تنها راه حل ممکن برای مقابله با اقدامات ضد کارگری، اعتراض همه جانبه و گسترده کارگران و وحدت عمل آنهاست!
یک فعال مستقل کارگری معتقد است: اصرار بر بررسی و تصویب لایحه اصلاح قانون کار در مجلس، دنباله جریان مداومی است که سالهاست علیه حقوق کارگران به راه افتاده است.
بهرام حسنینژاد، فعال کارگری با اشاره به اصرار نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس برای به رای گذاشتن لایحه اصلاح قانون کار علیرغم مخالفت های کارگران؛ گفت: بحث تدوین این لایحه در دولت قبل و ارجاع آن به مجلس در دولت فعلی و عملکرد نمایندگان مجلس که بر این لایحه، مهر تایید میزنند، همه و همه نشان دهنده یک هماهنگی میان تمام گروه های تصمیم گیرنده برای مبارزه با حقوق مسلم کارگر است.
وی ادامه داد: همه فرادستان و تصمیمگیرندگان نشان دادند هیچ وقعی به حقوق کارگران نمیگذارند و این ادامه جریان مداومی است که از مدتها قبل برای حذف قوانین حمایتی و کاستن از حقوق کارگرشروع شده که نمونههای آن ایجاد و گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و حذف کارگاه های کوچک از شمول قانون کار است.
وی در ادامه بحث گفت: جالب اینجاست که در طول سالها شاهد بودیم که از این حذف ها و تقلیل ها نه به بهره وری موردنظر خود رسیدند و نه آنطور که ادعا میکردند، اقتصاد رونق گرفت ولی کماکان بر همان طبل سابق میکوبند و به قانونزدایی اصرار دارند.
حسنینژاد ادامه داد: حالا این بار دست به حمله همه جانبه و فراگیر زدهاند؛ این حمله به قانون کار هم با مقاولهنامههای بنیادین کار مغایرت دارد و هم در تضاد با قانون اساسی و وظایف حاکمیتی دولت و مجلس است و با این حمله دارند ثابت میکنند که در تصمیم گیریها جایی برای کارگران نیست.
این فعال کارگری با بیان این که نادیدهگرفتن حقوق، موجب سلب اعتماد کارگران است؛ تصریح کرد: آقایان به عواقب چندجانبه این بی اعتمادی توجهی ندارند و نمیدانند که عدم حمایت از کارگر به عنوان بازوان تولید و سازندگی، در همه عرصه ها تاثیر خواهد گذاشت.
حسنی نژاد یادآور شد: این نوع اقدامات دولت و مجلس نشاندهنده این است که سیستم حاکمیت برای زحمتکشان و کسانی که نان خود را با شرافت به دست میآورند، ارزشی قائل نیست و بدیهی است که این عملکردها روی معیشت و زندگی طیف های گوناگون اجتماعی از قبیل معلمان، دانشجویان و اقشار متوسط نیز اثر خود را خواهد گذاشت.
وی در پایان تصریح کرد: در شرایط فعلی، تنها راه حل ممکن برای مقابله با این دست اقدامات ضد کارگری، اعتراض همه جانبه و گسترده کارگران و وحدت عمل آنهاست.
منبع:ایلنا-30آذر
ادامه تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی،امروز همزمان با ورود معاون وزیر صنعت به بروجرد!
صبح امروز30آذر، همزمان با سفر معاون وزیر صنعت که در سکوت و هیاهو به بروجرد سفر کرد در مقابل فرمانداری تجمع کردند و برای چندمین بار خواستار رسیدگی به این وضعیت شدند.
در این روزهای سرد، کارگران سامان کاشی مقابل فرمانداری تجمع می کنند اما فقط وعده هایی را می شوند که هیچ کدام رنگ تحقق به خود نمی گیرد.
به گزارش منابع خبری محلی،مدتهاست که کارگران کارخانه سامان کاشی در مقابل فرمانداری و مجلس تجمع کرده و خواستار رسیدگی به این وضعیت شدند اما متاسفانه تا کنون اقدامی برای رفع مشکلات این کارگران انجام نشده است.
در میان این همه آشفتگی در صنایع بزرگ صبح امروز معاون وزیر صنعت به بروجرد سفر کرد، البته از روز گذشته رئیس صنعت، معدن و تجارت بروجرد به هیچ عنوان جواب تلفن برخی از خبرنگاران را نداد تا به نوعی این جلسه به خوبی و خوشی و بدون حاشیه برگزار شود.
شاید اگر همه خبرنگارارن با معاون وزیر دیدار داشتند حتما این سوال را می پرسیدند که برای صنعت نیمه جان بروجرد که نفسش به شماره افتاده چه برنامه ای دارد؟
اما تنها چند خبرنگار از میان همه خبرنگارارن به طور آرام گلچین شدند و برای پوشش خبری معاون وزیر به دعوت صنعت، معدن و تجارت بروجرد راهی شهرک صنعتی شدند.
باید حق داد به این گونه سفرهای وزیر و معاونان وزیر، چرا که شاید اصلا سخنی برای تعطیلی 60 درصدی صنایع بروجرد و تعطیلی 50 درصدی شهرک صنعتی نداشته باشند و یا شاید هم مانند همیشه وعده های تحقق نیافتنی بدهند.
امروز صبح وقتی کارگران سامان کاشی بروجرد متوجه سفر معاون وزیر صنعت به بروجرد شدند در مقابل فرمانداری تجمع کردند و شروع به شعار دادن کردند شعارهایی مانند “معاونان وزیر، حمایت حمایت”.
چند دقیقه ای کارگران سامان کاشی شعار دادند و فریاد زدند تا شاید کسی صدای فریادهای خسته آنها را بشنود تا این که این کارگران معترض به فرمانداری راهی شدند و فرماندار با آنها صحبت کرد.
ای کاش معاون وزیر سری به کارخانه های تعطیل بروجردهم می زد، کاش معاون وزیر پای درد دل کارگران بیکار می نشست، کاش معاون وزیر به فرمانداری هم سری می زد و از نزدیک شاهد فریاد کارگران خسته بود.
هر چند خبرهای اعتراض و دیدن کارگرانی که از درد بیکاری و بی حقوقی به تنگ آمده اند برای برخی از مسئولین بسیار عادی است و نسبت به این تجمعات واکنشی نشان نمی دهند اما در این میان فقط و فقط به جلساتی اکتفا می کنند که بدون خروجی و بدون نتیجه برگزار می شود.
“احمد گودرزیان” معاون سیاسی فرمانداری بروجرد گفت: امروز برای چندمین بار کارگران سامان کاشی بروجرد در مقابل فرمانداری تجمع کرده اند و خواستار رسیدگی به این وضعیت شدند.
وی اضافه کرد: امروز صبح فرماندار بروجرد با کارگران این کارخانه صحبت کرد و قرار شد تا در جلسه ای که روز پنج شنبه در استان برگزار می شود این موضوع مطرح و راه حل مناسب برای رفع این مشکل در دستور کار قرار گیرد.
درهمین رابطه:
تجمعات اعتراض آمیز کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه مقابل فرمانداری!
امروز دوشنبه29آذر، جمعی از کارگران سامان کاشی بروجرد در مقابل فرمانداری این شهر در اعتراض به 20 ماه حقوق معوقه و عدم واریز بیمه برای افرادی که در آستانه بازنشستگی هستند تجمع کردند و خواستار رسیدگی به این وضعیت شدند.
این کارگران معترض از هفته گذشته تاکنون برای سومین بار است که مقابل فرمانداری و اداره تامین اجتماعی بروجرد تحصن میکنند.
به گزارش منابع خبری محلی،چند سالی است که مشکلات صنایع بروجرد روز به روز بیشتر می شود، مشکلاتی که دودش به چشم کارگران می رود و کارگران برای رساندن صدای خود به گوش مسئولین بارها و بارها باید تجمع کنند.
از مدتها پیش زنگ مشکلات سامان کاشی بروجرد به صدا درآمد، حدود 250کارگراین کارخانه به تدریج از کار اخراج شدند و کارخانه ای که زمانی زبانزد بود و تولیداتش حرف اول را می زد حالا نیمه فعال با دنیایی از مشکلات رها شده است.
انگار کسی صدای مشکلات کارگران بی حقوق این کارخانه ها را نمی شود تا برای رفع این مشکلات قدمی بردارد.
چندی پیش 90 نفر از کارگران کارخانه سامان کاشی به دلیل حقوق معوقه خود دست از کار کشیدند و به جمع کارگران بیکار پیوستند.
در تاریخ 24 آبان ماه امسال بود که جمعی از کارگران سامان کاشی بروجرد که در آستانه بازنشستگی بودند ناامید از مسئولین استانی و شهرستانی در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند تا شاید کسی به فریادشان برسد اما روزها یکی پس از دیگری سپری شد و مشکلات این کارگران همچنان استوار پابرجاست.
صبح امروز29آذر جمعی از کارگران سامان کاشی بروجرد به دلیل 20 ماه حقوق معوقه و عدم واریز بیمه برای بازنشستگی در مقابل فرمانداری بروجرد تجمع کردند.
برخی از این کارگران در آستانه بازنشستگی هستند اما کارفرما بیمه آنها را واریز نکرده و هم اکنون سرگردان مانده اند.
“کامران فرشید” رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی بروجرد گفت: 56 نفر از کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد در آستانه بازنشستگی هستند که متاسفانه کارفرما بیمه آنها را واریز نکرده و شرایط برای بازنشستگی آنها فراهم نیست.
وی اضافه کرد: در این میان 86 نفر از کارگران هم به دلیل عدم پرداخت حقوق دست از کار کشیده اند که مشکل بیمه بیکاری این افراد در حال بررسی است و پرونده این افراد امروز تعیین تکلیف می شود.
به گفته وی در همین راستا جلسه ای در استان تشکیل شده تا شرایط مشمولان بازنشسته فراهم شود و با واریز بیمه این کارگران بازنشست شوند.
فرشید اظهار داشت: این کارخانه بدهی های فراوانی دارد و مشکلات مالی مانند نبود سرمایه در گردش، نبود بازار فروش، عدم نقدینگی و تهیه مواد اولیه سبب شده تا این واحد با مشکلاتی همراه شود.
وی بیان کرد: در سال های گذشته این کارخانه با بیش از 400 کارگر فعالیت داشته که بیش از 250 کارگر اخراج شده و هم اکنون این واحد نیمه فعال با حدود 100 کارگر و با ظرفیت اندک کار می کند.
“قدرت اله سعادتی” رئیس تامین اجتماعی بروجرد گفت: از مهر سال گذشته تا کنون کارفرمای سامان کاشی برای کارگران بیمه ای واریز نکرده و هم اکنون این کارگران در آستانه بازنشستگی با مشکلاتی همراه هستند.
وی افزود: بیش از یک سال است از عدم واریز بیمه کارگران می گذرد و اقدامی صورت نگرفته و هم اکنون کارگران با مشکلاتی همراه هستند.
برپایه گزارشات منتشره،احمد گودرزیان به دنبال تجمع امروز29آذر تعدادی از کارگران سامان کاشی مقابل فرمانداری بروجرد اظهار کرد: این افراد خواهان پرداخت سهم بیمه و سهم 4 درصد مشاغل سخت و زیانآور از سوی کارفرما و بازنشستگی هستند.
وی خاطر نشان کرد: این کارگران معترض از هفته گذشته تاکنون برای سومین بار است که مقابل فرمانداری و اداره تامین اجتماعی بروجرد تحصن میکنند.
معاون سیاسی فرمانداری بروجرد تاکید کرد: کارفرمای سامان کاشی باید با پرداخت مطالبات این 54 کارگر به مشکلات آنها پایان دهد.
گودرزیان به اختلاف نظر بین کارفرمای سامان کاشی و تامین اجتماعی در خصوص نحوه پرداخت سهم 4 درصد این تعداد از نیروهای در آستانه بازنشستگی اشاره و عنوان کرد: کارفرما خواهان پرداخت این مبلغ در قالب اقساط است، حال آنکه تامین اجتماعی خواهان پرداخت نقدی حداقل 10 درصد از میزان بدهی کارفرما در این زمینه است، تا به این ترتیب زمینه برای بازنشستگی 54 کارگر یاد شده فراهم شود.
وی تصریح کرد: قرار است، روز پنجشنبه جلسهای در مرکز استان با حضور مدیران کل، معاونین استانداری و مدیریت کارخانه سامان کاشی بروجرد با هدف حل مشکلات این تعداد از کارگران برگزار شود و قطعا در این روز نتیجهای برای حل مشکل موجود به دست میآید.
وی در خصوص حل مشکل 88 کارگر دیگر کارخانه سامان کاشی بروجرد گفت: امروز جلسهای در اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی این شهرستان به منظور حل مشکل این افراد و برقراری بیمه بیکاری برای آنها برگزار میشود.
تجمع شبانه روزی کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد بیست روزه شد!
کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد بیش از بیست روز است که در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات مزدی خود مقابل درب مجتمع چادر زده اند.
به گزارش30آذرایلنا،جمعی از کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد از ادامه تجمعات اعتراضی خود خبر دادند.
به گفته این کارگران در حال حاضر بیش از بیست روز است که مقابل درب اصلی این مجتمع و کنار جاده اصلی چادر زدهاند و به اعتراض خود ادامه داده اند.
این کارگران میگویند به دلیل سرمای شدید آتش روشن کردهاند و به صورت شیفتی چهل و یا پنجاه نفر در این چادرها حضور دارند.
این کارگران می گویند از خرداد 94 فقط مبالغی به عنوان علیالحساب دریافت کردهایم و مطالبات مزدی ما پرداخت نشده است.
براساس گفته کارگران علاوه بر کارگران کشت و صنعت مهاباد، کارگران مجتمع دامداری و صنعتی مهاباد نیز در این اعتراض شرکت کرده اند. کارگران می گویند برخلاف گفته های مسئولان که مشکلات کارگران کشت و صنعت حل شده؛ این مشکلات همچنان پابرجاست. آنها می گویند بهتر است مسئولان محلی و استانی فکری به حال کارگران مجتمع کشت و صنعت کنند.
از سرگیری تجمعات اعتراضی کارشناسان و کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی سراسرکشورنسبت به نداشتن امنیت شغلی وبیمه!
امروز (سه شنبه، 30 آذرماه) ، بیش از 500 نفر از کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی از تمامی استانهای کشور،دراعتراض سراسرکشورنسبت به نداشتن امنیت شغلی وبیمه برای چندمین بار متوالی مقابل مجلس تجمع کردند.
کارگزاران معترض همچنین از حوالی ساعت 8 صبح مقابل سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشورتجمع اعتراضی برپاکردند.
با احتساب دو تجمع امروز این نهمین تجمع کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی، است.
به گزارش 30آذرخبرگزاری مجلس، امروز جمعی از کارشناسان و کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی با تجمع دوباره مقابل مجلس شورای اسلامی خواستار تعیین تکلیف وضعیت استخدامی و بیمه خود شدند.
یکی از تجمع کنندگان با اشاره به پرداخت 80 میلیارد تومان توسط دولت به صندوق بیمه کشاورزی گفت: این پول به جای آنکه تحت عنوان کارمزد به شرکتهای کارگزاری پرداخت شود با عنوان استخدام صرف جذب کارشناسان و کارگزاران این صندوقها شده تا هم موجب امنیت شغلی آنان و هم جلوی سوء استفادههای برخی کارشناسان برای کارشناسیهای جهتدار گرفته شود.
افراد تجمع کننده خواستار بررسی مجدد طرح استخدام کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی شدند.
به گزارش امروزایلنا درهمین رابطه، بیش از 500 نفر از کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی از تمامی استانهای کشور،از حوالی ساعت 9 صبح امروز در اعتراض به عدم تحقق وعدههای مسئولین، در خصو.ص تامین امنیت شغلی و نگرانی از واگذاری کارگزاری بیمه کشاورزی به بخش خصوصی مقابل مجلس تجمع کردهاند.
معترضین همچنین از حوالی ساعت 8 صبح مقابل سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشوری تجمع کرده بودند.
کارگزارن صندوق بیمه کشاورزی که بیش ازهزار نفر هستند به عدم برخورداری از امنیت شغلی، بیمه، قرارداد ثابت معترض هستند و بارها از مسئولین وزارتخانه جهاد کشاورزی خواستهاند که به مشکلات آنها رسیدگی کنند.
آنها همچنین از بابت واگذاری کارگزاری بیمه کشاورزی به بخش خصوصی نگران هستند؛ چرا که صندوقهایی که به بخش خصوصی واگذار شدهاند هم اکنون وضعیت بسیار نامطلوبی دارند.
کارگزارن صندوق بیمه کشاورزی در ماههای گذشته چندین تجمع دیگر نیز برگزار کرده بودند از جمله در هفتههای گذشته که مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده بودند.
با احتساب دو تجمع امروز این نهمین تجمع کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی، است. معترضین در تجمعات پیشین خود یادآور شده بودند که مسئولان گوش شنوایی برای شنیدن خواستهها و مشکلات آنان ندارند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:جان آرش صادقی در خطر است
جان آرش صادقی که ازسوم آبان ماه در اعتراض به بازداشت ناگهانی همسرش دست به اعتصاب غذا زده به طور جدی درخطراست. آرش صادقی دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه اولین بار درسال88 دستگیر شدودرجریان این دستگیری مادراو دچارسکته قلبی شدوجان خود را از دست داد . شعبه26 دادگاه انقلاب آرش را به 6سال زندان و74ضربه شلاق محکوم نمود. این حکم در دادگاه تجدیدنظر به یک سال حبس تعزیری و4سال حبس تعلیقی تبدیل شد با این همه اوبه مدت18 ماه در زندان ودرسلول انفرادی به سر برد. ازآن تاریخ تا کنون دائما او وهمسرش در معرض تهدید، احضار، بازداشت، شکنجه وزندان بوده اند. این دانشجوی اخراجی و فعال اجتماعی ،مجددا درتاریخ 25 دی ماه سال90 بازداشت و سپس با قرار وثیقه آزاد شد.
درشهریورسال93 آرش صادقی به اتفاق همسرش گلرخ ایرایی و دو دوست دیگرشان بهنام موسیوند ونویدکامران در مغازه لوازم التحریرفروشی محل کار آرش دستگیر شدند.آرش بعد از هفت ماه با قراروثیقه هفتصد میلیون تومانی و گلرخ نیز بعد از بیست روز با وثیقه صد میلیون تومانی آزادشد.سپس آرش وگلرخ طی دوجلسه دادگاه که دراردیبهشت وتیرماه94 در شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزارگردید به اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی”، “تبلیغ علیه نظام” ودیگر اتهامات تکراری و کلیشه ای از این دست، یکی به 15سال و دیگری به شش سال حبس محکوم شدند. این احکام در دادگاه تجدید نظرکه درتاریخ اول دیماه 94 در شعبه 54 برگزار گردید تایید شد و سرانجام در18خردادماه بدون احضاریه قبلی ودرحالی که جهت پی گیری احکام خود وهمسرش به دادسرای اوین مراجعه کرده بود بازداشت وبه زندان اوین منتقل شد، تا متحمل 19 سال حبس (15سال به علاوه 4 سال تعلیقی حکم سال89) شود.
اما جرم آرش چیست؟ آرش به عنوان یک فعال اجتماعی پیوسته نسبت به وضعیت زندانیان حساس بوده و روی مستند کردن موارد نقض حقوق بشر در زندان های ایران کار می کرد. وی گزارش هایی در مورد آزار و اذیت ها وشرایط نامساعد زندان ها، از قبیل شکنجه و رفتارهای نامناسب با زندانیان، نبود حق ملاقات و دسترسی به وکیل، کمبود و گاه فقدان امکانات پزشکی و… تهیه می کرده است.
اگرچه آرش تحت عنوان اعتراض به حکم بازداشت همسرش دست به اعتصاب غذا زده است، اما به گفته خودش در نامه ای که از زندان برای همسرش نوشته می گوید:
“آنچه مرا واداشت از سوم آبان ماه تا به امروز دست به اعتصاب غذا بزنم گرچه به واسطه بازداشت غیرقانونی تو ومطالبه آزادی ات بوده است، اما تو برای من یک نمادی، نمادی از مظلومیت زنانی که به حکم انسان بودن و حس مسئولیت امروز در زندان اند”
و اما جرم گلرخ ابراهیمی ایرایی چیست؟ مامورین امنیتی هنگامی که برای تفتیش منزل این دو امده بودند، دست نوشته های گلرخ در مورد سنگسار را یافتند. دست نوشته هایی که هنوز منتشر نشده بود و کسی آن ها را نخوانده است! دادگاه او را به دو اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» به شش سال زندان محکوم کرد و این حکم در دادگاه تجدید نظرنیز تأیید شد.
آرش درنامه اش به گلرخ می نویسد:” راستی حتما خبر خروج و عزیمت قاضی مرتضوی به کربلا با چند پرونده را شنیده ای، پرونده جنایت کهریزک، فساد مالی تامین اجتماعی، فروش سوالات کنکور، احتمالا جرم نگارش یک داستان در مورد سنگسار آن هم داستانی که هیچ جا منتشر نشده از قتل عمد و فساد بیشتر است!”
آرش و گلرخ جوان و پرشور، جمعا به بیست وپنج سال حبس محکوم شده اند وآرش هم اکنون در بند 8 زندان اوین درشرایط بسیار خطرناک و وخیم جسمی همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد. وی دچار کاهش شدید وزن شده و بارها بیهوش شده است. جان این دانشجوی اخراجی و فعال اجتماعی به طور جدی در خطر است وطی مدتی که وی در بیمارستان بستری بوده در پاسخ درخواست دوستانش جهت خاتمه دادن به اعتصاب غذا اعلام کرده که به هیچوجه قصد چنین کاری را ندارد.
کارگران! فعالین و تشکل های کارگری، مردم آزاده وعدالت طلب ایران و جهان!
شمع وجود این عزیز در حال خاموشی گرفتن است. به هرشکل ممکن صدای اعتراض او شویم و نگذاریم جان این فعال اجتماعی به جرم احقاق حقوق اولیه زندانیان این چنین دچار مخاطره گردد. نامه آرش به گلرخ در واقع وصیت نامه اوست. چرا که می نویسد:
“زیبای من؛ این دیوار های آجری ناچیز تر و حقیر تر از آن هستند که بتوانند بی هم بودن را به من و تو تحمیل کنند.
من و تو هرکجا که باشیم با هم هستیم و با هم خواهیم بود، در قلب هم، در باور هم.
اگر بودم یا نبودم تو باید برقرار باشی، تا سپیده دمی که ناگزیر از راه خواهد رسید.
اگر بودم، با هم به نظاره اش مینشینیم…
اگر نبودم، نسیمی خنک می شوم که در آن طلوع صورتت را بوسه باران میکنم که تو حضورم را به یقین لمس خواهی کرد.”
آرش صادقی
بند هشت زندان اوین
۹۵/۹/۱۵”
از هر طریق که می توانیم به یاری او بشتابیم!
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
20/09/95
ادامه بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی کارگران کارخانه کاشی خزر!
در آستانه یکساله شدن تعطیلی کارخانه کاشی خزر در استان گیلان، کارگران باسابقه این واحد صنعتی خواستار بازگشایی کارخانه و رسیدگی به وضعیت خود از مسئولان استانی شدند.
به گزارش30آذرایلنا،منابع کارگری در کارخانه کاشی خزر گفتند: درحال حاضر حدود 300 نفر از کارگران کارخانه کاشی خزر که از مقرری بیمه بیکاری استفاده میکنند، در انتظار بازگشایی کارخانه ازسوی مسئولان هستند.
کارگران بیکار شده این کارخانه تولید کاشی که در اصل بر بازگشایی و راهاندازی مجدد محل کار خود تاکید دارند، میگویند؛ باتوجه به شرایط جسمی و سنی هماکنون در بازار نامتعادل کار برای آنها هیچ شانسی برای یافتن فرصت شغلی جدید وجود ندارد اما اگر دولت از بازگشایی این کارخانه تولید کاشی حمایت کند آنها میتوانند به کار قبلی خود بازگردند.
کارگران با بیان اینکه این واحد صنعتی به بهانه غیراقتصادی بودن تعطیل اعلام شد و پیش از تعطیلی توان پرداخت به موقع حقوق کارگران را نداشت؛ در ادامه افزودند: تا پیش از دیماه سال گذشته(94) تعداد کارگران کاشی خزر به حدود 375 نفر میرسید اما کارفرما قبل از آنکه کارخانه را تعطیل اعلام کند؛ حدود 75 کارگر را بدون پرداخت مطالباتشان از کار بکار کرد.
آنها میگویند؛ تاکنون چندین بار به امید بازگشایی کارخانه به نهادهای صنفی و دولتی استان گیلان مراجعه کردهاند اما درمورد بازگشایی کارخانه هنوز پاسخی نگرفتهاند.
کارگران کاشی خزر همچنین درمورد مطالبات معوقه خود میگویند؛ بهصورت مشخص هر کارگر رقمی بین 2تا 10 میلیون تومان از کارفرما طلبکار است.
این کارگران که خواهان بازگشایی دوباره کارخانه هستند، ادامه میدهند: صرفنظر از تلنبار شدن حجم معوقات مزدی آنها نهادهای دولتی و خصوصی نیز از کارفرمای کاشی خزر طلبکار هستند و این احتمال وجود دارد که این گروه از طلبکاران برای وصول طلب خود؛ اموال کارخانه را توقیف و بدین ترتیب از راهاندازی دوباره کارخانه جلوگیری کنند.
کارگران کاشی خزر با تاکید بر اینکه کارگران این مجموعه بزرگ از زحمتکشان به حق جامعه هستند، در خاتمه تصریح کردند: باتوجه به اینکه شرکت کاشی خزر تنها منبع درآمدی و اشتغال دستکم 300 کارگر بهصورت مستقیم است از شما مسئولان تقاضا داریم که درخصوص رفع مشکلات این واحد تولیدی و بازگشت به کارکارگران آن که اکنون در وضعیت بد معیشتی قرار دارند، اقدام عاجل کنید.
کارگران قراردادی شرکت گسترش مانا ساز درآستانه اخراج!
در روزهای اخیر نگرانی کارگران گسترش مانا ساز آبیک از به اجرا درآمدن طرحهای اخراج کارگران شدت یافته است.
به گزارش30آذرایلنا به نقل از کارگران شرکت گسترش مانا ساز،مدیران این شرکت قصد دارند از شمار کارگران قراردادی که هماکنون در بخشهای مختلف کارخانه مشغول به کارند؛ بکاهند.
ظاهرا طرح اخراج قرار است در روزهای ابتدایی ماه آینده (دی ماه) برای 20 نفر از کارگران از مجموع 80 کارگر قراردادی در بخشهای مختلف تولیدی و اداری شرکت گسترش مانا ساز به اجرا دربیاید که دستکم سه ماه دستمزد معوقه طلب کارند.
گویا 20 کارگری که اسامی آنان در لیست اخراج قرار دارد؛ بهصورت میانگین نزدیک به 15سال سابقه کار دارند و قرارداد کار آنها ماه به ماه تمدید میشود.
ظاهرا، کارفرمای این واحد تولیدکننده قطعات سنگین بتنی و فلزی در شهرستان آبیک استان قزوین بعد از اخراج آنها، قصد دارد نیروی کار جدید جایگزین آنان کند.
کارگران گسترش مانا با بیان اینکه تمامی کارگران هر ماه پس از خاتمه قرارداد کارشان نگران از دست دادن شغلشان هستند، افزودند: این وضعیت درحالی برای کاهش هزینههای کارخانه انجام میشود که قرار است تا پایان سال جاری کارفرما روند کاهش نیروی کار کارخانه ادامه دهد.
به گفته آنان، همچنین 120 نفر از کارگران پیمانی شاغل در این کارخانه که تحت مسئولیت چند شرکت پیمانکاری مشغول به کارند؛ امنیت شغلی ندارند و دستمزد آنها چندین ماه از سوی پیمانکاران به تاخیر افتاده است.
این کارگران در خاتمه درباره وضعیت همکاران بازنشسته خود گفتند: حدود 10نفر از همکاران ما که از اسفند ماه سال گذشته (94) بازنشسته شدهاند هنوز نتوانستهاند مطالبات سنواتی خود را از کارفرما دریافت کنند.
کارگران کشتارگاه صنعتی مرغ زرین پران البرز:
4ماه است حقوق نگرفتهایم/ آیا مسئولان درک میکنند شرمندگی در قبال خانواده یعنی چه؟
کارگران کشتارگاه صنعتی مرغ زرین پران البرز4 ماه است که حقوق دریافت نکردهاند و 50 نفر نیز از کارگران که ترکمن و در شیفت شب شرکت مشغول به کار هستند، بیمه برای آنها رد نشده است و تنها عدهای محدود بیمه دارند.
به گزارش منابع خبری محلی،کارگران کشتارگاه صنعتی مرغ زرین پران البرز که در ضلع جنوبی شهرک قشلاق، روستای یعقوب آباد در شهرستان آبیک واقع شده است از عدم پرداخت حقوق خود اعلام نارضایتی میکنند.
به گفته برخی از کارگران این شرکت تعویق پرداخت حقوق از سوی مدیریت شرکت موجب نگرانی و ایجاد مشکلات اقتصادی برای آنها شده است.
یکی از کارگران این شرکت گفت: سالهای گذشته اوضاع به این میزان بد نبود. ماهی۳۵۰ هزار تومان کفاف سطح توقع پایینمان را میداد؛ با همین میزان اجاره خانه خود را پرداخت میکردیم و خرج زندگیمان نیز تامین میشد.
وی افزود: سالی یک بار نزدیک عید با زن و بچههایمان بازار میرفتیم و لباس و میوه و آجیل میخریم، و همین پذیرای ساده خانه ما در روزهای دید و بازدید سال نو بود.
این کارگر عنوان کرد: ما آن موقع چه میدانستیم «معوقه» یعنی چه، چه میدانستیم ۴ ماه نگرفتن حقوق، ۴ ماه، صبحها با سر پایین از خانه بیرون زدن و با سر پایین به خانه برگشتن یعنی چه. ما را اصلاً چه به سیاست؟ چه به اعتصاب؟ چه به بازداشتگاه؟ ما عادت کرده بودیم هر روز برویم کارخانه و برگردیم و دلمان را به همان حقوق و آخر ماه خوش کنیم.
طبق اظهارات این کارگر، اقساط معوقه و دغدغه تأمین معیشت و حتی تهیه مایحتاج روزانه کارگران شرکت زرین پران البرز آنقدر زیاد است که نمیتوانند مدت طولانی به این وضعیت ادامه دهند.
یکی دیگر از کارگران شرکت زرینپران گفت: ما حقوق خود را میخواهیم که حق ماست اما کسی پاسخگوی ما نیست و به مشکلاتی که در زمینه دریافت نکردن ۴ ماه حقوق برایمان به وجود آمده؛ فکر نمیکنند.
وی افزود: متاسفانه هم اکنون این موضوع به اعتبار، منزلت و کرامت کارگران این کارخانه ضربههای جبرانناپذیری وارد کرده است.
یکی دیگر از کارگران شرکت زرینپران که ۴ ماه حقوق عقب افتاده از این شرکت طلب دارد؛ تصریح کرد: آقای وزیر؛ مجموعه اداری شما اگر یک ماه حقوق نگیرند، آیا این موضوع قابل قبول برای کارمندان خواهد بود؟
وی افزود: وعدههای مسؤولین آنقدر زیاد شده است که طاقتمان تمام شد؛ شما فرض کن، یکی دو ماه نه، ۴ ماه. یعنی در یک سال تنها ۳ بار حقوق بگیری و بقیهاش را چشمت به دست رئیس باشد تا کَرَمی کند. ما آن روزها با همین چشمهای خودمان میدیدیم که کارخانه دارد از بین میرود.
یکی دیگر از کارگران نیز در این خصوص اظهار داشت: خیلی سخت است. شما خودتان میتوانید تصور کنید که ۴ ماه، یعنی یک سال، هر روز بروید سر کار و برگردید و هیچ پولی نگیرید؟ شما میدانید معنی ۴ ماه حقوق نگرفتن چیست؟ بچهی دانشجو داشتن یعنی چه؟ آن روزها ما هر روز وارد اردوگاه میشدیم؛ نه صبحانهای نه ناهاری. زندگی خیلی سخت است.
یکی دیگر از کارگران با ناراحتی از جدا شدن زنش به دلیل عدم تأمین مخارج گفت: آنقدر سختیهایی کشیدنها زیاد شد که یک روز همسرم گفت دیگر نمیتواند تحمل کند. شما فکر کنید که بعد هجده سال زندگی گفت طلاق میخواهم.
وی افزود: فقط هم من نبودم. زندگی من و حداقل ۱۰ نفر دیگر هم نزدیک است که به پای میز دادگاه برسند.
یکی دیگر از کارگران قشلاقی مطرح کرد: فشار مالی تأثیرگذار است در زندگی. اگر نانآور خانواده دستش تنگ باشد، بچهها توقع دارند و وقتی برآورده نشود چالشهایی پیش میآید. عدهای کارشان به دادگاه رسید و متوقف شد. بعضیها به نزاع و کتککاری در خانواده رسید و برای بعضیها مثل من، با جدایی از همسر، زندگی برایشان زهر شد.
یکی دیگر از کارگران که بخاطر کمک به پدرش کارگر شد، بیان داشت: من نمیخواستم پدرم ناراحت باشد و سریع رفتم سر کار، خانه را که نیمهکاره بود ساختم، بعدش کارگر شدم و کارگر ماندم. چون خیلیهایمان فکر میکردیم که کارگری هرچه نداشته باشد، بازنشستگی دارد. ما میخواستیم موقع پیری محتاج نشویم. این شد که کارگر شدم.
وی با بیان اینکه کارگران شاغل در شرکت به علت بیکاری و نداشتن شغل مناسب و منبع درآمد از سر ناچاری به این شغل روی آوردهاند، اضافه کرد: درحرکت حال حاضر صدها نفر در این شرکت مشغول کار هستند که به دلیل پرداخت نشدن حقوق توان پرداخت بدهی و اقساط بانکی، اجاره عقب افتاده خانه و سایر هزینههای زندگی خود را ندارند.
یکی دیگر از کارگران شرکت زرینپران نیز با بیان اینکه ترس از اخراج موجب شده است تا کارگران نتوانند مطالبات خود را فریاد بزنند، عنوان کرد: به همین علت مجبوریم بسوزیم و بسازیم و در برابر مطالبات به حق خودسکوت اختیار کنیم تا ما را اخراج نکنند.
وی با اشاره به بیتوجهی مسؤولان نسبت به کارگران گفت: این نگاه در برخی از مسؤولان وجود ندارد که نسبت به کارگران احساس مسؤولیت کنند و پیگیر مطالبات معوقه آنان باشند.
یکی دیگر از کارگران که ۴ ماه است حقوق نگرفته است، مطرح کرد: شاید برای فرزندان سخت باشد مشکلات زندگی را درک کنند اما مشکلات آنقدر زیاد شده که فرزندانم نیز تحت تاثیر قرار گرفته و به فکر نذر و نیاز برای گرفتن حقوق که حق حقیقی ما است، نذر میکنند تا شاید من حقوق بگیرم و بتوانند به خواستههای خود دست پیدا کنند.
یکی دیگر از کارگران شرکت زرین پران البرز نیز متذکر شد: هیچ درآمدی نداریم حتی خیلی از کارگران به شام شب هم محتاج هستند، تا جایی که امکان داشته از اقوام برای مخارج زندگی قرض گرفتهایم ولی پولی که دادهاند بدون بازگشت بوده و الان کسی اعتماد برای قرض دادن به ما ندارد.
وی ادامه داد: متأسفانه هیچکس به فکر کارگران نیست، قولهایی در راستای پرداخت حقوق معوقه کارگران و پرداخت بیمه دادند ولی تاکنون یک ریال از طلب ما را پرداخت نکردهاند.
یکی دیگر از کارگران اضافه کرد: هم اکنون تعداد زیادی از کارگران این کارخانه با مشکلات مالی دست به گریبانند و نیازمند دریافت مطالبات خود بر اساس طبقه بندی هستند.
کشتارگاه صنعتی مرغ زرین پران البرزدوسال پیش دراواخربهمن ماه سال1393 در مساحت ۳۳ هزار مترمربع و زیربنای هشت هزار مترمربع با ظرفیت تولید ۷۹ تن گوشت مرغ در روز و با اعتباری بالغ بر ۱۱۰ میلیارد ریال و ۱۵۰ نفر اشتغال جدید در شهرستان آبیک افتتاح و به بهره برداری رسید.
عدم پرداخت5ماه حقوق وحق بیمه کارگران شرکتی شهرداری کرمان!
کارگران شرکتی شهرداری نزدیک به پنج ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند و اکنون نیز با اتمام آخرین برگ از دفترچه بیمه شان متوجه شده اند که «شرکت خدماتی بزم آرای یزد » لیست بیمه آنان را نیز ۵ ماه است که به سازمان تامین اجتماعی ارسال نکرده اند .
به گزارش منابع خبری محلی،کارگران خدماتی شرکت بزم آرای یزد از اوضاع نابسامان معیشتی خود خبر دادند و گفتند : نزدیک به پنج ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند و اکنون نیز با اتمام آخرین برگ از دفترچه بیمه شان متوجه شده اند که «شرکت خدماتی بزم آرای یزد » لیست بیمه آنان را نیز ۵ ماه است که به سازمان تامین اجتماعی ارسال نکرده اند .
یکی از این کارگران ادامه داد : من رفتگرم و شب و روز درحال جارو کشیدن خیابان های شهر کرمان هستم و فرزندی دارم که مشکلات کلیوی دارد و مرتب باید برای درمان به بیمارستان ها مراجعه کنم اما در حال حاضر نه تنها بیمه ای از ما پرداخت نمی شود و نه حقوقی داریم که به صورت آزاد به درمان فرزندان خود بپردازیم .
یکی از کارگران افزود: بارها با استانداری تماس گرفتیم و خواهان پیگیری حق و حقوقمان از سوی وی شدیم اما آنان نیز اعلام کردند که از سوی ما پیگیری شده اما شهرداری توجه نمی کند و شما باید با بازرسی تماس بگیرید لذا با عدم نتیجه از سوی استانداری با بازرسی استان تماس گرفتیم که آن هم افاقه ای نداشته است و فقط بازسی عنوان کرد که شرکت پیمانکاری با شهرداری قرارداد دارد و به ما مربوط نیست .
وی ادامه داد : در این خصوص با شهرداری تماس گرفتیم آنان هم مدعی شدند که شهرداری نقدینگی ندارد لذا باید صبر کنید تا دی ماه مردم کرمان که عوارض خود را پرداخت کردند تنها حقوق یک ماه شما را بپردازیم و شرکت خدماتی یزدی هم که با شهرداری قرار داد دارد به حدی از شهرداری کرمان طلب دارد که شهرداری کرمان برای پیگیری مطالبات کارگریش از این شرکت خدماتی خجل است .
این کارگر تصریح کرد : در حالی که من به پول نقد نیازمندم شهرداری به ما بُن اجباری می دهد تا حق و حقوق ما را به صورت فرمالیته پرداخت کند .
یلدای سرد پای کورههای داغ!
این گزارش؛ جریان دیداریست در شب یلدا از کارخانه بلورسازی نوری تازه. نشستن پای درددل کارگران یک کارخانه به امید اینکه هرگز بیکار نشوند. آنقدر زنده بمانند که یک بازنشستگی آرام، طولانی و بدون نگرانی را از سر بگذرانند. چرا آنها این روزها را بسیار سخت میگذرانند؟!
«نمیدانیم شغلمان سخت و زیانآور است یا نه. تکلیفمان را تامین اجتماعی روشن نمیکند. نمیدانیم بیست ساله قرار است بازنشست شویم یا باید سی سال تمام پای همین کورهها کار کنیم»
اینها بخشی از درددل کارگرانی است که یلدا را مهمانشان هستیم؛ پای کورههای ذوب در خط تولید کارخانه بلورسازی نوری تازه.
پای کورهها آب میشویم ولی تامین اجتماعی و مسئولان به فکر ما نیستند
نامش علی اصغر است. کارگر نسبتا جوانی که پای کوره ذوب در بخش فرمینگ ایستاده. میگوید تکنیسین است و از سال ۸۱ شروع به کار کرده. علی اصغر از تعلل تامین اجتماعی انتقاد دارد و میگوید سختی کار ما تایید نشده؛ حداقل تکلیفمان را روشن کنند؛ واقعا ماهیت کارمان سخت است، پای کورهها آب میشویم ولی تامین اجتماعی و مسئولان به فکر ما نیستند.
صدایش به سختی شنیده میشود؛ در خط تولید و پای کورهها مجبوریم در گوشی آنهم با فریاد صحبت کنیم. دستگاهها به قدری سر و صدا دارند که دیگر صدا به صدا نمیرسد.
این تکنیسین جوان که وقت کار، هم گوشها و هم دهانش را تجهیزات ایمنی محکم میگیرد و از سر و رویش عرق میریزد؛ اجرای آییننامه سخت و زیانآور برای کارگرانی که پای کورهها میایستند را مهمترین مطالبه خود میداند و میگوید: از اینها گذشته، برای ما شب یلدا هم مثل شبهای دیگر است. برای ما کارگران چه فرقی میکند؛ وقتی قیمتها بالاست، شب یلدا نداریم؛ وقتی نه از آجیل خبری هست و نه از مهمانی، فقط میماند هندوانه شب یلدا که بعد از ۸ ساعت پای کوره ایستادن با خانوادههایمان بخوریم و آرزو کنیم این زمستان هم مثل باقی زمستانها برود و روسیاهی بماند برای زغال….
بازارهای ما از اجناس نامرغوب خارجی اشباع است و ما تولیدکنندگان دستمان لای در…
کارخانه بلورسازی نوری تازه در منطقه صنعتی شمسآباد در جاده قم واقع شده؛ به گفته انوشیروان سوره، مدیر منابع انسانی کارخانه، این واحد تولیدی، ۵۸۰ شاغل مستقیم دارد و ۳۰۰۰ شاغل غیرمستقیم. از این ۵۸۰ کارگر، ۱۱۵ نفر کارگر ساده هستند؛ حدود ۸۳ کارگر زن هم در بخش بستهبندی این کارخانه کار میکنند. بیشتر کارگرها ساکن اطرافند؛ اسلامشهر و توابع آن و تعدادی هم هر روز از تهران میآیند. این کارخانه در سه شیفت فعال است و کورهها در بیست و چهارساعت شبانه روز، حتی یک دقیقه هم خاموش نمیشوند. به گفته سوره، کورههای ذوب باید مدام روشن باشند؛ اگر این آتش ثانیهای بخوابد، کار کارخانه میخوابد.
امشب، شب یلدای باستانیست؛ طولانیترین شب سال. پای میزی جمع میشویم؛ آجیل و انار و هندوانه است. کارگران با لباسهای کار میآیند؛ کارگر خدماتی، تکنیسین، مهندسها. قیافه کارگران خسته است، معلوم است که کارشان سخت است و چرخ زندگی آنطور که باید نمیچرخد. از یک کارگر خدماتی میپرسم چقدر دستمزد میگیری؛ از زندگی راضی هستی؟ حالا که شب یلداست چه صحبتی داری؟ لبخند میزند و میگوید خدا را شکر؛ راضیم به رضای خدا؛ همین که بیکار نیستم و نانی بر سر سفره میبرم، شکرگزارم.
دستمزد خدماتیها حداقل مصوب وزارت کار است و کارگران متخصص بیشتر میگیرند؛ سوره مدیر منابع انسانی کارخانه میگوید: نوع قراردادها هم متفاوت است؛ عملکرد کارگران ارزیابی میشود و براساس عملکرد، مدت قرارداد را تعیین میکنیم. او ادعا میکند که اخراج و تعدیل نداشتهایم و دستمزدها به موقع پرداخت میشود. ولی یکی از مقامات مسئول کارخانه میگوید: اینجا قرار بوده ۶ فاز به بهرهبرداری برسد که نه تسهیلات دادند و نه حمایت کردند؛ تازه بعد از گران شدن حاملهای انرژی همیشه نگرانیم که مبادا برق و گاز کارخانه قطع شود و نان کارگران همین یک فاز هم آجر. میگوید: به راستی چه میشد اگر از تولید داخلی حمایت میکردند؛ اگر جلوی واردات بیرویه چینی آلات و بلورجات را میگرفتند و به تولیدکنندگان تسهیلات میدادند؛ میگوید: ترکیه واردات چینی را ممنوع کرده اما بازارهای ما از اجناس نامرغوب خارجی اشباع است و ما تولیدکنندگان دستمان لای در…
و اما کارگرانی که میگویند روزگارشان به سختی میچرخد، از دولت میخواهند که بیشتر از طبقات پایین جامعه حمایت کند. میگویند افزایش عادلانه دستمزد و کنترل تورم، خواستههای ماست. میگویند دولتمردان هرگز ما را ندیدهاند. اگر میتوانید حداقل صدای کارگران را به آنها برسانید و بگویید مزدمان کم است؛ کفاف نمیدهد.
ای کاش همین اندک دلخوشی ما که روی کاغذ مانده، از بین نرود…
وقتی خوش و بشها و صحبتهای یلدا تمام میشود و راهی خط تولید میشویم یکی از کارگرها جلو میآید و میگوید این روزها شب که به خانه میروم و تلویزیون را باز میکنم و یا روزنامهها را میخوانم، بحث حقوق کارگران داغ است. انگار میخواهند همین قانون کار را هم تغییر دهند و از حقوق ما کم کنند. نگران است و میگوید از این بحثها و جدلها، بوی خوشی به مشام نمیرسد. میگوید گاهی فکر میکنم بحث و جدل دولتیها و نمایندگان مجلس با حامیان کارگران، بیشتر شبیه به یک تسویه حساب سیاسی است. میگوید من که از مناقشات چندان سردرنمی آورم، اما انگار گفتگوها بیشتر سیاسی است تا صنفی. ای کاش در نشستهای شورای عالی کار، نمایندگان واقعی کارگران حضور داشته باشند، نمایندگانی که از کف کارگاهها و واحدها آمدهاند و از کارگران تمام و کمال حمایت کنند. ای کاش همین اندک دلخوشی ما که روی کاغذ مانده، از بین نرود…
به واحدها سر میزنیم؛ در واحد بستهبندی زنان شاغلند؛ از همه ردههای سنی هستند و کارشان بس یکنواخت و بسیار سخت است. قندانها و بشقابهای چینی که از خط تولید وارد واحد بستهبندی میشوند، به این زنها فرصت سرخاراندن هم نمیدهند. زنها میگویند: سرویس رفت و آمد داریم ولی مهد کودک نداریم. وقتی میپرسم علاوه بر اینها، مشکلاتتان چیست؛ میگویند: مشکلاتمان شبیه همه آنهاست که مثل ما هستند، دردهای مشترک زنان کارگر… .
مهمانی شب یلدا پای کورههای ذوب کارخانه بلورسازی تمام میشود؛ اما درد دلهای کارگران تمامی ندارد. آخرین حرف یک کارگر خدماتی این است: چند شب پیش خود صدا و سیما گزارشی پخش کرد که هزار تومان امسال معادل ۲۶۰ تومان سال ۸۴، قدرت خرید دارد. این کارگر میگوید: وقتی رسانه ملی که بلندگوی خود رسمی کشور است، این گزارشها را پخش میکند و این آمار و ارقام را اعلام میکند، چرا آقایان مسئول فکری به حال قدرت خرید ناتوان و سبد خالی ما کارگران نمیکنند. شب یلداست و ما کارگرها شرمنده خانوادههامان هستیم….
بخشی ازیک گزارش ایلنا بتاریخ30آذر
اساتید و دانشجویان روانشناسی دانشگاه الزهرا تجمع کردند
جمعی از اساتید و دانشجویان روانشناسی دانشگاه الزهرا در اعتراض به تفکیک و انتقال رشته های روانشناسی بالینی سلامت و خانواده به وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تجمع کردند.
به گزارش 30آذرمهر، طی این تجمع تعدادی از اساتید این دانشگاه از جمله دکتر سیمین حسینیان، مدیر گروه مشاوره و دکتر مهر انگیز پیوسته گر مدیر گروه روانشناسی به ایراد سخنرانی پرداختند و دلایل مخالفت خود را با این انتقال بیان کردند . نکاتی مثل تبدیل شدن خدمات روان درمانی به دارو درمانی و از بین رفتن استقلال این رشته و تزلزل در سازمان روانشناسی از محورهای سخنان ایشان بود.
در پایان این تجمع بیانیه اساتید و دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه الزهرا مبنی بر محکوم کردن انتقال این رشته به وزارت بهداشت قرائت شد.
در این بیانیه آمده است:
«امروز ما دانشجویان روانشناسی دانشگاه الزهرا در این مکان گرد هم آمده ایم تا اعتراض خود را در خصوص تصمیم اتخاذ شده مبنی بر جدایی رشته های روانشناسی بالینی، سلامت و خانواده از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و انتقال آن به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کنیم. چرا که جامعه روان شناسی معتقد است این تصمیم بسیار عجولانه و غیر تخصصی می باشد.
چرا باید برای انتقال یک رشته عده ای که معلوم نیست در این زمینه صلاحیت، تخصص و آگاهی لازم را دارند یا نه تصمیم گیری نمایند؟
چرا از اساتید و صاحبنظران این رشته در دانشگاه ها، مراکز علمی و سازمان نظام روانشناسی هیچگونه مشاوره ای گرفته نشده است؟
این تصمیم باعث نگرانی جامعه روانشناسان و دانشجویان روانشناسی نسبت به آینده تخصص و رشته خود ونیز پیامد های منفی این انتقال کارشناسی نشده بر سلامت روان جامعه شده است.
به همین دلیل مخالفت خود را با این اقدام اعلام می داریم و خواهان رسیدگی هر چه سریعتر مسئولین مربوطه و تجدید نظر در این مورد می باشیم»
تجمع دانشجویان دانشگاه ساری به دلیل مسمومیت ۷۰ دانشجو!
خبرکوتاه:دانشجویان دانشگاه ساری دراعتراض به مسمومیت غذایی ۷۰ نفر از دانشجویان این دانشگاهدست به تجمع زدند.
پیک سندیکا مرحلهی دوم شمارهی هفتم منتشرشد!
شمارهی هفتم از مرحلهی دوم پیک سندیکا (خبرنامهی داخلی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه) منتشر شد.
لینک این شماره پیک سندیکا:
http://vahedsyndica.com/new/wp-content/uploads/2014/10/%D9%BE%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86-95.pdf
ریزش سقف در حال بتن ریزی جان دو کارگررا گرفت!
کارگران در حال بتون ریزی سقف ساختمان بودند که، سازه ریزش نمود و دو کارگر در زیر آوار ماندند وجان باختند.
به گزارش 30آذرروابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان مازندران، در ساعت ۱۴:۰۳ امروز سه شنبه ۳۰ آذر وقوع این حادثه به مرکز پیام اورژانس آمل اطلاع داده شد.
همکاران پایگاه رویان به محل حادثه که در وازیوار رویان بود اعزام شدند.گفته میشود کارگران در حال بتون ریزی سقف ساختمان بودند که، سازه ریزش نمود و دو کارگر که به گفته شاهدین از تبعه افغانستان بودند متاسفانه در زیر آوار ماندند.
سایر نیروهای امدادی در محل حاضر شدند تا نسبت به خارج نمودن اجساد اقدام نمایند.