
بالغ بر ٤ دهه است، که هر از گاهی و هر دفعه از زبانی فردی مسئله “استان مکریان” مطرح میگرد در چند روز گذشته این دفعه از شبکه خبر ایران موضوع تشکیل استان “کوردستان شمالی” با مرکزیت بوکان مطرح شده است؛ جدا از تفاوت در اسم استان که قبلا بیشتر با اسم مکریان خوانده میشود، این دفعه مرکزیت آن هم تغییر کرده است؛ چون بیشینه موارد موضوع “استان مکریان” با مرکزیت مهاباد مطرح بود و حال مرکزیت آن به بوکان تغییر کرده است.
بهتر است نوشته را با پرسش چرایی؟ تشکیل یک استان جدید آغاز کنیم.
در اساس و در شرایطی که مسئله هویتی، مذهبی مطرح نباشد، مهمترین دلیل برای تشکیل استانی جدید بحث مدیریت و اداره استان است، مانند استان البرز که از استان تهران جدا شده است.
اما در شرایطی که مسئله هویتی و مذهبی در یک منطقه جغرافیایی مطرح باشد؛ این مسائل متغییراتی هستند، که در هنگام تقسیمبندیهای حائز اهمیت بودە و جدا از مسئله مدیریتی در تقسیمات احتمالی مطرح شده و باید در نظر گرفته شوند .
استان ارومیه که در تقسیمات کشوری به “استان آذربایجان غربی” شناختە شده است؛ از لحاظ هویتی سه ملت کورد ، آذری و ارمنی در آن ساکن هستند، و از لحاظ مذهبی دو مذهب شیعه و سنی ، آیین مسیحی و اقلیتی اهل حق ادیان رسمی استان را تشکیل میدهند.
با نگاهی کوتاه به اسم رسمی این استان برای هر محققی مشخص است، که در اسمگذاری این استان نیاتی شوم و نژادپرستی وجود داشته است، در شرایطی که بیشینه این استان را کورد تشکیل دادهاند؛ چرا باید اسم رسمی استان فاقد هر گونه مشخصهای از هویت کورد بودن باشد؟!
این در حالی است که بیشتر اسمهای رسمی استانهای ایران با مشخصه هویتی همراە هستند مانند “کوردستان” ، سیستان و بلوچستان ، آذربایجان شرقی و …
مسئله به این موضوع ختم نمیشود؛ در سیاستگذاری ، فعالیت جمعی فرهنگی ، هویتی، مذهبی و حتی تعامل و مدارا هیچ نشانەای از حضور ملتهای متفاوت و مذاهب جدا در این استان وجود ندارد.
در عین حال جدا از مسئله نگاە امنیتی به کلیت استان مسئله وجود نگاه امنیتی فوکوس شدە بە بخش جنوبی آن نیز مطرح است، و در موضوع سرمایهگذاری و مسئله اقتصاد و عمران در سطح استان بشدت مسئله وجود ملتهای و مذاهب مختلف در استان مطرح است و تبعیضهای کاملا محرز در سطح مختلف مدیریتی ، اقتصادی ، عمرانی و فرهنگی انجام میشود.
وجود نگاە امنیتی پر رنگ، مسئله تبعیض اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی زمینهساز آن شده است کە کسانی از سر نیتی شوم و گاها با محوریت کسب منافع فردی و جمع از سر طاق شدن، طاقت موضوع تشکیل استانی جدید، که منفک شدە از استان ارومیه است؛ را مطرح کنند. طراحان این استان جدید، کە گاها مکریان و بعضا “کوردستان شمالی” نامیدە میشود، و روزی مرکز آن مهاباد و فردایش مرکز آن بوکان مطرح میکنند، بر این عقیدە بودە و هستند کە جدا شدن بخش جنوبی استان ارومیه از این استان و تشکیل استانی جدید کە بیشینه آن را، مردمانی با هویت کوردی و مذهب سنی تشکیل میدهد، میتواند هویت گم شدە در سیاستگذاری استان ارومیه را دوبارە نمایان و رفع تبعیض اقتصادی، فرهنگی و عمرانی گردد.
در نگاه اول راهکار فوق راهکاری منطقی جلوه مینماید، اما با نگاهی ژرف به ساختار استان ارومیه و واقعیت مدیریتی موجود در سطح ایران این راهکار از هرگونه منطق خالی است.
چرای غیره منطقی بودن راهکار در چیست؟!
١: مهمترین مسئلهی که راهکار تشکیل “استان کوردستان شمالی” را غیره منطقی مینماید، این است که مسئله تبعیض اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی در مورد کوردستان و موضوع پنهان و مخدوش کردن هویت کوردی یک سیاست راهبردی در ساختار جمهوری اسلامی است؛ نه یک رفتار منطقهی طراحی شدە توسط جمعی مدیران آذری زبان
٢: پراکندگی هویت کورد، و آذری در استان ارومیه بر اساس جغرافیایی مشخص نیست، به این مفهوم که کوردها در تمامی جغرافیای استان ارومیه ساکن هستند، و از “حق سرزمین” برخوردارند، اما آذریها در جنوب استان ارومیه ساکن نیستند، پراکندگی هویتی مسبب دو مسئله شدە است ١: موضوع تبعیض علیه کوردها در تمامی سطح استان مطرح است نه یک بخش از آن ٢: عدم وجود آذرها در یک جغرافیا مسبب آن شدە کە مسئله تفکیک جنوب استان مطرح گردد. به گمان اینکه چون در جنوب بیشینه ٩٥% را کوردها تشکیل دادەاند، پس هویت کوردی تنها مشخصه این ناحیه از استان ارومیه است، یک ایده کاملا غلط است، چون هویت کوردی مشخصه تمام جغرافیای استان ارومیه است.
در واقع طرح تشکیل استان جدید بر اساس کوردستانی بودن منطقه و مسئله هویت کوردی و حتی رفع تبعیض بر علیە کوردها هم نیست، بلکه بر اساس عدم حضور آذریها در یک منطقه جغرافیای طراحی شدە است، و در این راەحل نه تنها راهکاری برای هویت کوردستانی بخش شمالی استان اورمیه در نظر گرفته نشده است، بلکه به مسئله تبعیض موجود در شمال استان هیچ اهمیت و اشارە نشدە است؛ در ضمن با نگاه به اسم جدید منتخب شده برای استان منفک شده، نمایان است، کە طراحان این ایده بە کوردستانی بودن و موضوع تبعیض علیه کورد شمال استان اورمیه باور ندارند و به همین دلیل است، که تنها بخش جنوبی آن را “کوردستان شمالی” خواندهاند.
٣: در شرایط کنونی که بیشینه جمعیتی استان ارومیه را کوردها تشکیل میدهند، مسئولین کشوری و استانی در تلاشند، از طریق سیاستگذاریهای غیرە همگون با ساختار اجتماعی و فرهنگی استان، و نیز از طریق مدیریت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی هویت کوردی این استان را پنهان کنند، و ضمن آن تبعیضهای فرهنگی، مدیریتی و اقتصادی کاملا سازماندهی شدە را بر علیه هویت کوردی در تمامی سطح استان انجام میدهند.
اگر جغرافیای که از ساکنانی با بیشینه هویت کوردی برخوردار است، از این استان جدا شود؛ هویت کوردی و مسئله کوردستانی بودن بخش دیگر این استان که در محدوده استان ارومیه جدید قرار میگیرند، با چالشی به مراتب بزرگتر از اکنون روبرو خواهندشد. و مسئله ژینوساید فرهنگی نیز مطرح خواهد بود.
٤: تشکیل استان جدید که منفک شدە از استان ارومیه است، در واقع تلاشی امنیتی_مدیریتی برای تشکیل سدی دیگر در راستای عدم ارتباط جمعی و اجتماعی کوردها باهم در جغرافیای کوردستان است، و بیگمان این مسئلە در شرایط کنونی که کوردها در کوردستان شرقی از قدرتی سیاسی و رسانەای برخودار نیستند؛ میتواند بر شکلگیری رفتار هویتی _سیاسی مستقل از هم کوردها تاثیر داشته باشد. این در حالی است، که مبارزات ملی کوردستان در شرایط کنونی نیازمند آن است کە جامعه کوردستان شرقی رفتار هویتی _سیاسی متحد داشته باشد.
٥: ضمانتی برای اجرائی شدن مسئله “پررنگ شدن هویت کوردی” و موضوع رفع تبعیض اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی در استان جدید که مدافعان و طراحان آن مطرح میکنند؛ در عمل وجود ندارد.
موضوع تبعیض اقتصادی علیه کوردها در تمامی سطح استان ارومیه و دیگر استانهای کوردستان شرقی موجود است و تنها مختص به یک بخش از کوردستان شرقی نیست.
حتی تجربه فعلی این مسئله را به چالش میکشد، برای مثال استان کرمانشان و ایلام که از هویتی کوردی برخودار هستند؛ در حالی که در سیاستگذاری این استانها در تلاش است، این هویت را پنهان کند.
آنچه نمایان است، سیاستگذاران جمهوری اسلامی هویت کورد بودن تنها را محدود به استان سنه کردەاند. پس نمیتوان با اطمینان ادعا کرد، در صورت تشکیل استان “کوردستان شمالی” هویت کوردی در سیاستگذاریهای این منطقه پررنگ و حتی مطرح میشود. در مورد مسئله احتمال رفع تبعیض اقتصادی و مدیریتی در صورت تشکیل “استان کوردستان شمالی” هم باید این پرسش را مطرح کرد سە استان کرماشان، سنه و ایلام که از هویت کوردی بالغ بر ٩٠% برخوردارند، آیا از آنها رفع تبعیض شده است؟!
طبق آمارهای رسمی اعلام شده توسط مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٤، کرماشان کە یک کلان شهر است، در لیست بالاترین میزان بیکاری در ایران قرار دارد، و خانوارهای شهری ایلام و سنه نیز کم درآمدترین خانوارهای شهری ایران شدە است ، چه بسا شکلگیری “استان کردستان شمالی” مسبب فوکوس نگاە امنیتی به این استان نشود و تبعیض اقتصادی ، مدیریتی و فرهنگی بیشتر از اکنون نگردد.
مسئله اصلی در استان ارومیه وجود نگاه امنیتی و طراحی تبعیضها مختلف بر اساس همان نگاه در سطح مدیریت کلان کشوری است و نگاهی که به استراتژی امنیتی در سطح ایران تبدیل شده است و بر اساس همان نگاە تلاش برای پنهان کردن هویت کوردی نه تنها در سطح استان ارومیه، بلکه در تمام ایران مطرح است؛ همین موضوع مسبب شدە است، که راە حل اساسی برای رفع تبعیضهای موجود منفک کردن بخشی از این استان نباشد، بلکه تغییر استراتژی امنیتی و کلان جمهوری اسلامی در مورد کوردستان و تاکید بر تغییر رویه سیاستگذاری کنونی هویتی ، فرهنگی و اقتصادی استان و تعیین سیاستگذاری هویتی، فرهنگی و اقتصادی جدید با محوریت هویتهای ملی و دینی موجود در این استان و تلاش برای رفع تبعیض موجود راهکار اصلی است؛ در این راستا گام اول باید نام رسمی استان تغییر نماید، نه اینکه قسمتی از استان جدا شدە و با تشکیل استان “مکریان” یا هر اسم دیگری تنها هویت واقعی آن بخش از کوردستان کە تحت عنوان رسمی استان “آذربایجان غربی جدید” شناخته میشود، مخدوش میگردد؛ و نتیجەای دیگر دربر نخواهد داشت. اگر استان جدید به آدرسی جدید برای فوکوس استراتژی امنیتی جمهوری اسلامی علیه کوردستان تبدیل نشود.