امید به تغییر رژیم در ایران

0
1350

نویسنده دیوید. م. وینبرگ

مترجم بنار آویَر

آیا ایران برای سرکوب انقلابی دیگر ممکن است کار بیشتری انجام دهد؟

یوری لوبرانی مطمئنا چنین فکر کرد، و او ساده لوح نبود.

لویر لوبرانی، افسانه ای، در سن 91 سالگی درگذشت. تمایل اصلی او این بود که رژیم انقلابی اسلامی در ایران سرنگون شود، و او با شور و اشتیاق معتقد بود که قدرت های اسرائیل و قدرت های غربی می‌توانند و باید برای انجام این کار بیشتر کار کنند. درگذشت لوبرانی فرصتی برای بازبینی این مسئله مهم است.

لوبرانی عضو پر سابقه و دائمی در پایه گذاری وزارت امور خارجه و دفاع از اسرائیل از روز اول بود. و من خوشحالم که او را می شناختم. او مهاجران یهودی را زمانی که در هگانا حدمت می‌کرد به بریتانیا که حامی فلسطین بود، قاچاق میکرد و در جنگ استقلال جنگید.

او رئیس دفتر رئیس جمهور، وزیر امور خارجه موشه شارت، و مشاور امور عرب و مدیر دفتر دیوید بن گوریون، نخست وزیر و وزیر دفاع بود. از آن به بعد، او برای تمام دولتهای بعدی کار می‌کرد و تا آخر عمر به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و موشه یعلون، خدمت کرد.

در حالی که به عنوان سفیر در اتیوپی فعالیت می کرد، او عملیات سلیمان را ترتیب داد که 20،000 یهودیان اتیوپی را به اسرائیل آورد. در دهه 1980، او هماهنگ کننده عملیات در لبنان بود و در نهایت تلاش ناموفق برای بازگرداندن خلبان اسیر اسرائیلی رن آراد را انجام داد.

مهمتر از همه، او از سال 1973 تا 1978، سالهای پایانی روابط گرم ایران با ایران قبل از سقوط شاه، به عنوان فرماند ماموریت اسراییل کار می‌کرد.. ادعای او در پیش‌بینی سقوط شاه شش ماه پیش از سقوطش مشهور بود، اما هیچ کس از جمله تحلیگران سیا به آن باور نداشت.

از آن به بعد، لوبرانی به منظور مبارزه با تغییر رژیم در ایران، یک کمپین یک نفره را آغاز کرد. او مقالات و خلاصه ای را نوشت که می گفت این امکان پذیر است و باید این برنامه در اولویت باشد و استدلال هایش را به هر کسی که در واشنگتن و اورشلیم است، که به او گوش می‌دادند ارائه کرد. او به شدت احساس کرد که برنامه هسته ای ایران و جاه طلبی های انقلابی تمام جهان را تهدید می کند و تنها راه متوقف کردن آیت الله ها حمایت از تغییر در داخل ایران است.

هنگامی که انقلاب سبز در خیابان های تهران و دیگر شهرهای بزرگ پس از انتخابات فاسد ایران در سال 2009 به وقوع پیوست، لوبرانی توسط به بسیاری از متخصصان و مقامات دیگر پیوست که احساس کردند فرصتی برای تقویت معترضین به پایان دادن به رژیم آیت الله ها است.

اما باراک اوباما، که در آن زمان رئيس جمهور آمريکا بود، نسبت به خواست معترضان ايران و طرفداران آزاد ايران مانند لوبراني، کر شده بود

در عوض، اوباما قبلا مخفیانه قول کودکانه‌ای به آیت‌الله‌ها برای تغییر برنامه هسته‌ای داده بود.

لوبرانی زمانی که آخرین دور از اعتراضات اجتماعی و سیاسی در ایران از ماه دسامبر گذشته آغاز شد، ماموریتش پایان یافت، اما شما می توانید سخنان لوبرانی را در بحث های عمومی سیاست عمومی بشنوید، آیا این اعتراضات می تواند منجر به تغییر رژیم ایران شود؟ آمریکا و سایر بازیگران مهم باید با حمایت اخلاقی و شاید مادی از معترضین، وزنه خود را افزایش دهند، و یا چنین دخالت غربی “فقط” معترضین را محکوم می کند و در نهایت به عقب رانده می شوند؟ مطمئنا به اندازه کافی، مظنونین معمولی (عمدتا مقامات اداری پیشین اوباما) استدلال کردند که واشنگتن باید عقب نشینی کند و کار بیشتری انجام ندهند و فقط برای معترضان دعا کند.

آنها اشاره می‌كردند كه دستگاه هاي جمهوري اسلامي عظيم و محكم هستند، دستگاه سركوب ايراني به خوبي روغن زده و وحشيانه بود و متحدین منطقه‌اي و بين المللي تهران چشمگير و توانمند بودند؛ بنابراين احتمال سرنگوني رژيم ضعیف بود. تفکری دلنشین، در بهترین حالت بود و به هر حال دستاورد امضا اوباما، موافقتنامه هسته ای JCPOA – برای حفاظت و دفاع بود.

تحلیلگران دیگر، با این حال، تفاوت کیفی در تظاهرات اخیر را دیدند و فرصت هایی را برای تضعیف رژیم دیدند. بر مخالف اعتراضات اقتصادی و فساد که در گذشته بود، این دور جدید دارای اهمیت ملی بود. به این معنی که تظاهرکنندگان خواستار بازگشت به ایران قبل از انقلاب اسلامی بودند.

“سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن”، ” آخوند برو گمشو، مملکت رو رها کن” و “مرگ بر خامنه ای، ما شاه می‌خواهیم ” بعضی از شعارهای اعتراضی است.

به همین ترتیب، کارشناسان برجسته ایران مانند ریول مارک گرچت، رئيس سابق سازمان سيا و از بنیاد دفاع از دموکراسی و ری تاكیه، رییس شورای روابط خارجی، ادعا كردند كه درگیری های داخلی رژیم ایران به شدت تشدید می شود.

به طور خاص، آنها شاهد سنگین‌تر شدن مبارزه بین رئیس جمهور حسن روحانی و رهبر، آیت الله علی خامنه ای هستند که ساختار جمهوری اسلامی را تهدید می کند. در نتیجه مبارزات جناحی در زماني که حاکمیت روحانیون با نارضایتی مردمی، كاهش اقتصادی (با نرخ بيكاری در ميان جوانان در 40 درصد) و تسلط امپراطوری روبرو می شود.

گرچت و تاکیه استدلال می کنند که ایالات متحده می تواند به در هم شکستن رژیم کمک کند. آنها می گویند که دونالد ترامپ رئیس جمهور، باید از تحریم های ضد شورش و تحریم های اقتصادی خود برای تحریک و مجازات رفتار استبدادی رژیم استفاده کند.

موجی از تحریمها که علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است همچنین به نفع تهران در برابر سوریه کمک خواهد کرد. آنها می گویند “ایران آتشفشان است.” “ما می خواهیم آن را فوران کنیم.”

دولت ترامپ برخی از مزایای این ناآرامی ها را برای حمایت از تجسم حکومت ایران به عنوان یک رژیم سرکش و “دیکتاتوری شیطانی” که اکثر مردم ایران از آن پشتیبانی نمی کند، به دست آورده است. وزارت امور خارجه از حسابهای توییتر و فیس بوک فارس زبان برای حمایت از معترضین استفاده کرد، علی رغم هشدارهای ایران و دیگر کشورها مانند روسیه مبنی بر عدم دخالت در این زمینه. نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، گفت که “همه مردم آزادیخواه باید با علت [معترضین ایران] کنار بیایند”.

این حمایت بسیار بیشتری نسبت به معترضان ایرانی در دوران اوباما بود، اما تا آنجا که من می توانم بگویم، آن صرفا لفظی است.

نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو در سخنرانی در کنفرانس سالانه AIPAC نیز یادآور پشتیبانی بود. “همانطور که ما با تجاوز ایران مقابله می کنیم، همیشه باید مردم شجاع ایران را به یاد داشته باشیم … از جمله دانش آموزانی که برای حمایت از آزادی شکنجه و مورد شلیک واقع شده اند. ما در کنار کسانی که در ایران هستند و برای آزادی ایستاده اند، ایستاده ایم. من معتقدم که روزی خواهد آمد که این استبداد وحشتناک ناپدید خواهد شد … و در آن لحظه، دوستی تاریخی میان مردم اسرائیل و مردم ایران دوباره برقرار خواهد شد. “

کلمات زیبا و احساسات خوب. اما آیا دوباره می توان برای پیشبرد یک ضد انقلاب در ایران کار بیشتر انجام داد؟

نویسنده معاون رئیس موسسه مطالعات استراتژیک اورشلیم، jiss.org.il است. سایت شخصی او davidmweinberg.com است.

نظرات