نگاهی بە آنروی سکە توافق میان اتحادیە میهنی و گوران

0
1400

نگارنده:  کیوان کلهر 

 بی شک هماهنگی و اتحاد و نزدیک شدن آراء بە هم، امری ستودنی و بجاست مخصوصا در این وانفسا و بلبشو امروز خاورمیانە، این موضوع برای ما کردها امری حیاتی و واجب تر از نان شب است. زیرا بلیە تشتت و پراکندگی مرضی مزمن و زخمی کاریست کە بە درازای تاریخ این ملت انکار شدە را آزار دادە و هموارە پاشنە آشیل مبارزات حق طلبانە ملت کرد و مورد طمع و منفذ رسوخ دشمن بودە است.

این کە تقارب آرا و هماهنگی میان جریانات سیاسی کرد بطور عام خواستی همگانیست و مردم کردستان مدام آنرا از جریانات سیاسی مطالبە می کنند، بر کسی مستور نیست. این صحیح کە اتفاق نظر و یا حتی تقارب آراء در میان جریانات سیاسی مایە پشتگرمی و تقویت روحیەو بە میدان کشیدن تودەی اجتماعی است و عامل مستحکم شدن پیوند مردم با جریانات سیاسی می باشد کە نرمی کلی و متعارف در دنیای امروز است.

 اما  تفاوت میان نگرش احزاب سیاسی پیرامون این موضوع مقولەایست جای تأمل و واکاوی. برخی جریانات سیاسی متأسفانە تنها از منظر منافع محدود و سکت گروهی بە این موضوع می اندیشند و یا مدعی هستند و شعار آنرا سر می دهند و گاها این شعار داردنها و در بوق کرنا دمیدنها تنها عوامفریبی و روکشی کاسبکارانە و استتار نیت واقعی منادیان آن است.

برخی درگیر بحرانهای درونی اند و برای گریز از تنگنای موجود بە این مستمسک متوسل می شوند. برخی چون بخشی انشعابی از جریانی دیگراند، برای موجە جلوەدادن خود و شوت توپ بە زمین طرف مقابل،  رو بە افکار عمومی این ژست دیپلماتیک و مدرن را بە خود می گیرند و صرفا در حد همان شعار باقی می ماند دریغ از اندکی گامی یا انجام حرکتی پراتیکی در این راستا.

در قضیە توافقات میان اتحادیە میهنی و جنبش گوران اما ماجرا لایەهای تو در تویی دارد کە اجمالا مروری گذرا بر آنها داریم.

جنبش گوران دربدو تولد خودبا توجە مجموعەای فاکتور مشخص برای مدتی موج سواری کرد و سرمست از این پیک نیک گذرا از عواقب اعمال آوانتوریستی خود غافل ماند و خود غرق آن توهم عوامفریبانە  کە اگر بە آن روند اولیە خود ادامە میداد، بدون شک اوضاع بە منوالی دیگر پیش میرفت و میتوانست با کار تبلیغی و آگاەگری عمومی خیل وسیعی از لایەهای مردم کردستان را حول خود گرد آورد. اما واقعیت این بود کە رهبران آن جنبش سوار بر موج پوپولیزم و شگردهای ناشیانە تبلیغی از جریانی منتقد خواهان تغییر و تحول در راستای تأمین منافع مردم کردستان، بە نیرویی ماجراجو، عدم التزام بە قواعد متعارف بازی، “هل من مبارز “طلبیدن، توهم خود حق مطلق پنداری، سیاە نمایی افراطی و مجموعەای از این قبیل روشها مبدل گشتند. تا جائیکە تمام اهداف و استراتژی خود را صرفا دەر چند کنش تاکتیکی بروزدادە و از هرنوع آیندە نگری، مدیریت و طرح و برنامە مشخص تهی شدند.

جریانی کە  از فرط افراط و تفریط تا آن حد سقوط کرد  سلسلە جنبان آن با بانگ بلند فریاد میزد :” سنگ بنای دمکراسی در کردستان بدون تخریب مبنای مساجد و ارتجاع ممکن نیست.” بە یکبارە برای بهرە برداری عوامفریبانە و موج سواری پوپولیستی، مدافع، همپیمان و متحد همان لایەهای موجود ارتجاعی شد کە بنا داشت دمکراسی را بر ویرانەهای آن بنا نماید.

با توجە بە بن بست موجود بر سر تمامی راههای رفتە و آزمودە شدە  بر روی آنارشیزم  کە بخش لایتجزای شخصیتی نوشیروان مصطفی است و سابقە و عملکرد نامبردە در قبال جریانات سیاسی موجود در کردستان و همچنین شیوە تعامل وی با مخالفین سیاسی و درون حزبی، ناچار شد بە این ریسمان چنگ بیندازد. مروری بر کارنامە نوشیروان مصطفی در بکارگیری خشونت و عدم التزام حتی نسبت بە باورهای خود مؤئید این حقیقت تلخ است.

شکل گیری دو محور مشخص در اوضاع کنونی عراق و کردستان عقل سلیم را بە واکنش بە این دو محور و ناجار نمودن ما بە انتخاب میان بد و بدتر با توجە بە بکگراوند تاریخی و کارنامە گذشتە و امروز طردهای دخیل در شکل گیری و ترکیب این دو محور وا میدارد.

محور اول بغداد، تهران، جنبش گوران، طیف هایی از اتحادیە میهنی، پ ک ک و روسیە در مقابل محور اربیل، طیف هایی از اتحادیە میهنی، آنکارا، برخی از کشورهای عربی، اروپا و آمریکا یک صف بندی کامل کە مدتهاست کە شکل گرفتە و هرکدام مسیر مورد نظر خود را در پیش گرفتەاند.

حال برای مردم کردستان و جریانات سیاسی دلسوز و واقع بین، مسئلە حیاتی انتخاب میان بد و بدتر است. با توجە بە اعتراف غربیها بە اشتباە بودن قرارداد تحمیلی موسوم بە” سایس بیکو”، آیا روسیە، تهران و بغداد شهامت اعتراف بە خیانت و لطمات وردە بر کرد و جنبشهای حق طلبانە کردستان هستند؟ در گیرودار بحث از همەپرسی در کردستان و مخالفت صریح همپیمانان نوشیروان مصطفی و تهدید آشکار ” دوران کالکان ” بە راە اندازی دریای خون در صورت بحث از استقلال کردستان، در خدمت بە چە سیاستی است.

لذا این تاکتیک کاسبکارانە نوشیروان مصطفی بازگشت بە دهە شوم نود است زیرا تنها شگردی کاسبکارانە است و متأسفانە اتحادیە میهنی اولین قربانی این چشم بندی نوشیروان مصطفی است. هرچند کە عقلای قوم در اتحادیە میهنی این بوی ناخوشایندرا استشمام کردەو حرف خود را زدند اما گویا مردم کردستان ناچار بە تجربە تاریخ تلخ دیگری اند.

و ما آرزو داشتیم کە کاش غیر از این میبود و این اقدامات وحدت طلبانە واقعی و دلسوزانە بودند اما با توجە بە کاراکتر سردمدار جنبش گوران، بوی خوشایندی بە مشام نمی رسد.

نظرات

پاسخی بگذارید