(2)

عبدالرحمن مهابادی
همزمان با پروسه آزادسازي شهر موصل از دست داعش، بر دامنة جنگ و كشتار در سوريه افزوده شده و روزي نيست كه دهها و بعضا صدها نفر از مردم بيگناه توسط بمبارانهاي رژيم اسد و روسيه و حملات موشكي و شيميايي و زميني نيروهاي قدس و سپاه پاسداران رژيم جان خود را از دست ندهند.
طي پنج سال گذشته عليرغم بسياري نامردميها و جنايات ريز و درشت در پشت صحنه عليه مردم اين كشور، آنچه اكنون از رژيم بشار اسد باقي مانده چيزي جز يك ماسك كاغذي نبوده و اين رژيم آخوندي و ايادي آن است كه عليه مردم سوريه، ميجنگند و در آنجا كشتار راه انداخته اند. دلايل اثباتي اين صحنه را ميتوان در دو عامل زير خلاصه نمود:
يكم. مقامات رژيم ايران بارها، سوريه را عمق استراتژيك خود اعلام كرده و دفاع از حكومت بشار اسد را دفاع از كيان و موجوديت خود ميدانند. آنها به صراحت صحبت از اين ميكنند كه اگر در سوريه نجنگند بايد در تهران و همدان و بقيه شهرهاي ديگر ايران به دفاع از موجوديت خود بپردازند.
خامنهای در مورد حضور نظامی پاسداران و شبهنظامیان ولایتش در سوریه گفت: ”اگر مدافعان حرم (حرم حضرت معصومه در سوريه) مبارزه نمیکردند باید در کرمانشاه و همدان میجنگیدیم” (بهمن1394). ولایتی، مشاور خامنهای نيز در روز 28آبان1394 در این باره گفت: «اگر مواضع و حمایتهای ما نبود، دمشق سقوط میکرد. هیچکسی به غیر از ما و حزبالله و همپیمانان آنها نمیتوانست بار نبرد در سوریه را به دوش بکشد». ولایتی کمتر از یک ماه بعد بار دیگر گفت: ”بشار اسد خط قرمز جمهوری اسلامی است و نظام بنا ندارد چه در میدان جنگ یا سیاست پشت بشار اسد را خالی کند” (خبرگزاری فارس 14آذر1394).
اين يك پيام روشن از واقعيت كنوني رژيم ايران را به نمايش ميگذارد كه تا چه ميزان وضعيت اين رژيم ضعيف و شكننده است كه مجبور است براي ادامه حيات جنايتكار خود، دست به كشتار مردم سوريه بزند.
دوم. رژيم ايران كه بر اثر خوردن زهر اتمي با بحرانهاي جدي و مرگبار سياسي و اقتصادي مواجه شده و هر روز كه ميگذرد جام زهر اين توافقنامه بيشتر بر جسم و جان آن اثر ميكند، اكنون به گفته خود مقامات اين رژيم در باتلاق سوريه گير افتاده و در عين حال نميتواند كه صحنه را ترك كند و در واقع بر سر دوراهي ”بد” و ”بدتر” رژيم اولي را انتخاب و بالاجبار «تداركاتچي دولت روسيه» در سوريه شده است.
مصطفي تاجزاده از مهرههاي رژيم اخيرا در يك مصاحبه علني گفت: ” واگذاري پايگاه به روسيه، ايران را به ”تداركاتچي و پيادهنظام ”روسيه تنزل داده است”. وي با اشاره به وضعيت رژيم در سوريه گفت: ” اعتبارمان لطمه ديده است و روزبهروز در باتلاق سوريه بيشتر فرو ميرويم” (دوهفتهنامه “روبرو ”چاپ تهران, شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵گفت).
مدتي قبل دور جديدي از مذاكرات كشورها در لوزان بر سر بحران سوريه صورت گرفت اما جز تداوم مذاكرات كه در واقع تداوم كشتار و بمباران و ريختن خون از پيكر مردم است نتيجهيي در پي نداشت. مردمي كه جز خودش پشت و پناهي ندارد و در اين جهان فقط با خون دادن هرچه بيشتر پيام خود را بر وجدانهاي امروزي فرياد ميكند. در طنين چنين فريادي است كه ميشود اين واقعيت را خواند كه مسئله سوريه از نقطهيي كه بشود سازشي بين مردم و بشار اسد خونريز ايجاد كرد گذشته است. اخيرا قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس در مراسم سالگرد كشته شدن پاسدار حسين همداني در سوريه گفت كه ”ما در سوريه فقط از (حكومت)سوريه دفاع نميكنيم بلكه از اسلام و جمهوري اسلامي دفاع ميكنيم”.
اما اين واقعيت را نميتوان انكار كرد كه سياست ضعيف غرب و به ويژه دولت اوباما كه روزهاي آن رو به پايان است فرصتهاي كلان به مقامات رژيم ايران بخشيده تا تحت نام ”مذاكره” و فقط بابت خريد ”وقت” برچيده شدن سنگر دفاعياش در سوريه( يا در واقع سرنگوني رژيم ايران) به عقب بيافتد. وگرنه بر همگان روشن است كه هرگز ”مذاكرات” اينچنيني پاسخ حل بحران سوريه نيست. تجربه 38 ساله گذشته اين رژيم گواه اين حقيقت است كه سياست ”مذاكره” از جانب رژيم، يك تاكتيك شناخته شده آن به منظور خسته كردن طرف مقابل است
رژيم قبل از همه خوب اين را ميداند كه قادر به حفظ اسد در سوريه نيست. اما وي در سوريه روي روسيه و از طرف ديگر روي ضعف اداره اوباما سرمايهگذاري كرده است و اگر اين دو عامل نبود صحنه بسيار متفاوت با آنچه هست ميبود. رژيم ايران براي بقاي خود دنبال ادامه جنگ عليه مردم سوريه است. اما كدام جريان يا فرد آگاه و انساندوستي است كه نداند ريشه و عامل اصلي بحران سوريه و به طول انجاميدن آن همانا رژيم ايران بوده و هست. و اين واقعيت، واقعيت ديگري در بطن خود دارد كه تنها راه حل پايان دادن به جنگ و كشتار و تروريسم در سوريه، همانا به رسميت شناختن اپوزيسيون سوريه و دادن كرسيهاي اين كشور در مجامع بينالمللي به اپوزيسيون سوريه است. در اين صورت است كه به حضور نيروهاي رژيم در سوريه پايان داده ميشود و روسيه نيز مجبور ميشود به جنايات خود در حق مردم مقاوم سوريه پايان دهد.
و سخن آخر اينكه، رژيم ايران برخلاف جار و جنجالهاي تبليغاتياش، بيش از هر زمان ديگري ضعيف و شكننده بوده و سياست قاطع از جانب دولتها و مجامع بينالمللي در حمايت از مردم و اپوزيسيون سوريه ميتواند صحنه را در جهتي كه بايد قرار دهد. اپوزيسيون ايران قطعا خود را در كنار اپوزيسيون سوريه ميداند كه داراي هدفي واحد و آرماني مشترك براي برقراري صلح و امنيت و ثبات در منطقه هستند.
پايان