دستگیری و بازداشت و حبس دخترات و زنان کورد امری نو و تازه نیست اما طی سال شمسی جاری (1395) شمسی شدت بیشتری بخود گرفته است، نعمت ملا، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر کورد طی مصاحبه ای با “راویژ” علت این امر را فعالیت اجتماعی و سیاسی بیشتر دختران کورد و مشارکتشان در امور اجتماعی و سیاسی و حقوقشا ن می داند که در مقایسه به گذشته افزایش یافت است”.
بخش حقوق بشر روژی کورد طی گزارش حاضر به بررسی وضعیت و نیز اتهامات 6 تن از دختران و زنان فعال کورد می پردازد.
سحر فیضی:
«سحر فیضی» دانشجوی کورد اهل سقز، روزچهارشنبه بیست و سوم تیرماه سال 1395 شمسی توسط نیروهای لباس شخصی وزارت اطلاعات و به علت شرکت در اعتصاب عمومی کوردستان، بازداشت گردید.
ماموران اطلاعاتی بدون داشتن مجوز قانونی با هجوم به خانه این دانشجوی سقزی، و ضمن تفتیش و بازرسی منزل،٬ وسایل شخصی ایشان از قبیل؛ لب تاپ٬ گوشی تلفن همراه و چندین کتاب را نیز ضبط کردند.
بعد از 20 روز از بازداشت این دختر دانشجوی کورد، مامورین ادار اطلاعات به صورت تلفنی به خانواده وی اطلاع داده اند که وی در اداره اطلاعات سنندج بازداشت و می باشد، اما با گذشت 37 روز از بازداشت وی تاکنون سرنوشت وی نامعلوم است و از حق گرفتن وکیل و مراجعه به دادگاه و ملاقات خانواده نیز محروم است.
منیژه فاتحی:
«منیژه فاتحی»، ۲۲ساله، فرزند بهمن و اهل شهرستان بوکان، پانزدهم اسفند ماه 1394 شمسی توسط نیروهای امنیتی در بوکان و در منزل شخصی اش دستگیر و بازداشت گردید.
ماموران اداره اطلاعات پس از بازرسی و تفتیش کامل منزل، وی را بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده اند.
بە گفتە یکی از اعضای خانواده فاتحی که با بخش حقوق بشر روژی کورد مصاحبه ای داشته است: “حدود ساعت ۷شب بود سه تن از نیروهای امنیتی وارد منزل شده و بدون داشتن مجوز قضایی وی را بازداشت و به مکان نامعلومی بردند و با تلاش و پیگیری خانواده ازوضعیت و محل نگهداری منیژه ٬تا اکنون نتوانسته ایم از سرنوشت او اطلاعی کسب کنیم و ۱72 روز است دختر ما توسط ماموران اداره اطلاعات دستگیر شده و به شدت از این شرایط نگران هستیم.”
وی افزود، بە رغم مراجعه های مکرر به نهادهای امنیتی و قضایی و بی اطلاعی از اتهام و بازداشتش اما تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت فرزندمان نداریم.
زینب جلالیان:
زینب جلالیان ، متولد ز ۱۳۶۱شمسی، اهل شهرستان ماکو می باشد که در سال ۱۳۸۶ در کرمانشاه دستگیر شد و در سال ۱۳۸۸ به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک به اعدام محکوم شد. محکومیت وی در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت.
زینب جلالیان، از سال ۸۶ تاکنون در زندان به سر میبرد و سنگینترین حکم محکومیت (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن دارد و اکنون دز زندان خوی محبوس است.
بیش از ۹ سال است که زینب جلالیان بدون حق مرخصی در زندان به سر میبرد و خانواده وی میگویند که پی گیریهای آنها برای مرخصی فرزندشان تاکنون بینتیجه بوده است.
عفو بینالملل در خرداد ۱۳۹۳ اعلام کرد که زینب جلالیان در خطر از دست دادن کامل بینایی خود به سر میبرد و به درمان فوری نیاز دارد. خانواده جلالیان تأکید دارند که مشکل بینایی زینب جلالیان پس از شکنجه آغاز شده است.
گروه کاری بازداشتهای خودسرانه سازمان ملل در جریان رسیدگی به شکایتی که اسفند ۱۳۹۴ از سوی «عدالت برای ایران» و سازمان بینالمللی جبران (رِدرِس) درباره بازداشت و حبس این فعال سیاسی کُرد ثبت شده بود، از جمهوری اسلامی خواست که زینب جلالیان را فورا آزاد کرده و تمامی اقدامات لازم برای جبران خسارات تحمیل شده بر او را بدون تاخیر و براساس ضوابط بینالمللی انجام دهد. زینب جلالیان، فعال سیاسی کُرد، تنها زندانی سیاسی زن محکوم به حبس ابد است.
اما سرنوشت این دختر جوان و فعال سیاسی کورد تاکنون در هاله ای از ابهام قرار دارد
افسانه بایزیدی:
«افسانه بایزیدی»، فعال دانشجویی کورد که در پنجم اردیبهشت ماه 1395 شمسی توسط ماموران امنیتی وزارت اطلاعات دستگیر شد پس از گذشت حدود چهار ماه بلاتکلیفی و بازداشت در اداره اطلاعات ارومیه، امروز یکشنبه 31 مردادماه 1395 شمسی در شعبه یکم دادگاه انقلاب مهاباد، توسط “قاضی جوادی کیا” محاکمه و به چهار سال زندان و تبعید به زندان کرمان محکوم شد”.
علیرغم اینکه گذشت نزدیک به 4ماه از بازداشت افسانه بایزیدی می گذرد، وی تاکنون در بازداشتگاه اطلاعات ارومیه در شرایط بد جسمی و بلاتکلیفی به سر می برد و امروز محاکمه و حکم داده شده است.
ماموران اداره اطلاعات، جرم افسانه را ارتباط با احزاب کوردی اپوزیسیون رژیم عنوان کرده اند اما مادر افسانه این اتهام را بی اساس دانسته و آنرا تکذیب می کند و می گوید: “دختر من تاکنون یکبار هم به اقلیم کوردستان نرفته است، تنها جرم دختر من نشست با دانشجویان دختر و گفتگو در رابطه با حقوق قانونی آنهاست”.
افسانه بایزیدی نیز امروز در دادگاه این اتهامات را ساخته خوانده و تمامی آنها را رد کرده است. و آنها را بی اساس دانسته است. «امجد محمدیان»، وکیل وی نیز، ضمن اعتراض به این حکم، اتهامات را سنگین و خوهان تجدیدنظر در حکم خانم بایزیدی شده است.
روز دوشنبه 11 مردادماه 1395 شمسی از سوی ماموران وزارت اطلاعات افسانه بایزیدی را برای نخستین بار به بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه اعزام و توسط قاضی مربوطه به اتهام«ارتباط موثق با یکی از احزاب کورد مخالف رژیم» «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به رهبری» تفهیم اتهام شده بود.
افسانه بایزیدی در مهرماه سال ۱۳۹۴ توسط اطلاعات سپاه بازداشت و در تاریخ در ۳ آذرماه به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به دو سال حبس تعزیری محکوم شد. پس از برگزاری دادگاه تجدیدنظر در روز چهارشنبه ۷ دیماه سال جاری، حکم دو سال حبس تعزیری وی در دادگاه نخست به حالت تعلیق درآمد و درنهایت در روز پنجشنبه ۸ دیماه ۱۳۹۴ از زندان آزاد شد.
این فعال دانشجوئی کورد بهمنماه سال ۱۳۹۴ و در پی صحبتهای انتقادی در مورد انتخابات در جمعی از دانشجویان، به اداره اطلاعات بوکان احضار و به مدت چند ساعت مورد تهدید و بازجویی قرار گرفت.
وی پیشتر نیز در آبان ماه ۱۳۹۲، به اتهام «همکاری با یکی از احزاب کوردمخالف حکومت» بازداشت و سپس با تودیع وثیقهای به مبلغ ١٠٠ میلیون تومان از زندان آزاد و به تحمل دو سال حبس تعلیقی محکوم شد.
شاهو بایزیدی، برادر افسانه بایزیدی چند روز بعد از دستگیری خواهرش در۹ اردیبهشتماه سال جاری در محل کارش به دلایل نامعلومی و به شیوه مشابه بازداشت و بعد از مدتی آزاد شد.
نجیبه صالحزاده:
نجیبه صالحزاده، همسر محمود صالحی از فعالان کارگری کورد اهل شهرستان سقز می باشد. وی اخیرا به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “توهین به رهبری” از طریق انتشار مطالبی در فیسبوک محاکمه شده است، اتهامی که نجیه با درج اینکه “وی اصلا حساب کاربری فیسبوکی ندارد”، آنرا رد می نماید.
صالحزاده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است: ” اتهامات را قویا رد کردم و گفتم که هیچ وقت در فیسبوک حساب کاربری نداشتم و ندارم و اگر کسی این کار را به نام من کرده من خودم شاکی هستم و دادستان باید پیگیری کند که چه کسی به نام من چیزی نوشته و جعل کرده است. من در ایران زندگی می کنم و می دانم چنین توهینی جرم است و اصلا نیازی و قصدی برای توهین به کسی ندارم.”
او میگوید در صفحه فیسبوک شخصی با نام ساناز مطلبی منتشر شده که زیر آن شماره تلفن همراه خانم صالحزاده آمده و پلیس فتا از این طریق او را به عنوان عامل انتشار مطلب شناسایی کرده است. او میگوید: “در دادگاه گفتم که این عاقلانه نیست که کسی با نام مستعار در فیسبوک مطلب بنویسد و بعد شماره تلفن واقعی خودش را به صورت عمومی زیر آن یادداشت کند.”
همراهی نجیبه صالحزاده با همسرش محمود صالحی در سفری به فرانسه برای شرکت در یک کنفرانس سندیکایی هم مورد دیگری است که او میگوید در دادگاه علیهش مطرح شده است.
خانم صالحزاده گفته است در این سفر اصولا سخنرانی نداشته و بنابراین نمیتوان آن را دلیلی برای “تبلیغ علیه نظام” دانست.
پس از دادگاهی نجیبه صالح زاده، اداره اماکن شهرستان سقز نیز وی را فرا خوانده و بازجویی نمودند.
تروسکە ویسی:
تروسکە ویسی، ٢٧ سالە، فرزند احمد، مورخە ٨ مرداد ماە 1395 شمسی بە ادارە اطلاعات رژیم در شهر بانە احضار شده است.
بنا بر گفتگوی شخصی مطلع با روژی کورد در این رابطه، وی تا روز یکشنبه یعنی یک روز بعد از مراجعه به اداره اطلاعات، بە مدت ٢٥ ساعت پی در پی مورد بازجویی قرار گرفته است.
این منبع مطلع همچنین به روژی کورد گفت: “علت احضار و بازجویی وی تماس تلفنی وی با یکی از احزاب کوردستانی از طرف بازجویان این ادارە اطلاعات اعلام شدە است.”
وزارت اطلاعات، روز یکشنبه 9 تیرماه 1395 شمسی، تروسکە ویسی را با اخذ تعهد کتبی و مشروط بە اینکە وی در آیندە با احزاب سیاسی کوردستانی تماس برقرار ننماید و در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شرکت نکند، آزاد کرده اند.
صفیه صادقی:
صفیه صادقی رندانی سیاسی ۲۶ ساله کورد اهل شهر سلماس از توابع استان ارومیه، در آبان ماه سال ۸۹ توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر سنه در این شهر بازداشت و به مدت نزدیک به ۴ ماه و نیم در بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات سنه تحت بازجویی قرار گرفت.
در سال ۱۳۹۱ خورشیدی، از سوی شعبه ی یکم دادگاه انقلاب شهر سنندج به ریاست قاضی بابایی در یک جلسهی محاکمه چند دقیقهای وی را به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب کُردی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
این زندانی سیاسی که محکوم به 15سال زندان می باشد اینک پنج سال از محکومیتش را در زندان سنندج گذرانده در حالی که از بیماری کلیه و قلب رنج می برد ونیاز به درمان دارد.
این زندانی سیاسی کورد در مدت نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم بوده و به منظور گرفتن اعترافات اجباری از وی، در این مدت در سلولهای انفرادی مورد ضرب و شتم قرارگرفته است.
طی مدت این پنج سال هیچ گونه مرخصی پزشکی به وی داده نشده که برای بیماریش اقدام کند، اکنون سلامتیش درخطر است مسولان زندان به سلامتی او بی توجهی میکنند روز به روز حالش وخیم تر میشود.