ضمیمه اخبار وگزارشات کارگری2بهمن1395(ویژه قربانیان حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو)

0
1062

 

راهپیمایی کارگران کارخانه هپکو درپانزدهمین روز اعتصاب در خیابان‌های اراک!

امروز دوم بهمن ماه، کارگران کارخانه هپکو درپانزدهین روز اعتصابشان درراستای دستیابی به مطالبات برحقشان اعتراضاتشان را برای چندمین باربه سطح شهر اراک کشاندند ودرخیابان های مرکزی راهپیمایی کردند.

به گزارش منابع خبری محلی،جمعی از کارگران شرکت هپکو اراک، امروز برای چندمین بار به نشانه اعتراض به پرداخت نشدن حقوق، مشخص نبودن وضعیت سهامداران شرکت به خیابان آمدند. پرداخت حقوق معوقه خود و برگشت سهام شرکت به دولت  از مهمترین خواسته های کارگران است.

علیمحمدی، مسئول روابط عمومی شرکت هپکو اراک در خصوص اعتراضات کارگران هپکو گفت: اینقدر وضعیت شرکت هپکو پیچیده شده است که خودمان هم نمی دانیم چه شده است.

علیمحمدی  اظهار کرد: امروز در جلسه ای که در تهران برگزار شده قرار شده است وضعیت واگذاری سهام هپکو مشخص شود.

وی ادامه داد: بحث واگذاری شرکت هپکو به دو صورت است یکی اینکه سهام شرکت هپکو دوباره به ایمیدور برگردد و یا به شخصی که درخواست خرید را دارد واگذار شود.

وی با بیان اینکه همه افراد خصوصا کارگران دوست دارند شرکت به ایمیدرو برگردد اظهار کرد: اما مشکلی که در این خصوص به وجود می آید این است که سهامدار قبلی تخلف فراوانی را داشته و تعهدات خود را عمل نکرده است.

مسئول روابط عمومی شرکت هپکو اراک اظهار کرد: به همین دلیل ضررهای هنگفتی به شرکت وارده شده است و در صورتی که سهام شرکت به ایمیدرو برگردد احتمال دارد حق شرکت از بین برود.

 

 

 

علیمحمدی بیان کرد: برای اینکه حق شرکت از بین نرود لازم است قبل از اینکه شرکت بخواهد زیر نظر دولت برود حسابرسی شود.

وی با بیان اینکه سهامدار قبلی شرکت وام های هنگفتی به نام شرکت هپکو گرفته است و الان شرکت هپکو به تمام بانکها مبلغ بالغ بر ۳۰۰ میلیارد تومان بدهی دارد افزود: باید مشخص شود که این منابع مالی کجا رفته اند.

مسئول روابط عمومی شرکت هپکو اراک بیان کرد: علاوه بر این؛ سهامدار قبلی شرکت های زیادی را زیر شرکت هپکو تاسیس کرده اند و به همین دلیل محصولات فراوانی را وارد کرده و به فروش رسانده است که این موضوع هم حسابرسی نشده است.

علیمحمدی با بیان اینکه سهامدار قبلی نفوذ زیادی در بدنه دولت دارد بیان کرد: هر جا که پرونده از سهامدار قبلی هپکو در محاکم قضایی باز می شود سریع پرونده را از جریان می اندازند تا پرونده در جریان نباشد و سهامدار از زیر دیون خارج شود.

لینک اخبار مرتبط:

کارگران کارخانه هپکو در دوازدهمین روزاعتصابشان باردیگربه خیابان آمدند!

http://etehadbinalmelali.com/ak/29-10-95/

تجمع اعتراضی کارکنان موسسه ثامن الحجج کرمان نسبت به بلاتکلیفی شغلی مقابل استانداری!

صبح امروز شنبه (2 بهمن ماه )،حدود 300 نفر از شاغلان موسسه ثامن الحجج در استان کرمان، در اعتراض به نامشخص بودن وضعیت شغلی خود ،مقابل ساختمان استانداری کرمان تجمع کردند.

به گزارش2بهمن ایلنا،یکی از کارکنان حاضر در این تجمع اعتراضی با اعلام این خبر گفت: ما حدود 400  کارمند موسسه ثامن الجج در 33 شعبه در استان کرمان  هستیم که  تقریبا از دی ماه سال گذشته  با تعطیلی تدریجی شعب ثامن الحجج در کرمان ار خرداد ماه بیکار شده ایم.

به گفته وی به دنبال صدور دستور توقف فعالیت موسسه ثامن الحجج از سوی شورای ‌عالی پول اعتبار، بانک مرکزی و دستگاه قضایی، تمامی 2700 نفری که در 480 شعبه این موسسه مشغول به کار بودند، بیکار شده‌اند.

وی افزود: پیش از این نیز کارکنان موسسه ثامن الحجج تجمعات متعددی را در خصوص نامشخص بودن وضعیت شغلی خود  در تهران و شهرستان‌های محل سکونت خود تجمعات متعددی برگزار کرده‌اند.

او بابیان اینکه در این خصوص تاکنون با بی‌توجهی مسئولان مواجه بوده‌ایم، ادامه داد: در رابطه هنوز  اقدامی از سوی مسئولان مربوطه صورت نگرفته و همچنان بیش از  2700 نفر از  کارکنان ثامن الحجج در سراسر کشور  دستشان به جایی بند نیست.

 

این کارمند موسسسه ثامن الحجج در کرمان با یادآوری اینکه او و همکارانش با میانگین سوابق4تا 8سال به امید بازگشت به کار، هر چند روز یکبار پیگیر وضعیت شغلی خود از نهادهای مختلف مرتبط با موسسه ثامن الحجج هستند و هنوز نتیجه ای از پی گیری های  انجام شده نگرفته اند، افزود: از ساعت 7 صبح امروز که  اعتراض کارکنان شعب کرمان مقابل ساختمان استانداری شکل گرفته  وهمچنان ادامه دارد تا این لحطه هیچ از مسئولان این نهاد دولتی حاضر به شنیدن خواسته های ما نشده  ومرتبا ما معترضین را بین دفاتر معاونت های  مختلف  پاس کاری می شویم.

تجمع اعتراضی کارگران کارخانه فولاد زرفام یزدنسبت به اخراج مقابل استانداری!

صبح امروز2بهمن، جمعی از کارگران کارخانه فولاد زرفام یزد در اعتراض به اخراج خود دست به تجمع مقابل استانداری زدند.

به گزارش امروزمنابع خبری محلی بنقل از این کارگران، مالک جدید کارخانه فولاد زرفان که یک هندی الاصل است؛ در اقدامی عجیب 160 نفر از کارگران این کارخانه را اخراج کرده است.این اتفاق در حالی افتاده که تمامی این کارگران تا پایان سال قرار داد دارند.

جعفری سرپرست یکی از واحدهای این شرکت فولادی گفت: تجمع کنندگان در آستانه شب عید از کار بیکار شده و با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.

وی ادامه داد: کارگران شرکت ذوب و نورد زرفام هر کدام سابقه چندین ساله دارند، اما متاسفانه کارخانه به یک شرکت هلدینگ فروخته شده که سهامداران آن هندی، آفریقایی و ایرانی هستند. مالک جدید در حالی که دو ماه تا پایان قرار داد کارگران مانده خواستار اخراج آنها از شرکت شده و قرار است به جای این نیروها، از نیروی کار هندی استفاده شود.

جعفری گفت: کارگران هندی با گرفتن ویزای کار مشغول به کار می شوند.

وی خطاب به مسئولین گفت: دولت که دائماً شعار حمایت از کارگر ایرانی را سر می دهد چرا به یک سرمایه گذاراجازه می دهد با استفاده از یارانه دولتی و وام های کلان تنفس بالا و بهره مندی از معافیت مالیاتی به جای استفاده از نیروی کار ایرانی، از نیروی خارجی استفاده کند.

کارخانه فولاد زرفام در جاده خضر آباد ، بعد از فولاد آلیاژی ، کیلومتر 4 جاده ندوشن ، شهرک صنعتی فولاد یزد واقع شده است.

تجمع کارگران سیمان دهلران دراعتراض به بلاتکلیفی شغلی مقابل کارخانه!

صبح شنبه2بهمن،حدود 50 نفر از کارگران سیمان دهلران به دلیل آنچه شرایط کاری خود و مصادره اموال شرکت توسط شعبه اجرای احکام دادگستری شهرستان دهلران اعلام شد، در مقابل این کارخانه تجمع کرده و خواستار رفع مشکلات خود شدند.

به گزارش2بهمن ایرنا،نماینده کارگران کارخانه سیمان دهلران گفت: اداره کار شهرستان دهلران برای کارگران همه ساله قراردادهای یکساله منعقد می کند و بر همین اساس سال گذشته کارگران اخراجی این شرکت نیز با رای بازگشت به کار از این اداره دوباره مشغول کار شدند.

وی درادامه اظهار کرد: قرارداد بازگشت به کار از لحاظ قانونی دارای ایراد و اشکال های عدیده ای است و به همین منظور دادگاه از طریق شعبه اجرای احکام اقدام به توقیف اموال و تجهیزات این شرکت و مصادره آنها کرده است.

وی افزود: کارگران اکنون خواهان قراردادی مشخص با تاریخ 30 ساله و رفع ممانعت مراجع قضایی از ادامه توقیف و مصادره تجهیزات شرکت هستند در حالیکه اداره کار دهلران از انعقاد قرارداد کاری برای کارگران امتناع می کند و تنها معتقد به عقد قراردادهای یکساله با کارگران است.

وی اضافه کرد: مشکل کارگران این شرکت با اداره کار و روند توقیف و مصادره تجهیزات و اموال شرکت سیمان دهلران مساله ای قدیمی و ریشه دار است هر چند برخی مسئولان اذعان دارند موضوع خاتمه یافته ولی مشکل این حوزه همچنان به قوت خود باقی است.

وی با اشاره به تلاش مسئولان شهرستان برای حل و فصل این موضوع و نشست با کارگران برای رفع این مشکل و اینکه این تلاش ها تاکنون بی نتیجه بوده و کارگران اخراجی و شاکی خواهان بسته شدن قرارداد 30 ساله برای خود و سپس بازگشت بکار هستند، افزود: قراردادهای یکساله هم در غیاب مدیریت سیمان دهلران و بدون امضای ایشان منعقد و صادر شده است.

یادآوری: کارخانه سیمان دهلران با ظرفیت ۳۳۰۰ تن در روز در زمینی به مساحت ۵۰ هکتار بنام شرکت سیمان دهلران، در کیلومتر ۱۲ جاده ی «دهلران – اندیمشک» در مجاورت جاده ی مورموری و جنوب غربی شهر دهلران در استان ایلام واقع شده است.

شرکت سیمان دهلران در تاریخ 28 بهمن 1381 با شماره 199280 در اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیرتجاری تهران با موضوع احداث کارخانه سیمان در این منطقه به ثبت رسید.

اعلامیه تاسیس صادره 11 فروردین 1381 توسط سازمان صنایع و معادن استان ایلام تولید سالیانه شرکت را یک میلیون تن سیمان در سال از نوع خاکستری اعلام کرده است.

کارخانه سیمان دهلران کارخانه ای که مقرر شد تنها پس از دو سال از عملیات اجرایی آن به بهره برداری برسد، پس از  سالها از زمان کلنگ زنی این پروژه، مسئولان دولتی و مدیران این کارخانه هر بار وعده افتتاح این پروژه را می دهند.

اعتراض رسانه ای کارگران شرکت کاوشگران نصر بافق نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق ومطالباتشان!

جمعی از کارگران شرکت کاوشگران نصر بافق باز هم از مشکلات و مسائل حل نشدنی خود می گویند.

به گزارش امروز2بهمن منابع خبری محلی،عصر دیروز تعدادی از کارگران شرکت کاوشگران نصر بافق ازدردها و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کنند سخن به میان آوردند.

یکی از کارگران این شرکت گفت: سه ماه حقوق معوقه از شرکت داریم و هروز با وعده و وعیدهای امروز و فردایی روبرو هستیم.

او با بیان اینکه شرکت سنگ آهن مرکزی حقوق را عصر چهارشنبه گذشته به حساب شرکت واریز کرده است بیان کرد: فکر می کنید امکانی که فردای آن روز حقوق ما پرداخت شود وجود ندارد؟!!! هیچ کسی اطلاعی از علت تاخیر در پرداخت حقوق ندارد.

شما به من بگویید آیا می توان به خانواده گفت امروز پول نیست نان نخورید؟ آیا می توان به بانک گفت چک را نگه دارید تا شرکت پول را واریز کند؟ آیا می توان به فرزند خود گفت برای خرید لوازم تحصیل و دیگر مایحتاج ضروری خود صبر کن؟

او ادامه داد: برای پرداخت حقوق هیچ اختیاری نداشته و نداریم حقوق کارگران به حساب شجره واریز می شود به حساب یکنفر سیصد کارت صادر شده است وقتی هم که اعتراض کردیم می گویند اصلا کاری به حساب شجره نداشته باشید و در مورد آن هم صحبت نکنید هر زمان که شرکت سنگ آهن پول را واریز کند حقوق شما پرداخت می شود.

یکی دیگر از کارگران نیز با اشاره به اینکه کسی جوابگوی خواسته های ما نیست تصریح کرد: مشکل عمده کارگران در حال حاضر واریز حقوق به حساب یکنفر و کارت شجره است اگر کارت گم شود باید بکوب تا کرمان رفت سوالم این است چرا حقوق کارگران به یکی از بانکهای بافق واریز نمی شود؟ چرا زمانی که قصد خرید داریم حساب مسدود می شود؟

وی خاطر نشان کرد: زمانی که قرار شد حقوق به حسات کارت شجره واریز شود مدیر عامل شرکت به کارگران قول داد تا از این حساب وام و دیگر مزایای یا سود کم پرداخت کند و عده همانا و عمل نکردن همانا.

او اضافه کرد: کار می کنیم جان می کنیم حقوق می گیریم اما برای پاس کردن چک باید نزد اقوام دست دراز کنیم هنوز سنوات سال ۹۴ و مبلغ مرخصی ۹۲ و ۹۳را پرداخت نکرده اند.

بیمه تامین اجتماعی ما نیز هر روز با مشکلاتی روبرو است یک ماه به نام راننده دامپتراک یک ماه به نام شغل دیگری رد می شود.

بیمه تکمیلی که برای درمان خود پرداخت کرده ایم هزینه های پرداختی آن واریز نشده است این در حالی است که هرماه پول بیمه از حقوق ما کسر گردیده است.

این کارگر معترض یادآور شد: با پیگیری تعدادی از کارگران آن هم کسانی که فاکتور بالای یک میلیون داشتند توانستند هزینه درمان خود را دریافت کنند و این در حالی است که کل فاکتور بیمه پارسیان ۳۰ میلیون می باشد به نظر شما شرکتی که نتواند فاکتور ۳۰ میلیونی را پرداخت کند واجب است دنبال کارهای این چنین برود؟!!!

وی با اشاره به اینکه هر ماه باید برای دریافت حقوق خود ناراحتی و جنگ اعصاب داشته باشیم اظهار کرد: زمانی که به نحوه عملکرد اعتراض می کنیم می گویند نیازی به معدن سه چاهون نیست تعطیلش می کنند.

مشکلاتمان طی نامه ای به مدیر عامل ،حراست شرکت سنگ آهن مرکزی، اداره اطلاعات، فرمانداری ، دفتر نماینده مجلس شورای اسلامی، دفتر امام جمعه و …انعکاس داده شده است.

تجمع اعتراضی اهالی روستای حاج بابا سفلی نسبت به تخلیه زباله ها در محدوده روستا و ایجاد آلودگی درمحیط!

 

شب گذشته(1بهمن)،اهالی روستای حاج بابا سفلی دراعتراض به آلودگی محیط راه را بر ماشن های حمل زباله بستند.

به گزارش امروز منابع خبری محلی، شب گذشته تعدادی از اهالی روستای حاج بابای سفلی نسبت در اعتراض به تخلیه زباله ها در محدوده روستا و ایجاد آلودگی درمحیط، راه را بر ماشن های حمل زباله بستند.

معترضین خواستار تغییر مکان دفع زیاله از محدوده روستا به محل دیگری بودند.

تجمع دانشجویان موسسه آموزش عالی دماوند دراعتراض به افزایش شهریه!

ظهر امروز2بهمن،دانشجویان موسسه آموزش عالی ارشاد دماوند در اعتراض به افزایش شهریه در این دانشگاه تجمع کردند.

بنا به گزارشات منتشره بتاریخ2بهمن، در ابتدای اطلاعیه موسسه آموزش عالی ارشاد دماوند افزایش شهریه تکذیب شده است و در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «در اغلب دانشگاهها دانشجویان با پرداخت شهریه ثابت قبل از انتخاب واحد و پرداخت شهریه متغیر همزمان با واحدهای انتخابی در لحظه انتخاب واحد، شهریه خود را خواهند پرداخت که این مهم دانشجویان را دچار مشکل می‌کند. از این رو در این دانشگاه علی‌الحساب شهریه تعریف و دریافت می‌شود که مابقی آن تا زمان امتحانات تدریجا تسویه می‌شود».

پیداست که دانشجویان به همین موضوع شهریه علی‌الحساب اعتراض دارند. آنها می‌گویند: «حداقلِ مبلغ شهریه همان شهریه علی‌الحساب است. یکی از موارد اعتراض هم همین مبلغ علی‌الحساب است. برای تهیه این مبلغ مطمئنا بیشتر از یک هفته زمان لازم است و با توجه به در پیش بودن ایام عید برای قشر متوسط تهیه این مبلغ واقعا سخت خواهد بود».

این دانشجویان امروز در اعتراض به بالا بودن شهریه‌هایی که دانشگاه اعلام کرده است تجمع کردند.

آتش‌نشان شیرازی به کما رفت

به‌دنبال وقوع یک حادثه رانندگی که بامداد امروز اتفاق، محمدهادی پاکدل، آتش نشان جوان شیرازی مصدوم شد و به کما رفت.

به گزارش2بهمن ایسنا، به‌دنبال وقوع یک حادثه رانندگی در گردنه باجگاه محور شیراز مرودشت، آتش‌نشانان ایستگاه 15 شیراز برای امدادرسانی به محل حادثه اعزام شدند که به‌دلیل برخورد یک تریلر با یکی از آتش‌نشانان، این آتش‌نشان مصدوم شد و اکنون در کما بسر می‌برد.

مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری شیراز با تایید این خبر اعلام کرد: با وجود نصب علائم هشدار دهنده هنگام امدادرسانی به کامیون حادثه دیده در محور شیراز مرودشت، یک دستگاه تریلر هنگام عبور از این محدوده، با یکی از همکاران برخورد کرد و موجب مصدومیت وی شد.

 

علی‌اصغر بهروزی گفت: این همکار پرتلاش آتش نشانی شیراز هم اینک در بیمارستان رجایی شیراز بستری است و در حالت کما قرار دارد.

بهروزی یادآور شد: پاکدل از 2 سال قبل به‌عنوان آتش‌نشان به استخدام سازمان آتش‌نشانی شهرداری شیراز درآمده است.

مدیر روابط عمومی آتش‌نشانی شیراز با بیان اینکه هم‌اینک ضریب هوشیاری آتش‌نشان مصدوم پائین است.

تعدادی از کارگران ساختمان  پلاسکوزیر آوار ماندند

جواد درودیان رئیس اتحادیه پیراهن‌دوزان گفت: چندین کارگر ساختمان پلاسکو در زیر آوار مانده‌اند و هنوز هیچ خبری از آنها نداریم.

منبع:ایلنا-2بهمن

فقط 750 کارگر شاغل در ساختمان پلاسکو تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی؟!

معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی گفت: 750 کارگر از مجموع کارگران شاغل در ساختمان پلاسکو از خدمات این سازمان بهره‌مند می‌شوند.

محمد حسن زدا، معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی در مورد تکلیف سازمان تامین اجتماعی در زمینه پرداخت مستمری و بیمه بیکاری کارگران آسیب دیده ساختمان پلاسکو اظهار کرد: در صورت آسیب دیدگی افراد عادی، کارگران، کسبه و آتش‌نشانان در حادثه حریق ساختمان پلاسکو چنانچه تحت پوشش سازمان باشند هزینه درمان، مستمری و بیمه بازنشستگی آنان پرداخت خواهد شد.

وی در مورد آمار کارگران و کارفرمایان تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی در این ساختمان گفت: براساس آمار ما حدود 750 کارگر از مجموع کارگران شاغل در ساختمان پلاسکو تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی بودند اما در مورد آمار کارفرمایان شاغل تحت پوشش در این ساختمان آماری در دست نیست زیرا کارفرمایان بر اساس آدرس محل سکونت خود بیمه مشاغل آزاد می‌شوند.

انتقال اجساد سه آتش‌نشان به پزشکی قانونی

دکتر مهرداد علی بخشی جانشین رئیس سازمان پزشکی قانونی از انتقال اجساد سه تن از آتش نشانان شهید در حادثه پلاسکو به مرکز پزشکی قانونی خبر داد و گفت: نخستین شهید آتش نشان که پیکرش به محل پزشکی قانونی در کهریزک منتقل شد، آتش نشانی بود که در بیمارستان جان خود را از دست داد. حوالی ساعت 5 صبح امروز پیکر نخستین آتش نشان که از زیر آوار خارج شده بود به پزشکی قانونی انتقال داده شد و آنطور که من اطلاع دارم پیکر یکی دیگر از این اجساد نیز در راه انتقال به مرکز پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک است.

25نفرزیر آوار پلاسکو ،15نفرشان آتش‌نشان هستند

سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران آخرین وضعیت آواربرداری در محل حادثه پلاسکو را تشریح و اعلام کرد: برابر پیش بینی‌ها در مجموع حداکثر 25 نفر در زیر آوار مانده‌اند.

ملکی، سخنگوی ستاد بحران پلاسکو با اعلام اینکه  ١٦ آتش‌نشان قطعا شهید شده‌اندگفت: تخمین زده می‌شود در مجموع حداکثر پیکر ٢٥ نفر شامل پیکر شهدای آتش نشان و کسانی که خانواده آنها به نیروی انتظامی مراجعه کرده‌ و اعلام مفقودی کرده‌اند، زیر آوار پلاسکو محبوس هستند.

اسامی مفقودین سازمان آتش نشانی در حادثه پلاسکو:

۱- علی مستوفی- ایستگاه ۳۱

۲- حسین حسین زاده- ایستگاه ۶۰

۳- رضا شفیعی- ایستگاه ۱۳

۴- روحانی- ایستگاه ۱

۵- فریدون علی تبار- ایستگاه ۱

۶- آقایی – ایستگاه ۱

۷- داداشی- ایستگاه ۴۶

۸- مهرورز – ایستگاه ۲۴

۹- محسن قدیانی-ایستگاه ۳

۱۰- مجتبی کوهی- ایستگاه ۲۸

۱۱- حامد هوایی- ایستگاه ۲۸

۱۲- سلطانی- ایستگاه ۱۱۳

۱۳- علی امینی – مدیر منطقه ۲

۱۴- سفی زاده-ایستگاه ۴

آمار مصدومان به 157 نفر رسید

مجتبی خالدی درباره آخرین آمار مصدومان حادثه آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو گفت: تعداد مصدومان به ۱۵۷ نفر رسید که در این میان افراد نیروی انتظامی و شهرداری نیز حضور دارند.

وی با بیان اینکه برخی از این افراد به دلیل تنگی نفس ناشی از وجود گرد و غبار در محل حادثه به اورژانس مراجعه می‌کنند ادامه داد: از بعد از ظهرامروز حدود ۱۰ نفر به همین دلیل به عوامل اورژانس مراجعه کرده‌اند.

خالدی خاطر نشان کرد: ۱۱۷ نفر از این افراد مورد درمان سرپایی قرار گرفته و ۴۰ نفر به مراکز بیمارستانی منتقل شدند.

بنیاد مستضعفان ساختمان پلاسکو را بیمه نکرده بود

مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران گفت: مالک ساختمان پلاسکو بنیاد مستضعفان است اما متاسفانه این بنیاد، ساختمان پلاسکو را بیمه نکرده بود.

به گزارش2بهمن ایلنا،محمد رضایی، مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران در مورد آخرین وضعیت پرداخت خسارت‌ها به بیمه گذاران‌ ساختمان پلاسکو اظهار، داشت: از امروز اولین پرداخت چک‌های خسارت  آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو آغاز شده است و براساس تعهد بیمه‌نامه و سرمایه‌ای که بیمه‌گذاران خود اظهاری داشتند، خسارت‌ها پرداخت می‌شود.

وی افزود: البته در ایام عید، میزان بیمه اجناس و البسه بیشتر می‌شود اما باید واحدها در صورت افزایش دارایی این موضوع را به شرکت بیمه خود اظهار می‌کردند. البته برخی از واحدهای ساختمان پلاسکو طی روزهای اخیر جنس آورده بودند و وقت اینکه به شعبه بیمه مربوطه مراجعه کنند را نداشتند و تنها بر اساس موجودی قبلی، پرداخت‌ها صورت خواهد گرفت.

رضایی تصریح کرد: اما طی مراجعات امروز بیمه‌گذاران، واحدی داشتیم که تا 1 میلیارد و 200 میلیون تومان اموال خود را بیمه کرده بود.

وی ادامه داد: پرونده‌ها در شعبات بیمه ایران تشکیل شده و خسارت‌ها نیز تا حدودی پرداخت شده است و پرداخت‌ها در شعبات سعدی و مطهری از روز دوشنبه آغاز می‌شود.

رضایی گفت: 110 واحد از کل ساختمان پلاسکو تحت پوشش بیمه ایران است البته ممکن است این تعداد طی روزهای آتی بیشتر هم شود زیرا برخی از این واحدها وام‌هایی را از بانک‌ها دریافت کرده‌اند و بانک نیز آنها را بیمه کرده است. بر این اساس تعداد بیمه‌گذاران و پرداخت خسارت‌ها نیز ممکن است افزایش پیدا کند.

مدیر بیمه آتش‌سوزی بیمه ایران تصریح کرد: تا امروز 80 تا 90 مورد مراجعه کننده برای تشکیل پرونده داشتیم و تاکنون تمام بیمه گذاران در شعبه فردوسی تشکیل پرونده شده‌اند. افراد برای تسریع در کار می‌توانند به شعبات بازار، سعدی و مطهری نیز مراجعه کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که به جز بیمه اموال، با توجه به تخریب ساختمان وضعیت بیمه ساختمان پلاسکو چگونه است و آیا واحدهای ساختمان پلاسکو باید از سوی مالک آن یعنی بنیاد مستضعفان بیمه می‌شد؟ خاطر نشان کرد: مالک ساختمان پلاسکو بنیاد مستضعفان است اما متاسفانه این بنیاد، ساختمان پلاسکو را بیمه نکرده بود اما هیئت مدیره ساختمان فردوسی که مجاور ساختمان پلاسکو است، اقدام به بیمه آتش‌سوزی ساختمان خود کردند.

وی در خاتمه گفت: بیمه آتش سوزی در حال حاضر اختیاری است اما باید قانون به سمتی حرکت کند تا واحدهای تولیدی کلیه اصول ایمنی را رعایت کنند و  زمانی که پروانه آنها تمدید می‌شود، بیمه نامه آتش سوزی نیز ضمیمه آن شود .

رضایی گفت: درصدد هستیم تا سال آینده کل واحدهای صنعتی, بیمه نامه آتش سوزی داشته باشند.

بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون فاجعه ساختمان پلاسکو و مرگ دو کودک کار در میان شعله های آتش

این چه نظمی است که انسانها را بی هیچ توقفی   به مسلخ مرگ و نیستی سوق میدهد. دانش آموزان را درکلاس درس، کودکان را درمیان شعله های آتش برکشیده از  فقر و بی پناهی، کارگران را در کارخانه ها، نانواها  را برای معاش، دختران و زنان را برای احساس بودن و زیستن، انسانهای درمانده از ظلم و ستم  را بر دار خودکشی،  معترضین را با پرتاب از پلهای عابر پیاده، کول بران را در مرزها، معترضین به فقر و فلاکت را در حبس  و اینک آتش نشانان را که خود مرهمی بر سوختن هستند اینچنین در میان شعله های آتش می سوزاند و می میراند.

این نظم، نظم دزدان و غارتگران و رانت خوارانی است که مشغله ای جز چپاول ثروتهای اجتماعی و دسترنج ما کارگران ندارند. گارد سرکوب شان پیشاپیش برای مقابله با حق خواهی ما کارگران در هر مکانی حضور دارد و در یک چشم بر هم زدنی کارگران شرکت واحد را در مقابل شهرداری تهران  مورد محاصره و یورش قرار میدهد، اما برای اطفا حریق اماکن عمومی و حفظ جان انسانها از هیچ امکان و قدرت رعد آسایی برخوردار نیست و همت و غیرت کارگران آتش نشانی فقط و فقط به بهای جان شان تمام میشود.

امروزه دیگر در ربع اول قرن ۲۱ و بر متن رشد غول آسای تکنولوژی و قدرت خلاقانه انسان در بهبود شرایط ایمنی و زیست، حادثه و تصادف خواندن مرگ انسانها  و مدفون شدن آنان در زیر آواری از آهن داغ و آتش در ساختمانهایی همچون  پلاسکو، از طریق آدرس دهی فریبکارانه و انداختن تقصیر بر گردن قصور افراد، نه تنها خاک پاشیدن در چشم مردم، بلکه بمثابه معاونت و مشارکت  در همه حوادث تلخ و دردناکی است که بر علیه یک جامعه هشتاد میلیونی جاریست.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با ابراز تاسف عمیق از جان باختن دو کودک کار در میان شعله های آتش و  دهها نفر از مردم و آتش نشانان در فاجعه ساختمان پلاسکو، این ضایعه دردناک را به خانواده های این عزیزان و مردم شریف و آزاده ایران تسلیت میگوید و اعلام میدارد: تمامی کسانی که در راس اداره یک جامعه، چنین حوادث و فجایع قابل پیشگیری را رقم میزنند و از آن سو  در کمال گستاخی خبرنگار را به جرم خطای آماری، کارگر را به جرم حق خواهی و زن را به جرم پوشش شلاق کش میکنند خود باید به فوریت مورد محاکمه و مجازات قرار بگیرند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – دوم بهمن ماه 1395

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:جان باختن جمعی از کارگران آتش نشان را تسلیت می گوییم

بر اساس آخرین خبرهای رسمی منتشره، بیش از 20 نفر از آتش نشان های زحمتکش در جریان مهار آتش سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو در تهران جان خود را از دست داده اند. این در حالی است که از سرنوشت تعدادی دیگر که هنوز در زیر آوار گرفتار شده اند، اطلاعی در دست نیست. کارگران شریف و زحمتکشی که همواره در سخت ترین شرایط کاری به امداد رسانی و برای مهار آتش تلاش می کنند، این بار متاسفانه و به صورت دسته جمعی و به شکلی غم انگیز، جان باختند. آتش نشانانی که بدون امکانات و تجهیزات مدرن  و علم روز برای امداد رسانی از جان خود مایه گذاشتند. براستی مرگ دردناک این عزیزان، برای طبقه کارگر ایران فاجعه ای در کنار دیگر فجایع جامعه سرمایه داری حاکم در ایران است که دل هر انسان شرافتمندی را به درد می آورد.

ما جان باختن جمعی از کارگران زحمتکش آتش نشان تهران را به خانواده و همکاران این عزیزان تسلیت می گوییم و اعلام می کنیم مسئولیت این فاجعه بر عهده سرمایه داران و همچنین نهادهای دولتی ذی نفع و مسئولی است که حافظان سرمایه و مناسبات سرمایه سالار در جامعه هستند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – 1395/10/30

کانون مدافعان حقوق کارگر:حادثه ساختمان پلاسکو

در هفته ی گذشته آتش بی رحمانه جان انسان هایی را گرفت، ابتدا احد و صمد دو کودک کار و بعد هم آتش در ساختمان پلاسکو…

ساختمان پلاسکو یکی از نمادهای تجاری تهران ظرف چند ساعت در آتش سوخت و در حین خاموش کردن آتش توسط کارگران آتش نشانی، ساختمان به کلی فرو ریخت و تعدادی از آتش نشانان و نیز تعدادی از کارگران مشغول به کار در ساختمان به کام مرگ کشیده شدند. از تعداد کشته ها و مجروحان آمار دقیقی در دست نیست و دستگاه های رسمی همانند گذشته از اعلام چنین آمارهائی خود داری میکنند.

فیلم های گرفته شده از لحظه لحظه تلاش برای خاموش کردن آتش و گزارش شاهدان عینی، سوءمدیریت ، ناتوانی و قصور دستگاه های به اصطلاح مسئول در این زمینه را به وضوح نشان می دهد، قصوری که انگار فقط باید با از جان گذشتگی آتش نشانان جبران می شد: کافی نبودن وسایل اطفاء حریق، نبود نردبان های بلند به تعداد کافی ، بالابرهای از رده خارج شده، لاستیک‌های نردبان‌ها که دو سال از تاریخ اعتبارشان گذشته و… به بهای جان تعداد زیادی از آتش نشانان و مردم حاضر در ساختمان تمام شد.

… و این همه در حالی است که پیشرفته ترین وسائل سرکوب اعتراضات در اختیار نیروهای امنیتی قرار دارد تا کوچکترین اعتراضات به راحتی به خاک و خون کشیده شود، (آن چنان که در اعتراضات مردمی سال ۸۸ مردم ما شاهد آن بودند) اما آتش نشانان و امدادگران به دلیل کمبود بودجه باید از ماشین آلات کهنه و از کار افتاده استفاده کنند. همه ی اینها خود نشان از آن دارد که بی کفایت ترین مسئولان چگونه به راحتی جان کارگران و زحمتکشان و سرمایه های مادی و انسانی را با بی مسئولیتی به نابودی می کشانند و حتا از دادن اخبار درست به مردم نیز خودداری می کنند.

در اولین عکس العمل های شهرداری صحبت از بیش از ده اخطار مبنی بر ناامن بودن این ساختمان به مالکان بوده ، بدون اشاره به این که مالک اصلی ساختمان بنیاد مستعضفان است. شهرداری که برای تخریب خانه ی مردم با آلونک نشینان حاشیه شهرها بیشترین تجهیزات را در اختیار دارند و لحظه ای درنگ ندارند، اما در مقابل بنیاد مستعضفان به راحتی چشم بر هر اهمالی بسته است!!؟؟ بنیاد نیز در اولین عکس العمل خود فقط این نوید!!؟؟ را داده که ظرف یک یا دو سال این ساختمان را بازخواهد ساخت بدون این که اشاره کند که چرا به این اخطارها بی توجه بوده و چگونه ماموران و بازرسان شهرداری را تطمیع کرده تا بتواند اجاره های میلیونی ماهانه را دریافت کند!!؟؟

و در میان این دست از مسوولان، انگار کسی به فکر ده ها و شاید صدها جانی نیست که چنین به سادگی قربانی حرص و آز سود شده اند، به فکر خانواده هایی که عزیزانشان را با مرگی چنین دهشتناک از دست داده اند؟

ضمن همدردی با این عزیزان و بازماندگان آنان و تسلیت به همه مردم زحمتکش، کارگران و حقوق بگیران اعلام میکنیم تا زمانی که سیستم اقتصادی بر مبنای سودمحوری ادامه دارد هر روزه شاهد حوادثی مشابه خواهیم بود .

کانون مدافعان حقوق کارگر بارها بر ضرورت ایمنی محیط کار هشدارهای فراوان داده است و بارها سودپرستی سرمایه داران را به عنوان عامل اصلی این حوادث معرفی کرده است. نه تنها این حوادث بلکه حوادث ناشی از ایمن نبودن جاده ها و خودروهای تولیدی شرکتهای استثمارگر داخلی که سالانه جان هزاران نفر را میگیرد و هم چنین آلودگی هوا و آلودگی های مربوط به پارازیت ها، سموم شیمیائی که هر کدام از انها به نوعی سلامت جامعه را هدف گرفته اند ناشی از سودطلبی سرمایه دارانی است که هیچ یک از حقوق انسانی افراد جامعه را در برابر سودهایشان ارج نمیگذارند و دولتمردان که خود نماینده این سرمایه دارانند چشم و گوششان را بر این همه نامردمی بسته اند.

در برابر این همه ظلم و ستم ، کارگران و زحمتکشان و سایر اقشار تحت ستم تنها باید به نیروی خود متکی باشند تا بتوانند نظامی انسان محور را جایگزین سود محوری کنند تا برای جان انسانها ارزش قائل باشند…

کانون مدافعان حقوق کارگر

اول بهمن ۱۳۹۵

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران:کارگران تولیدی در آتش پلاسکو سوختند .

بی شک در چنین ساختمانهای تجاری  اولین و آخرین قربانیان آن کارگرانند

در طبقات فوقانی ساختمان پلاسکو ،  تولیدی هایی بودند که اغلب در تولید پوشاک فعالیت داشتند. کارفرمایان نیز جهت بالا بردن سودهای خود ، در کمترین مکان  ، از بالاترین کمیت کارگران استفاده میکنند تا در میزان  بالاتری کسب سود کنند.

آمار تلفات کارگران  از بیشترین آمار برخوردار است . از سوئی دیگر کارگران آتش نشان نیز اولین  قربانیان این حادثه به شمار میروند.

ما کارگران ضمن همدردی با قربانیان این حادثه ، خواهان تامین برقراری  بیمه  کارگران هستیم .

نباید فراموش کنیم که کارگاههای کمتر از 10 نفر از مشمولیت قانون کار خارج شدند. این حادثه قبل از هر چیزی باعث  قربانی شدن کارگرانی است که در بی حقوقی مطلق به سر بردند . اکنون نیز خانواده های کارگری هستند که نان آور خود را از دست دادند .خانواده های آنها نیز در بدترین شرایط ممکن  ، قربانیان ثانوی این  حادثه به شمار میروند .

ما خواهان برقراری مستمری برای این خانواده های کارگران هستیم . همچنین پرداخت دیه  کامل به خانواده ای ، قربانیان این حادثه هستیم .

30دی ماه 95

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران

سندیکای نقاشان استان البرز:در همبستگی با امدادگران و آتش نشان های جان باخته حادثه «پلاسکو»

آخرین روز پایانی دی ماه، شاهد رویداد تلخ دیگری بود: آتش سوزی گسترده و غیرعادی ساختمان پلاسکو که با فروریختن ۱۵ طبقه، تقریباً با خاک یکسان شد. شدت آتش سوزی به حدی بوده است که ۱۰ ایستگاه با ۲۰۰ آتش نشان اعزام شده اند و طبق اخبار رسمی حدود ۳۰ آتش‌نشان زیر آوار مانده‌اند وعملیات امداد و نجات به کندی پیش می‌رود.

از ساختمان پلاسکو به عنوان اولین ساختمان مرتفع و «مدرن» ایران یاد می شود. اما نابودی تمام و کمال این ساختمان مدرن با قدمت ۵۳ ساله در مقابل چشم مردم، بیش از هرچیز کیفرخواستی است علیه شهرداری تهران که علاوه بر فهرست بلندبالای کم کاری‌هایش در نوسازی بافت‌های فرسوده، لیاقت بالای خود را نیز در رسوایی واگذاری زمین‌های نجومی به اعضای شورای شهر و سایر تسهیلات نشان داده است.

حادثه امروز در شرایطی رخ می دهد که سخنگوی آتش‌نشانی بارها در پیش نسبت به ناایمنی ساختمان پلاسکو اخطار داده بوده است.

در این حادثه نیز به روال همیشه کارگران قربانی شده اند: این بار آتش نشانان که در دشواری‌ها و مخاطرات کار و درجۀ بالای ازخودگذشتگی و فداکاری‌شان تردیدی نیست. عوارض ناشی از استرس رانندگی و ترافیک؛ عوارض صدای آژیر و بلندگو و نور چراغ گردان؛ اثرات دود و گازهای سمی و مواد شیمیایی در محل عملیات و حرارت در محل حریق، تا مشاهده صحنه‌های دلخراش و احتمال مرگ در اثر سقوط یا ریزش و برخورد اجسام خارجی و انفجار و …

با همه این‌ها تنها در سال ۹۲ بود که «مصوبه»ای برای سهولت در امر بازنشستگی این قشر از کارگران برای احتساب سخت ‌و زیان آور بودن این مشاغل به تصویب هیئت وزیران رسید، بی‌آنکه اجرا شود. به همین دلیل بود که سال پیش حدود ۳۰۰ نفر از پرسنل آتش نشانی تهران در اعتراض به اجرایی نشدن قانون مشاغل سخت و زیان آور برای حرفه خود در مقابل شهرداری تهران تجمع کردند.

حادثه تلخ امروز بهانه‌ای شد تا نه فقط بی‌کفایتی شهرداری و اولویت دادن اصل سود به همه چیز را برای چندمین بار مشاهده کنیم، بلکه ببینیم که چگونه این حوادث اول از همه از طبقه کارگر قربانی می گیرد. ما ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده‌های این عزیزان، از مردم درخواست می کنیم که به عیادت مجروحین در بیمارستان‌ها بروند و در اعتراض به بی‌کفایتی هایی که این چنین باعث تشدید بحران‌ها و تبدیل هر حادثه به یک فاجعه تمام عیار و قربانی گرفتن از کارگران می شود، اعتراضاتی را سازمان دهند. در غیر این صورت، این «سانحه» نیز دیر یا زود در بین انبوه اخبار دیگر فراموش می شود و آن¬چه می ماند زمینی است که لابد جای خود را به پاساژها و برج‌های آنچنانی خواهد داد، بی‌آنکه حتی خسارتی به بازماندگان حادثه و جان باختگان پرداخت شود.

سندیکای نقاشان استان البرز

۳۰ دی ۱۳۹۵

سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران:در سوگ کارمندان زحمتکش آتش نشانی!

با دلی غمبار فقدان زحمتکشانی که دو ماه پیش بن کارمندیشان قطع شد ولی عاشقانه به کارشان ادامه دادند و امروز شهردار شب روزش را برای زدودن کاستی های مدیریت شهری می خواهد از آنان هزینه کند را به خانواده های این عزیزان و زحمتکشانی که با چشمان گریان برای کمک به کارگران خیاط و کفاش و پیراهن دوز به پلاسکو رفتند اما آنها را به سلفی گرفتن متهم می کنند و همه هموطنانی که امروز یک پارچه در سراسر ایران به سوگ این تلاشگران نشستند تسلیت می گوییم.

پای اگر فرسودم و جان كاستم

آنچنان رفتم كه خود می ‌خواستم

هر چه گفتم جملگی از عشق خاست

جز حديث عشق گفتن دل نخواست

روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران

اول بهمن 1395

نفرین مباد جنگل آتش‌گرفته را!/ تقدیم به جان‌هایی که سوختند تا عشق و فداکاری معنا یابد

جعفر ابراهیمی

دهه شصت بود سال‌های جنگ و دلهره و نگرانی و ما کودکانی بودیم که در روستا به عشق رسیدن تابستان و رفتن به تهران لحظه‌شماریمی‌کردیم. تعداد زیادی از بزرگ‌ترهای فامیل و محله برای کار در تهران بودند در پیشه خیاطی و ما عشقمان این بود که زودتربزرگ‌ شویم تا راهی پایتخت شویم اسم کوچه برلن و چهارراه استانبول و مخبرالدوله و پاساژ کاشانی و پلاسکو اسامی آشنا برای بچه‌های روستا بودنداین‌گونه بود که پیش‌تر از آنکه نام خیابان‌های اصلی شهرمان را یادبگیریمخیابان‌های منتهی محل کار برادران و بچه‌های محل خود را در تهران یاد می‌گرفتیم پلاسکو اسم قشنگی بود. بعضی از دوستان وهمکلاسی‌ها همان اولین تابستان که به تهران می‌رفتند پاگیر آب‌وهوای پایتخت می‌شدندنه‌فقطبهخاطرزرق‌وبرقش بلکه بهخاطر فقدان امکانات و توانایی مالی برای ادامه تحصیل در روستا. برخی هم فقط تابستان‌ها در کسوت وردست چرخ‌کار مدتی شاگردی می‌کردند و بعد دوباره به روستا برمی‌گشتند هرکس که پایش برای تفریح هم به تهران می‌رسید یک سری به کوچه برلن و مراکز کارگاهی می‌زد پلاسکو برای همه جذاب بود.این‌گونه بود که نام پلاسکو در اذهان کودکی من شکل گرفت. اما حالا پلاسکو در پی حادثه و بی تدبیری و بی مسئولیتی به تلی از آهن و خاک تبدیل شده است.

پلاسکو فروریخته است اما  درونش هنوز دارد می سوزد تا قصه ای از درد و فداکاری را رقم بزند. پلاسکو قصه گو و روایتگر فداکاری جان‌باختگان این حادثه دل‌خراش است قصه انسان‌های پاکی که تنها برای نجات دیگران دل به آتش زدند جاودانه شدند و در میان تلی از آوار زنده‌به‌گور. من هرسالهبه‌واسطه معلم بودن در مدرسه با تعدادی از آتش‌نشانان دیدار داشته‌اموقتی‌که برای آموزش اطفا حریق به مدرسه می‌آیند. با چند نفر از این عزیزان صحبت کرده‌امآن‌ها از سختی کار خود، از پایین بودن دستمزد و فقدان امکانات سخن می‌گویند و از اینکه توجه درخور به حرفه آن‌هانمی‌شود.

بی‌شک حادثه تراژیک پلاسکو را باید از ابعاد مختلف مورد واکاوی قرار داد و نقش و مسئولیت هر نهاد را به‌صورت مستقل ارزیابی نمود اما مسئله ناامیدکننده این است که خون کارگران زحمت‌کشآتش‌نشان مایه تسویه‌حساب باندی و جناحی شده است. شهرداری که در دست طیف خاصی است بجای قبول مسئولیت خود در بروز این حادثه روی این موضوع مانور می‌دهد که ما به هیئت‌مدیره هشدار داده بودیم و معلوم نیست مسئولیت پیگیری و بررسی این هشدار چه کسانی بوده‌اند و آیا با هشدار خالی هرچندده‌ها بار باشد مسئولیت از مدیریت شهری سلب می‌گردد؟

از سوی دیگر جریانات همسو با دولت فرصت را غنیمت شمرده حملات را به شهردار و رقیب انتخاباتی دولت افزایش داده‌اند گویی در ستاد بحران دولت نقشی ندارد و وزارت کشور و وزارت رفاه و کار در این وسط کاره‌ای نیستند و مسئولیتی در قبل و بعد از فاجعه متوجه آنان نیست؟ در اصل فضای مجازی و رسانه‌هاتا حدودی عرصه کشاکش این جدال باندی و جناحی است و در این میان با برجسته کردن نقش ازدحام مردم و جمعیت می‌کوشند اصل مسئله یعنی ضعف مدیریتی و بی‌کفایتی مسئولین شهری و دولتی را کتمان نمایند.

انسان وقتی این حجم مطالب تولید و منتشرشده علیه مردم بهخاطر گرفتن عکس و فیلم وازدحام جمعیت و حتی تخطئه برخی آتش‌نشان‌ها بهخاطر ابراز احساسات و گریهرا در فضای مجازی با ژست‌های روشنفکری را می‌بیند بی‌اختیار یاد این شعر می‌افتد که:

نفرین‌مبادجنگل‌آتش‌گرفته‌را

این‌رهروان‌دیده‌شبیخون‌

وزچشم‌زخم‌اهرمن‌ازهم‌گسیخته‌

دیگرسزای‌سرزنشی‌نیستند،مرد!

هرگزمبادنفرت‌ازاین‌مردم…

گویی مسئله محوری و اصلی در بروز این حادثه فقط مردم هستند و فقدان امکانات و مواردی ازاین‌دست که مسئولیتش به فرادستان حاکم در قدرت برمی‌گردد مسئله حاشیه ای است.در میان هیاهو برای محکوم کردن مردم، مدیران و مسئولین بی کفایت و بی تدبیر از شهرداری تا دولت شوآف های تبلیغاتی راه می اندازند تا از یکدیگر سبقت بگیرند. یکی از این صحنه ها وقتی است وزیر نیرو با یال و کوپال بعد از 48 ساعت با اسکورت به محل حادثه رفته است و در میان مصاحبه با شبکه خبر مصاحبه را قطع می کند و به همراهانش با لباس زرد(پرسنل برق) می گوید “بیا جلو” ، تا خدماتش بیشتر دیده شود. البته که دولت تدبیر و امید باید در بهره برداری از این فاجعه  به حقش برسد مدیریت جهادی تنها متعلق به آقای شهردار نیست.شهرداری که شومن هایش می کوشند مسئولیت خود را در شهرداری تا سطح هشدار کاهش دهند. آنانفکر نمی کنند مردم می فهمند که کارگران تحت مسئولیت امپراطوری شهردار و زحمتکشان چه وضعیت معیشتی دارند و با چه امکاناتی خدمات آتش نشانی به مردم ارایه می کنند. اگر قرار بر نقد است باید میل به سلفی گرفتن و دیده شدن و در مرکز توجه بودن که همراه با عوامفریبی است را از همین نقطه شروع نمود.

بی شک باید از معلول ها گذشت و به ریشه ها رسیدبه قول گلسرخی « بایدبهدنبالعللاساسیگشت. معلولهامارافقطواداربهگلایهمیآنند. چنیناستکهآنچهمادراطرافخودمیبینیمفقطگلایهاست.» اما این بدان معنا نیست که هیچ نقدی به افرادی که سلفی و فیلم می‌گیرند و ازدحام می‌کنندوارد نیست، بلکه بدان معناست که این مسئله و معضل فرهنگی، معلولی است که یک شبه شکل نگرفته است ریشه اش در ساختار مسلط اقتصادی و اجتماعی است و عامل تقویت کننده اش در عملکرد فرادستان بخصوص در حوزه آموزش و رسانه است. وقتی ما در مدارس هیچ برنامه‌ای برای آگاهی و قدرتمندسازی شهروندان برای مواجهه با موقعیت بحرانی نداریم وقتی محتوای درسی و آموزشی ما بجای آموزش رفتار انسانی و تقویت مهارت‌های زندگی مملو از آموزش‌های پنهان و آشکار فردگرایی افسارگسیخته و سودمحور است چگونه ممکن است شاهدشهروندانی مسئول و قدرتمند در مواقع بحرانی باشیم. این تناقض رفتار در عملکرد مردم در ذات سیستم مسلطی است که اصل را بر رقابت و سود می‌بیند و در مواقع بحرانی منافع باندی و جناحی را بر منافع جمعی ترجیح می دهد و طبیعی است که شهروندان در سلفی گرفتن از هم پیشی می‌گیرند.

البته نقد نگارنده به معنای تن دادن به ساختار مسلط و انفعال نیست بلکه می‌توان این نظم مسلط را به چالشکشید بخصوص در فضای مدرسه این امکان برای معلمان پیشرو موجود است که فراتر از بخش‌نامه‌های دیکته شده عمل کنند و کودکان را به اتکای یک آموزش انسانی برای بر عهده گرفتن مسئولیت اجتماعی قدرتمند نمایند اگرچه ساختار آموزشی به‌عنوان یک مانع جدی در این میان محسوب می‌گردد اما در سایه اتحاد و همدلی فعالان معتقد به یک آموزش انسانی می‌توانگام‌های اساسی برای تغییر ساختار آموزشی به سمت یک ساختار انسان‌محور برداشت.

ما باید به‌عنوان فعالان صنفی، ارتقای کیفی آموزش را در مدارس به یک مطالبه تبدیل کنیم خود برای قدرتمند شدن درزمینهٔ آموزش کیفی تلاش کنیم و در مواقع حساس در کنار سایر فعالان صنفی سایر اقشار جامعه بایستیم و از فرصت آموزشی برای ایجاد یک جامعه آزاد و برابر از طریق آموزش ارزش‌های نوین انسانی استفاده نماییم. کلاس درس متعلق به دانش آموزان و معلمان است نه طراحان بخشنامه‌های صلب و از بالا به پایین. پس کلاس درس باید مبتنی بر مشارکت، دموکراسی و آزادی و برابری باشد ما در کلاس درس باید از جنبه‌هایی از زندگی سخن بگوییم که تاکنون مغفول مانده است باید از عشق و فداکاری بگوییم از واژه هایی که در عملکرد قهرمانانه آتش‌نشان‌هاتجلی‌ و عینیت یافته است.

برگرفته از سایت حقوق معلم و کارگر

همیشه شما مقصرید ،حتی اگر نباشد!

محمد حبیبی

ملت بی شعور سلفی بگیر !چه کردید با 720 میلیارد دلار درامد نفتی در طی این حداقل ده سال ،که حالا عاجزیم از خفه کردن این اتش.

اینکه یک ساختمان 17 طبقه درست در مرکز پایتخت ،از هم فرو می پاشد و کل امکانات امداد و نجات بسیج می شوند و نمی توانند اتشی را بعد از سه روز فرو نشانند هم شما مقصرید.

نمی بینید این مسئولان چاق و چله و سرخ و سفید که ستاد بحران تشکیل می دهندو از ویلاهای خوش و اب و هوای لواسان سرازیر می شوند ،به قلب حادثه.وسط ان همه دود.قدرنشناسی تا کجا؟ اگر انها نمی توانند این فاجعه ملی را مدیریت کنند هم حتما شما مقصرید!

این همه رو شنفکر و قلم بدست کول و با فرهنگ هشدار می دهند.تربیت شهروندی تان کجاست؟شما اگرکمی  و فقط کمی شعور و تربیت داشتید ،قطعا پلاسکو فرو نمی ریخت و حالا  اتش نشان ها با حقوق های نجومیه هفتصد هزار تومانی وزارت کار ،زیر خروار ها خاک مدفون نبودند.

شما که مقصرید ، ایا این همه پیشرفت و ترقی را هم نمی بینید؟

مال ها و پاساژهای میلیاردی با ورودی های وی آی پی را نمی بینید؟شکلات ها و بستنی ها ی دومیلیون تومانی با روکش طلایی را چطور؟

لاکچری بازی های اقازاده ها ی برامده از حقوق های نجومی ، و ویراژهای ممتد وسط خیابانهای تهران با پورشه های میلیاردی واراداتی را که دیگر  حتما دیده اید.به لطف انهاست که ما می توانیم ،این ماشین های میلیاردی را از نزدیک ببینیم .

به همه اینها اضافه کنید ،وام های بانکی هزار میلیاردی به قشر زحمت کش نوکیسه برای کارافرینی و ایجاد اشتغال را .اگر امروز ان قدر دارید که می توانید هرجا یی که رسیدید ،سلفی بگیرید ،قطعا از صدقه سر این ترقی هایی است که نمی بینید.سلفی بگیرد از این همه ترقی و پیشرفت .سلفی بگیرد تا تربیت شهروندیتان شاید کمی روند صعودی بگیرد!

ای ملت شما مسئولید در قبال این همه خسارت و نکبت.اصلا همیشه شما مقصرید حتی اگر نباشید.

حالا که تربیت شهروندیمان کمی تا قسمتی بهبود یافت ،ان هم در نتیجه هشدارهای روشنفکران و قلم بدستان کول و با فرهنگ همیشه در صحنه ،با اجازه سوالی بپرسیم .

مالک اصلی ساختمان پلاسکو ،کدام نهاد و بنیاد است ؟

سوال بی جایی است ؟خارج از روش و منش اعتدالی است ؟ترویج خشونت است ؟

بسیار خوب ! پس یقه ملت را بچسبیم که اسان تر است !

منبع:سایت حقوق معلم و کارگر

كارگاه‌هايي كه تا ١٠ نفر نباشند ، بازرسي نمي‌شوند

خودمختاري در پلاسكو

وزارت كار ملزم به پرداخت بيمه بي‌كاري به ٤ هزار كارگر پلاسكو شود

چهار هزار نفر بی‌کار شدند. این ماحصل آتش‌سوزی و فروریختن ساختمانی است که نماد تهران مدرن بود؛ چهارهزارنفری که در کارگاه‌های زیر ١٠ نفر مشغول کار بوده و به لطف قانون کار، در شمول قوانین مربوط به بازرسی و نظارت ایمنی و حفاظت محیط کار قرار نداشتند. همین شد که کارفرمایان خرد مجتمع تجاری «پلاسکو» بی‌آنکه به کسی پاسخ‌گو باشند، مسائل ایمنی را پشت گوش انداختند و البته کارفرمای اصلی (بنیاد مستضعفان) هم پیگیر ماجرا نشد. ساختمانی با ایمنی نازل که حتی به شبکه گاز شهری هم متصل نبود، هرروز و هرشب میزبان کارگرانی بود که نان خود را به هر بهایی می‌خواستند، حتی بدون بیمه و امکانات کافی. حالا که از مجموع ٥٦٠ واحد این مجتمع تجاری ١٧ طبقه، زیر صد واحد مشمول بیمه اموال (و نه ملک) بودند و مغازه‌داران و کارفرمایان خرد آن هم، طعم ورشکستگی را می‌چشند، دیگر امیدی به اشتغال این تعداد گسترده از کارگران آن هم تنها دو ماه مانده به عید نوروز نیست. این آینده گنگ و درهم، این تعداد عظیم کارگران را دل‌نگران آتیه خود کرده است. حالا این کارگران که نه‌تنها محل کارشان مورد بازرسی بازرسان وزارت کار قرار نگرفته، بلکه اغلب مشمول بیمه تأمین اجتماعی هم نیستند، با سرنوشتی نامعلوم دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بیمه بی‌کاری هم به آنها تعلق نمی‌گیرد. در چنین شرایطی شاید تنها راه نجات این افراد، درخواست بیمه بی‌کاری از متولی اصلی آن (وزارت کار) باشد که به اصل اولیه بازرسی این کارگاه‌ها؛ چه از نظر ایمنی و چه از نظر شمول بیمه تأمین اجتماعی عمل نکرده است.

‌ایمنی کارگران، دست‌خوش بی‌مبالاتی

حسین اکبری، فعال مستقل کارگری، درباره حفاظت و ایمنی در قانون کار می‌گوید: در فصل چهارم قانون کار، «حفاظت فنی و بهداشت کار» مورد تأکید واقع شده است. در این فصل توضیح داده شده که برای صیانت از نیروی کار، رعایت دستورالعمل‌هایی لازم است. براین‌اساس، شورای‌عالی حفاظت فنی، مسئول اجرای این دستورالعمل‌ها شناخته می‌شود. در ماده ٩٥ این فصل به کارفرمایان مسئوليت داده می‌شود تا مطابق مصوباتی که شورای‌عالی حفاظت فنی تعیین می‌کند، عمل کنند. مبحث دوم این فصل، بازرسی کارگاه‌ها را برعهده بازرسان منصوب وزارت کار می‌گذارد. درمجموع، نظارت و بازرسی برعهده بازرسان وزارت کار است. در بخش دیگری از قانون نیز جرائمی برای تخلفات در این زمینه تعیین شده است.  اکبری در تشریح این مسئله، این نکته را یادآور می‌شود که به استناد ماده ١٩١ قانون کار، در شرایط خاصی بخشی از کارگران از شمول قانون کار خارج می‌شوند. اشاره او به کارگاه‌های زیر ١٠ نفر است که طبق این ماده، بخشی از مقررات رسیدگی به تخلفات و ضرورت نظارت، از آن حذف می‌شود.

این فعال کارگری با اشاره به اینکه کارگاه‌ها در مجتمع تجاری پلاسکو هم زیر ١٠ نفر هستند، می‌گوید: قرار بر این بود که قانون مربوط به کارگاه‌های زیر ١٠ نفر، یک تا دو سال برقرار بوده و سپس مجددا شرایط به قبل برگردد، اما شاهدیم این روند به قوت خود باقی است و این امکان را برای همیشه برای کارفرمایان باز گذاشته است که بخشی از قانون کار را برای کارگران به اجرا درنیاورند.

‌پلاسکو به شبکه ملی گاز متصل نبود!

او در ادامه با تأکید بر اینکه کارگاه‌هایی مانند پلاسکو، اجاره‌ای هستند، می‌افزاید: درحال‌حاضر مالک اصلی این ساختمان بنیاد مستضعفان است که خود کارفرمای بزرگی به‌شمار می‌رود. این بنیاد، واحدهای تجاری و کارگاه‌های این مجموعه را به کارفرمایان خرد اجاره داده است، اما این کارگاه‌ها، امکانات فنی، بهداشتی و ایمنی‌‌شان بسیار اندک است. به‌نحوی‌که حتی برخی از مکان‌ها لوله‌کشی گاز هم ندارد.

به گفته اکبری، شرکت ملی گاز بنا بر اینکه ساختمان این مجموعه، در اشل‌های استاندارد نمی‌گنجیده، از اعطای گاز به آنها خودداری کرده است.

در گفت‌وگویی که با سخنگوی شرکت ملی گاز باخبر شدیم که درخواستی از سوی مالک این مجموعه برای اتصال به شبکه ملی گاز نشده است. البته مجید بوجارزاده این پرسش را که چرا باید یک مجتمع تجاری حتما درخواستی برای اتصال به شبکه داشته باشد و چرا اجباری در اتصال به شبکه وجود ندارد، بی‌پاسخ گذاشت.

برهمین‌مبنا، اکبری می‌گوید: حتی اگر درخواستی از سوی مالکان برای اتصال به شبکه ملی گاز نشده باشد، همین مسئله هم دارای اشکال است، زیرا وزارت کار بررسی نکرده که وسایل گرمایشی استاندارد است یا خیر که اگر نیست، وزارت کار باید از آنها می‌خواست تا آنها ملزم شوند از طرف قرارداد که بنیاد مستضعفان است، بخواهند به شرکت ملی گاز درخواست اتصال به شبکه ملی گاز را بدهد.

او تأکید می‌کند به طریق اولی مقصر اصلی سازمانی است که باید بازرسی می‌کرده و نکرده است. وزارت کار، پس از آن مالک اصلی کارگاه‌هاست که این کارگاه‌ها را بدون داشتن امکانات لازم برای کار و تولید در اختیار مستأجران گذاشته و آنها هم بدون اینکه ملزم باشند چنین نکرده‌اند.

این فعال کارگری از سویی دیگر، کارفرمایان خرد را هم جزء آسیب‌دیدگان این واقعه می‌خواند و می‌گوید: کارفرمایان خرد هم سرمایه‌های خود را از دست داده‌اند، اما در نهایت به نظر می‌رسد همه کاسه‌وکوزه‌ها سر بخشی خرد می‌شود که ضعیف‌ترین حلقه است. ضعیف‌ترین حلقه موجود جایی است که کارفرمایان خرد قرار گرفته‌اند. حتی این احتمال بعید نیست که مقصر ماجرا، کارگرانی شناخته شوند که به دلیل بی‌مبالاتی و سهل‌انگاری این آتش‌سوزی را به‌ راه انداخته‌اند.

به گفته او، وقتی از روابط و مناسبات کار مقررات‌زدایی می‌شود، احتمال هر نوع واقعه‌ای وجود دارد. این حادثه در سطح ملی است و نمی‌توان آن را محدود کرد، چراکه در این حادثه، آتش‌نشانان جان خود را از دست داده و سرمایه‌های مادی و معنوی از بین رفته است.

‌وزارت كار مسئول بي‌كاري ٤ هزار كارگر است

او درباره بي‌كاري چهار هزار كارگر مي‌افزايد: در اين حادثه نمي‌توان كارفرمايان خرد را هم مسئول دانست و تصريح مي‌كند: كارفرماي خرد چيزي ندارد كه بتواند كارگران را مشغول به كار كند. تمام سرمايه‌اش در آتش سوخته است. اكنون آنكه مسئول است وزارت كار است. اين وزارتخانه بايد به اين چهار هزار كارگر چه بيمه داشته باشند و چه نه، بيمه بي‌كاري بدهد؛ زيرا اين وزارت كار بوده كه موظف به بازرسي بوده و از وظيفه خود تخطي كرده است. وزارت كار ملزم به پرداخت بيمه همه اين چهار هزار كارگري است كه در اين حادثه بي‌كار شده‌اند.

اكبري علت اين مطالبه را اين‌گونه تشريح مي‌‌كند: وزارت كار بررسي نكرده كه آيا اين تعداد بيمه هستند يا نه تا اگر نيستند علت را جويا شود تا كارفرمايان را وادار به بيمه كارگران كند. نظارت و بازرسي يكي از وظايف مهم دولت است. اكنون خيلي از كارگران بيمه نيستند و علت آن نيز به رواج قراردادهاي موقت بازمي‌گردد. دولت كم‌كاري كرده و مقصر است و بايد نسبت به وضعيت اين چهار هزار نفر پاسخ‌گو باشد تا تحت شمول بيمه كارگري قرار گيرند. اين خواسته نيست، بلكه وظيفه دولت در شرايط كنوني است.

‌كارگران شيفت شب‌ پلاسكو

درحالي‌كه كارگران واحدهاي توليدي «پلاسكو» اغلب شب‌كار بوده‌اند، خبرها حاكي از آن است كه نظارتي بر شيفت كاري آنها انجام نگرفته است.

به گفته اكبري، وقتي يك كارگاه از شمول قانون كار خارج مي‌شود، كارفرما آيين‌نامه و قوانين خاص خود را در دستور كار قرار مي‌دهد كه به آن، قوانين خودويژه گفته مي‌شود. اين قوانين خودويژه، اجازه مي‌دهد كه كارفرما، كارگر شیفت شب استخدام كند، اما حق شيفت ندهد و هر دستمزدي كه بخواهد به او بپردازد. اين اتفاق، در شرايطي رخ مي‌دهد كه وزارت كار هيچ نظارتي بر شيفت‌هاي شب ندارد.

او تصريح مي‌كند: هيچ‌گاه در تاريخ فعاليت وزارت كار در ايران نديده‌ايم كه نماينده و بازرس وزارت كار، شبانه از كارخانه (و نه لزوما يك كارگاه كوچك) بازديد كند و هرگاه قصد نظارت داشته، در وقت اداري ناظر به محل مي‌فرستد.

اين فعال كارگري اين اقدام را كوتاهي وزارت كار مي‌داند و مي‌افزايد: وزارت كار از شيفت‌هاي شب مطلع است؛ چراكه تمام كارگاه‌ها موظف هستند شيفت‌هاي كاري خود را اعلام كنند تا هزينه‌هاي آن براي پرداخت بيمه مشخص شود، اما در عمل چنين نمي‌شود؛ چون همه امور را به پيمانكار سپرده‌اند و پيمانكار هم گزارش واقعي ارائه نمي‌دهد. حتي اگر وزارت كار پيمانكار را موظف كند، پيمانكار وزارت كار را گمراه مي‌كند.

منبع:شرق-2بهمن

کارگران همچنان مشغول کارند! از آتش‌سوزي جمهوري تا فاجعه پلاسکو3 سال گذشت

ميان همهمه خبرهايي که از آتش‌سوزي پلاسکو پخش شده است، شايد بد نباشد سري به دفترچه خاطرات تلخمان از آتش‌سوزي‌هاي خيابان جمهوري بزنيم. خيلي دور نمي‌رويم، همين چند سال پيش، خيابان جمهوري؛ آتش‌سوزي يک توليدي پوشاک در خيابان جمهوري منجر به کشته‌شدن دو زن کارگر شد. ماجرا از اين قرار بود که حوالي ساعت 11 صبح روز 29 دي‌ 92، يک ساختمان پنج‌طبقه توليدي پوشاک در خيابان جمهوري تهران، طعمه آتش شد. نسرين فروتني ۴۴ ساله و آذر حق‌نظري ۶۰ ساله، دو نفر از کارگران که در کارگاه ‌گير افتاده بودند با گسترده‌شدن حريق و از ترس به‌خطرافتادن جانشان، خود را از پنجره به بيرون پرت کرده و به‌دليل شدت جراحات وارده کشته شدند. سروصداها به آسمان بلند شد و در نهايت شيوه امدادرساني به‌عنوان يکي از دلايل کشته‌شدن اين دو کارگر عنوان شد. اما مسئله اصلي در حادثه توليدي کوچک پوشاک خيابان جمهوري، ايمن‌نبودن ساختمان، بي‌توجهي مالک به اخطارهاي ارائه‌شده قبل از حادثه و وجود مقادير زيادي نخ و پشم‌شيشه در راه‌پله ساختمان از سوي سازمان بازرسي شهرداري تهران عنوان شده بود. مسئله‌اي که دو سال بعد در جلسه‌اي که در شوراي شهر تهران برگزار شد، فاطمه دانشور بر آن مهر تأييد زد و به‌نقل از قوه‌قضائيه اعلام کرد که مقصر اصلي اتفاقي که براي دو کارگر زن افتاد، شهرداري تهران است و استفاده‌نکردن آتش‌نشاني از خدمات پس از فروش و نداشتن آموزش و مهارت کافي آموزش و همچنين استفاده‌نکردن به‌موقع از تشک، موجب کشته‌شدن دو کارگر زن شده است.

اين دو کارگر از بين رفتند؛ سروصداها فروکش کرد و کارگاه‌هاي توليدي خيابان جمهوري به حال خود رها شدند. شهرداري به اتفاق‌ها بي‌توجه ماند و کماکان به صدور اخطارهايش ادامه داد! تا همين دو روز پيش که فاجعه پلاسکو اتفاق افتاد؛ 30 دي 1395، حادثه آتش‌سوزي در ساختمان پلاسکو و تقارن عجيب اما قابل انتظار آن با حادثه‌اي که سه سال پيش در همين خيابان اتفاق افتاد. اين‌بار، ديگر يک کارگاه توليدي کوچک، قرباني ناايمن‌بودن ساختمان قديمي نشده بود، صحبت از سوختن و خاکسترشدن يک مرکز بزرگ تهيه و توليد پوشاک بود. مرکز بزرگي که براي خيلي‌ها خاطره بود و براي کارگراني که شبانه‌روز در آن کار مي‌کردند، يادآور ناقوس‌هاي روزمره مرگ…

اين‌بار داغ اين آتش‌سوزي مهيب، دامن نيروهاي شهرداري و آتش‌نشانان تهراني را گرفت. گزارش‌هاي مختلف، نشان مي‌دهند نداشتن امکانات و کمبود تجهيزات باعث شد آتش‌نشانان نتوانند در تايم طلايي، آتش را مهار کنند و آتشي که بايد در ساعات اوليه مهار مي‌شد، به‌دليل گسترده‌بودن حريق و نقص تجهيزات و البته همکاري‌نکردن مردمي که تماشاچي بودند، مهار نشد و ساختمان قديمي پلاسکو در اثر آتش‌سوزي چندساعته فروريخت اما وجه مشترک هر دو حادثه در شيوه کاربري اين ساختمان‌هاست؛ ساختمان‌هاي کهنه و فرسوده‌اي که با يک چشم چرخاندن در خيابان جمهوري، يکي پس از ديگري سربرآورده‌اند و در و ديوار رنگ‌پريده و اندکي دودگرفته‌شان نشان مي‌دهد، آتشي زير سيمان و اسکلت تمام آنها نهفته است؛ آتشي که به باور برخي کارشناسان ايمني و بهداشت کار، اگر با ارجحيت مديريت ريسک بر مديريت بحران همراه شود، هرگز نبايد شاهد فاجعه‌اي به بزرگي پلاسکو باشيم. ساختمان پلاسکو که بزرگ‌ترين مرکز تهيه‌وتوزيع پوشاک کشور است، صدها واحد توليدي دارد که حدود 15 هزار نفر از محل کار در اين واحدها امرار معاش مي‌کردند. گروهي از اين تعداد، شب‌هاي سرد زمستان را در دالان‌ها و اتاق‌هاي کار اين مجتمع بزرگ نماد سرمايه‌داري افسارگسيخته به صبح مي‌رساندند و کسي چه مي‌داند، شايد هر شب حرفشان اين بود که روزي اين ساختمان روي سرمان فرو مي‌ريزد. کسي نمي‌داند چند کارگر در توليدي‌هاي خيابان جمهوري، شب را به صبح مي‌رسانند.

اما روايت کارگران شاغل در توليدي‌هاي خيابان جمهوري و مراکزي چون پلاسکو، فقط در قالب نداشتن بيمه و امنيت شغلي نمي‌گنجد بلکه آنها امنيت جاني هم ندارند. شب‌ها و روزهايي که در اين ساختمان‌هاي رنگ و رو رفته مي‌گذرانند، برايشان به يک کابوس يأس‌آور تبديل شده است که مجبورند براي درآوردن لقمه‌اي نان، تحملش کنند. شب‌ها که بخاري‌ها و سيستم‌هاي گرمايشي شروع به گرم‌کردن ساختمان مي‌کنند، کسي نمي‌داند پارچه‌ها و منسوجات چيده‌شده تا نوک سقف اگر آتش بگيرند، کل ساختمان در آتش خواهد سوخت اما با وجود همه اينها به کارشان ادامه مي‌دادند. غم نان نمي‌گذاشت که به فکر ايمني باشند… بخشی از آنها حتي ممکن است ندانند چه نهادي يا ارگاني به فلان مدير ساختمان (که اتفاقا بهمان ارگان دولتي است) چندبار اخطاريه داده که اينجا را تعطيل کنيد! خطر دارد! و چند بار مسئول آن ارگان دولتي که مجموعه پلاسکو زير نظرش است، زيرسبيلي قضيه را فراموش کرده که بالاخره اين همه کاسب قرار است کجا آواره شوند… . کارگران شاغل در توليدي‌هاي جمهوري، هر سال به زمستان سرد تهران که نزديک مي‌شوند، منتظر حادثه ‌هستند. راستش آنها به اندازه ما غافلگير نمي‌شوند؛ فقط يک‌دفعه مي‌بينند که سبد اين ماهشان خالي است… امنيت جاني و شغلي، حق کارگراني است که در محيط‌هاي فرسوده‌اي چون کارگاه‌هاي توليدي خيابان جمهوري کار مي‌کنند. از حادثه توليدي کوچک خيابان جمهوري تا حادثه توليدي بزرگ پلاسکو، زمان کمي سپري شد.

آيا دو فاجعه با اين وسعت قابل چشم‌پوشي است؟ بي‌تدبيري مسئولان، رعايت‌نکردن  ايمني ساختمان،  تجهيزات مناسب آتش‌نشاني… همه اينها مواردي است که اگر در سال‌هاي گذشته زير سايه مديريت غلط بحران و سياسي‌کاري مديريت شهري رنگ نمي‌باخت، امروز شاهد فاجعه پلاسکو نبوديم. باور کنيد خانواده‌هاي زيادي، دستشان زير سنگ توليدي‌هاي پلاسکو است. با تهديد مرگ، نانشان را آجر نکنيد…

منبع:وقایع اتفاقیه-2بهمن

از فاجعه سعادت آباد تا دهان باز کردن‌های گاه و بیگاه زمینِ تهران/ آتشنشانان و کارگران دو قربانی عمده، بی‌درایتی مدیران شهری

حادثه پلاسکو به قدری ابعاد وسیعی دارد که پیگیری‌های رسانه‌ای آن طویل‌المدت خواهد بود؛ این حادثه قطعا به این زودی ها فراموش نخواهد شد؛ این بخش شاید تنها جنبه مثبت تراژدی پلاسکو باشد؛ بخشی که تیغ مطالبه‌گری و ضرورت پاسخگویی را بر گردن دست اندرکاران و متولیان امور شهری می‌نشاند؛ همان افرادی که متهم اصلی حادثه پلاسکو هستند و با انگ و پرچسب سیاسی کاری به منتقدان، نمی‌توانند از زیر مسئولیت و پاسخگویی شانه خالی کنند.

شهردار و اعضای شورای شهر باید متخصص امور شهری باشند؛ سیاستمداری که سودای ریاست جمهوری دارد و یا ورزشکار و هنرپیشه‌ای که دغدغه سلبریتی شدن و کاسبکاری دارد، شایسته تصدی سمت‌های شهری نیست؛ اگر این اشخاص در مصدر امور باشند، نتیجه‌اش فاجعه پلاسکو می‌شود؛ فاجعه‌ای که اتفاقا موارد مشابهی را هم البته در مقیاس کوچکتر در چند سال اخیر داشت؛ در ادامه به برخی از آنها خواهیم پرداخت:

*فاجعه سعادت آباد؛ مرگ 17 دانشجوی کارگر!

روز دوشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۸۷، ساختمانی در خیابان سعادت‌آباد تهران فروریخت و در آن هفده کارگر اهل کوهدشت که بعدها مشخص شد اکثرشان دانشجو بودند، جانباختند؛ نکته قابل تامل آنکه، اهالی محل مدت‌ها پیش از این حادثه وضعیت خطرناک این ساختمان را به مسئولان ذیربط گزارش داده بودند، اما اقدام به موقع صورت نگرفت و شد آنچه نباید می‌شد!

محمدباقر قالیباف شهردار تهران طی مصاحبه‌ای در واکنش به این رخداد، گفت:«گاهی حاشیه موضوعات برای رسانه‌ها مهم می‌شود، مثل حادثه سعادت آباد که آن را خبرنگاران بزرگ می‌کنند.»

*ریزش ساختمان در شریعتی؛ باز هم کارگران قربانی قصور مسئولان

در فروردین ماه 92 نیز، یک ساختمان واقع در خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد، ریزش کرد و سه کارگر در جریان آن جانباختند؛ سخنگوی سازمان آتشنشانی پس از این حادثه اعلام کرد: 6 ماه قبل نیز در همین ساختمان آوار ریزش کرد و دو کارگر زیر آن گرفتار شدند که در آن حادثه خوشبختانه با امدادرسانی سریع آتش نشانان تلفات جانی نداشتیم. از آن زمان عملیات تخریب دراین خانه متوقف شده بود که پس از شروع دوباره این حادثه تلخ رقم خورد.

*ریزش ساختمان 120 واحدی در لاله زار

در فروردین ماه 94 نیز، بخشی از ساختمان تجاری با بیش از ۱۲۰ واحد تولیدی و مغازه در تقاطع خیابان جمهوری و لاله زار تهران بر اثر گودبرداری غیراصولی فروریخت.

مالکان و کسبه این ساختمان تجاری در زمان وقوع حادثه طی مصاحبه‌هایی با خبرنگاران، گفتند: با تخریب سینما ارم در همسایگی این ساختمان و گودبرداری از زمین آن در سال 90، نشست ساختمان‌های کناری محل گودبرداری شروع شد اما پیگیری‌های مستمر مالکان و کسبه ساختمان‌های تجاری آسیب دیده بی نتیجه بوده است.

یکی از مالکان واحدهای این ساختمان تجاری طی مصاحبه ای گفت:‌ استشهاد واحد‌های این ساختمان و ساختمان‌های اطراف محل گودبرداری درباره احتمال تخریب و تخلفات احتمالی در این طرح به دستگاه‌های مسئول از جمله شهرداری منطقه 12، شورای شهر و آتش نشانی از سه سال قبل منعکس شد اما بی پاسخ ماند.

*حادثه شهران

در ساعت 4 و 30 دقیقه صبح جمعه 28 خرداد ماه سال جاری در تقاطع خیابان یکم شهران و خیابان کوهسار، در محل تونل مترو آتش سوزی مهیب رخ داد و دو ساختمان اداری و مسکونی در محل حادثه دچار حریق شدند.

اسماعیل نجار رییس سازمان مدیریت بحران چند روز بعد در رابطه با علل وقوع این حادثه گفت: در جلساتی که با کار‌شناسان داشتیم، به این جمع بندی رسیدیم که در محل وقوع حادثه یعنی زیر زمین، عملیات احداث مترو در حال انجام بوده و بافت خاک به گونه‌ای بوده است که آن چسبندگی لازم را نداشته و لاینینگ اصلی نیز انجام نشده است و به دلیل همین نوع بافت خاک، باعث شد که آنجا شاهد یک نشست باشیم و این نشست منجر به مابقی حوادث شده است.

*دهان باز کردن های زمین در تهران

علاوه بر فرونشست‌ها و ریزش‌های همراه با آتش سوزی در تهران، در سال ها و ماه های اخیر، پدیده دهان باز کردن زمین نیز در پایتخت چشمگیر بوده است؛ در ادامه به نمونه هایی از آن اشاره می شود:

در سیزدهم دیماه سال جاری، کف زمین در منطقه بازار تهران، سبزه میدان و مقابل سرای خورشید، فروکش کرد؛  این حادثه باعث وارد آمدن خسارت به تعداد زیادی از مغازه های محدوده فوق‌الذکر شد.

فرونشست زمین در تاریخ 24 شهریور 95، در بزرگراه حکیم گودالی با ابعاد ۲ در ۳ و به عمق ۴ متر ایجاد کرد.

در 11 شهریور 95 نیز در غرب تهران و در نزدیکی مجتمع کورش تونل مترویی که در حال احداث بود، نشست کرد و همین موضوع باعث ریزش کف خیابان، باز شدن زمین و سقوط دو خودرو به داخل این حفره شد. بر اساس گفته‌های شاهدان عینی خودروها به داخل نیفتاده‌اند، اما مسافران آنها به درون این حفره سقوط کرده‌اند.

در اول خرداد 95 نیز حفاری خط هفت مترو منجر به نشست زمین در نزدیکی میدان محمدیه تهران حوالی خیابان مولوی شد.

منبع:دیده بان-2بهمن

بنياد مستضعفان، صاحب ساختمان پلاسکو، مسئولیت می‌پذیرد؟

مالک ساکت

چرا شهرداري همين‌طور که براي گرفتن عوارض از کسبه اهرم‌هاي پرفشاري دارد، نسبت به ايمن‌سازي ساختمان پلاسکو اقدام نکرده است؟ هشدار به کسبه، مسئوليتي از دوش شهرداري برمي‌دارد؟ اصلا هشدارها به چه کسي داده شده، کسبه يا صاحب ساختمان؟ صاحب ساختمان چه کسي است؟ اينها سلسله سؤال‌هايي هستند که از پنجشنبه وقتي غول پلاسکو زانو زد، در ذهن خيلي از مردم شکل گرفته است. حالا که این خطوط نوشته مي‌شوند، بيشتر از 24 ساعت از وقوع حادثه گذشته است. بلاتکليفي درباره تعداد زير آوار‌مانده‌ها ادامه دارد و پاي اظهارنظر خيلي‌ها به رسانه‌هاي مختلف باز شده است اما از صاحبان اصلي ساختمان که صدها کاسب آن به نوعي مستأجرش بوده‌اند، هيچ خبري نيست. حتي مسئولان شهرداري هم که به‌دليل اهمال در ايمن‌سازي ساختمان، يکي از متهمان حادثه به نظر مي‌رسند، به ميدان آمده‌اند و حداقل براي شفاف‌سازي نقششان تلاش مي‌کنند اما خبري از مسئولان بنياد مستضعفان نيست. همين باعث مي‌شود که حرف کسبه و مسئولان صنفي درباره نقش و مسئوليت بنياد مستضعفان، ملاک قضاوت قرار گيرد. حسين پاشا که در طبقه هفتم پاساژ توليدي پوشاک داشته است، مي‌گويد: «ما هيچ تريبوني نداريم. شهرداري مي‌گويد هشدار‌هاي لازم را به ما داده و خودمان گوش نکرده‌ايم اما اين‌طور نيست. من 9 سال است که در پلاسکو مشغول هستم و در تمام اين 9 سال، هيچ‌کس به ما نگفت که بايد براي ساختمان کاري کنيم. اصلا چه‌کار مي‌توانستيم بکنيم؟ خيلي از ما وسايل اطفاي حريق در کارگاه‌ها داشته‌ايم اما مگر اين وسايل که آنها را هم اغلب بازارياب‌هاي تلفني و حضوري به ما فروخته‌اند، مي‌توانند دربرابر چنين حادثه بزرگي کاري کنند؛ آن‌هم در ساعتي که خيلي از ما حضور نداشته‌ايم. من شخصا وقتي در راه توليدي ‌بودم، خبر را شنيدم.»

فقط نامه عوارض مي‌آمد

محمدي، يکي ديگر از کسبه است که گويا ديروز از شدت فشار عصبي، کارش به بيمارستان رسيده است. او مي‌گويد: «من به‌عنوان کاسب که فقط سرقفلي دارم، چه‌ کاري مي‌توانم براي بالابردن ايمني کل ساختمان انجام بدهم؟ اصلا به من و امثال من چه ربطي دارد؟ وقتي يک نفر جايي را اجاره مي‌کند و سرقفلي‌اش را مي‌خرد، بايد براي استحکام آن، چه‌کار کند؟ ضمن اينکه کسي به ما نگفت بايد چه‌کار کنيم. براي ما از طرف شهرداري فقط نامه‌هاي مربوط به عوارض و ماليات مي‌آمد. نبايد هم چيز ديگري به دست ما مي‌رسيد. ما صاحب ملک نيستيم که مسئوليتي در برابر ايمني آن داشته باشيم.»

وقتي حرف‌هاي کسبه را درباره اينکه نامه و هشداري درباره مسائل ايمني ساختمان دريافت نکرده‌اند، کنار حرف‌هاي مهدي چمران، رئيس شوراي شهر تهران مي‌گذاريم که گفته در سه سال گذشته، 14 اخطار به ساختمان پلاسکو داده شده، سؤال ديگري در ذهن جوانه مي‌زند: «اين نامه‌ها به چه شخص يا نهادي داده ‌شده است؟ آيا اين نهاد، بنياد امور مستضعفان نبوده؟» چمران در حرف‌هايش به اين سؤال جواب نمي‌دهد و از صنعت ادبي جان‌بخشي به اشيا استفاده مي‌کند. او مي‌گويد: «بارها به ساختمان پلاسکو هشدار داده شده بود که اين محل امنيت لازم را ندارد و آخرين اخطارها که برگ رونوشت آن به فرمانداري، قوه‌قضائيه، استانداري و ساير نهادهاي مربوطه ارسال شده، مربوط به مرداد امسال بوده است.» شايد اگر اين نامه‌ها منتشر و مخاطب آنها مشخص شود، يکي ديگر از طرفين مسئول در ماجرا هم شناخته مي‌شود.

اعضاي شوراي مديريت ساختمان پلاسکو مي‌گويند اين اخطارها همگي در اختيار بنياد امور مستضعفان قرار داده شده‌اند. يکي از آنها مي‌گويد: «شوراي پلاسکو به‌دليل اختيارات محدود، همه اخطارها مبني‌بر ايمن‌نبودن ساختمان را به مالک اصلي منتقل کردند. درواقع، شورا وظيفه‌اش را براي انتقال به بنياد انجام داد اما هيچ واکنشي از سوي مالک صورت نگرفت.» يک ردپاي ديگر هم از بنياد مستضعفان در اين ماجرا مي‌توان ديد؛ خبرهايي که مربوط به مرداد سال گذشته هستند و از نگراني‌هايي که درباره تخريب ساختمان پلاسکو وجود داشته، خبر مي‌دهند. درواقع، نگراني‌هايي که بعد از بروز زلزله در جواد‌آباد و ورامين وجود داشته، باعث شده هشدارهاي زيادي به مالکان ساختمان‌هاي در معرض تخريب تهران که يکي از آنها هم پلاسکو بوده، داده شود اما بنياد مستضعفان به بهانه هزينه بسيار زياد اين کار، توجهي به هشدارها نشان نمي‌دهد؛ درحالي‌که با يک حساب سرانگشتي مي‌توان به عوايدي که پلاسکو براي اين نهاد داشته، پي برد. عبدالمقيم ناصحي، يکي از اعضاي شوراي شهر تهران هم که در اين رابطه با برخي از کاسبان پلاسکو و شوراي مديريت آن صحبت کرده است، اعتقاد دارد که نقش بنياد امور مستضعفان در ايمن‌سازي ساختمان پلاسکو را نمي‌توان ناديده گرفت. او مي‌گويد: «به‌هر‌حال، مالک اصلي ساختمان پلاسکو، اين بنياد بوده و بايد مسئوليت خودش را در اين ميان بپذيرد اما اينکه سهم اين نهاد از خسارت چقدر است، نياز به محاسبه دارد.»

بخشی ازیک گزرش وقایع اتفاقیه بتاریخ2بهمن

مقصر فاجعه پلاسکو ؟

با وقوع فاجعه پلاسکو، عوامل شهرداري تهران و رئيس شوراي این شهر، براي اثبات عدم مسئوليت و تقصير شهردار و شهرداري تهران، مرتبا تبليغ مي‌کنند که شهرداري در چند سال اخير، مثلا 14 بار به اين ساختمان اخطار ايمني داده است. فرضا اگر اين ادعا درست باشد، آيا مشکلي را از شهرداري تهران حل مي‌کند؟ پاسخ منفي است. اخطاري که به حرکت عملي منتهي نشود، هيچ ارزشي ندارد و نمي‌تواند رافع مسئوليت شهرداري باشد بلکه ناخواسته به معناي اقرار به مسئوليت شهرداري تهران در اين فاجعه است. زيرا اول اینکه، اين اخطارها به اين معناست که شهرداري تهران به خطرات مهلک ناشي از رعايت‌نکردن ضوابط ايمني کاملا آگاهي داشته است؛

دوم اینکه، اين را هم حتما مي‌دانسته يا بايد مي‌دانسته که ابعاد و حجم ساختمان پلاسکو به ميزاني بود که حوادث آن مي‌توانست به فاجعه شهري بدل شود که شد؛

سوم اینکه با همه اينها، شهرداري به دادن اخطارهاي خشک و خالي بسنده کرده و هيچ اقدام عملي مؤثري براي استفاده از اختيارات خود (مثلا بند «14» ماده «55» قانون شهرداري) براي اجراي ضوابط ايمني در ساختمان پلاسکو و رفع خطر از آن به عمل نياورده است که اگر انجام داده بود، فاجعه به اينجا نمي‌رسيد که شاهد شهادت آتش‌نشانان شجاع و ازبين‌رفتن ساختمان و سوختن 1500 ميليارد تومان (حدود 500 ميليون دلار) سرمايه اين مملکت و به‌هم‌ريختن بازار و مشکلات اقتصادي بي‌شمار براي کسبه اين ساختمان باشيم؛

چهارم اینکه کمترين کاري که شهرداري مي‌توانست توسط مأموران خود و رأسا به‌دليل ايمني‌نداشتن ساختمان پلاسکو انجام دهد، تعطيلي و جلوگيري از فعاليت آن بود که نکردند؛

پنجم اینکه حال اگر مدعي باشند که اقدام عملي توسط خود شهرداري به‌دليل مشکلات ساکنان دشوار يا ناممکن بوده، درواقع به ناتواني و ضعف خود در مديريت شهر و پيشگيري از بروز فاجعه اذعان کرده‌اند. خلاصه آنکه وقتي مي‌گويند ايمني‌نداشتن ساختمان پلاسکو را اخطار داديم، يعني از آنها کاملا آگاهي داشتند. وقتي آگاهي داشتند، يعني بايد اقدامی عملي براي پيشگيري مي‌کردند، وقتي انجام ندادند، يعني کوتاهي کرده و به وظايف خود عمل نکرده‌اند. اين يعني مسئوليت در بروز فاجعه و از نظر حقوقي، يعني «تقصير».

منبع:وقایع اتفاقیه-2بهمن

نظرات