگرودی از سال ۸۳ تاکنون چندین بار به دلیل فعالیتهای صنفی بازداشت و ماهها در انفرادی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مورد بازجویی  و تشکیل پرونده و محکومیت در دادگاههای (غیر علنی) انقلاب اسلامی قرار گرفت ایشان در سه دادگاه درسالهای ۸۵و ۸۹ و ۹۴ به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی وخارجی, و تبلیغ علیه نظام  ( بدون مستندات قانونی ) توسط قاضی صلواتی و مقیسه مجموعا به ۱۴ حبس محکوم شده است که شامل ۴سال تعلیقی ، ۵سال تعزیری و ۵ سال حکم بدوی است که حکم اخیر، در مرحله ی تجدید نظر قراردارد.

منبع:سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

کانون مدافعان حقوق کارگر:

موج جدید احضارها و محکومیت های فعالان کارگری و اجتماعی به راه افتاده است

محکومیت یازده سال زندان برای شاهپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده، دو تن از فعالان کارگری در دادگاه ساوه ، به دنبال محکومیت پنج ساله ابراهیم مددی و داود رضوی از سندیکای شرکت واحد نشانگر آن است که قوه قضائیه تصمیم گرفته است با بالا بردن هزینه های فعالیت کارگری و اجتماعی از این پس با شدت عمل بیشتری بر خورد کند. محکومیت حبس ۱۶ ساله برای نرگس محمدی فعال اجتماعی، محکومیت ۶ ساله برای اسماعیل عبدی نماینده معلمان معترض، احضار محمود بهشتی و جعفر عظیم زاده به زندان و تشدید فشارها بر بهنام ابراهیم زاده و ضرب وشتم وی در زندان تاییدی بر همین امر است که صاحبان ثروت و حقوق های نجومی و اختلاس گران تصمیم گرفته اند هر ندای مخالفی را در سینه خفه کنند تا با خیال راحت به چپاول اموال مردم و ته مانده سفره های خالی کارگران و زحمت کشان بپردازند.

گسترش روزانه بیکاری، فقر و سیه روزی کارگران و زحمتکشان، گسترش آلونک نشینی در حاشیه شهر ها، همه و همه بیانگر غارت هر چه بیشتر اموال و دارائی های مردم است که هر روزه اعتراضاتی را در جای جای کشور به همراه دارد و در مقابل صاحبان قدرت و ثروت از ترس گسترش اعتراضات مردمی فشار را بر فعالان کارگری و اجتماعی افزایش میدهند.

قوه قضائیه که به گفته برخی از مقامات، دیگر قانون در آن حکمفرما نیست ، به نیابت از دزدان و غارتگران اموال مردم به دادن احکام شداد غلاظ به معترضان وضع موجود می پردازد. بسیاری از احکام، چه سیاسی و یا عادی، بر مبنای توصیه ها و پارتی بازی ها و یا رشوه های معمول صادر میشود و طبیعی است که چنین احکامی مورد قبول مردم نخواهد بود. صدور این احکام نه تنها فعالان اجتماعی و کارگری را که از حقوق کارگران و زحمتکشان و مردم محروم . چپاول شده دفاع میکند، ساکت نخواهد کرد بلکه آنان را در پیگیری مطالبات مردم و همچنین لغو این احکام، مصمم تر خواهد کرد.

کانون مدافعان حقوق کارگر

۳آبان ۱۳۹۵

86کارگر کارخانه سامان کاشی بدلیل شکایت از کارفرما اخراج شدند!

میخواستم درد دل 86 کارگری را بیان کنم که پس از مدتها کار در کارخانه سامان کاشی بروجرد به جرم مطالبه حقوق معوق شان از کار اخراج شدند.

کارگران شرکت سامان کاشی بعد از اینکه به اداره کار بروجرد رفته و از این شرکت شکایت کردند تا 15 ماه حقوق معوق خود را طلب کنند، از کار اخراج میشوند.

در اولین جلسه رسیدگی به شکایت در اداره کار شهرستان بروجرد وقتی که از نماینده کارفرما در مورد علت اخراج کارگران سئوال شده؛ نماینده کارفرما گفت: «به دلیل اینکه شکایت کرده اند».

مع الوصف ما کارگران شرکت سامان کاشی بروجرد اینک از مسئولین شهرمان انتظار داریم که از ما حمایت کنند، همانطور که همیشه در بزنگاه ها آنها از ما انتظار کمک داشته اند

منبع:کانال598

درهمین رابطه:

اعتصاب کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد دراعتراض به عدم پرداخت8ماه حقوق!

کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد 8 ماه است حقوق دریافت نکرده اند و 85 کارگر این کارخانه دست از کار کشیدند و تصمیم گرفتند بر سر کار نروند، شاید اینگونه کسی صدای پُر از درد آنها را شنیده و  برای رفع مشکلات کارگران تلاشی صورت گیرد.

به گزارش2آبان بازتاب بروجرد،چند سالی است نفس صنایع و کارخانه های شهرستان بروجرد به شماره افتاده است، بی رونقی و تعطیلی کارخانه ها یکی پس از دیگری مشاهده شده و کارگران زیادی قربانی این مشکلات می شوند.

مشکلاتی مانند عدم سرمایه در گردش، کمبود نقدینگی، تهیه مواد اولیه، حقوق معوقه مانند خوره به جان کارخانه های بروجرد افتاده و گرچه گفته می شود حدود 50 درصد صنایع بروجرد نیمه تعطیل و تعطیل هستند اما هم اکنون به نظر می رسد بحران در کارخانه های بروجرد به حدی است که این رقم بسیار بالاتر رفته است.

سامان کاشی بروجرد یکی از کارخانه های این شهرستان است که زمانی در تولید انواع کاشی حرف اول را می زد اما چند سالی است بی رونقی در این واحد به اوج خود رسیده به طوری که سالها پیش این کارخانه با 400 کارگر فعال بود و به دلیل مشکلات 180 کارگر را اخراج کرد.

متاسفانه این واحد با 220 کارگر ناله کنان فعالیت داشت و با حداقل ظرفیت کار می کرد اما کارگرانی که مشغول به کار بودند، حقوق نداشتند و 8 ماه بدون حقوق زندگی کردند که صبرشان لبریز شد و 85 کارگر سرانجام دست از کار کشیدند و به سازمان تامین اجتماعی برای برقراری بیمه بیکاری مراجعه کردند.

“کامران فرشید” رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی بروجرد گفت: کارخانه سامان کاشی به دلیل مشکلات سرمایه در گردش، کمبود نقدینگی، تهیه مواد اولیه و عدم پرداخت چند ماه حقوق کارگران مدتی است با مشکلاتی روبروست.

وی اضافه کرد: هم اکنون این کارخانه با 135 کارگر فعالیت می کند که سالها پیش این واحد دارای 400 کارگر بود و طی چند سال حدود 270 کارگر را اخراج کرده است.

به گفته وی کارگران این کارخانه 8 ماه است که حقوق نگرفته اند و 85 کارگر که توان تحمل این شرایط را نداشتند دست از کار کشیدند و به تامین اجتماعی مراجعه کردند.

“قدرت اله سعادتی” رئیس تامین اجتماعی بروجرد گفت: آمار بیکاری روز به روز در شهرستان بروجرد در حال افزایش است و هم اکنون یکهزار و 68 کارگر بیمه بیکاری دریافت می کنند.

وی اضافه کرد: طی یکسال گذشته حدود 800 کارگر از کار اخراج شده و بیمه بیکاری دریافت کرده اند.

پایان اعتصاب(تحریم غذای کارخانه)کارگران پتروشیمی پردیس پس از27روز!

کارگران رسمی پتروشیمی پردیس اعتصاب غذای ۲۷ روزه خود را با دل بستن به وعده های نماینده هیئت مدیره کنار گذاشته و حسن نیت و سعه صدر خود را بار دیگر نشان دادند.

به گزارش4آبان ثلاث،کارگران رسمی شرکت پتروشیمی پردیس در پی رسیدگی به خواسته هایشان, پس از بی توجهی مدیریت نسبت به تقاضاهایشان دست به اعتصاب غذای همگانی زدند که بالاخره پس از ۲۷ روز و با حضور نماینده ای بی طرف از سمت هیئت مدیره پتروشیمی پردیس, به اعتصاب غذای خود پایان دادند.

بنابهمین گزارش بنقل از کارگران رسمی پتروشیمی پردیس, نماینده ی هیئت مدیره به همراه رئیس مجمتع پردیس با چهار نفر از نمایندگان مورداعتمادکارگران به مذاکره پرداخته که پس از جلسه ای طولانی و نفس گیر به نقطه نظرات مشترک و نتایج قابل توجهی رسیدند.

به گونه ای که کارگران رسمی پتروشیمی پردیس اعتصاب غذای ۲۷ روزه خود را با دل بستن به وعده های نماینده هیئت مدیره کنار گذاشته و حسن نیت و سعه صدر خود را بار دیگر نشان دادند.

اما اینکه هیئت مدیره چقدر به وعده و قول های خود عمل می کنند, هنوز دغدغه ی همه کارگران پتروشیمی پردیس است.

وعده هایی که شامل افزایش حقوق و بهبود کیفیت خدمات رفاهی پرسنل بوده و جهت تحقق همه آنها باید چشم به عملکرد آینده مدیریت مجتمع دوخت.

درهمین رابطه:

*آغازدورجدید اعتصاب غذای کارگران پتروشیمی پردیس!

تعلیق ازکارتعدادی ازکارگران معترض وتهدیدکارگران معترض به اخراج از جانب مدیرعامل!

کارگران پتروشیمی پردیس با شروع اول مهرماه و خلف وعده مدیران این شرکت در جهت رفع کاستی ها و بهبود شرایط کاری از امروز دست به اعتصاب غذا زده اند .

فاز جدید اعتصاب غذا کارگران این شرکت از امروز5مهرماه، آغاز شده و در این راستا تعدادی از کارگران این شرکت از فعالیت خود در این شرکت تعلیق شده اند .

به گزارش 5مهرنفت ما، مدیر عامل این شرکت 2 ماه پیش نامه ای را با دست خط خود برای امور مالی، اداری و خدمات زده تا مراحل اجرای طرح یک یک و سایر خواسته های پرسنل بررسی و حداکثر تا 1 مهر به اجرا برسد.

البته نامه مدیر عامل بیشتر نمایشی بوده تا نارضایتی کارگران را تا حدودی مهار و فرصتی ذخیره نماید تا در زمان مناسب برنامه های از پیش تعیین شده خود را اجرایی کند.

اینک با شروع مهرماه و بدون در نظر گرفتن درخواست کارگران، همچنان با عزمی راسخ در حال اجرایی نمودن طرح چهار شیفت می باشد و هر فردی را که در این مسیر سنگ اندازی نماید تهدید به اخراج نموده است .

برپایه این گزارش، فاز جدید اعتصاب غذا کارگران این شرکت از امروز5مهرماه، آغاز شده و در این راستا تعدادی از کارگران این شرکت از فعالیت خود در این شرکت تعلیق شده اند .

*اعتصاب وتجمعات اعتراضی دامنه دارکارگران پتروشیمی پردیس!

قطع کارانه شهریورماه کارگران معترض پتروشیمی پردیس!

تنزل شغلی30کارگر معترض ازجمله نمایندگان کارگران !

صبح امروز27مهر،کارگران پتروشیمی پردیس دراعتراض به قطع کارانه شهریورماه وتنزل شغلی30نفر از همکارانشان دست از کار کشیده و در داخل ساختمان ریاست پتروشیمی پردیس تجمع کردند.

به گزارش27مهر ایلنا، این اقدام اعتراضی امروز پس از آن صورت گرفته است که مدیریت این واحد صنعتی در در ادامه سیاست بی‌اعتنایی نسبت به خواسته‌های کارکنان معترض، مزایای بهره‌وری آنها را قطع کرد.

بر این اساس گفته می‌شود که از صبح امروز حدود 220 نفر از کارکنان معترض این واحد پتروشیمی با تحصن در داخل ساختمان ریاست پتروشیمی پردیس خواستار توجه و پاسخ به خواسته های خود شدند.

از طرف دیگر گفته می‌شود که تا این لحظه مدیریت مجموعه حاضر به حضور مستقیم در جمع معترضان نشده است اما در عین حال برخی مقامات دیگر این واحد صنعتی به نمایندگانی از وی با کارکنان برای خاتمه یافتن تجمع اعتراضی برپا شده وارد گفتگو شده اند که تا این لحظه بی‌نتیجه بوده است.

معترضان خواهان برقراری شرایط یکسان کار، حقوق و مزایا و امکانات رفاهی برابر با سایر همکاران خود که در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی – عسلویه مشغول کارند، هستند.

به گزارش همین منبع، در پی اعتراضات کارکنان پتروشیمی پردیس در عسلویه، کارفرمای این واحد صنعتی از پرداخت کارانه شهریور ماه این کارکنان خودداری کرده است.

برپایه این اطلاعات، ظاهرا پرداخت مبلغی که به عنوان بهره وری همواره به آنها تعلق می‌گرفته است در ماه کاری شهریور صورت نگرفته است.

همچنین به گفته کارگران این واحد پتروشیمی، تا به این لحظه ٢ نفر از همکاران آنها که تا پیش از این حکم سرپرستی داشته‌اند در ارتباط با اعتراضات اخیر تقلیل رتبه شغلی (Downgrade)یافته‌اند.

ظاهرا این 2 نفر در جریان اعتراضات اخیر همکارانشان به عنوان نماینده در مذاکرات با مدیران مجتمع حضور داشته‌اند.

علاوه بر این گفته می‌شود که به غیر از 2 فرد یاد شده نزدیک به 28 نفر دیگر از کارکنان این واحد پتروشیمی با مشکلاتی مشابه شغلی، روبرو شده‌اند.

کارکنان معترض پتروشیمی پردیس با یادآوری اینکه حدود یک ماه از بازگشت و استقرار مدیریت این شرکت می‌گذرد؛ افزودند: همانطور که در جریان اعتراضات پنجم مهرماه عنوان کردیم ما خواهان عمل کردن مدیریت به وعده هایی که در رابطه با برقراری شرایط یکسان کار، حقوق و مزایا و امکانات رفاهی و… داده بود؛ هستیم.

* تجمع اعتراضی کارگران پتروشیمی پردیس بادخالت نیروی انتظامی منطقه ویژه منطقه پارس جنوبی- عسلویه!

تجمع اعتراضی روزگذشته(27مهر) کارگران پتروشیمی پردیس بادخالت نیروی انتظامی منطقه ویژه منطقه پارس جنوبی- عسلویه بدون نتیجه پایان یافت.

به گزارش 28مهرایلنا ، اعتراض کارکنان پتروشیمی پردیس با پادرمیانی عوامل انتظامی منطقه ویژه منطقه پارس جنوبی- عسلویه بدون نتیجه پایان یافت.

اعتراضات800 نفر از کارکنان پتروشیمی پردیس که از 27 تیرماه سال جاری در راستای تغییر ناعادلانه زمان شیفت‌های کاری  به 7 روز کار 7 روز استراحت آغاز شد و آنان با انتشار نامه‌ای به مقامات استانی و منطقه ویژه خواستار تغییر آن شدند.

به گفته این کارکنان، مدیرعامل نه تنها به اعتراضات آنان پاسخی نداده است بلکه اعلام کرده اعطای هرگونه امتیاز به این کارکنان موجب مطالبه همین امتیازات توسط سایر کارکنان پتروشیمی‌های همجوار و داخل منطقه نیز خواهد شد.

در اقدامی دیگر نیز کارفرما از پرداخت کارانه شهریور ماه این کارکنان خودداری کرد و تا این لحظه ٢ نفر از همکاران آنها که تا پیش از این حکم سرپرستی داشته‌اند در ارتباط با اعتراضات صنفی اخیر تقلیل رتبه شغلی (Downgrade) یافتند.

اعتراض کارگران پتروشیمی اراک (شازند)  همزمان باسفر حسن روحانی به اراک!

جمعی از کارگران رسمی نفت شاغل در شرکت واگذار شده پتروشیمی اراک (شازند) همزمان با سفر حسن روحانی با برافراشتن دست دست نوشته ها وبنر اعتراضاتشان را نسبت به عدم پاسخگویی به خواسته هایشان را بنمایش گذاشتند.

به گزارش4آبان ایلنا،این کارگران خواستار آن شدند تا در وضعیت بازنشستگی پرسنل و نگرانی ایشان با توجه به این که صندوق بازنشستگی نفت فاقد هرگونه بیمه بیکاری ، بیمه درمانی و آیتم مشاغل سخت و زیان آور است، رفع ابهام شود.

همچنین این کارگران خواهان آن شدند تا به وضعیت بهداری و بهداشت حین خدمت و خصوصاً پس از بازنشستگی، عدم اجرای ماده 21 خدمات کشوری در خصوص این پرسنل، استفاده توام از قانون کار به همراه مقررات صندوق بازنشستگی نفت، ارائه تسهیلات لازم جهت بازنشستگی پیش از موعد، برقراری امکان انتقال به دیگر شرکتهای تابع صنعت نفت توسط آن مقام مورد رسیدگی قرار گیرد.

145کارگرشهرداری بروجرد اخراج شدند!

روز گذشته(3آبان) 145 کارگرشهرداری قراردادشان لغو واخراج شدند. بسیاری از کارگران اخراج شده دارای سابقه کار کمتر از هفت سال و مدارک تحصیلی دانشگاهی بوده و از نیروهای جوان، پویا و تازه کاربوده که اخراج آن ها هیچ گونه توجیهی ندارد.

به گزارش 4آبان ایرنا،معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری ویژه بروجرد گفت: لغو قرارداد 145 نیروی شهرداری بروجرد به دلیل عدم نیاز این نهاد خدمات رسان بوده و ارتباطی به بازرسی و حضور بازرسان وزارت کشور ندارد.

احمد گودرزیان روز سه شنبه با اشاره به اینکه حضور بازرسان وزارت کشور با هدف و برنامه دیگری بوده است افزود: تعداد کارگران فصلی نیروهای قراردادی شهرداری بروجرد 280 نفربوده که قرارداد آنها به صورت فصلی تمدید می شده که تا روز گذشته این تعداد از آنها لغو قرارداد شده اند.

عضو شورای شهر بروجرد نیز دراین زمینه گفت: بسیاری نیروهای اخراج شده دارای سابقه کار کمتر از هفت سال و مدارک تحصیلی دانشگاهی بوده و از نیروهای جوان، پویا و تازه کاربوده که اخراج آن ها هیچ گونه توجیهی ندارد.

ناصر مرادی اظهارکرد: در شرایطی که شهرداری بروجرد حدود 250 کارگر در آستانه بازنشستگی داشته نباید اقدام به اخراج این تعداد نیروی کار جوان و تحصیلکرده نماید.

وی ادامه داد: نیروهای لغو قرارداد شهرداری بروجرد خواستار رسیدگی به درخواست بازگشت به کار خود توسط مسئولان شهرستان شده اند.

ادامه بلاتکلیفی معیشتی وشغلی کارگران آساک دوچرخ قوچان!

کارگران آساک دوچرخ قوچان همچنان در بلاتکلیفی به سر برده و منتظر اجرای قانون درباره مدیران متخلف این مجموعه هستند.

به گزارش4آبان قدس آنلاین،گزارش‌هایی درخصوص تخلفات مدیرعامل این مجموعه وگلایه کارگرانی که 17 ماه حقوقی دریافت نکرده‌اند،منتشر شده است. هر چند در چند ماه اخیر مدیران شهرستانی و استانی، وعده‌هایی برای حل مشکلات این واحد صنعتی داده‌اند.

آساک دوچرخ قوچان یکی از مجموعه‌های بزرگ استان بوده و با مدیریتی صحیح می‌تواند سهم بالایی در ایجاد اشتغال قوچان داسته باشد، اما آنچه مایه تعجب است، اینکه مدارک متعددی بر تخلفات ریز و درشت مدیر این مجموعه که در تعطیلی چند واحد صنعتی دیگر نیز دست داشته، وجود دارد و این مدیر متخلف وام‌های کلان به نام شرکت‌هایی که وجود خارجی نداشته‌اند، دریافت کرده است. با این حال هیچ برخورد جدی از سوی متولیان حقوق جامعه بویژه مدعی العموم صورت نمی‌گیرد!

چگونه ممکن است فردی که بیش از 500 میلیارد ریال به دو بانک بدهکار است، باز موفق می‌شود، وام‌هایی را به بهانه راه‌اندازی کارخانه یا ترخیص مواد اولیه از گمرک از همان بانک‌ها اخذ کند.

به حکم قانون به محض ناتوانی تاجر یا شرکت تجاری از پرداخت دیون باید او را ورشکسته اعلام کرد و خود فرد باید ورشکستگی‌اش را اعلام کند. در حالی که این فرد به بهانه پرداخت معوقات کارگران، مطالبات بیمه و مالیات و پرداخت بدهی‌های خود بصراحت اعتراف می‌کند که پولی ندارد. حال این سؤال مطرح است که چرا هیچ کس از متولیان و ناظران مستقیم امر صنعت ورشکستگی این مجموعه و این مدیر را اعلام نمی‌کند؟

* رایزنی کلاهبردار برای دریافت وام وعقد قرارداد!

وقتی به حکم قانون عضویت افرادی که حکم کلاهبرداری، سرقت، خیانت در امانت و اختلاس در مورد آن‌ها صادر شده است در هیأت مدیره هر شرکتی ممنوع است، چگونه در حالی که مدیر این مجموعه از سال‌ها قبل حکم کلاهبرداری او صادر شده و پس از مدت‌ها فرار از چند ماه قبل دستگیر شده و هم اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود است، در طول این مدت و بویژه در ماه‌های اخیر هنوز به عنوان مدیرعامل یک مجموعه بزرگ صنعتی استان (که مشکلات بزرگی هم دارد) در حال رایزنی برای اخذ وام و یا عقد قرارداد برای محصولات واهی است!

 درمان بهانه‌ای برای خروج از زندان

البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که مدیر مربوطه در چند ماه گذشته بیشتر از آنکه در زندان باشد با ترفندهای گوناگون که سوءاستفاده از خلأهای قانونی است به بهانه درمان خارج از زندان به سر می‌برد!

خلاصه اینکه به نظر می‌رسد اگر مدعی العموم فرصتی اندک معطوف پرونده این فرد کند، بی‌تردید اگر هم به این نتیجه نرسد که او مفسد اقتصادی نیست، خروج او از گردونه اقتصاد و تولید بیشتر به نفع اقتصاد استان و کشور خواهد بود.

با این حال در دو مورد خاصی که اطلاع کافی در مورد آن‌ها وجود دارد، این فرد در تعاملات با سایر کشورها مرتکب تخلفات و جرایمی شده که طرف‌های او ذهنیتی منفی به ایران و ایرانی پیدا کرده‌اند.

 گریز از وصول بدهی

در یکی از این موارد مدیر مربوطه سال‌ها قبل قرارداد خرید قطعاتی به ارزش 700 هزار دلار با یک شرکت خارجی منعقد می‌کند، ولی پس از تحویل قطعات، پول طرف خارجی را پرداخت نمی‌کند و نماینده آن شرکت چند نوبت برای گرفتن طلب به ایران سفر می‌کند و موفق به دیدن این مدیر کارآمد نمی‌شود و در نهایت از طلب خود صرف نظر می‌کند!

  اخذ وام به بهانه توقف پروژه

مورد دیگر مربوط به پروژه راه اندازی خط تولید دوچرخه در یک کشور در قاره آمریکاست که البته یکی از دستاویزهای این مدیر در اخذ وام‌های کلان همین پروژه است، چون مدعی می‌شود که پول‌هایش آنجا هزینه شده و چون پروژه متوقف شده، متضرر شده است، در حالی که به گفته یک مقام آگاه، طرف قرارداد خارجی در این پروژه تمام هزینه‌ها را انجام داده و از مدیر محترم طلب دارد.

سایه شوم بیکاری بالای سرکارگران کارخانه فروآلیاژ ازنا!

کارخانه فروآلیاژ ازنا در لرستان پس از حدود 23 سال فعالیت به دلیل برخی بی توجهی ها و واردات بی رویه با مشکل جدی مواجه شده است.

این کارخانه از سال 1372 به بهره برداری رسید و از سال 1383 به بخش خصوصی واگذار شد.

شرکت صنایع فروآلیاژ ایران در ازنا تامین کننده مواد اولیه کارخانجات داخل و خارج از کشور بود اما اکنون به دلیل مشکلاتی مانند واردات محصولات چینی، پرداخت نشدن مطالبات و اختلاف نرخ مبادلاتی روند کار آن متوقف شده است.

این کارخانه با داشتن 650 نیرو با ظرفیت تولید 50 هزار تن در سال فعالیت می کرد و 40 میلیون دلار معادل 30 درصد محصول کارخانه صادرات داشت اما از چندی پیش زمزمه هایی مبنی بر تعطیلی این کارخانه که از بزرگ ترین تولیدکنندگان فروسیلیسیم کشور است، شنیده می شود و همین امر موجب شد 500 کارگر این کارخانه نسبت به این موضوع اعتراض کنند.*

** لغو قرارداد موقت 500 کارگر فروآلیاژ

مدیران و مسئولان کارخانه تصمیم گرفتند با توجه به از دست رفتن بازار محصولات، به طور موقت قرارداد 500 کارگر را لغو و با دادن بیمه بیکاری به آنان، مسکن موقتی بر زخم های کارخانه تزریق کنند اما کارگران بر این باورند اخراج موقت آنان به بیکاری دائمی می انجامد لذا حاضر به ترک کار خود نیستند.

کارگران عنوان می کنند حقوق و مزایای آنان از سال گذشته کم و کمتر شده اما با این حقوق پایین نیز حاضرند همچنان در فروآلیاژ کارکنند چراکه چرخ زندگی آنان با گرمای کوره های سه گانه این کارخانه می چرخد.

در حال حاضر سه کوره کارخانه تعطیل است و 500 کارگر این مجموعه قرار بود از ابتدای آبان ماه اخراج موقت شوند البته رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت لرستان این موضوع را تکذیب کرد.

** تمدید قرارداد کارگران فروآلیاژ تا پایان آبان ماه/ طلب 600 میلیارد ریالی فروآلیاژ از ذوب آهن اصفهان

محمدرضا صفی خانی در این باره گفت: قرارداد تمامی کارگران فروآلیاژ ازنا تا پایان آبان ماه تمدید شده و تاکنون کارگری اخراج نشده است.

وی افزود: متاسفانه شبه تولیدات فروآلیاژ با قیمت کمتری به کشور وارد شده که این موضوع در تعطیلی صنعت فروآلیاژ نقش زیادی داشته است.

وی با تاکید بر لزوم افزایش تعرفه واردات تولیدات مرتبط با فروآلیاژ گفت: این کارخانه 600 میلیارد ریال از ذوب آهن اصفهان مطالبات دارد.

رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت لرستان ادامه داد: ذوب آهن اصفهان به عنوان یک بخش خصوصی فعالیت می کند و فروآلیاژ ازنا باید برای دریافت مطالبات خود از این کارخانه تلاش بیشتری کند.

منبع:ایرنا-4آبان

*تجمع اعتراضی کارگران اخراجی کارخانه فروآلیاژ ازنا!

صبح امروز14مهر، کارگران فروآلیاژ ازنا با تجمع در درب ورودی کارخانه از عدم تعیین تکلیف و اخراج قریب الورودشان اعتراض کردند.

به گزارش14مهر ازناخبر ، جمعی از کارگران صنایع فروآلیاژ ازنا برای اولین بار در اعتراض به تعطیلی و اخراج مقابل درب ورودی این کارخانه تجمع کردند.

تجمع مسالمت آمیز و آرام بعد از ساعت ها و با حضور اعضای شورای تامین با وعده های امیدوار کننده به حالت تعلیق درآمد.

به گزارش امروزتابناک درهمین رابطه، در ادامه تعطیلی واخراج کارگران در صنایع وکارخانه های لرستان اخباری مبنی بر اخرج 500کارگر جوان وفنی شرکت فرو آلیاژازنا به گوش می رسد .

مدتی است اخباری مبنی برتعطیلی کوره های شرکت فروالیاژ ازنا به دلیل مشکلات مالی و واردات بی رویه سلیس به گوش میرسید.

امروز متاسفانه با تماس دوستان مطلع شدم ظاهرا بحث از این فراتر رفته است و مدیران ارشد این مجموعه تصمیم به کار بسیار عجیب و خطرناکی گرفته اند.

درحدود ساعت دوازده ظهر مدیرعامل شرکت شاه حسینی جلسه در این شرکت با تعدادی از کارگران برگزار میکنندو در نتیجه با اعلام این خبر که وضعیت شرکت در حالت ناخوشی است ومجبورا باید با حدود 500 نفر از مجموع 600 نفر کارگر این کارخانه خداحافظی موقت کرده و آنهارا به اداره کار جهت دریافت بیمه بیکاری معرفی نماییم تا بعد از حدود شش ماه مجدد همگیتان را برای ادامه کار در فروالیاژ بکار گیریم و تصمیمی است که گرفته شده وابدا قابل بازگشت نیست و من نیز خود بسیار متاثرهستم واستعفایم را تقدیم هیات مدیره خواهم کرد!!! جلسه را به پایان میرساند.

به محض شنیدن این خبر با تعدادی از مسولین ارشد استان ونماینده مجلس تماس گرفتم تا علت را جویا شوم که عده ای مصاحبه رو به فردا موکول کردند و نماینده مجلس ازازنا ودرود نیز که یکی از موثر ترین وکارگشاترین افراد دراین ماجرا میتواند باشد پاسخگو نبودند که با ارسال پیامی به ایشان درخواست پیگیری تا نتیجه را ازایشان درخواست نمودم وبازهم درصورت پاسخگو نبودن دراولین فرصت درمجلس ودفترایشان ، حاضر خواهم بود.

یادآوری:

کارخانه فروالیاژ درسال 1365 در زمینی به مساحت 70هکتار درپانزده کیلومتری ازنا اراک احداث گردید ودرسال 1374 ودرزمان دولت سازندگی به طور رسمی به بهره بردای کامل رسید.

طرح توسعه این کارخانه باهدف بالابردن ظرفیت فروسیلیسم که تامین کننده مواد اولیه فولاد و چدن میباشد تا امروز مشغول به تولید بوده است و وعلاوه بر بازار داخلی به کشور هایی چون روسیه،هلند،تاجیکستان،بریتانیا،پرتغال،اسپانیا،استرالیا،المان،هند ودهها کشور دیگر صادر میکردد.

اخراج 4000 کارگر استان قزوین در 6 ماه گذشته!

ایسنا طی گزارشی بتاریخ4آبان از اخراج 4000 کارگر استان قزوین در 6 ماه گذشته خبرداد.

براساس این گزارش،در استان قزوین در 6 ماهه اول امسال 4000 کارگر اخراج شدند و کارگران شاغل نیز ماه‌ها است که حقوق حداقلی‌شان پرداخت نشده است.

تحصیل کردگان جویای کاردراستان هم به هر دری می‌زنند شغلی برای امرار معاش نمی‌یابند.

اگر چرخ فلک خوش بچرخد…

كارفرماي فاطمه بناست 2‌ماه ديگر تعدادي از كارگر‌ها را اخراج كند و نگراني اينكه او، يكي از كارگران اخراجي باشد شب و روز ر‌هايش نمي‌كند. حقوقي كه بابت ۸ ساعت كار در اين كارگاه بخاري‌سازي‌ مي‌گيرد، ماهانه 550هزار تومان است كه با كسر كرايه خانه، فقط 350هزار تومان مي‌ماند.

به گزارش4آبان همشهری آنلاین،دست‌های کوچکش در سرمای مزرعه کرخت شده بود. هنوز سرصبح بود و تا خود عصر باید ماندن در این هوا را به جان می‌خرید.

چند ثانيه‌اي به دور از چشم سركارگر، بي‌خيال تميز كردن چغندر‌ها شد. دست‌هاي گل‌آلودش را به هم ماليد و «‌ها» كرد اما بخار دهان به سرعت در هوا محو شد. چقدر جاي ترك دست‌ها، همان‌هايي كه ديشب با وازلين چربشان كرده بود، مي‌سوخت…

خاطرات تلخ

نظير اين صحنه‌ها تمام آن چيزي است كه فاطمه از كودكي پرمشقتش به ياد دارد و با بغض تعريفش مي‌كند. از خانواده‌اي ۱۱نفره مي‌گويد با بچه‌هاي قدونيم‌قد كه او جزو بچه‌هاي بزرگ‌تر بود. پس بايد براي سير كردن شكم خود و بقيه كار مي‌كرد؛ از سپيده صبح تا تاريكي هوا. ۹ ساله بود كه به اجبار پدر، كار در مزرعه را شروع كرد. بهار را به جمع‌كردن علف‌هاي هرز پاي درختان باغ و كارهايي از اين دست مي‌گذراند و تابستان‌ها را به جمع كردن گوجه‌فرنگي و ميوه. بيكاري براي فاطمه معنا نداشت؛ حتي در پاييز كه براي غالب كشاورز‌ها زمان فراغت است. وقت‌هايي كه كار مزرعه كمتر بود، پدر، فاطمه را صبح به صبح با موتور به خانه سركارگر مي‌برد تا رفت‌وروب خانه‌شان را انجام دهد. تنها دلخوشي فاطمه در اين سال‌ها مادر مهرباني بود كه از ديابت مزمن رنج مي‌برد. مادر، دلش به حال دخترخردسالش مي‌سوخت با اين حال زورش به تصميم شوهر نمي‌رسيد.

حسرت مدرسه

نه اينكه فاطمه حسرت آن سال‌هاي سخت و كارهاي كمرشكن را به دل داشته باشد، بيشتر غصه‌اش اين است كه چرا پدر اجازه نداد درس‌اش را ادامه بدهد. شايد اگر كلاس اول راهنمايي را نيمه كاره‌‌ رها نمي‌كرد، مجبور نمي‌شد با كسي مثل «مهران» ازدواج كند و حال و روز امروزش اين باشد؛ اينكه بابت زندگي در اين خانه‌ ۳۰ متري نمور و تاريك، هر‌ماه ۲۰۰ هزار تومان كرايه بدهد؛ يعني درست به اندازه يك سوم كل حقوق كارگري‌اش؛ خانه‌اي كه آب ندارد و همين نداشتن آب، به همسايه بهانه داده است تا سر هر بحث كوچكي، آب را قطع كند. مي‌گويد: «زمستان كه مي‌آيد، مصيبت من هم شروع مي‌شود. شلنگي كه با آن آب از همسايه مي‌گيرم، يخ مي‌زند. بايد روي اجاق، آب ‌گرم كنم و روي شلنگ بريزم تا يخ كم‌كم باز شود. قنديل مي‌بندم تا وقتي كه كارم تمام ‌شود. چاره‌اي ندارم. چند سال است كه با پسرم عباس اينجا زندگي مي‌كنم. هر چه قناعت مي‌كنيم بلكه بتوانيم جاي ديگري را اجاره كنيم نمي‌شود كه نمي‌شود».

با وجود سختي‌هاي فعلي، مي‌گويد كه اين زندگي هزار مرتبه به آن زماني كه با شوهر معتادش روز را به شب مي‌رسانده شرف دارد. اينكه چرا به وصلت با كسي كه دوستش نداشت، تن داد سؤالي است كه گويا انتظار شنيدنش را مي‌كشيد: «مهران همسايه ما بود. وقتي با پدر و مادرش به خواستگاري‌ام آمد قيافه‌اش پيدا نبود كه معتاد است. با اين حال دوستش نداشتم و دلم به اين ازدواج رضا نبود. آنقدر آمدند و رفتند تا پاي سفر عقد نشستيم. با خودم فكر مي‌كردم حداقل از كارگري خلاص مي‌شوم چون پدرم حتي يك قران از پول‌هايم را به من نمي‌داد و برج به برج بايد درآمدم را دودستي تقديمش مي‌كردم و گرنه تهديدم مي‌كرد مرا از خانه بيرون مي‌اندازد. خوشي‌ام بعد ازدواج، به‌‌ همان يك سال اول خلاصه شد. مهران جوشكاري و نجاري مي‌كرد و زندگي كارگريمان مي‌گذشت. باردار بودم و در سرم هزار جور خيال شيرين و نقشه‌هاي رنگارنگ براي بچه‌اي كه در شكم داشتم. با خودم مي‌گفتم با بچه‌ام كارهايي را كه خانواده‌ام با من كردند نمي‌كنم. مي‌گذارم بچگي كند و خوش باشد.

بارداري‌ام به ‌ماه هفتم رسيده بود كه يك روز يكي از فاميل‌هاي شوهرم در مهماني من را كنار كشيد و بي‌مقدمه گفت كه مهران معتاد است و اعتيادش مال امروز و ديروز هم نيست. آن موقع من اصلا نمي‌فهميدم اعتياد يعني چه. خانواده ما با همه فقر و بيچارگي‌اش بويي از اعتياد و حتي سيگار نبرده بود. قبل از اين هم به رفتارهاي مهران شك كرده بودم. نمي‌فهميدم چرا آنقدر زياد حمام مي‌رود و دوش گرفتن‌هايش طول مي‌كشد. يك روز وقتي بي‌محابا وارد حمام شدم ديدم كه دارد مواد مصرف مي‌كند. خدا از خودش و پدر و مادرش نگذرد. مي‌دانستند كه مهران معتاد است با اين حال حقه سوار كردند كه آزمايش‌‌اش موقع ازدواجمان منفي دربيايد و من و اين بچه را به روز سياه نشاندند».

زخم عميق

آهي كه در پس اين جملات مي‌كشد داغ است و پيداست كه از روي زخمي عميقي برخاسته. به بهانه دوچرخه بازي، عباس را به كوچه مي‌فرستد تا او با ديدن اشك‌هاي مادر، غمگين نشود. چند لحظه كه مي‌گذرد دوباره دل قوي مي‌كند و رشته حرف‌هايش را به‌دست مي‌گيرد: «اوايل ترياك مي‌كشيد و بعد، معتاد همه كاره شد. ديگر نمي‌توانست مثل قبل سركار برود. عباس كه به دنيا آمد مجبور شدم خودم كار كنم. در يك كارگاه خياطي مشغول شدم. مادگي مي‌زدم و دكمه مي‌دوختم. آنقدر سوزن به انگشت‌هايم فرو مي‌رفت كه با دردش اخت شده بودم. خرج نشئگي مهران را هم من مي‌دادم. با اين همه، بدبختي‌ام كامل شد وقتي كه مادرم را يكباره از دست دادم». مادر فاطمه كه جز مهرباني، ديابت را هم به دخترش ارث داده بود، دچار تومور بدخيم مغزي شد و كمتر از يك‌ماه بساط زندگي‌اش برچيده شد. همزمان، مهران هم دچار برق‌گرفتگي شد و يك دست و يك پاي خود را از دست داد. حالا ديگر بار زندگي تمام و كمال روي شانه‌هاي فاطمه افتاده بود. مي‌گويد: «به خدا قصد طلاق‌گرفتن نداشتم. حتي بعد از برق‌گرفتگي مهران، با اينكه غم از دست دادن مادرم روي دلم سنگيني مي‌كرد، زندگي‌ام را پاي شوهرم ريختم تا هم غصه نخورد و هم اعتيادش را ترك كند تا لااقل بتوانم بچه را پيش‌اش بگذارم و با خيال راحت سركار بروم. 7سال تحمل كردم. مهران نمي‌خواست ترك كند. من و عباس را كتك مي‌زد. نمي‌توانستم بنشينم و ببينم زندگي بچه‌ام دارد مثل خودم تباه مي‌شود. از طرفي اميدي هم به كمك پدر نامهربانم نداشتم. براي همين، مهران و اعتيادش را براي هميشه ترك كردم».

25تومان پس‌انداز

عباس، خسته از دوچرخه‌سواري به تك اتاق خانه پا مي‌گذارد. يك گوشه مي‌نشيند و به حرف‌هاي مادر كه حالا سربسته‌تر از قبل گفته مي‌شود، گوش مي‌دهد. ۲۵هزار تومان همه سرمايه‌اي بود كه سال۹۰، موقع رفتن از خانه شوهر، در جيب فاطمه بود. ۵هزار تومان را بابت كرايه تاكسي داد و ۲۰هزار تومان را به بنگاه املاك تا برايش خانه‌اي جور كند. يك ميليون تومان را هم از اين طرف و آن طرف قرض كرد تا به‌عنوان پول‌پيش به صاحبخانه بدهد. كرايه خانه را هم با كار در يك بسته‌بندي نان جفت و جور كرد.

فاطمه مي‌گويد: «اين ترفند مهران بود براي اينكه من را به آن زندگي سياه برگرداند. عباس آن موقع كلاس اول بود. از مدرسه تماس مي‌گرفتند و مي‌گفتند وضعيت روحي بچه‌تان خراب است. حال من هم خراب بود. خوب مي‌دانستم ادامه اين زندگي فايده‌اي ندارد. تك و تنها هم طلاقم را از مهران گرفتم و هم حضانت عباس را. بچه‌ام يك سال مدرسه نرفت و چند ماهي تحت نظر روانپزشك بود. الان با اينكه نمي‌رسم به مدرسه‌اش سر بزنم، تلفني با معلمش در تماس هستم. مي‌گويد كه وضعيت درسش خوب است و مي‌شود روي آينده‌اش حساب باز كرد».

اميد مادر

ارمغان سال‌ها كارگري براي فاطمه، دردهاي رنگارنگي است كه جسم ظريفش را آزار مي‌دهد. با وجود مراعات، باز هم قند خونش 350 را رد مي‌كند. كمر درد و واريس، امانش را بريده است. توده‌اي كه كف دستش درآمده و پارسال عمل كرده بود، باز سربرآورده و انجام كارهاي روزمره را با درد همراه كرده است.كارفرماي فاطمه بناست 2‌ماه ديگر تعدادي از كارگر‌ها را اخراج كند و نگراني اينكه او، يكي از كارگران اخراجي باشد شب و روز ر‌هايش نمي‌كند. حقوقي كه بابت ۸ ساعت كار در اين كارگاه بخاري‌سازي‌ مي‌گيرد، ماهانه 550هزار تومان است كه با كسر كرايه خانه، فقط 350هزار تومان مي‌ماند. هيچ كدام از همكاران فاطمه نمي‌دانند او از همسرش جدا شده است. با همسايه‌ها هم رفت‌وآمد ندارد. آنقدر شكننده شده است كه ديگر تحمل شنيدن حرف و حديث‌ اين و آن را ندارد. چشم اميد فاطمه در اين زندگي ابري، آينده عباس است؛ كودكي كه با وجود كودك بودنش، حرف‌هاي بزرگانه مي‌زند: «بابام رو دوست ندارم. دير دير دلم براش تنگ مي‌شه. چون كه منو مادرم رو مي‌زد. آقامعلم‌مون اون روز پرسيد بابات چكاره است گفتم آزاد. گفت: آزاد يعني چي؟ گفتم يعني هر كار كه دلش بخواد مي‌كنه. به بچه‌هاي كلاس هم نگفتم بابا ندارم. اصلا مي‌خوام بعدا كه بزرگ شدم برم سركار كه مادرم راحت بشه. مي‌خوام پليس بشم، همه دزدا و خلافكارا رو بگيرم».

عباس به آرزوهايش مي‌رسد، اگر اين خانه نمور با ديوارهاي ترك‌خورده به آنها امان بدهد، اگر جسم بيمار و شانه‌هاي خسته فاطمه همچنان سنگيني بار زندگي را دوام بياورد، اگر چرخ فلك بچرخد و دنيا بالاخره روي خوش‌اش را به اين مادر و فرزند نشان دهد، اگر…

شما چه مي‌كنيد‌‌؟

فاطمه زن جواني است كه از كودكي كار كرده و حالا دچار انواع بيماري شده است. او كه از تنها پسرش نگهداري مي كند در آستانه بيكاري قرار گرفته و مشكلات زيادي دارد. شما براي كمك به او چه مي كنيد؟ نظرات و پيشنهاد‌‌هاي خود‌‌ را به 30003344 پيامك كنيد‌‌ يا با شماره تلفن 84321000 تماس بگيريد‌‌.

دانشجویان کارگر چگونه ایجاد شدند؟

(میلاد شهرکی فعال صنفی دانشگاه تهران)

اگر شما جز دانشجویان هستید که در دهه نود وارد دانشگاه شده‌اند، به احتمال زیاد تجربه برخورد یا آشنایی با بخشی از دانشجویان را دارید که زمان مشخصی از وقتشان را صرف کار کردن میکند و این احتمال هست که خودتان هم جزئی از آنان باشید. به این دانشجویان که برای ادامه تحصیل و بهره مند شدن از امکانات آموزشی مجبورند نیروی کارشان (اعم از جسمی و ذهنی) را بفروشند و در مقابلش دستمزد بگیرند دانشجویان کارگر می‌گویند. این یادداشت تلاشی اجمالی است برای ریشه یابی پدیده ایی که امروزه در دانشگاه به وفور یافت میشود. بخشی از دانشجویان (که اتفاقا تعدادشان هم کم نیست) مستقیما از رابطه جامعه با دانشگاه شکل گرفته‌ اند.

«دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رايگان را براي همه «مردم» تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد.» اصل سی ام قانون اساسی

هدف و نقش دانشگاه در جوامع مدرن تولید نیروی کار متخصص است. این نیروی کار متخصص در بخش های مختلف تولیدی اعم از آموزشی، صنعتی، نظامی و همچنین برای عریض و طویل کردن نظام بوروکراتیک کشور ها مورد استفاده قرار میگیرند. دولت های مختلف با توجه به نیازی که به نیروی کار متخصص دارند سیاست های مختلفی در مورد دانشگاه در پیش میگیرند.

دانشگاه در ایران دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته است. در دهه شصت و هفتاد با توجه به اینکه بخش بزرگی از نیروی متخصص به دلایل مختلف، از جمله مهاجرت و سرکوب از چرخه بازار کار حذف شده بود، دانشگاه ها با سیاست های مختلفی روبرو شدند. در این دو دهه دولت ها برای برآورده کردن نیاز بازار کار مجبور به رایگان سازی دانشگاه ها و تشویق جامعه به «ادامه تحصیل» شدند. (برای اینکه رایگان سازی آموزش در این سال ها  را به حسن نیت دولت ها در ریشه کن کردن بی سوادی ربط ندهیم کافیست به آمار بی‌سوادی نگاهی بیندازیم)

اما مانند هر نیاز دیگری، نیاز بازار کار برای نیروی کار متخصص نیز روزی پایان میپذیرد و ما با آمار «۴۲ درصد فارغ‌التحصیلان ایران بیکار هستند» روبرو میشویم. دانشگاه در دهه نود با انواع سیاست های نولیبرال مواجه شده است، از کالایی سازی آموزش در تمام بخش ها، تا خصوصی سازی (بخوانید خودمان سازی) بی امان. اگر زمانی در برنامه دوم توسعه نوشته شده بود «بهادادن و تربيت نيروی انسانی ماهر ونيمه ماهر وتکميل حلقه های مفقود مورد نياز بخشهای گوناگون در زمينه نيروی انسانی» اکنون اما در برنامه ششم توسعه حرف از«تنظیم رابطه متقابل تحصیل و اشتغال» میشود.

پدیده دانشجوی کارگر به شکل گسترده دقیقا از دل این سیاست ها شکل گرفته. در دو دهه که یاد شد، دانشگاه به عنوان نهادی عمل میکرد که افراد مختلف از طبقات متفاوت امکان ورود به آن را داشتند و میتوانستند دانشگاه را محملی برای گریز از جبر طبقاتی قرار دهند. اما دانش آموزانی که از طبقات فرودست و طبقه کارگر در دهه نود به دانشگاه راه میابند خود را در مقابل هزینه های خوابگاه، غذا، کلاس، سنوات و… میبینند. برای این بخش از دانشجویان دو راه وجود دارد: یا انصراف از تحصیل و یا تن دادن به کار های مختلف. کارهایی که بخش زیادی از زمان آنان را گرفته و مانع میشود که به عنوان یک دانشجو به «کسب علم» بپردازند.

با توجه به رویکرد کلی که نسبت به دانشگاه وجود دارد میتوان مطمئن بود که دانشگاه تا پایان این دهه مکانی میشود که فرودستان از آن کنار گذاشته شده اند و محلی است برای افرادی که توان پرداخت هزینه های سرسام آور آموزش را دارند. قطعا ساختن سدی صنفی متشکل از تمام دانشجویان مقابل سیاست هایی که دانشگاه را به طرف نهادی فرادستی سوق میدهد وظیفه اساسی تمام دانشجویان است. این سد از یک طرف میتواند به شعار انسانی آموزش برای همه جامه عمل بپوشاند و از طرف دیگر دخالت در اموری را ممکن میکند که باعث میشود اکثر فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار باشند.

منبع:سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

اعتصاب غذای دانشجویان واحد پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی دراعتراض به بی کیفیتی غذا!

امروز4آبان، دانشجویان واحد پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی به نشانه اعتراض به کیفیت پایین غذای سرو شده در دانشگاه، ظرف غذای خود را به صورت زنجیره چندصد متری تا دفتر رئیس واحد روی زمین گذاشتند و از خوردن آن امتناع کردند.

به گزارش4آبان اطلاعات روز،علیرغم اینکه دانشجویان محصل در دانشگاه آزاد اسلامی شهریه های بسیار سنگینی را برای تحصیل و دریافت امکانات متفاوت از دانشگاه های دولتی پرداخت می کنند و شعار مسولان دانشگاه آزاد در قبال افزایش شهریه ها، افزایش کیفیت بوده است، اما دانشجویان مدعی هستند که بی کیفیت ترین غذا در رستوران این دانشگاه سرو می شود.

دانشجویان واحد پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی پس از اعتراضات و پیگیری ها مکرر برای بهبود کیفیت غذاهای این دانشگاه، در نتیجه تصمیم گرفتند اعتراض خود را به صورت نمادین نشان دهند و مسئولان دانشگاه را متوجه کوتاهی خود در این امر کنند.

محور گلایه معترضان اینست که مسئولان دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد که با شعار “طرح های ماندگار فرهنگی” و همایش های پر زرق وبرق و پرهزینه در صدد مثبت نشان دادن فعالیت های فرهنگی  هستند، بهتر است از حجم شعارهای پر نقش و نگار بکاهند و بعضا غیر قابل باور بکاهند و بر کیفیت ابتدایی ترین خدمات در این دانشگاه بیفزایند.

چه بسا معاونت دانشجویی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، اعتبارات و امکانات زیادی را برای اجرای برنامه های فرهنگی هزینه می کند و خروجی شاخصی تا کنون نداشته است.

از آنجایی که خبر اعتصاب غذا در گرانقیمت ترین دانشگاه خاورمیانه، شان این مجموعه عریض و طویل را زیر سوال می برد، حتی یکی از ده ها رسانه زیر مجموعه دانشگاه آزاد نیز اشاره ای به این اتفاق نداشته و خواسته حداقلی دانشجویان را نادیده گرفتند.

تعطیلی 20 کارگاه ناایمن در خوزستان

مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان از تعطیلی ۲۰ کارگاه نا ایمن طبق ماده ۱۰۵ قانون کار خبر داد.

به گزارش4آبان ایلنا، سید نورمحمدپور با بیان اینکه با توجه به کثرت و شدت حوادث ناشی از کار در کارگاه های ساختمانی ادامه داد: در ۶ ماه نخست امسال با تشکیل تیم ها و گشت های اختصاصی ۱۲ هزار و ۵۹۹ مورد بازرسی از سوی بازرسان کار این اداره کل در سطح خوزستان انجام شد.

وی افزود: شمار حوادث به وقوع پیوسته در ۶ ماه نخست پارسال را تعداد ۳۸۷ فقره برشمرد که این تعداد در این مدت مشابه امسال به ۱۵۳ فقره کاهش یافته است.

مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان به نقش و جایگاه کمیته های حفاظت و بهداشت کار اشاره کرد و گفت: در ۶ ماه نخست امسال تعداد یک هزار و ۴۵۷ کمیته در سطح کارگاه های بالای ۲۵ نفر خوزستان فعالیت داشتند که با تشکیل تیم ارزیابی کمیته ها روش نظارت بر فعالیت کمیته های مذکور بهبود یافته است.

وی درباره آیین نامه جدید تایید صلاحیت ایمنی پیمانکاران اظهار کرد: کلیه کارفرمایان که تمام یا بخشی از امور اجرایی و فعالیت یا کارگاه خود را به پیمانکار واگذار می کنند مکلف هستند پیمانکاران خود را از بین افراد واجد صلاحیت ایمنی انتخاب کنند و پیمانکاران هم باید با مراجعه به اداره های تعاون کار و رفاه اجتماعی محل، تقاضای بررسی و تایید صلاحیت کنند.

محمد پور افزود: همچنین مالکان و کارفرمایان کارگاه های ساختمانی که تمام یا بخشی از کارهای ساخت و ساز را به پیمانکار واگذار می کنند مکلفند پیمانکاران خود را از بین مجریان صلاحیت دار انتخاب کنند.

اجساد تمامی کارگران جان باخته حادثه چاه 160 متری سبزوار پیداشد!

ظهر امروز4آبان، با کشف جسد ابوالفضل غلامی نارستانی، اجساد همه قربانیان حادثه قنات سبزوار پیدا شد.

جسد این کارگر جان باخته درحین کاردر فاصله ۲۶۰ متری محل حادثه پیدا شده است.

عصر روز گذشته(3آبان) نیزجسد چهارمین کارگر مفقود شده در قنات سبزوار به نام موسی‌الرضا غلامی نارستانی پیدا شد.

جسد این کارگرقربانی حوتدث کار در چهارصدمتری محل حادثه پیدا شده است.

مرگ کارگر مقنی در عمق 40 متری چاه 

روزگذشته(3آبان) یک کارگر مقنی حین کار در عمق 40 متری چاه واقع در خیابان پانزده خرداد، کوچه امام زاده یحیی بیهوش وجانش را ازدست داد.

به گزارش 4آبان پایگاه خبری 125، واحد کیانی مدیر منطقه 5 عملیات که به همراه نیروهای عملیاتی در محل حادثه حضور داشت، در این خصوص گفت: در قسمت حیاط یک شرکت تجاری، کارگران مشغول لایروبی یک حلقه چاه بودند که ناگهان یکی از کارگران بی هوش شده و در عمق 40 متری چاه گرفتار شده بود.

وی افزود: آتش نشانان بی درنگ پس از ایمن سازی محل حادثه و برپایی کارگاه در دهانه چاه، با استفاده از تجهیزات ویژه نجات عملیات رهاسازی کارگر مقنی را آغاز کردند و در مدت زمان کوتاهی خود را به عمق چاه رساندند و کارگر مقنی که کاملاً بی هوش بود را از چاه خارج کرده و وی را تحویل امدادگران اورژانس دادند.

این مدیر منطقه با اشاره به اینکه علت بروز این حادثه در دست بررسی است، تصریح کرد: متأسفانه پس از انجام معاینات اولیه از سوی عوامل اورژانس مشخص شد کارگر مقنی در همان لحظات اولیه جان خود را از دست داده است و نیروهای عملیاتی پس از ارائه تذکرات ایمنی به کارگران، محل حادثه را تحویل عوامل انتظامی دادند و مأموریت خود را به پایان رساندند.

جان باختن یک کارگر شرکت لوله سازی در اهواز بر اثرسقوط از ارتفاع

رئیس روابط عمومی شرکت لوله سازی اهواز گفت: یک کارگر از یک شرکت پیمانکاری شرکت لوله سازی بر اثر سقوط از ارتفاع در این شرکت جان خود را از دست داد.

به گزارش4آبان ایرنا،محمد نیله چی سه شنبه بیان کرد: این کارگر از یک شرکت پیمانکار یکشنبه شب برای انجام کار تعمیراتی به شرکت لوله سازی فرستاده شد که در هنگام انجام کار با سقوط از ارتفاع دچار صدمه شد.

وی گفت: این کارگر توسط کارکنان شرکت لوله سازی به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد که بامداد روز دوشنبه جان خود را از دست داد.

رئیس روابط عمومی شرکت لوله سازی اهواز افزود: بررسی این حادثه در دست انجام است.

بازرسی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان نیز با تایید این حادثه گفت: اطلاعات تکمیلی پس از تکمیل بازرسی اعلام خواهد کرد.

پنج ماه پیش نیز یک کارگر بخش تولید در شرکت لوله سازی اهواز بر اثر برخورد یکی از قطعات دستگاه به سر وی، جان خود را از دست داد.

نظرات