محمود عباس باید جام زهر را سر بکشد و با دونالد ترامپ گفتگو کند.

0
1369

ویکتور کاتان، هاآرتص

برگردان به فارسی: بنار آویر

رئیس حکومت خودگردان فلسطین توسط یکی از پر سر و صدا‌ترین اقدامات دیپلماتیک ایالات متحده تا حال حاضر به شکل شگفت انگیزی روبرو شده است. او ترسید و خود را به آغوش باز اردوغان انداخت. و منازعات و درگیریها را به شکل، منازعات مذهبی مطرح کرد – اما اشتباه متوجه شده اس، ترامپ به اسرائیل اجازه نمی دهد آزادانه رفتار کند.

رهبری فلسطینی آمادگی پاسخ به اقدام رئیس جمهور دونالد ترامپ برای شناخت اورشلیم به پایتخت اسرائیل را نداشت زیرا وی، او را با یک مشکل اعتباری، بخصوص در چشم مردم فلسطین برجای گذاشته بود.

رئیس دولت خودگردان فلسطین محمود عباس پس از یکی از پر سر و صداترین تصمیمات سیاست خارجی ایالات متحده در سالهای اخیر چه کار کرد؟ او به آغوش رییس جمهور ترکیه اردوغان شتافت و درگیری های اسرائیل و فلسطین را به سمت درگیریهای مذهبی تغییر شکل داد و انرژی خود را در زمینه های بین المللی که پیش از این برای فلسطینی ها دوستانه بود، متمرکز کرد.

در دنیای واقعی وضعیت فرق میکند محمود عباس ریسک می‌کند و فلسطین را خدشه دار می کند، مگر این که او بر ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی تمرکز کند. و تنها راهش یافتن راهی برای کار با امریکا و دولت ترامپ است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد برای رای گیری در این مورد، پیش نویس قطعنامه ای در به رسمیت شناختن اورشلیم توسط دونالد ترامپ را آماده کرد که روز دوشنبه آمریکا آن را وتو کرد.

محمود عباس متعهد به تقویت استراتژی ادعای فلسطین در تبدیل به یک کشور شده است و از درخواست سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی (OIC) استقبال می کند. این به خودی خود لزوما یک استراتژی بد نیست، اما محدودیت های آنها در این وضعیت بیشتر از همیشه بوده است. عباس به آنها نیاز دارد تا فراتر از تصویب قطعنامه هایی مبنی بر محکوم کردن سیاست ایالات متحده برود.

اولین ایستگاه بین المللی عباس، سازمان همکاری کشورهای اسلامی بود. به نظر می رسد که بیانیه نهایی اجلاس با عجله صادر شد. و به طور قابل توجهی، این اعلامیه حقوق یهودیان را نادیده گرفت و به ندرت حقوق مسیحیان را در نظر گرفت. بنا به ادعای بیانیه عیسی مسیح در اورشلیم متولد نشده است. بلکه اورشلیم محل مرگ، دفن و رستاخیز او بود. خوشبختانه، این اشتباه در سند تحت عنوان “اعلامیه استانبول در مورد آزادی برای القدس” اصلاح شده است که هیچ اشاره ای به عیسی ندارد. اما اعلامیه اصلی هنوز در وب سایت است.

اما بازو در بازوی اردوغان کردن و محروم کردن و حذف تاریخ یهودی (و اشتباه دانستن سنت مسیحیان) اشتباه بود. تا زمانی که انگیزه فلسطینی تنها از طریق یک منشور مذهبی مشاهده شود، هرگز نظر جهانی در زمانی که آن به شکل یک مبارزه پان عربی دیده می‌‌شود، را نمی‌تواند جلب ‌کند. عباس همچنین با وارد شدن به استانبول، متحدان مهم خلیج را ناراحت کرد.

تا کنون، دوست جدید عباس در آنکارا هیچ کاری برای فلسطینی ها انجام نداده است، اما آتش افروزی زیادی کرده است. اردوغان با وجود تهدید به انجام این کار روابط دیپلماتیک را با تل آویو تعلیق نکرده است. برعکس، تجارت بین اسرائیل و ترکیه پررونق است.

اما پرسش های گسترده تر درباره آمادگی، دقت و استراتژی فلسطین نیز وجود دارد.

بیانیه ترامپ تعجب بآور نبود. او در مورد انتقال سفارت به اورشلیم برای چند ماه صحبت کرده بود. این تعهد مبارزات انتخاباتی او بود. . عباس نباید تعجب می‌کرد. او باید در این مورد شناخت داشته باشد و باید برنامه های احتمالی در آینده را مهار میکرد به نظر می رسد او هیچ کاری انجام نداده است.

ترامپ گفت حاکمیت در اورشلیم و یا حل و فصل مرزهای متضاد و این پرسش ها، مربوط به احزاب درگیر است. او همچنین خواستار همکاری همه احزاب برای حفظ وضعیت موجود در مکانهای مقدس اورشلیم، از جمله کوه معبد، یا انگونه که عربها میگویند قدس،شد.
ترامپ درها را باز گذاشت. او چیزی در باره این که اورشلیم به طور کامل پایتخت اسرائیل است، نگفت او به اسرائیل اجازه آزاد بودن نداد. کنسولگری ایالات متحده در اورشلیم قصد ندارد به سفارت دولت آمریکا در اسراییل تبدیل شود. ترامپ قانون امتناع از انتقال سفارت اورشلیم را امضا کرد و شش ماه دیگر به تأخیر انداخت. اما رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه گفت: واقعا انتقال سفارت سالها طول خواهد کشید.

ترامپ اصرار داشت که ایالات متحده عمیقا متعهد به کمک به تسهیل توافقنامه صلح در مورد اسرائیل و فلسطین است.

گام منطقی بعدی این بود که فلسطینیان آمادگی خود را برای به رسمیت شناختن بیت‌‌المقدس به عنوان پایتخت اسراییل اعلام میکردند و تحت آن شرایط ترامپ همچنین ادعای فلسطینیها در داشتن پایتخت در آن شهر را به رسمیت می‌شناخت و خواستار از سرگیری مذاکرات می‌شد.

اما رهبری فلسطین هیچ موضع روشنی را اتخاذ نکرد. آیا محمود عباس با اتخاذ این موضع علاقه داشت با ترامپ مبارزه کند؟ آیا او دیدگاه قویتری را در، درخواست از جامعه جهانی در شناخت بیت‌المقدس به عنوان پایتخت مشترک اسراییل و فلسطین می‌دید؟

عباس هم زمان نمیتواند خواستار به رسمیت شناختن یا عدم آن شود. تنها یکی از آن گزینه‌ها مورد علاقه او است و آن به رسمیت شناختن شرق بیت‌المقدس به عنوان پایتخت فلسطین است.و هیچ فایده‌ای در خواستار به رسمیت شناختن پایتخت و دولت بدون اینکه همزمان از ادعای اسراییل برای به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت حمایت کند، ندارد.

به همین دلیل اعلامیه سازمان همکاری کشورهای اسلامی، که در آن کشورهایی خواهان به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت فلسطین و همچنین عدم شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل شدند – ممکن است به نظر موفقیت یک تاکتیکی است، اما در واقع این شکست بود. این نوع اقدامات به سختی پایه‌ای برای مذاکرات سازنده است. اگر هدف پروسه صلح را، ایجاد دو کشور که با صلح در کنار یکدیگر باشند و اورشلیم باید سرمایه مشترک دو کشور باشد.

در حال حاضر، بیشتر کشورهای جهان معتقدند که فلسطینی ها حق داشتن کشور خود با یک پایتخت در شرق بیت المقدس دارند. اما برای رسیدن به این دولت، رهبران فلسطین باید اذعان کنند که مردم یهودی نیز به اورشلیم علاقه خاصی دارند.

توقف بعدی برای عباس، سازمان ملل است. اما این سازمان قابل احترام چه کاری می تواند انجام دهد ، خصوصا زمانی که شورای امنیت بین قدرتها تقسیم شده است؟ قطعنامه های سازمان ملل متحد متون مقدس نیست که با گذشت زمان تغییر ناپذیر بماند. حتی زمانی که آنها ملزم هستند، آنها به ندرت اجرا می شوند. به رسمیت شناختن اورشلیم از جانب ترامپ، منجر به اختلاف نظر در مورد قانونی بودن آن و اینکه آیا قطعنامه های سازمان ملل متحد نقض شده است، بود مثلا بین شاهزاده حسن بن طلال اردن و اودد اران، سفیر پیشین اسرائیل در اردن شده است.

حالا عباس باید چه کاری انجام دهد تا یک استراتژی دیپلماتیک را اتخاذ کند، باید حرکتی فراتر از توهین اولیه که از ترامپ دریافت کرد، انجام دهد.

عباس باید از دولتها بخواهد تا اورشلیم شرقی را به عنوان پایتخت کشور فلسطینی و اورشلیم غرب به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسند. همانطور که روسیه در اوایل سال جاری میلادی را به رسمیت شناخت. این همچنین با طرح صلح عربی سازگار خواهد بود.

به علاوه، عباس می تواند درخواست کند که اورشلیم پایتخت مشترک باشد. روش های به اشتراک گذاشتن این شهر می تواند بین اسرائیل و فلسطینی ها به طور مستقیم برقرار شود.

عباس، به جای اینکه به سازمان کنفرانس اسلامی برود، که کشورهای عضو آن قبلا به شکل نمادین فلسطین را به عنوان یک ملت در سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته‌اند، باید بر اتحادیه اروپا تمرکز کند، که بسیاری از کشورهای عضو این مرحله را طی نکرده‌اند. او باید به دوستان اروپایی خود بگوید که عدم به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسراییل کاری انجام نمی‌دهد در عوض آنها اکنون باید کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند

اگر اتحادیه اروپا نمیتواند در سطح شورا توافق کند، باید از دولتها جداگانه بخواهد با به رسمیت شناختن دولت فلسطین از رهبری سوئد پیروی کند. بلژیک، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلیس همه دارای کنسولگری در اورشلیم هستند که می توانند آنها را به سفارتخانه در دولت فلسطین تبدیل کنند اگر تنها آنها آمادگی آن را داشته باشند.

وبسایت کنسولگری ترکیه در بیت المقدس می گوید که ترکیه «سفیر ترکیه در اورشلیم در سال ۲۰۰۵ منصوب کردە است». به نظر می رسد که این نشان می دهد که کنسولگری ترکیه در حال حاضر بە عنوان سفارت خانه کار می کند، و این باعث می شود که اردوغان برای ایجاد یک سفارتخانه در شرق بیت المقدور، بیشتر عجیب و غریب باشد. عباس حتی می تواند از ترامپ بپرسد که کنسولگری ایالات متحده در اورشلیم چه می‌شود
ترامپ به وضوح یک سیاستمدار مستقل است که خارج از چارچوب عمل می کند. او قصد ندارد تصمیم اورشلیم خود را عوض کند، مهم نیست که سازمان ملل چه می گوید یا اینکه اجلاس فوق العاده سازمان همکاری کشورهای اسلامی در هفته گذشته در استانبول چه اعلام کرد.

عباس باید بر شوک اولیه اش غلبه کند و خود را با این واقعیت که ایالات متحده تنها بازیگر است که می تواند اسرائیل را به میز برگرداند، آشتی دهد.
بی تردید، بیانیه ترامپ، رهبری فلسطین را در یک موقعیت دشوار قرار داده است. آنها باید با دقت در مورد آنچه که در آینده انجام می دهند فکر کنند.

اما ما سالها اعلام کردیم و سعی کردیم دیگران را از سابقه تاریخی محروم کنیم. در حال حاضر، شاید یک فرصت برای انجام کارهای متفاوت وجود دارد.

ویکتور کاتان همکار ارشد پژوهشی موسسه خاورمیانه دانشگاه ملی سنگاپور و همکار دانشکده حقوق

نظرات