نیم سده خیانت، نیم دقیقه کوردایتی، تا انتها تهمت و افترا

0
1972

دیدگاه روژی کورد

افشین شافعی دانشجوی کورد دوره دکترای اطلاعات و امنیت دانشگاه لستر انگلستان و ساکن کشور نروژ  که در ۲۶ آذرماه 1391 شمسی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، نامه‌ای خطاب به خامنه ای در رابطه با مشکلات دوران بازداشت خود نوشت و در آن گفت :”یک کورد خوب یک کورد مرده است”، این عنوان سپس پس از برگزاری رفراندوم استقلال جنوب کوردستان از عراق از سوی جلال جلالی زاده، منشی سابق خلخالی و حسنی ها و اصلاح طلب کنونی، به سرقت رفت و مطلب با محتوایی صد البته هدفدار که خواننده ساده اندیش را در بند تیتر کوردمحورانه اش فرو می برد و سپس در لابه لای متن نوشتارش، بار دیگر وی را با شیوه ای سیستماتیک در اصلاح طلبی مرده و آغشته به خیانت و مشنأ گرفته از عقاید رفسنجانی و محسن رضائی ها فرو می برد.

داستان آن هنگام خواندنی تر می شود که جلالی زاده، تنها چند روز پس از این مطلبش که با روشنگری از سوی برخی از روشن اندیشان کورد، در فضای مجازی خنثی شده و خوانندگان کورد به کُنه اندیشه خلخالی منشانه وی پی می برند و در نتیجه آنرا دیگر بار همچون دگر نوشته ها ملجأ گرفته در پناه تضعیف و تقلیل خواسته های ملت کورد و محصور آن در قالب مواد مرده 15 و 19 قانون اساسی، به زباله دان اندیشه های ضد کوردستانی می اندازند و دورش می ریزند، در برخی از سایتهای متعفن و هرز رفته منبع و مشنأ نامشخص ظاهرا کورد و باطنان سپاه پاسدارانی که از سوی مهره های سابقا سپاهی و حتی ساواکی هدایت می شوند، ادعا می کند احزاب کوردستانی (اینجا کومله) تهدید به ترورش نموده اند.

بگذریم از این که جلالیزاده که رئیس ستاد تبلیغاتی مهره دستگاه فراماسونری حسن روحانی در کوردستان بود و اینک مدعی است که حزب کومله قصد ترور او و خانوادەاش را دارد، انقدر در نوشتن نمایش خیابانی (به معنایی پوپولیستی بودن نمایشنامه اش) ناشیگرانه رفتار کرده است که یادش نبوده است، تروریست هیچگاه تهدید نمی کند و اگر تهدید کند، تهدید به ترور نیست بلکه درخواست به اتمام یا انجام کاری است و در صورت امتناع مراحل بعدی اش را شروع خواهد کرد.

اینجاست که به وضوح روشن می شود که نویسنده این تئاتر هرزه نگارانه حتی اربابان خویش را نیز لو می دهد. وی غافل است که این مدعای وی پس از نوشتار مورد اشاره این اواخر وی تحت عنوان “کورد خوب یک کورد مرده است”، تنها دو امر را اثبات می کند:

الف: جلالی زاده تحت تاثیر احساسات و یا بهتر است بگوئیم جهت متاثر نمودن احساسات کوردها و جلب توجهشان به خودش، نوشتار مورد اشاره را نوشته است اما اربابانش حتی این امر فرومایه را نیز از وی برنتافته اند و وی اینک می باید طی مدعا و کذب جدیدی، خلوص نیت عملی خویش را برای اربابانش اثبات نماید ککه این امر تنها با هتک حرمت احزاب کورد ممکن است، یا اینکه…

دو: جلالی زاده مطلب اش را نوشته است، خود را نزد برخی از کوردها و سیاسیون به عنوان کسی که درک نموده است جمهوری اسلامی تغیرناپذیر است مورد قبول واقع شده است و در ادامه این تئاتر از بن بی مایه اش، در نظر دارد احزاب کوردی را به ترور متهم کنند تا نزد همان سیاسیون ظاهر اندیش، احزاب کورد را تضعیف نماید.

البته می توان چنین پنداشت که جلالی زاده سعی داشته است با رسانه ای نمودن این خبر (که مع الاسف برخی از رسانه های اقلیم دربست در خدمت چنین خادمین جمهوری اسلامی قرار گفته است)، به خود وجه ای فراکوردستانی و به احزاب کورد چهره ای تروریستی در بعد فرا منطقه ای ببخشد و آنان را کریه نماید که البته با توجه به مشغولیت رسانه های اقلیم به مسائل داخلی، توطئه گر ناشی این داستان، مایوس می شود.

نکته قابل تامل و توجهی که باز از ناشی گری نویسنده داستان که اینک همچون محمدرضا رحیمی ها، به مهره ای سوخته تبدیل شده است و انتظار برخواستن دود از جسم انباشته از ملت فروشی اش را می کشد و میداند دیری نخواهد پایید از پای درخواهد آمد و می خواهد لااقل پس از مرگ به قهرمانی ملی بدل شود، میگوید ”هنگامی که اطلاعات این خبر را به من داد از این سخن دچار شگفتی شدم. سؤالی که به ذهن من خطور کرد، مگر گروهی که پدر و برادرم را ترور کردند نفعی بردند که اکنون کومه له از تهدید به ترور من نفعی ببرند؟

اما جناب جلالی زاده که هم قطار خالد توکلی ها، قسیم عثمانی ها، عبدالله ابریشمی و صلاح خدیو مرحوم و …. می باشد، حتی به این قسمت از داستانش نیز توجه نکرده است که تهدید از وی چرا باید از طریق اطلاعات منتقل شود؟ آیا تروریستهای تهدید کننده آنقدر ناشی بوده اند که شماره تلفن اطلاعات را بجای شماره موبایل وی ذخیره و به آن زنگ زده اند؟ یا اینک شماره تلفن جناب جلالی زاده، با شماره اطلاعات مشترک می باشد و یا تماسهای حضرت معذور، قبل از خود وی به اطلاعات ارجاع داده می شود؟

اما تنها نکته ای که می تواند به قول طاهر قره خان، فعال سیاسی هوشمند کورد بدان اشاره کرد اینست که، جلال جلالی زادە مهره سوخته رژیم ایران با اینکه چندین بار از جانب اطلاعات احضار شدە و توبیخ و تذکرات جدی گرفته است، در اوج حقارت، باز هم عشق و اعتمادش به دشمنی که عشق و اعتمادش به او پایانی یافته است، در وی پایانی ندارد.

هرچند به قول بهزاد خوشحالی، محقق و نویسنده شهیر کورد، “قلم جلالی زاده قلمی است که جمهوری اسلامی، او را خودی می داند اما با اینحال نیز آنر را به سختی می تواند تحمل کند” و دیر یا زود آنرا خواهد شکست این رسم سلطه گران بر خودفروشان ملت مغلوب می باشد و تاریخ هزاران نمونه از این دسته را در دل خود ثبت نموده است.

نوشتار خود را با قسمتی از نوشته جناب بهزاد خوشحالی، قلمی که در جهت 180 درجه ای مخالف با جلالی زاده ها، همواره برای کوردستان و استقلال نه تنها یک شهر و بخش آن، بلکه برای استقلال تمامی این خاک تپیده و نوشته  است به اتمام می رسانیم “جناب جلالی زاده! سرتان را درد نمی آورم. باور بفرمایید احزاب کوردستانی، نمی توانند ترور بکنند چون تروریست نیستند؛ نه کسی تاکنون سندی از تروریست بودن آنها به دست داده است و نه در لیست ترور کسی یا دولتی یا سازمانی بین المللی قرار گرفته اند. قطعا آدرس را اشتباهی داده اند و من با شناختی که از همه ی مبارزان و احزاب سراغ دارم هیچ کوردی و هیچ حزبی حتی به مخیله اش هم خطور نکرده است که کمترین آسیبی به جنابعالی برساند.
موضوع دیگری که باید بگویم این که ابتدا وقتی از واکنش ها در فضای مجازی فهمیدم که گویا جنابعالی به مساله ای اشاره کرده اید با خودم گفتم دکتر جلالی زاده کار خوبی نکرد که موضوع را رسانه ای کرد اما کمی بیشتر که دقت کردم متوجه شدم اتفاقا کار بسیار بجایی بود و یک نشانه ی مهم: 
شاید دیگر حتی تحمل اصلاح طلبان را نیز از دست داده اند اما برای رهایی از وجود آنها، تهمیدات دیگری اندیشیده اند: به نام احزاب و به کام خودشان
مراقب باشید شما در هر حالت، سرمایه ی ملت کورد هستید و دانش شما، برای نسل امروز و نسل های آینده لازم است. اصلاح طلب هم اگر باشید، چون کورد هستید و فرهیخته نیز شاید زیاد دوستتان نداشته باشیم اما به وجودتان احترام می گذاریم. در مورد احزاب هم بار دیگر تاکید می کنم: خیالتان راحت باشد اما به همه ی دوستان اصلاح طلب مجددا یادآوری بفرمایید که از نظر آنها کورد خوب، چگونه کوردی است. زیاده عرضی نیست “

نظرات