اخراج23کارگرمعترض شرکت آب و فاضلاب سازه های آبی بیرجند!
ماه گذشته 23 نفر از کارکنان معترض شرکت آب و فاضلاب سازه های آبی بیرجند اخراج شدند.
به گزارش منابع خبری محلی،محسن بستانی یکی از کارگران اخراج شده شرکت سازه های آبی اظهارکرد: شرکت آب و فاضلاب سازه های آبی بیرجند حدود یک سال و نیم است که اجرای سیستم فاضلاب بیرجند در مسیر جاده امیرآباد را در دستور کار دارد.
وی افزود: بنده هم از شهریور امسال به عنوان راننده با این شرکت همکاری می کردم. شرایط کار با این شرکت به گونه ای بود که روزهای جمعه و تعطیلی های رسمی از جمله روزهای تاسوعا و عاشورا هم باید کار می کردیم و اگر کاری پیش می آمد باید مرخصی می گرفتیم.
این کارگر بیرجند گفت: شرایط کار در این پروژه هم به گونه ای بود که از ساعت 6 صبح تا 5 بعدظهر سرکار بودیم و در حالی که در فضای متعفن و بد بوی فاضلاب کار می کردیم، اما هیچ اعتراضی نکردیم.
بستانی بیان کرد: اما متاسفانه مسئولان شرکت چند ماه شده بود که حقوق کارگران را پرداخت نمی کردند که این موضوع برای کارگران بسیار سخت بود چرا که کرایه خانه ها عقب افتاده بود و قبوض آب و برق و گاز هم روی هم انباشته شده بود و حتی کارگران به نان شب خودشان محتاج شده بودند.
وی اذعان کرد: پس از این وضعیت و برای دریافت حقوق خود به مسئولان شرکت مراجعه کردیم که هربار که مراجعه می کردیم وعده آخر هفته و سرخرمن می دادند.
وی ادامه داد: کارگران که در وضعیت مالی بدی قرار داشتند، یک روز سرکار نرفتند و در محوطه کارگاه تجمع کردند، که پس از این موضوع شرکت 500 هزار تومان به کارگران پرداخت کرد و قرار شد که باقی مانده حقوق را تا پایان هفته واریز کنند.
این کارگر بیرجند خاطرنشان کرد: همچنین قبلا مسئولان شرکت از کارگران خواسته بودند تا لیستی را که به آنها داده می شود را امضا کنند، که متوجه شدیم این لیست و امضا گرفتن ها برای این است که کارگران تایید کنند که حقوق خود را دریافت کرده اند، اما بنده و تعداد دیگری از کارگران گفتیم ما که حقوق نگرفته ایم و این لیست را امضا نمی کنیم، پس از مدتی سرفرازی معاون اموراقتصادی استانداری از این پروژه بازدید و از پرداختی حقوق کارگران هم سوال کرد که مسئولان شرکت گفته بودند حقوق های کارگران به روز پرداخت می شود؛ و احتمالا آن لیست و امضا گرفتن برای داشتن سندی مبنی بر این موضوع بود.
بستانی افزود: دو بار دیگر هم کارگران تجمع کردند و برای اینکه درگیری فیزیکی و یا تهمتی به کارگران زده نشود و همچنین برای تامین امنیت، کارگران کلانتری را هم باخبر کردند تا در صحنه حضور داشته باشد که پلیس این تجمع ها را صورتجلسه کرده است. در مرحله دوم تجمع کلانتری از افرادی که حقوق دریافت نکرده بودند امضا گرفت که در این خصوص 23 نفر از کارگران لیست را امضا کردند و بقیه هم احتمالا ترسیده بودند.
وی بیان کرد: اما مسئولان شرکت لیست این کارگران را از کلانتری گرفته بودند و با آنها تماس گرفتند که بیایند حقوقشان را دریافت کنند. اما وقتی که برای دریافت حقوق مراجعه کردیم متوجه شدیم که با ما تسویه حساب و ما را اخراج کردند.
وی گفت: اما بعدا مسئولان شرکت گفته اند به دلیل شرایط مالی اقدام به تعدیل نیروها کرده اند در حالی که پس از اخراج ما نیروهای دیگری را بکارگیری کردند.
این کارگر بیرجند تصریح کرد: این اقدام مسئولان شرکت در حالی بود که حتی برخی از کارگران اخراج شده سابقه 10-15 سال کار با این شرکت را داشتند و برخی دیگر هم از زمان آغاز این پروژه با آنها همکاری می کردند.
بستانی افزود: حتی مسئولان شرکت به ما اجازه ندادند که دوباره وارد کارگاه شویم در حالی که وسایل شخصی ما داخل کارگاه باقی مانده است.
وی اظهار کرد: در خصوص پرداخت نشدن حقوق کارگران بارها به اداره کار بیرجند مراجعه یا مکاتبه کردیم اما هیچ اقدامی برای پیگیری حق و حقوق کارگران انجام نشد و کارشناسان این اداره حتی یک بار هم در این خصوص به کارگاه کارگران مراجعه نکرد تا اینکه کارگران را اخراج کردند و در واقع اداره کار در حق کارگران کوتاهی و کم لطفی کرد.
این کارگر بیرجندی تصریح کرد: قبلا برای اعتراض خود به استانداری هم نامه نوشتیم که در این خصوص جلسه ای برگزار کردند اما متاسفانه از کارگران برای حضور در جلسه دعوت نکردند و نتیجه این نامه را هم نمی دانیم که به کجا رسیده است.
بستانی بیان کرد: متاسفانه این شرکت بی دلیل حق و حقوق کارگران را ضایع و آنها را اخراج کرد، در حالی که کارگران در بدترین شرایط محیط و فاضلاب کار می کردند و حتی روزهای تعطیل هم مشغول بودند اما مسئولان شرکت نه پول بیمه کارگران را پرداخت کردند و نه مبالغ اضافه کاری را حساب کردند، وقتی که اعتراض هم کردیم؛ هیچ مقام و مسئولی به این اعتراض ما توجه نکرد.
وی افزود: همچنین موضوع دیگری که مطرح است این است که این شرکت حدود 180 نفر نیرو و پرسنل دارد که حدود 80 نفر آنها شامل مهندس، کارشناس، کارگر، آرماتور بند و حتی راننده غیربومی هستند و مسئولان شرکت گفته اند که چون در استان و بیرجند نیروی تخصصی نداشته ایم، از سایر استان ها نیرو آورده ایم.
ادامه اعتصاب،راهپیمایی وتجمع کارگران کارخانه هپکواراک!
کارگران کارخانه هپکو امروز3بهمن ماه هم درسطح شهر اراک راهپیمایی کردند و در نهایت در مقابل استانداری مرکزی در اعتراض به وضعیت حقوق و معوقات و آنچه نامشخص بودن آینده شغلیشان عنوان میکنند، تجمع کردند و خواستار رسیدگی سریعتر به وضعیتشان شدند.
به گزارش 3بهمن ایسنا،کارشناس روابط عمومی شرکت هپکو با تاکید بر این نکته که تا زمان تحقق خواستهها و رفع مشکلات و مسائلمان به این اعتراضها ادامه میدهیم، گفت: حدود 90 روز از آخرین واریزی کارگران این شرکت میگذرد و کارگران این شرکت در امرار معاش روزانه با مشکل مواجه شدهاند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به قولهایی که برای بهبود شرایط داده شده چرا اعتراضها ادامه دارد؟گفت: سال گذشته نیز همین قولها داده شد. اینکه سهامدار شرکت تغییر میکند و … حتی گفتند خریدار خارجی برای این شرکت اعلام آمادگی کرده است که هیچ کدام از این قولها عملی نشد.
وی با بیان اینکه طلاق و چکهای برگشتی دستاورد هپکو برای کارگران بوده است، عنوان کرد: اواخر سال گذشته بعد از اینکه هیچ کدام از قولها عملی نشد کارخانه تعطیل شد و برای ایام عید کارگران از حقوق و عیدانه خبری نبود و کارگران شرایط دشواری را تجربه کردند، این نگرانی وجود دارد که موضوع سال قبل تکرار شود، مشکلات مالی منجر به اختلافات خانوادگی در زندگی خصوصی کارگران شده است.
وی با بیان اینکه در صورتی که حداقل بخشی از معوقات کارگران پرداخت میشد به حل مسائل امیدوارتر میشدیم، عنوان کرد: یکی از کارگران این شرکت روز گذشته دچار شوک عصبی ناشی از فشار روانی موجود شده و در بیمارستان امیرالمومنین اراک بستری شد.
وی تاکید کرد: این شرکت تا زمانی که سهامدار جدید اعلام آمادگی کند باید به دولت واگذار شود و حل مشکلات کارگران در دستور کار قرار بگیرد و تا زمان تحقق این موضوع به اعتراض خود ادامه میدهیم. کارگران شرایط بسیار دشواری را تجربه میکنند و هیچ منبع درآمد دیگری ندارند..
اعتصاب وتجمع اعتراضی رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی رشت دراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق!
صبح امروز3بهمن، جمعی از رانندگان اتوبوسرانی رشت دراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوقشان دست از کار کشیده ومقابل درب ورودی این شرکت اجتماع کردند.
بنا به گزارش منابع خبری محلی،این اقدام اعتراضی بدنبال حضور مرتضی شریفی مدیر عامل سازمان اتوبوسرانی رشت در جمع کارگران ووعده پرداخت مطالباتشان تا پایان هفته،پس از چندساعت پایان گرفت.
تجمع کارگران شهرداری نی ریز در اعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق مقابل اداره کار!
روزگذشته2بهمن،جمعی از کارگران پیمانی شهرداری شهر نی ریز، در اعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوقشان ،مقابل اداره کار این شهرستان تجمع کردند.
به گزارش 3بهمن ایلنا،این کارگران که در شهرداری شهر نی ریز از توابع شهرستان نی ریز در استان فارس مشغول کارند. روز گذشته (2 بهمن ماه) در اعتراض به معوقات مزدی خود در مقابل ساختمان اداره تعاون ،کار ورفاه اجتماعی این شهر تجمع کردند.
همچنین به نقل از کارگران خدماتی شهرداری نی ریز که حدود 4ماه مطالبات مزدی طلب دارند گفته میشود بیتوجهای به پرداخت مطالبات آنها، باعث شده است تا از لحاظ معیشتی دچار مشکلات زیادی شوند.
طبق اظهارات آنان ،جدا از اعتراض روز گذشته، آنها تجمعات متعددی را در مقابل ساختمان شهرداری ودفتر امام جمعه این شهر بر گزار کرده اند که تا کنون افاقه نکرده است.
تجمع اعتراضی بازنشستگان پیش از موعد مقابل مجلس برای چندمین بار!
امروز3بهمن،جمعی از بازنشستگان پیش از موعد تامین اجتماعی در اعتراض به تبعیض و بی عدالتی در پرداخت مستمری خود،برای چندمین بار مقابل مجلس تجمع کردند.
به گزارش 3بهمن مهر، جمعی از بازنشستگان پیش از موعد سازمان تامین اجتماعی، طی چندمین بار در هفته های اخیر، پیش از ظهر امروز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
این بازنشستگان با اشاره به پرداخت ۳۰ سال حق بیمه از سوی خود، خواستار محاسبه سال های بیست و نهم و سی ام حق بیمه به عنوان مبنای پرداخت مستمری بازنشستگی خود هستند، اما سازمان تامین اجتماعی به بهانه بازنشستگی پیش از موعد آنها (با ۲۵ سال کار)، میانگین سالهای بیست و چهارم و بیست و پنجم خدمت کاری را مبنای مستمری قرار داده است.
تجمع کنندگان با اشاره به تبعیض آشکار در این زمینه و تضییع حقوق خود، خواستار اقدام مجلس برای حل این معضل شده اند .
نامه سرگشاده اعتراضی کارگران مناطق آزاد تجاری خوزستان نسبت به اداره تامین اجتماعی خرمشهر!
جمعی از کارگران شاغل در منطقه آزاد تجاری استان خوزستان طی نامه ای سرگشاده به برخوردهای سلیقهای تامین اجتماعی خرمشهر وعدم اجرای آراء صادره از سوی دفاتر اشتغال این مناطق اعتراض کردند.
به گزارش3بهمن ایلنا،این نامه که به دست جمعی از کارگران شاغل در مناطق آزاد تجاری مستقر در استان خوزستان نوشته شده، آمده است: اداره تامین اجتماعی خرمشهر از قبول آرای قطعی و لازم الجراء که توسط دفاتر اشتغال ادارات مناطق آزاد این استان و در رابطه با مشکلات آنها صادر شده است، خودداری میکند.
کارگران مورد نظر که در مناطق تجاری همانند آبادا ن،خرمشهر ،اروند کنار وجزیره مینو شاغلند نوشتند که اداره تامین اجتماعی خرمشهرحاضر نیست تا به موجب احکام صادره با آنها رفتار کند.
از قرار معلوم، اداره تأمین اجتماعی شعبه خرمشهر فقط از آراء قطعی اداره کار و امور اجتماعی شهرستان خرمشهر تبعیت می کند و نسبت به آراء قطعی و لازم الجراء اداره کار سازمان منطقه آزاد بی توجه است وتمکین نمی کند.
این درحالی است که برابر مقررات حاکم در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، تنها دفاتر اشتغال مستقر در ادارات مناطق صلاحیت رسیدگی به دعواهای صنفی را داشته و ادارات کار از ورود به پروندههای صنفی کارگاههای این مناطق منع شدهاند.
کارگران کارخانه پلی اکریل اصفهان:اظهارات استاندار اصفهان ضدکارگری است
کارگران کارخانه پلیاکریل اصفهان میگویند: اظهارات استاندار اصفهان رفع تکلیف و فرافکنی است؛ این درحالیست که عملکرد هیات اجرایی مستقر در پلی اکریل هم ناموفق بوده است.
به گزارش3بهمن ایلنا،جمعی از کارگران شرکت پلیاکریل اصفهان از اظهارات اخیر استاندار اصفهان انتقاد کردند.
استاندار اصفهان شامگاه یکشنبه هفته گذشته در نشست خبری با خبرنگاران در پاسخ به سوال یک خبرنگار در خصوص روند رسیدگی به مشکل کارگران کارخانه پلی اکریل که چند روزی است روبروی استانداری اصفهان تجمع میکنند، اظهار داشته است: در هیچ کجای بودجه کشور منابع مالی برای پرداخت حقوق کارگران بخش خصوصی دیده نشده است و از این رو ما در استانداری پولی نداریم که به کسی پرداخت کنیم.
این مقام مسئول در ادامه گفتهاست: در حال حاضر در تلاش هستیم که تسهیلاتی را از بانک ملی و تجارت و بخشی هم اعتبارات دولتی برای حل مشکل این کارخانه تخصیص دهیم. او در پایان اظهاراتش از کارگران این کارخانه علی رغم اینکه حق دارند و شش ماه است که حقوق خود را دریافت نکردهاند درخواست کرده است صبوری کنند.
کارگران پلیاکریل از این اظهارات ناراضیند و انتقاد دارند. این کارگران میگویند: دو هزار کارگر پلیاکریل دارند چوب بیتدبیریها را میخورند و سرگردانند؛ حالا استاندار هم می گوید به ما ربطی ندارد.
این کارگران می گویند: چرا استاندار از بیکفایتی هیات اجرایی دولت که در ماههای گذشته در پلی اکریل مستقر شده، سخنی نمیگوید؛ چرا از این که این هیات نتوانست محصولات کارخانه را بفروشد؛ نتواست تسهیلات بگیرد؛ و با این بیکفایتی تولید را خواباند، حرفی به میان نمی آید.
این کارگران معترضند و میگویند در سال جدید فقط سه ماه حقوق گرفتهایم؛ اگر قرار باشد دولت به داد ما نرسد؛ چه باید کرد؟
عدم پرداخت ماه ها حقوق کارگران مجتمع فولاد نطنز!
برخوردهای چکشی(از قبیل اخطار، تهدید به اخراج و حتی اخراج کارگران)درصورت اعتراض!
برخوردهای چکشی با کارگران معترض به عدم دریافت ۹ ماه حقوق، از قبیل اخطار، تهدید به اخراج و حتی اخراج کارگران، آن ها را از طرح شکایت و پیگیری حقوق طبیعی خود منصرف می سازد و این موضوع بغض حاصل از بی توجهی ها را دوچندان کرده است.
به گزارش منابع خبری محلی،مجتمع فولاد نطنز در قالب طرح توسعه و با هدف تولید انواع میلگرد صنعتی و ساختمانی، با ایجاد حداقل ۱۰ هزار فرصت شغلی در سال ۱۳۷۸ شروع به کار کرد.
طی سال ها فعالیت این کارخانه در شهرک صنعتی شجاع آباد نطنز، نیروها و کارکنان فولاد نطنز از اهالی بومی شهرستان و بعضی کارگران خارج از شهرستان تامین شده است، افرادی که با تحصیلات و توانمندی های مختلف با هدف دست یابی به همان حداقل حقوق مصوب کارگریِ مطابق با قانون اداره کار وارد این کارخانه می شوند؛ اما متاسفانه در سال های اخیر با مشکلات عدیده از جمله تعویق در پرداخت همین حقوق ماهیانه اندک خود مواجه هستند.
به گفته برخی کارگران اخراجی و مستعفی این کارخانه که به دلیل اعتراض به شرایط کار و پرداخت نشدن حدود نه ماه حقوق خود فولاد را ترک کردند، سه ماه از حقوق سال ۹۳ بعضی کارگران و پنج ماه از حقوق سال جاری این افراد زحمت کش به طور کلی پرداخت نشده است و کارگران شاغل در این شرکت در گذراندن مخارج خود، همسر و فرزندانشان با مشکلات جدی مالی دست و پنجه نرم می کنند و تصور این نوع گذراندن آن هم با توجه به تمام مشکلات اقتصادی که امروزه خانواده ها را درگیر کرده است سخت است حال شرح حال مفعول نیز خود مصیبتی عظما است.
کارگرانی که با وجود سختی کار کارخانه فولاد و احتمال روبرو شدن با خطرات پیش روی ذوب فلزات که تا کنون در چندین مورد به دلیل عدم رعایت شرایط ایمنی کافی موجب آسیب دیدگی و بستری شدن آنان شده است، امروز در صورت شکایت برای احقاق حقوق خود هم هیچ گونه پشتوانه ای ندارند و البته شاید اقدام آن ها به شکایت نتیجه ای را به همراه آورد که قبل از هرچیز خودشان را پشیمان کند! کما اینکه گزارش های میدانی این پایگاه خبری و سکوت ناشی از ترس از دست دادن کار و… دلیلی بر این مدعا است.
به گفته کارگران، کارخانه فولاد نطنز علاوه بر حقوق اداره کار، مزایایی به نام «پشت لیست» را به دلخواه خود به کارگران تخصیص می دهد و در صورت عمل نکردن به وعده، اداره کار شهرستان نطنز هیچ مسئولیتی در قبال احقاق حق کارگران در خصوص حقوق پشت لیست را به عهده نمی گیرد.
همچنین برخوردهای چکشی با کارگران معترض به عدم دریافت ۹ ماه حقوق، از قبیل اخطار، تهدید به اخراج و حتی اخراج کارگران، آن ها را از طرح شکایت و پیگیری حقوق طبیعی خود منصرف می سازد و این موضوع بغض حاصل از بی توجهی ها را دوچندان کرده است.
به گفته مسئولان فولاد نطنز محصولات کارخانه فولاد این شهر در انبارها نمانده و فروش این کارخانه خوب است.
شنیده ها حاکی از آن است که مسئولان کارخانه در قبال درخواست حقوق از پرداخت سریع سخن گفته و سپس امروز و فردا کردن را پاسخی به مطالبه مجدد کارگران قرار می دهند که البته هنوز این تسریع شدن تحقق نیافته و امروز و فردایشان به نظر جایی در تقویم ندارد.
لغو تجمع پرستاران به حرمت شهادت آتش نشانان
دبیر کل خانه پرستار با بیان این که تجمع روز گذشته(2بهمن) پرستاران به صورت خودجوش، سازماندهی شده بود، گفت: به حرمت شهادت قهرمانان امداد و نجات، تجمع کنسل شد.
به گزارش3بهمنایلنا،محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار با اشاره به سازماندهی پرستاران برای برگزاری تجمع اعتراضی در دوم بهمن ماه مقابل وزارت بهداشت گفت: این تجمع، به علت حادثه دلخراش ساختمان پلاسکو و شهادت آتشنشانان جان برکف، کنسل شد و سازمان نظام پرستاری از پرستاران خواست که فعلا تجمع برگزار نشود.
وی ادامه داد: در عوض در سالن اجتماعات سازمان نظام پرستاری یک مراسم سوگواری برای آتشنشانان برگزار کردیم و پس از آن پرستاران در نزدیکترین ایستگاه آتشنشانی، با تقدیم گل به همکاران شهدای آتش نشانی، علاوه بر عرض تسلیت، به روح این فداکاران ادای احترام کردند.
قائم مقام سازمان نظام پرستاری با بیان این که این تجمع به ضورت خودجوش توسط پرستاران در فضای مجازی سازماندهی شده بود؛ گفت: پرستاران در ماههای گذشته امیدوار بودند که از طریق چانه زنی و مذاکره بتوانند وزارت بهداشت را به تحقق مطالبات قانونی خود مجاب کنند، که وقتی همه تلاشها برای مذاکره و چانه زنی به نتیجه نرسید، تصمیم گرفتند مقابل وزارت بهداشت جمع شوند و صدای خود را به گوش مسئولان این سازمان برسانند؛ که متاسفانه نه تنها به درخواست مجوز برای برگزاری تجمع که توسط خانه پرستار ارسال شد، رسیدگی نشد، بلکه قبل برگزاری تجمع به اشکال مختلف سعی کردند که جلوی برگزاری آن را بگیرند.
شریفی مقدم در ادامه به مطالبات پرستاران اشاره کرد و گفت: جامعه پرستاری کشور در بیش از سه سال گذشته، به دنبال تحقق مطالبات قانونی خود از قبیل اجرای قانون تعرفهگذاری، اجرای کامل قانون ارتقاء بهره وری و منظم شدن پرداخت مطالبات مزدی بوده است که نه تنها این مطالبات برآورده نشده بلکه طرحهای ضد پرستاری وزارت بهداشت مانند طرح تربیت کمک پرستار یا طرح تربیت پرستار بیمارستانی، اوضاع شغلی پرستاران را بحرانیتر کردهاست.
عدم پرداخت «جمعه کاری» درکارخانه سیمان دشتستان!
جمعه کاری کارگران کارخانه سیمان دشتستان در بوشهر در سالهای گذشته پرداخت نشده است.
کارگران سیمان دشتستان میگویند: اگر قرار باشد مطالبات مزدی ما به موقع پرداخت نشود یا مقدار آن دقیق محاسبه نشود، اعتراض خواهیم کرد.
به گزارش3بهمن ایلنا،کارگران کارخانه سیمان دشتستان در استان بوشهر از عدم پرداخت بخشی از مطالبات خود خبر دادند.
به گفته این کارگران، حق کار در روز جمعه برای حدود 500 نفر از کارگران این واحد تولیدی در چند سال گذشته پرداخت نشدهاست.
این کارگران میگویند: توقع داریم این مطالبات مزدی ما به صورت دقیق محاسبه و در اسرع وقت پرداخت شود.
کارگران سیمان دشتستان میگویند: اگر قرار باشد مطالبات مزدی ما به موقع پرداخت نشود یا مقدار آن دقیق محاسبه نشود، اعتراض خواهیم کرد.
تجمع اعتراضی رانندگان تاکسی خط دزفول – اندیمشک مقابل فرمانداری!
روز یکشنبه3بهمن،بیش از 50 نفر از تاکسی داران خط دزفول – اندیمشک مقابل فرمانداری تجمع اعتراضی برپا کردند.
به گزارش 3بهمن ایرنا،رانندگان تاکسی خط اندیمشک – دزفول در این تجمع که در مقابل فرمانداری اندیمشک برپا شده و همچنان تا لحظه مخابره خبر ادامه دارد خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند.
بیش از 150 دستگاه تاکسی در مسیر اندیمشک – دزفول فعالیت دارند.
حدود 2 ماه قبل نیز جابجایی ایستگاه سواری های اندیمشک – دزفول در شهر اندیمشک اعتراض رانندگان این خط را به دنبال داشت.
ایستگاه تاکسی های خط اندیمشک – دزفول در فاصله کوتاه محل قبلی در مجاورت میدان مرکزی شهر اندیمشک به یکی از پارکینگ های اطراف منتقل شده است.
کرایه بالای این پارکینگ که گفته می شود ماهانه تا 70 میلیون ریال می باشد نیز مورد اعتراض این رانندگان است.
به گفته آنان با توجه به تعداد زیاد مسافرکش های شخصی در مسیر اندیمشک – دزفول در آمد آنها در حدی نیست که بتوانند ماهانه 70 میلیون ریال کرایه گاراژ پرداخت کنند.
تجمع اعتراضی اعضای شرکت تعاونی مسکن نورپران مقابل استانداری زنجان!
ظهر روزجمعه اول بهمن ماه،اعضای شرکت تعاونی مسکن نورپران مقابل استانداری زنجان تجمع و خواستار حل مشکلاتشان شدند.
به گزارش منابع خبری محلی،یکی از تجمع کننده گان در این باره گفت: ۱۸۰۰ نفر در شرکت نورپران زمین دارند که از سال ۱۳۶۸ زمین خریداری شده و تا الان تکلیف مشخص نشده است.
وی ادامه داد: از طرف شرکت پیامک ارسال می شود که بیایید تکلیف زمین خود را مشخص کنید ولی در هنگام مراجعه مسئولان هیچ پاسخی نمی دهند.
این معترض با بیان اینکه من مستاجر هستم وبا با فروش طلا و… فیش خریداری کردم تا بتوانم در آنجا خانه بسازم، گفت: ما زندگی خود را برای این فیش صرف کرده ایم.
وی با بیان اینکه هر وقت از طرف شرکت پول درخواست شده است ما به حساب شرکت پول واریز کرده ایم، تصریح کرد: تا الان تکلیف مشخص نشده است.
وی ادامه داد: الان دولت می خواهد اتوبان شمالی در این مسیر کشیده و زمین ها را به ما ندهد .
یکی دیگرازتجمع کنندگان گفت: ۲۷ سال است که این زمین خریداری شده است و ۱۸۰۰نفر عضو دارد و متاسفانه وارد محدوده نمی شود و تکلیف ما مشخص نمی شود.
وی با بیان اینکه هیچ کدام از اعضای استانداری، فرمانداری و مسکن شهرسازی پاسخگو نیستند گفت: بارها از مسئولان پیگیری شده و حتی وزیر دولت گذشته دستور داده است که زمین وارد محدوده شود ولی متاسفانه وارد محدوده نشده است.
معترض دیگری گفت: مسئولان می گویند این زمین غیر قانونی است و دست دلال است، اگر چنین است چرا دولت خودش می خواهد این زمین ها را خریداری کند؟
وی ادامه داد از سال ۱۳۷۲ این زمین در تعاونی است و سند مادر دارد و حتی از گلشهر، بسیجیان و شهرک امیرکبیر جلوتر بوده است.
وی در پاسخ به این سوال که شرکت چه پاسخی به شما می دهد گفت: شرکت گفته که پیگیری ها به جایی نرسیده و اعضا خود جوش به اینجا آمده اند تا از مسئولان پاسخ بشنوند.
گفتنی است زمین های نورپران نزدیک به ۳ دهه است که در اختیار اعضاء بوده و تا الان تکیلف آنها در خصوص ورود به محدوده مشخص نشده است.
تجمع اعضای تعاونی مسکن امور مالیاتی آذربایجان شرقی مقابل استانداری!
صبح امروز 3بهمن،تعدادی از خانوارهای اعضای تعاونی مسکن شماره 2 اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجانشرقی مقابل استانداری تجمع کردند.
به گزارش 3بهمن فارس ، تعدادی از خانوارهای اعضای تعاونی مسکن شماره 2 اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجانشرقی که پس از 13 سال با دو برج نیمه تمام در شرف مصادره واحدهایشان توسط بانک ملی هستند صبح امروز مقابل ساختمان استانداری آذربایجانشرقی در تبریز تجمع و خواستار رسیدگی به حل مشکلات خود شدند.
فرماندار تبریز در خصوص تجمع اعضای تعاونی مسکن امور مالیاتی آذربایجانشرقی مقابل استانداری و فرمانداری تبریز، اظهار داشت: حضور اعضای تعاونی در محل فرمانداری به دلیل کم بودن کیفیت پروژه مسکن و گره ایجاد شده در مساله وام بانکی و مسائل پیش آمده بین اعضا و هیات مدیره تعاونی بوده که تاکنون رفع نشده است.
وی افزود: با توجه به این مساله با نمایندگان افرادی که آمده بودند گفتوگو شد که در این بین مشخص شد بیشتر مشکلات به دلیل مشکل در مدیریت تعاونی و پروژهها و گره وام بانکی بوده است.
فرماندار تبریز خاطرنشان کرد: با توجه به این مساله لازم دیده شد تا با حضور دستگاههای مختلف مشکلات این تعاونی به صورت دقیق بررسی شود، بخاطر همین نمایندگان حاضرین قانع شدند تا فرمانداری تبریز این مساله را پیگیری کند.
تجمع اعتراضی کشاورزان شاوورنسبت به اقدامات سازمان آب و برق خوزستان مقابل استانداری!
امروز3بهمن،تعدادی از کشاورزان شاوور از توابع شهرستان شوش در اعتراض به اقدامات سازمان آب و برق خوزستان، در مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.
این کشاورزان می گویند که از سوی سازمان آب و برق خوزستان تحت فشار قرار گرفته اند.
افزایش غیرمتعارف آب بها، سنتی بودن انهار، محدودیت کشت و قیمت دو گانه (کشت های دائمی و فصلی) از دیگر دلایلی است که این کشاورزان برای تجمع خود عنوان کردند.
به گزارش3بهمن ایرنا یکی از تجمع کنندگان در این باره گفت: این کشاورزان از اهالی روستاهای بیت جاسم و بیت زیدان از شاوور هستند که در سیل اخیر دچار خسارت شده اند.
وی با اشاره به سازمان آب و برق خوزستان پیش ازهر فصل کشت، از کشاورزان آب بها دریافت می کند افزود: درخواست ما استمهال 6 ماهه برای پرداخت آب بها بوده تا کمکی به کشاورزان شود.
وی با بیان اینکه سازمان آب و برق خوزستان در تابستان ممنوعیت کشت شلتوک اعلام کرده بود اظهار کرد: ممنوعیت کشت شلتوک دیرهنگام به همین دلیل کشاورزان زمین های خود را زیر کشت برده بودند، این در حالیست که سازمان آب و برق اکنون بابت کشت شلتوک جریمه ای را مطالبه می کند که کشاورزان قادر به پرداخت آن نیستند.
مدیرعامل شرکت بهره برداری از شبکه های آبیاری کرخه و شاوور نیز در این باره گفت: این شرکت به عنوان بهره بردار تلقی می شود و از تاسیساتی که سازمان آب و برق احداث می کند را در اختیار می گیرد، بنابراین عملکرد آن دارای محدودیت است و مسئولیت احداث و توسعه شبکه ها و تغییر در انهار سنتی را ندارد.
شاهین کوه بزن با بیان اینکه مصوبات درباره سیل باید از سوی ستاد بحران ابلاغ شود افزود: تا کنون مصوباتی مبنی بر اعمال تخفیف و یا استمهال از سوی ستاد بحران به سازمان آب و برق اعلام نشده است.
وی اضافه کرد: وزارت نیرو پارسال تخفیفاتی در زمینه آب بها برای کمک به کشاورزان ابلاغ کرد که بر اساس آن عمل کردیم و 17 میلیارد ریال تخفیف در حوزه کرخه و شاوور داده شد.
کوه برزن همچنین گفت: شرکت بهره برداری کرخه و شاوور نقشی در تعیین آب بها ندارد و نرخ آن را وزارت نیرو معین می کند.
وی جریمه کشاورزان شالیکار را نیز رد کرد و افزود: به دلیل بارندگی مناسب در سال گذشته، علیرغم اعلام ممنوعیت کشت شلتوک در جنوب کشور از سوی وزارت نیرو، با شالیکاران این حوزه برخورد نکردیم، در حالی که افزایش چشمگیری در سطح زیرکشت شلتوک اتفاق افتاده بود.
وی با بیان اینکه برای عقد قرارداد آب با سازمان آب و برق مهلت تعیین می شود، تاکید کرد: در سازمان آب و برق، آب بها و جرایم بر اساس نرم افزارمحاسبه و به کشاورز اعلام می شود بنابراین کشاورزانی که در مهلت مقرر اقدام به عقد قرارداد نکنند به صورت خودکار مشمول جریمه می شوند.
به گفته وی، از شوش تا هورالعظیم 80 هزار هکتار اراضی کشاورزی تحت نظر شرکت بهره برداری کرخه و شاوور قرار دارد.
بر اساس این گزارش، این کشاورزان بعد از چند ساعت تجمع متفرق شدند و نامه ای شامل درخواست های خود به معاونت عمرانی استانداری تحویل دادند.
شرکت بهره برداری از شبکه های آبیاری کرخه و شاوور از سال 1370 به عنوان یک شرکت سهامی خاص آغاز به کار کرد. این شرکت در حال حاضر مسئولیت بهره برداری و نگهداری از شبکه های آبیاری و زهکشی کرخه و شاوورشامل حمیدیه، قدس، زمزم، کرخه نور، کوت، حمودی، جلالیه، ابوحمیظه، شاوور و کوثر و نیز ناحیه عمرانی یک خرمشهررا به عهده دارد.
شبکه های آبیاری و زهکشی شاوور شبکه مدرن و اراضی تلفیقی، سنتی را شامل می شود. شبکه مدرن شاوور در سال 1344به بهره برداری رسیده است.
تجمع اعتراضی صدها دانشجوی دانشگاه بهشتی نسبت به مشکلات آموزشی!
یکی از فعالان صنفی دانشگاه بهشتی، از تجمع صدها نفر از دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به ابلاغیه جدید آموزشی دانشگاه و سلب اختیار از اختیارات معاونت دانشکده ها خبر داد.
به گزارش3بهمن ایلنا،یکی از دانشجویان و فعال صنفی دانشگاه بهشتی با اشاره به تجمع صنفی دانشجویان این دانشگاه اظهار داشت: این تجمع در اعتراض به ابلاغیه آموزشی جدید این دانشگاه صورت گرفته است.
وی با اشاره به اینکه در ابلاغیه جدید آموزشی دانشگاه اختیارات معاونت دانشکدهها برای رفع خطاهای تداخل، همنیاز، پیشنیاز و دیگر مشکلات سلب شده است، افزود: هماکنون یکی از مسولان آموزشی دانشگاه در میان دانشجویان حضور یافته است.
گفتنی است در بیانیه جمعی از تشکلهای دانشجویی و دانشجویان دانشگاه بهشتی که در راستای جلوگیری از روند پیشگرفتهشده توسط معاونت آموزشی دانشگاه تهیه و تنظیم شده، آمده است؛
معاونت آموزشی دانشگاه
با سلام و احترام؛
ابلاغ قانون جدید مصوب در زمینه محدودیت دسترسیهای معاونین آموزشی واحدها توسط معاونت آموزشی دانشگاه (به شماره ۲۰۰/۳۹۵۵/د تاریخ ۹۵/۱۰/۰۹) توجهات دانشجویان دانشگاه بهشتی را در ایام تعطیلی بین دو ترم به خود معطوف کرد.
با توجه به اینکه معاون آموزشی هر واحد آگاهترین شخص به مشکلات ارائه واحدهای آموزشی است، با سلب این اختیارات از ایشان باید منتظر مشکلاتی بیش از پیش در پروسه انتخاب واحد باشیم. چراکه راس هرم سازمانی آموزش در دانشکده عملا بیاختیار شده و دستِ تنها نهادی که میتوانست مشکلات غیرقابل پیشبینی و قابل پیشبینی سیستم را حل و فصل کند از یاری دانشجویان کوتاه شدهاست.
ماشینی شدن پروسه انتخاب واحد تا زمانی که تمامی مشکلات و باگهای سیستم مرتفع نشده باشد کاری به دور از آیندهنگری و صلاح دانشجویان و ایضا مسئولین آموزش واحدهاست. چراکه تنها راه پوشش خطاهای نرمافزاری حضور نهاد انسانی در جهت رفع آنهاست.
اما نیک آگاهیم که تنها بخش ناچیزی از مشکلات دانشجویان در ایام انتخاب واحد متوجه مشکلات نرمافزاری سیستم گلستان بوده و برنامهریزیِ نهچندان دقیق گروههای آموزشی که هرکدام دارای ناهماهنگیهای بیشماری است یکی دیگر از مشکلات دانشجویان در ایام انتخاب واحد میباشد.
ازجمله این مشکلات میتوان به تغییر چارت در چندین رشته اشاره کرد. در بسیاری از گروههای آموزشی چارت آموزشی ارائه شده در ابتدای دورهٔ تحصیلی ۴ سالهٔ کارشناسی تغییراتی داشته و عمدهٔ این تغییرات در سیستم گلستان ثبت نگردیدهاست و در ایام انتخاب واحد شاهد تداخل چارت فعلی و چارت سابق برای دانشجویان ورودیهای متفاوت هستیم به طوری که برخی دانشجویان که میبایست طبق چارت سابق اقدام به اخذ واحد کنند، با خطاهای پیشنیاز و همنیاز و … چارت جدید مواجه میشوند.
همواره ظرفیت واحدهای درسی ارائه شده در گروههای آموزشی در ابتدای امر بههیچوجه پاسخگوی حجم عظیم دانشجویان متقاضی اخذ واحد درسی نبوده و به تدریج در طول انتخاب واحد ظرفیت این قبیل واحدها افزایش مییافت. اما اکنون معلوم نیست کارکنان ساختمان چند منظوره آموزش کل، فرصت رسیدگی به چند واحد در گروههای آموزشی متعدد دانشکدههای مختلف دانشگاه را دارند.
تعداد بیشمارِ کلاسهای حل تمرین به خصوص در رشتههای فنی و مهندسی خود گواه بر مشکلات چندین و چندبرابر دانشجویان در جهت هماهنگ کردن زمان تشکیل کلاسهاست و با این اتفاق دانشجویان از اخذ معدود واحدهایی که قابلیت اخذ دارند، باز میمانند.
پیش از این اعتراضات دانشجویان در موارد آموزشی معطوف به صفوف طولانی درخواست رفع خطاهای نامعقول سیستم گلستان در دفتر معاونین آموزش دانشکدهها بود، امید داشتیم با انتصاب جدید ریاست دانشگاه، دیگر شاهد چنین صفوف عریض و طویل در ایام انتخاب واحد نباشیم و معاونین آموزشی دانشکدهها با نظارت جنابعالی با برنامهریزی دقیقتر و تلاش بیش از پیش از بار مشکلات دانشجویان در ایام انتخاب واحد بکاهند نه اینکه مطالبات دانشجویان در امور آموزشی به کف رسیده و خواستار ابقای صفوف در دانشکدهها به جای تشکیل صفوف در ساختمان چندمنظورهی آموزش کل دانشگاه باشند.
انفجار در یک کارگاه ساختمانی در کاشان 2کارگر را روانه بیمارستان کرد
رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی کاشان گفت: بر اثر انفجار در یک کارگاه ساختمانی در شهر کاشان، 2 نفر از کارگران این کارگاه روانه بیمارستان شدند.
به گزارش3بهمن ایرنا،دکتر سید محمد حسین مکی روز یکشنبه بیان کرد: ساعتی پیش در اثر انفجار گاز هوا – برش در حوالی فرهنگسرای مهر در یک کارگاه ساختمانی دو نفر مصدوم شدند.
وی ادامه داد: این انفجار سبب پرتاب کارگران شده بود و 2 نفر دچار تروما و شکستگی اندام ها شده بودند.
وی افزود: با حضور فوری همکاران اورژانس و انجام اقدامات حیاتی، مصدومان تحت شرایط پزشکی به بیمارستان بهشتی کاشان اعزام شدند.
علت وقوع این حادثه توسط کارشناسان سازمان آتش نشانی کاشان در دست بررسی است.
مرگ کارگر جوان بر اثر سقوط از ساختمان در رامسر
یک کارگر25 ساله بر اثر سقوط از بالای ساختمان در رامسر جان باخت.
به گزارش30دی تابناک ، پایگاه خبری پلیس اعلام کرد: ماموران انتظامی شهرستان رامسر در پی کسب خبری از مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر سقوط یک کارگر ساختمانی به نام سیدمحمدرضا- م 25 ساله از ساختمانی نیمه کاره در آن شهرستان بلافاصله جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند .
در این گزارش آمده است، نامبرده که در حین کار در طبقه آخر این ساختمان در حال احداث بوده به دلیل نامعلومی از بالا به پایین پرت شد که پس از افتادن بر روی سیم های برق دوباره با پایین سقوط کرد .
این کارگر25 ساله به دلیل شدت صدمات و جراحت های وارده قبل از حضور عوامل امدادی به بیمارستان جان باخت.
علت حادثه توسط کارشناسان در دست بررسی است .
صفحات ویژه قربانیان حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو
بلاتکلیفی کارگران ساختمان پلاسکو که مشمول بیمه تامین اجتماعی نیستند؟!
3250کارگردیگریا اصلا تحت پوشش بیمه نیستند یا تحت پوشش بیمه خویش فرما هستند!
بیکاری بیش از 4هزارکارگرمشغول بکاردرساختمان پلاسکو!
بنابه گفته نوربخش ، مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی بیش از4هزار کارگر در 580 کارگاه ساختمان پلاسکو مشغول بکار بودند.
فقط 750 کارگر شاغل در ساختمان پلاسکو تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی؟!
معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی گفت: 750 کارگر از مجموع کارگران شاغل در ساختمان پلاسکو از خدمات این سازمان بهرهمند میشوند.
از صبح امروز3بهمن، کارگران مجتمع تجاری پلاسکو، برای دریافت بیمه بیکاری خود، مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی، واقع در خیابان سرهنگ سخایی تهران، تجمع کرده اند.
به گفته افراد حاضر در محل، کارگرانی که شامل بیمه تامین اجتماعی بوده اند، فرم های مربوطه را پر کرده و به سرعت در لیست افراد مشمول دریافت بیمه بیکاری قرار می گیرند.
تکلیف کارگرانی که بیمه نیستند چه میشود؟
کارگران بیکار شده پلاسکو که امروز برای دریافت بیمه بیکاری خود به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی خیابان خیابان سرهنگ سخایی تهران مراجعه کرده بودند، برای دریافت این بیمه با سد داشتن بیمه تامین اجتماعی شرط دریافت بیمه بیکاری، مواجه شدند و بدون نتیجه به خانههایشان بازگشتند.
امروزایلنا درهمین رابطه نوشت:تعداد کارگرانی که بعد از آتشسوزی پلاسکو، متقاضی مقرری بیمه بیکاری هستند تا 4 هزار نفر برآورد میشود/ قرار است مقرری متقاضیان واجد شرایط ظرف یک هفته برقرار شود/ برخی کارگران که دارای بیمه اختیاری هستند نگران دریافت نکردن مقرری بیمه بیکاری هستند.
بنابهمین گزارش، به دنبال اعلام وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی مبنی بر نامنویسی از کارگران زیان دیده ساختمان پلاسکو، صبح امروز (یک شنبه 3 بهمن ماه) شماری از کارگران و کسبه ساختمان پلاسکو که اموال خود را در حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو از دست داده بودند به اداره کار جنوب غرب تهران مراجعه کردند.
ظاهرا از سوی مسئولان مربوطه به این مراجعه کنندگان گفته شده است که در صورت داشتن شرایط دریافت استفاده از خدمات صندوق بیمه بیکاری، مقرری آنها برخلاف رویه معمول ظرف مدت یک هفته برقرار خواهد شد.
برآورد میشود که حدود 4 هزار نفر از زیان دیدگان حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسکو متقاضی دریافت مقرری بیمه بیکاری خواهند بود اما در این میان تعدادی از کارگران که بیمه تامین اجتماعی آنها از نوع اختیاری بودهاست نگرانند که مبادا به دلیل شرایط بیمه ای به آنها مقرری تعلق نگیرد.
در عین حال شمار دیگری از این افراد که سالهاست در تولیدیهای ساختمان پلاسکو مشغول فعالیت بودهاند، نگران هستند که به دلیل شرایط سنی و جسمی دیگر فرصت اشتغال مجدد را نداشته باشند و در نتیجه امکان برخورداری از فرصت بازنشستگی از آنها سلب شود.
در این باره یکی از کارگرانی که در گذشته در کارگاههای مستقر در ساختمان پلاسکو شاغل بوده است، گفت: تا پیش از ویرانی ساختمان پلاسکو بیشتر سفارش دوخت لباس و پوشاک توسط ما در کارگاههای مستقر در این ساختمان آماده و در نهایت در سطح تهران و کشور پخش میشد.
وی ادامه میدهد: حال که دیگر ساختمانی وجود ندارد، نگران هستیم که باید چگونه امرار معاش کنیم، تازه غیر از افرادی مانند ما، هزاران کارگری دیگر به صورت غیر مستقیم در رابطه با فعالیت کارگاههای ساختمان پلاسکو مشغول کار بودند که وضعیت آنها نیز معلوم نیست.
امروزایلنا طی گزارشی دیگر تحت عنوان -آتش پلاسکو خیلیها را از نان خوردن انداخت-نوشت:
اینکه میگویند تنها 4 هزار کارگر بیکار شدهاند درست نیست… تامین اجتماعی در حساب و کتابش تنها بیمهشدگان شاغل در پلاسکو را لحاظ کرده و سایرینی که باوجود دریافت مزد بیمه نبودهاند را از قلم انداخته است.
صبح یکشنبه (سوم بهمن ماه) برابر اعلان قبلی وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی کارگران و کسبه ساختمان پلاسکو برای ثبت نام دریافت مقرری بیمه بیکاری به اداره کار جنوب غرب تهران در خیابان 30 تیر مراجعه کردهاند؛ سنگینی شوک حادثه آتشسوزی پلاسکو به حدی است که میتوان از روی چهره و رفتار نگران، این افراد را از سایر افراد حاضر در اداره کار تشخیص داد.
شاید ادامه امیدواری، این افراد را که در ظرف چند ساعت شاهد زیر رور شدن زندگی خود بودهاند هنوز سرپا نگهداشته و باقیمانده همین حس آنها را در چهارمین روز بعد از حادثه به اینجا کشانده تا برای دریافت مقرری بیمه بیکاری اقدام کنند.
سالن شماره 6 اداره کار جنوب غرب تهران برای رسیدگی به وضعیت کارگران سابق ساختمان پلاسکو اختصاص داده شده است، فضایی تقریبا 60 متری مرکب از 5 اتاق که در طبقه اول ساختمان اداره قرار دارد و کارگران مراجعهکننده باید نفر به نفر، فرم در دست برای پیگیری بیمه بیکاری خود به همه این اتاقها سرک بکشند.
تردد از اتاقی به اتاق دیگر تنها فرصتی است که این کارگران را برای لحظاتی به گفتگو میکشاند، گفتگویی که در آن صحبت اصلی، چگونه خلاص شدن از این بحران است.
نگرانی از پرداخت نشدن مقرری بیکاری به بیمهشدگان اختیاری
مردی حدودا 40 ساله که به اقتضای سن، موهای سرش فلفل نمکی شده است؛ تا چهار روز قبل که هنوز ساختمان پلاسکو سرپا بود به عنوان کارگر فروشنده در یکی از واحدهای تجاری آن مشغول کار بود، ظاهرا از بابت بیمه تامین اجتماعی مشکلی ندارد اما نگران است که چون بیمهاش اختیاری است، مقرری بیکاری به او تعلق نگیرد.
انگار اضطراب در صدایش جا خوش کرده و تبدیل به لحنش شده باشد؛ خطاب به اطرافیانش هستند، میگوید قبل از من چند نفر دیگر از همکاران پلاسکو برای فرم پرکردن اینجا بودند، همانها به من گفتند که تامین اجتماعی به بیمه شده اختیاری، مقرری بیکاری نمیدهد…..
اما موضوع تعلق نگرفتن مقرری بیکاری به بیمهشدگان اختیاری محدود به این جمع نمیشود، در سایر اتاقها هم هرجا که بتوان چند نفر را در کنار هم قرار داد، همین صحبت جریان دارد.
در یک قسمت چند کارگر شاغل در کارگاههای ساختمان پلاسکو نشستهاند و سرگرم پرکردن فرم بیمه بیکاری هستند، نگرانی از برقرار نشدن بیمه بیکاری در میان آنها هم وجود دارد.
مرد جا افتاده دیگری که ظاهرا در روز آتشسوزی در محل ساختمان پلاسکو حضور داشته و تنها به دلیل ازدحام جمیعت حاضر در محل حادثه از حضور در محل کارش بازمانده است، با صدایی خسته اما معترض میگوید: مگر میشود به بیمهشده اختیاری مقرری بیکاری نداد؟! …. تا زمانی که ساختمان سرپا و کارگاهها دایر بودند؛ من و 40 نفر دیگر در قسمت باربری ساختمان کار میکردیم و هر ماه از دستمزدمان حق بیمه کسر میشد ……
برای اثبات ادعا اوراق دسته شده بارنامهها را به عنوان مدرک نشان داده و ادامه میدهد: من امروز تمام مدارکم را آوردهام…. و در شرایطی که الان هستم، نمیتوانم هیچ عذر و بهانهای را برای تعلق نگرفتن مقرری بیکاری قبول کنم.
مراجعهکنندگان سالن شماره 6 اداره کار جنوب غرب تهران فقط کارگران سابق کارگاههای پلاسکو نیستند، تعدادی از کسبه پیشین این ساختمان نیز در جمع آنها حضور دارند، اگر تا دیروز احوال کارگران با صاحبکاران مستقر در این ساختمان متفاوت بود؛ امروز حال و روز همه آنها خراب است و هرکدام به نوبت مشغول پرکردن فرم هستند.
جوان بلند قدی که معلوم نیست در زمان دایر بودن پلاسکو کارگر یا صاحب کار بوده است، با طعنه میگوید: بیمه بیکاری فایدهای به حال من ندارد قبلا مقرری بیمه بیکاری دریافت می کردم اما پس از چند بار که بازرسان تامین اجتماعی در نبودنم به خانهام آمدند، مقرریام قطع شد و بعد مجبور بودم تا مدتی با موتور مسافرکشی کنم.
یک ساعت به ظهر ماندهاست، در ساختمان اداره کار جنوب غرب تهران شمار کسانی که برای دریافت مقرری بیکاری مراجعه میکنند رو به افزایش است؛ جدا از بحث تعلق نگرفتن بیمه بیکاری به بیمهشدگان اختیاری شاغل در پلاسکو، افرادی هم هستند که باوجود اشتغال در کارگاههای این ساختمان هرگز بیمه نبودهاند.
کارگران بیمه نشده پلاسکو به یکی-دو نفر محدود نمیشود، تنها کافی است که با دقت بیشتر به صحبت مراجعهکنندگان گوش کرد تا آنها نیز به خوبی به چشم بیایند.
یکی از این کارگران میگوید: اینکه میگویند تنها 4 هزار کارگر بیکار شدهاند درست نیست… تامین اجتماعی در حساب و کتابش تنها بیمه شدگان شاغل در پلاسکو را لحاظ کرده و سایرینی را که با وجود دریافت مزد بیمه نبودهاند را از قلم انداخته است…..
کمتوجهی به رعایت اصول ایمنی همه ما را بیکار کرد
یکی از کسبه سابق پلاسکو که در نزدیک او قرار دارد، جمله ناتمام را اینطور ادامه میدهد: آماری که درباره تعداد بیکاران پلاسکو اعلام کردهاند حداقل از نظر من درست نیست. ساختمان پلاسکو تا زمانی که برپا بود 50 درصد از پوشاک و البسه کشور را تامین میکرد بنابراین شمار کارگران مرتبط با این ساختمان باید خیلی بیشتر از اینها باشد….. هر مغازه پلاسکو دستکم با دو کارگاه پوشاک در ارتباط بود…. که با یک حساب سرانگشتی از تعداد چرخکاران، اتوکاران، برشکاران و کارگران بستهبندی این کارگاهها میتوان گفت که هر مغازه با معاش نزدیک به 100 خانواده در ارتباط بود.
یکی دیگر از کارگران پلاسکو میپرسد؛ حتی اگر با برقراری بیمه بیکاری، اعطای وام ارزان قیمت، استخدامها و در نهایت ساخت بنای جدید در ظرف مدت دو سال به تمامی وعدههای مسئولان مربوطه جامه عمل پوشانده شود، چهکسی امنیت معاش آنها را در طول این مدت تضمین خواهد کرد؟!
او ادامه میدهد: تا قبل از این فاجعه در هر مغازه دستکم 200 میلیون تومان پول نقد، سفته چک و ارز بود و حالا کسبه نگران هستند که با توجه به این اتفاق دیگر نتوانند مطالبات خود را پیگیری کنند و همین بلای جان کارگرانی است که معاش خانوادههای آنها از این راه تامین میشد….
شخص دیگری این گفتگو را اینطور ادامه میدهد: اگر به ما مقابله با حریق را آموزش میدادند امروز زندگیمان در آتش نسوخته بود…. کمتوجهی نسبت به رعایت اصول ایمنی همه ما را بیکار کرد.
روایت خانوادههای ٤ کارگر گرفتار در میان آوارها!
وقتی آتش آن ساختمان قدیمی غولآسا را در بر گرفت و آواری سنگین برجای گذاشت، نام چهار کارگر هم در لیست مفقودان این حادثه قرار گرفت. قاسم، حبیب، حیدر و محسن چهار کارگری هستند که هرکدام با چندین سال سابقه کار در ساختمان پلاسکو، با سرنوشتی نامعلوم زیر خروارها آوار جا ماندهاند. خانوادههایشان اما امید دارند. ٤روز است که درمقابل ساختمان پلاسکو نشستهاند و منتظر خبرند.
خانواده قاسم از همه مطمئنتر است. نام قاسم هم درپیامک ارسالی از موتورخانه ساختمان پلاسکو بود. پیامکی که خبر از زندهبودن و محبوسشدن این چهار کارگر درموتورخانه میداد. همین باعث شده که خانواده قاسم و سه کارگر دیگر، امید زیادی به زندهبودن قربانیها داشته باشند. مطمئنند که قاسم جایی آن پایین محبوس شده و به انتظار کمک است. آنها به همراه سه خانواده دیگر ٤روز است که از مقابل آوار پلاسکو تکان نخوردهاند. زمان به کندی سپری میشود و چشمها، منتظر خبرهای امیدوارکننده است، ولی ٤روز است که غم سنگینی خیابان فردوسی را فرا گرفته است .
منتظر معجزه میمانیم
خواهر قاسم میگوید: «قاسم ١٢سال نگهبان ساختمان پلاسکو بود. یک روز درمیان ٢٤ساعت آنجا نگهبانی میداد. یعنی ٢٤ساعت درساختمان پلاسکو نگهبانی میداد و ٢٤ساعت به خانهاش در اسلامشهر میرفت. روز حادثه ساعت ٨ صبح قرار بود که شیفتش تمام شود و جایش را به نگهبان بعدی بدهد، اما این حادثه رخ داد و به همین دلیل او آنجا ماند تا به آتشنشانان کمک کند. او بعد از تعطیلی کارش به خانه برنگشت. آنجا درکنار همکارانش ماند. ساعت٣٠: ١٠ صبح بود که با ما تماس گرفت و خبر آتشسوزی پلاسکو را داد. با او در ارتباط بودیم تا اینکه درست از ساعت ٣٠: ١١ قاسم دیگر جواب تلفنش را نداد. هرچه با او تماس میگرفتیم، در دسترس نبود. بلافاصله خودمان را به محل حادثه رساندیم، اما میگفتند از قاسم خبری نیست. قاسم به همراه پسرداییاش و دو کارگر دیگر که از دوستانش بودند، هنگام ریختن آوار درساختمان جا مانده بودند. اینها را همکاران قاسم به ما گفتند. ما هم دست از تماسگرفتن با قاسم برنداشتیم. مرتب شماره موبایلش را میگرفتیم، اما در دسترس نبود. چند ساعت بعد هم گوشی تلفنش خاموش شد. بعد نگرانی ما بیشتر شد تا اینکه خبر دادند کسی پیامک فرستاده و گفته که همراه سهنفر دیگر در موتورخانه محبوس شدهاند. آن شخص در پیامکش، اسم برادرم قاسم را هم آورده بود. انگار دنیا را به ما دادند. امیدوار شدیم که برادرم زنده است و هنوز هم امید داریم. اگر آن پیامک ارسال نمیشد و ما از سلامتی قاسم باخبر نمیشدیم، شاید تا الان امیدی به زندهماندنش نداشتیم، اما بعد از آن پیامک احساس میکنیم که قاسم جایی آن پایین زنده است و خودش را نجات داده تا کسی او را پیدا کند. او به همراه سهنفر از همکارانش که همگی کارگر ساختمان پلاسکو بودند، آن زیر ماندهاند و ما امیدواریم که زنده باشند. فکر میکنیم جایی برای خودشان پیدا کرده و درمیان خروارها خاک خود را نجات دادهاند. خانوادههای آن سه کارگر دیگر هم مثل ما ٤روز است که در مقابل ساختمان پلاسکو نشستهاند و امید دارند خبرخوبی از عزیزانشان به دست آورند. ما امیدمان را از دست نمیدهیم. مطمئنم که برادرم زنده است. او تنها ٣٥سال دارد. یک دختر ٧ساله و یک پسر ٨ماهه دارد و ما هر روز دعا میکنیم که خدا او را به فرزندانش ببخشد. او مرد باوجدان و مسئولی بود. همیشه به کارش اهمیت زیادی میداد و آن روز با اینکه میتوانست از محل کارش به خانه برگردد، اما ماند تا به همه کمک کند. برای همین ما منتظر معجزه میمانیم».
سرنوشت نامعلوم ٤ کارگر
علی عبدی کارگری است که توانسته چند ثانیه پیش از ریزش آوار خودش را نجات دهد. به همراه قاسم پسرداییاش درحال فرار از ساختمان بودند که ناگهان علی متوجه شد قاسم درکنارش نیست. علی خودش را نجات داد، اما قاسم آن زیر ماند. نتوانست خودش را نجات دهد. علی ٤٠ساله درحالی که با یادآوری آن صحنههای وحشتناک بغض میکند، درباره آن روز تلخ چنین میگوید: «من از سن ١٨سالگی یعنی ٢٢سال درآن ساختمان کار میکردم. کارم تأسیساتی بود و درقسمت آسانسور مشغول بودم. آن روز ساعت ٨ صبح بود که آتش از طبقه ١٠ ساختمان پلاسکو آغاز شد. من و همکارانم بلافاصله به طبقه ١٠ رفتیم، اما دیدیم که کپسولها خالی است. خیلی ترسیده بودیم. به پشتبام ساختمان دوم پلاسکو رفتیم و آنجا متوجه شدیم که آتش درحال زبانهکشیدن است. برای همین به طبقات پایین رفتیم که متوجه شدیم موضوع به آتشنشانی اطلاع داده شده است. من و قاسم با هم پسردایی و پسرعمه هستیم. آن روز تمام لحظات درکنار هم بودیم. وقتی به ما گفتند که ساختمان درحال ریزش است، با هم فرار کردیم، اما لحظه آخر قاسم گفت که باید داخل موتورخانه برود تا وسایلش را بردارد. او رفت و من هم از ساختمان بیرون آمدم. با این حال فکر میکردم که قاسم همراهم است، بیرون آمدم و ساختمان ریزش کرد. صحنه وحشتناکی بود. همه گریه میکردند و خودشان را میزدند. کسی درحال خودش نبود. همه شوکه بودند. من هم همینطور؛ تازه بعد ازچند دقیقه بود که متوجه شدم قاسم درکنارم نیست. باورم نمیشد. همه اطراف را به دنبالش گشتم، ولی اثری از او نبود. آنجا بود که فهمیدم قاسم زیر آوار مانده است.» او در ادامه صحبتهایش میگوید: «ما ١٦ کارگر بودیم که در آن ساختمان کار میکردیم. بعضیها نگهبان، بعضیها کار تأسیس و بعضیها هم نظافتچی بودند. درمیان ما قاسم، حبیب، حیدر و محسن زیر آوار جا ماندند. یکی از آنها به موبایل همکارمان پیامک داده بود که آنها درموتورخانه حبس شدهاند، ولی دیگر همان یک پیامک بود و خبری نشد. نتوانستیم از سرنوشتشان اطلاعی پیدا کنیم. محسن تأسیساتی ٦٠ساله، حبیب نظافتچی ٥٥ساله و حیدر هم نظافتچی ٣٥ساله بودند. محسن بازنشسته شده بود و ماهی ٧٠٠هزارتومان حقوق میگرفت. حبیب هم ٧سال بود آنجا کار میکرد. حیدر هم ٥ یا ٦سالی میشد که در آنجا کار میکرد. حالا دیگر خبری از آنها نیست. خانوادههایشان هر روز به مقابل ساختمان پلاسکو میروند و با توجه به آن پیامک امیدوارند که زنده باشند.»
منبع:شهروند-3بهمن
تعداد جان باختگان حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو به6نفر رسید!
سخنگوی سازمان آتش نشانی ضمن بیان اینکه تیم های امدادی با حفر کانال از سمت غرب پاساژ پلاسکو وارد ساختمان شده و دقایقی قبل موفق شدند سه جسد را کشف کنند گفت که این اجساد همگی شهروند بوده و در میان آنها آتش نشانی وجود ندارد.
کولیوند رییس اورژانس کشور از خارج شدن سومین پیکر از تونلی که به سمت موتورخانه پلاسکو می رود خبر داد و گفت: به این ترتیب تعداد کشته شدگان یافت شده حادثه پلاسکو تا کنون با احتساب یک فوتی روز اول در بیمارستان به 6 تن رسید.
شمار مصدومان حادثه پلاسکو به 194نفر رسید/بستری 3 آتش نشان مصدوم در بیمارستان
مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس تهران گفت: شمار مصدومان حادثه آتش سوزی و تخریب ساختمان پلاسکو به 194 نفر رسید.
وی بیان کرد: در این مدت تکنسین های اورژانس 44 مصدوم را به مراکز درمانی منتقل کردند که درحال حاصر تنها 3 مصدوم آتش نشان در مراکز درمانی بستری هستند.
وی یاداور شد: 3 آتش نشان مصدوم به نامهای فخرالدین گودرزی؛ محمد فاتحی و سامان سرخوری به ترتیب در بیمارستان های پارس؛ بانک ملی و بهارلو بستری هستند.
2700نفر از کارکنان بیکار شده موسسه ثامن الحجج:
مردان بیادعا به خاطر دیگران به دل زبانه های آتش زدند/ یک عده استفادههای سیاسی نکنند
2700 نفر از کارکنان بیکارشده موسسه ثامن الحجج ضمن ارسال پیام تسلیت به مناسبت شهادت آتشنشانان تهرانی، از بی مسئولیتی مسئولان امر انتقاد کردند.
به گزارش 2بهمن ایلنا، 2700 پرسنل بیکار شده موسسه ثامنالحجج، مرگ آتش نشانان در حادثه پلاسکو تسلیت گفتند.
در این پیام تسلیت آمدهاست: این روزها شاهد پخش شدن اخبار گسترده ای در مورد فاجعه ی سنگین پلاسکو در فضای مجازی و رسانه ها هستیم و دل همه ی مردم را غمِ از دنیا رفتن شهدای غیور آتشنشان فرا گرفته است.
در ادامه این نامه آمده است: به گمانم باید جان داد تا عزیز شد و گروهی به فکر بیفتند. آن هم نه به خاطر کارگران، بلکه بخاطر استفاده های سیاسی خودشان؛ دقیقا مثل شهدای آتشنشان که تا وقتی کنارمان بودند کسی به فکر جانشان و تجهیز کردن وسایل آتشنشانی نبود . حالا که پرواز کرده اند همه به فکرشان افتاده که دنبال مقصر بگردند و جالب اینکه چندی بعد این اتفاق نیز فراموش شده و در آینده مجددا اتفاق خواهد افتاد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
ناکارآمدی مسئولان نالایق و بی کفایت از زحمت کشان آتش نشان قربانی گرفت
عدم انجام وظایف قانونی شهرداری تهران و وزارت کار در ایمن سازی ساختمان و کارگاه های دایر در آن علی الخصوص بی مسئولیتی شهرداری در تامین تجهیزات مناسب آتش نشانی موجب شد این بار ساختمان پلاسکو در قلب تهران با یک آتش سوزی به سرعت برق و باد فرو ریخته وآتش نشانان و مردم زیر آوار مدفون و جان باختند.
باید به شرایط شغلی آتش نشانان نگاه ویژه ای داشت. اصلی ترین خواسته ی بحق آتش نشانان پذیرفته شدن سخت و زیان آوری شغل پر مخاطره ی شان می باشد تا کنون از سوی شورای شهر و شهرداری تهران نادیده گرفته شده است و آتش نشانان معترض که آذرماه سال ۹۴ مقابل شهرداری تهران تجمع کرده بودند متاسفانه مورد تعقیب و آزار و اذیت مدیران شهرداری قرار گرفتند. ابرازهمدردی های تبلیغاتی مسئولان از استرس و فشارکاری این زحمت کشان نمی کاهد،بنابراین ضروری است نسبت به بهبود شرایط شغلی آتش نشانان فداکار اقدامات عاجل انجام پذیرد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن محکوم کردن مدیران و مسئولان مقصر در این حادثه، با همکاران و خانواده های جان باختگان آتش نشان اعلام همدردی و همبستگی می کند و خواستار مجازات مقصران این واقعه تلخ و جانگداز می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
سوم بهمن ماه ۱۳۹۵
بیانیه انجمن صنفی روزنامهنگاران آزاد تهران
همشهریان و هموطنان گرامی
«آتشسوزی» باز هم بیرحمانه و اینبار در ساختمان «پلاسکو» تهران جان و مال شمار زیادی از عزیزان ما را گرفت. آتشسوزی و خسارات ناشی از آن، امری هم قابل پیشگیری و هم قابل کنترل است.
اینبار همگان، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم و از دریچهی دوربینها، کوتاهی و ناکارآمدی سیستم مدیریت شهری، بهوِیژه در مواجهه با اینگونه بحرانها و نبود امکانات پیشگیری از واقعه و کنترل آن را به روشنی دیدند و ناتوانی و سوءمدیریت بار دیگر آشکار شد.
سیستم بیکفایت و سهل انگار مدیریت شهری، با نداشتن احساس مسئولیت در برابر جان و مال مردم با جدی نگرفتن هشدارهای مکرر و کتبی سازمان آتشنشانی دربارهی ایمن نبودن ساختمان پلاسکو، هیچ اقدام عملی و قاطع برای جلوگیری از واقعهای که بهخوبی از نزدیکی آن با خبر بود را انجام نداد و از ادامهی فعالیت این ساختمان تا ایجاد امکانات و برقراری سیستمهای ایمنی ممانعت نکرد.
بدون شک، مدیریت شهری و در راس آن شهردار تهران مسئول مستقیم فاجعهای است که میتوانست رخ ندهد. مالک و هیات مدیرهی ساختمان نیز به دلیل بیتوجهی به هشدارهای سازمان آتشنشانی و روزآمد نکردن سیستم حفاظتی ساختمان، دومین مسبب و مقصر ماجرا هستند.
و صادقانه بگوییم، جامعهی بیمار و سر و دست گرو گذاشتهی روزنامهنگاری ما که به دلایل مختلف تاکنون نتوانسته نقاط ضعف، بیماریها و کاستیهای جامعه و سازمان مدیریت آن را بهخوبی نمایان و افکار عمومی را متوجه این نکات کند نیز در بروز این فاجعه سهم دارد.
گفتنی است که رسانهها و مسئولان آموزش اجتماعی هم با کوتاهی در ایجاد آگاهی و آموزشهای ضروری و کافی برای چنین اتفاقات خطرناکی بیتقصیر نیستند.
نبود پیگیریهای کارساز و زیر فشار گذاشتن مسئولان برای رفع نواقص از طرف رسانهها و ضعف آموزش و هدایت مردم برای پیشگیری و مواجهه با این فجایع، آنهم در کلانشهری مانند تهران که ساختمانهای بلندمرتبه بسیاری به مدد اغماض مسئولان شهری و بدون رعایت کافی نکات ایمنی ساخته شده است، بیش از پیش اهمیت گستردگی فعالیت آزادانه رسانهها و سیستمهای آموزش همگانی را آشکار میکند.
اینکه مسئولان شهری مداوم با تکیه بر ازدحام جمعیت و قدیمی بودن ساختمان از خود رفع تکلیف کرده و گناه ماجرا را به گردن نمیگیرند، قابل قبول نیست. کنترل جمعیتی که به ناگهان با واقعهای هولناک روبهرو شده و تحت هیجانات آنی برای نجات مال یا جان عزیزانشان هجوم میآورند، بر عهده مدیران شهری است که باید بسیار پیش از این خود را آمادهی پیشگیری و ادارهی چنین رخدادهایی میکردند و به یقین باید که آموزشهای لازم در این موارد را دیده باشند.
اگر اقدام گسترده شبکههای اجتماعی و امکانات ارتباط جمعی پیشرفته نبود تا اخبار و زاویههای نادیدهی واقعه را نشان دهد، بطور حتم این حد اطلاعات گسترده به مردم نمیرسید. دلسوزی و بیطرفی دوربینهای مردم، اطلاعات شفافتری برای کشف دلایل واقعه در اختیار همگان گذاشت که میتواند راهگشای جلوگیری از فجایع بسیار گستردهتری باشد که در کمین خیابانها و کوچههای تنگ و پرجمعیت تهران است.
سازمان مدیریت شهری اضافه بر نادیده گرفتن قانونشکنیها، نارساییها و کمبودهای لازم برای پیشگیری از حادثه، جلوگیری نکردن قاطعانه از ادامهی فعالیت اقتصادی ساختمانی بزرگ و پرجمعیت که امکانات حفاظتی و اعلان و اطفای آتش نیز در آن موجود نیست و با فراهم نکردن بودجه کافی و تجهیزات پیشرفتهی لازم برای سازمان آتشنشانی از یک طرف و مدیریت ضعیف بحران، ناتوانی در کنترل محدوده و استفاده نکردن از تیم زبده آشنا به محدوده و موانع و امکانات آن، از طرف دیگر بیشترین تقصیر را در تبدیل این واقعه به یک حادثهی دلخراش داشته است.
از سوی دیگر به گفته مسئولان، در این ساختمان بیش از 560 واحد تجاری و کارگاه تولیدی پوشاک فعالیت داشتهاند. این بدان معنی است که دستکم 4000 کارگر در این ساختمان و ساختمانهای مجاور با کمترین میزانِ نظارت و بازرسی وزارت کار و تامین اجتماعی مشغول به کار بودند. هم اکنون این کارگران حتی در صورت سالم ماندن و آسیب ندیدن، همگی بیکار شدهاند، اما به دلیل قرار داشتن در شمار کارگران کارگاههای دارای 10 نفر کارکن و کمتر، از پوشش حمایتی و نظارتی قانون کار و برخورداری از حق جبران خسارت و بیمه بیکاری محروم هستند.
انجمن صنفی روزنامهنگاران آزاد تهران، ضمن پاسداشت و ادای احترام به تمامی آتشنشانها، بهویژه آتشنشانهای شریف و شجاعی که بیدریغ جان و سلامتی خود را در راه پاسداری و محافظت از جان و مال شهروندان واگذاشتهاند و تسلیت به بازماندگان و وابستگان آنها اعلام میکند:
- مدیریت شهرداری تهران و دیگر مدیران و مسئولان این حادثه و دیگر حوادث مشابه باید ضمن پاسخگویی درباره این موارد از کار برکنار شوند و مدیران شایستهی آموزشدیدهای که دغدغه نخستشان امنیت، آسایش و منافع مردم باشد به کار گمارده شوند. این کار برای رهایی جامعه از بیسامانیهای موجود و برقراری ساز و کار لازم برای تأمین امنیت جانی و اجتماعی شهروندان و جلوگیری از یک فاجعه ملی در صورت بروز اتفاقی وسیعتر مانند زلزله بسیار ضروری است.
- ضمن گرامیداشت یاد و نام آتشنشانها و دیگر مردمی که در این حادثه از جان و مال خود بخشش کردهاند، ضروری است یادآور شویم: به موازات لزوم برقراری تمامی امکانات پزشکی و حمایتهای مالی لازم تا آخرین مرحلهی تأمین سلامت کامل آسیبدیدگان، باید تمامی کارگران بیکارشدهای که در این حادثه، کارگاه محل کار و شاید کارفرمای خود را از دست دادهاند نیز حمایت و پشتیبانی شوند و تا مهیا شدن فرصت شغلی جدید تحت پوشش بیمه بیکاری و درمانی کامل قرار گیرند.
بیشک خانواده بازماندگان خادم این حادثه، بهویژه خانواده آتشنشانهای شجاع باید به شایستگی مادامالعمر تامین و تکریم شوند.
انجمن صنفی روزنامهنگاران آزاد تهران
دوم بهمن ماه 1395
بیانیه ی مشترک سازمانهای مردم نهاد و فعالان اجتماعی و دانشجویی درباره آتش نشانان و دو کودکِ کار کشته شده در آتش سوزی( احد و صمد)
بحران که ساختاری باشد،فاصله ی میان فاجعه ها کم کم از میان میرود.
مصیبت پشت مصیبت، فرصت داغداری نمیدهد و مصیبت چند روز پیش، نیاز به “یادآوری” دارد!
اگر داغداری واکنش “طبیعی” به چنین مصیبتهایی باشد، اعتراضِ اجتماعی، واکنشی” جمعی” در برابر آن است، اما شوربختانه آنچه کمتر میان سلفی ها و شعارها و غرولندهای فراگیر مشاهده میشود، اعتراضی متشکل و جمعی ست.
“مسئولان امر” در این وضعیت همان ‘واکنش طبیعی تعمیم یافته’ را از خود نشان می دهند و با اظهار تاسف،جملات قصار می گویند و با فاجعه عکس یادگاری میگیرند.
بازار مقصر یابی داغ میشود،حال آنکه یافتن مقصر در این شرایط مانند یافتن قطره ای آب در میانِ امواج خروشانِ دریاست!
در دو مورد اخیر نیز وضعیت بدین سان بوده است :
آتشنشانها کمی دیربه محل حادثه میرسند و احد و صمد ، دو کودک کار خردسالِ زباله گرد در میان زبانه های آتش خاکستر می شوند. آتشنشانها به موقع به محل حادثه می رسند و خودشان زیر آوار ساختمان و درون شعله های آتش خاکستر می شوند.
مساله جای دیگریست و کسی پاسخگو نخواهد بود اگر “ما” نخواهیم.
آتشِ این همه بی تدبیری به آتش نشانان دیگری نیاز دارد.
ما موسسات،سازمانهای مردم نهاد فعال حقوق کودک ،فعالان مدنی و دانشجویی ضمن تسلیت به بازماندگان حادثه ی ساختمان پلاسکو و بزرگداشت یاد کودکان ِفقیرِ سوخته در گاراژ غنی آباد خواهان پاسخگویی مسئولان ذیربط، تجهیز کامل سازمانهای آتشنشانی کشور و فراهم سازی امکان تحصیل رایگان و تامین اجتماعی مناسب برای همه کودکان و خانواده ی آنها هستیم.
۱. مرکزحمایتی،آموزشی کودک وخانواده سپیده دم لرستان
۲. مرکز حمایتی و آموزشی کودک و خانواده موج مهر . شیراز
۳. جمعیت دفاع از کودکان کارو خیابان تهران
۴. مركز مجازى پژوهش و آموزش رهايى
۵. کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
۶. جمعیت دفاع ازکودکان کاروخیابان اردبیل
۷. موسسه حمایتی کودکان کار و خیابان خانواده ی مقدس بیرجند
۸. مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده شمیم زندگی یاسوج
۹. مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده آسوی زانیاران سنندج
۱۰. کانون مطالعات فرهنگی دانشگاه رازی
۱۱. مرکز حمایتی آموزشی فرامهر مشهد
۱۲. انجمن علمی دانشجویی فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
۱۳. مرکز آموزشی ـ حمایتی کودک و خانواده نونهال البرز
۱۴. مرکز حمایتی آموزشی کودک وخانواده بچه های آفتاب
۱۵. سمن حامیان حق کودکی بامداد
۱۶. موسسه مردم نهاد آوای امید
۱۷. کانون فرهنگی باران – دانشگاه تهران
۱۸. موسسه حامیان سلامت اجتماعی شهرستان بروجرد
۱۹. مرکز حمایتی اموزشی کودک و خانواده شهرکرد
۲۰. انجمن خیریه صالحین-مرکز آموزشی حمایتی کودک و خانواده ارومیه
۲۱. مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده ایلام
۲۲. کانون فرهنگی حمایتی کودکان کار کوشا
۲۳. گروه خوشه چین مهر همدان
۲۴. انجمن علمی تعاون و رفاه اجتماعی علامه طباطبایی
۲۵. کانون مطالعات و نشر اندیشه ی دانشگاه گیلان
۲۶. مرکز حمایتی _آموزشی کودک و خانواده بندرعباس .هرمزگان
۲۷. موسسه پناه کودکان کار .قزوین
۲۸. گروه تبلیغاتی سنجاب
۲۸. موسسه مقاوم سازي و بهسازي لرزه اي ايران
۲۹. بنياد بين المللي امداد و نجات ايثار
۳۰. موسسه خيريه و نيكوكاري زنجيره مهر ماندگار
۳۱. بنیاد خیریه فرهنگی تبسم
۳۲. كانون فرهنگي خيريه دانشگاه علامه طباطبايي
۳۳. کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز
۳۴. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بجنورد (نشریه صدا)
۳۵. موسسه حمایتی کودکان سرزمین من
۳۶. موسسه ی پژوهشی ،اقدام پژوهان جامعه ی بهتر
۳۷. موسسه خیریه بچه های آفتاب کرمان
۳۸. انجمن حامی (حمایت از توسعه فضاهای آموزشی و فرهنگی)
۳۸. مرکز حمايتی _ آموزشی کودک و خانواده پرتو افروزان زنجان
۳۹. انجمن علمی مددکاری علامه طباطبایی
۴۰. انجمن زنان پژوهشگر همیار
۴۱. انجمن یاری کودکان در معرض خطر
آتش نشانان لب به سخن گشودند!
همهشان میترسند؛ نمیخواهند حرف بزنند؛ میترسند اسمی از آنها آورده شود یا حتی نام ایستگاهشان گفته شود. پیشتر تاوان بدی دادهاند؛ حالا هم که همکارانشان زیر آوار «پلاسکو» جان دادهاند، نگرانند؛ نکند که شغلشان بهخطر بیفتد؛ نکند که بالادستی، نامشان را بفهمد و حقوقشان را کم کند؛ نکند که معیشتشان تهدید شود؛ نکند… . این مردان قرمز پوش، اینروزها حال خوشی ندارند. چشمها پف کرده و چهرهها گرفته؛ غم از نگاهشان میبارد و فکرهایشان جای دیگری است. نمیدانند غم رفیق بخورند یا آماده باشند برای مأموریت بعدی. نمیدانند باید حقایق را بگویند یا سکوت کنند. مشکلشان «کیفیت تجهیزات» نیست؛ مشکلشان «ساعتکاریشان» نیست؛ مشکلشان «رقم حقوق» هم نیست. مشکلشان «سختی کار» است. مردم دستههای گل و شمع میآورند و از آنها دلجویی میکنند. صدای هقهق یکی از قرمزپوشان بلند میشود.
آتشنشانان کیستند؟
«شرق» میان «آتشنشانان» «تهران» رفته است تا به پرسشهایی پاسخ دهد که اینروزها مردم از خودشان میپرسند. خبرهایی که دهانبهدهان میچرخد و روشن نیست کدام واقعی است و کدام نه. حقوق این مردان چقدر است؟ چند ساعت کار میکنند؟ چند نیرو در تهران دارند؟ آیا آتشنشانی جزء مشاغل سخت است؟ چطور میتوان آتشنشان شد؟ آیا تجهیزاتشان کافی است؟ کیفیت این تجهیزات استاندارد است؟ آیا زنان هم میتوانند آتشنشان شوند؟ سختیهای کارشان چیست؟ چرا اینها سکوت کردهاند؟ آیا از رضایت است؟ ماجراي تجمعشان مقابل شهرداری تهران چیست؟
آتشنشانی؛ فرزند ناخلف شهرداری
برای نمونه به سه ایستگاهی که در ماجرای پلاسکو مفقودی نداشتهاند مراجعه میکند؛ با حدود شش آتشنشان گفتوگو و پرسشهایی مشترک از همه آنها پرسیده میشود. «ترس» از مصاحبه و نگرانی از آمدن نامشان نقطه مشترک همه آنها است. دلیل این نگرانی هم مشترک است. همه آنها به دو تجمع مرداد و آذر پارسال اشاره میکنند. تجمعهایی مقابل شهرداری و شورایشهر تهران. آنها میگویند: «در اعتراض به نادیده گرفتهشدن قانون مشاغل سخت و زیانآور و برخی مشکلات صنفی و رفاهی آتشنشانان به همراه خانوادههایمان مقابل ساختمان شهرداری تهران و شورای شهر تجمع کردیم». حرفشان این است که چرا هنوز «آتشبازی»شان، «سختی کار» ندارد؟ چرا باید ٣٠ ساله بازنشسته شوند؟ چرا باید مالیات بپردازند؟ یکی از آنها حتی فیش حقوقی و جمع کسوراتش را نشان میدهد.
میپرسم: «چرا از حرفزدن میترسید؟ مگر خواستهتان غیرقانونی است؟» اینجا یکی از پایگاههای نزدیک به میدان هفتتیر است؛ مردان آتشنشان دورم حلقه زدهاند و مردد نگاه میکنند؛ نمیدانند اعتماد کنند یا نه؟ یکی از مردان میگوید: «بعد از آن تجمعها رفتند و از روی عکسها آتشنشانانی که در تجمع بودند را پیدا کردند و اذیتشان کردند».
چشمهایم گرد میشود: «چه جور اذیتی؟»
«مثلا از واحد عملیات به واحدهای اداری فرستادنشان؛ توبیخ کردند و کارهایی مثل این دیگر…»
میگویم: «سابقهتان چقدر است؟ مدرک تحصیلیتان چیست؟ پایه کاریتان چطور؟ حقوقتان خوب است؟»
آهی میکشد: «١٣ سال سابقه کار و لیسانس مدیریت دارم.» مرد معاون فرمانده شیفت در ایستگاه است. میگوید حقوقش سهمیلیونو ٣٠٠ هزار تومان است. حاضر میشود فیش حقوقیاش را نشان دهد. باید ٢٤ ساعت مداوم سر شیفت باشد. بیش از ١٠ درصد حقوقش بابت مالیات کم شده است. کسورات دیگر هم است. دلخور است. میگوید: «اگر ما هم جزء مشاغل سخت بودیم، اکنون مالیات نمیپرداختیم؛ زودتر بازنشسته میشدیم؛ یعنی سر ٢٠ سال. پاداش و مرخصیهایمان متفاوت میشد.» سرش را تکان میدهد: «چه بگویم دیگر… این هم وضع ماست..»
میگویم: «حقوقتان به موقع پرداخت میشود؟»
«بله؛ ولی در چند سال گذشته که ساختوساز خوابیده، شهرداری هم درآمدش کم شده و زورش میآید که بودجههای مناسب و درخور به آتشنشاني بدهد؛ مقاومت شهرداری برای رفتن ما در گروه مشاغل سخت هم برای همین است.»
«چرا؟»
«خانم! دقت کنید؛ آتشنشانی فرزند ناخلف شهرداری است؛ ما هیچ درآمدزایی برای شهرداری نداریم؛ فقط هزینه است. خب؛ زورشان میآید دیگر.»
حقوق آتشنشانان چقدر است؟
مردي با دختر و همسرش پيش ميآيند؛ اينجا ايستگاه ديگري است؛ رئيس ايستگاه دم در ايستاده و پاسخ مردم را ميدهد. او هم بهسختي اما در نهايت اعتماد ميكند. با هم به دفترش ميرويم. شروع ميكند و از شغلشان ميگويد: تجهيزاتشان درجه يك و مطابق استاندارد روز اروپاست؛ خودروها، همانهايي است كه در آلمان استفاده ميشود؛ ديگر تجهيزات هم از اتريش و ديگر كشورهاي اروپايي وارد شده است؛ اما هرچه كيفيت خوب است، كميت راضيكننده نيست. اين آتشنشان ٢٣ سال سابقه خدمت دارد؛ كارشناسي معماري خوانده و حالا حدود هفت ميليون تومان حقوق ميگيرد؛ ميگويد: «نهايت حقوقي كه يك آتشنشان ميتواند بگيرد زير ٩ ميليون تومان است؛ اما شما ميتوانيد نگاهي به ديگر مشاغل شهرداري بيندازيد؛ يكي از فاميلهايمان در مترو كار ميكند؛ آنها ميتوانند تا ١٩ ميليون تومان حقوق بگيرند. اين حقوق من بعد از ٢٣ سال كار است اما اگر اكنون با مدرك ليسانس وارد اين شغل شويد چيزي حدود دو ميليون تومان حقوق ميگيريد؛ به نظرتان به سختيهايش ميارزد؟»
او هم سخن همكارانش را درمورد مشاغل سخت تكرار ميكند. ميگويد: «مشكل ديگري كه هرگز ديده نميشود، موضوع بيمه ماست؛ بيمه ما تأمين اجتماعي نيست؛ در حالي كه اگر كارگري بوديم يا جزء مشاغل سخت؛ اكنون بهجاي بيمه خدمات درماني شهرداري، تحت پوشش بيمه تأمين اجتماعي بوديم.»
آتشنشانيهاي ايران دوپارهاند
سرش را تكان ميدهد ميگويد: «كاش حداقل شهرستان بوديم…» تعجبم را كه ميبيند خودش شروع ميكند به حرفزدن: «خانم! اين هم از عجايب ديگر اين مملكت. وضع ما با آتشنشانان شهرستان يكي نيست. آنها زير نظر وزارت كشور هستند و نوع قراردادشان كارگري است؛ ما زير نظر شهرداري هستيم و نوع قراردادمان كارمندي. ما به نوعي كارمند نيمهخصوصي-دولتي هستيم. اگر قرار است به كارمندان امتيازي دولتي داده شود، به ما نميدهند چون مدعياند كه ما كارمند مستقيم دولت نيستم اما اگر بخواهند چيزي از كارمندان بكنند، ما هم شامل ميشويم؛ چون معتقدند ما كارمند رسمي هستيم.»
مرد میگوید: «به خدا اگر عاشق نبودیم نمیشد در این شغل بمانیم؛ الان حقوق ما اندکی از حقوق شهرستانیها بیشتر است؛ اما به آنها مزایای بیشتری داده میشود؛ زمین برای خانه ساختن؛ تسهیلات و… . مگر چیز زیادی میخواهیم؟ ما واقعا باید جزء مشاغل سخت باشیم.»
مرد پر هم بیراه نمیگوید؛ تقریبا بیشتر نقاط جهان، این شغل، بین سختترینها است؛ حقوق متفاوتی دارد و تسهیلاتی بهتر از دیگر شغلها. مؤسسه ارزشیابی «کریر کست» آمریکا که سالها در رابطه با مشاغل فعالیت میکند سال ٢٠١٣ میلادی فهرستی منتشر کرد که نشان میداد آتشنشانی، پس از سرباز ارتش، پرفشارترین شغل جهان است. موضوع استرس و فشار کاری آنقدر برای کارشناسان مرکز ارزشیابی کریر کست اهمیت داشت که آنها سوای تقسیمبندی اصلی بهترینها و بدترین شغلها را از نظر میزان فشاری که وارد میکنند هم تقسیمبندی کردند. متوسط درآمد آنها در همان سال در آمریکا ٤٥هزارو ٢٠٠ دلار بود. این رقم به نرخ امروز و به ریال چیزی بیش از ١٨٠میلیون تومان در سال میشود.
هرچند در دیماه گذشته و در روند تصویب کلیات برنامه ششم، تصویب شد که آتشنشانی جزء مشاغل سخت باشد، اما این مردان امیدی به تحقق این موضوع ندارند و میگویند: «تا این قصه درست شود، ما صد تا کفن پوساندهایم. تازه معلوم نیست این دولت برود و یکی دیگر سر کار بيايد، این مصوبات اجرا شود یا نه.»
زنان؛ وصله ناجورند
ایستگاه سوم که میرسم، نخستین پرسشم این است: «چرا هیچ زنی در هیچ ایستگاهی نیست؟» مردان کمی منومن میکنند. به هم نگاه میکنند. یکی از آنها میگوید: «سه سال پیش خودم ١٤ دوره ٨٠ساعته آموزش آتشنشان داوطلب برگزار کردم؛ بیش از ٨٠ درصد داوطلبها خانم بودند که اتفاقا از نظر بدنی و فعالیت و نوع کاری که میکردند تفاوتی با مردان نداشتند؛ اما خب نشد دیگر… جذب نشدند.»
میگویم: «خب؟ چرا؟».
دوباره به هم نگاه میکنند و آخر یکی از مردان میگوید: «گفتند درست نیست؛ خانمها در محیطی باشند که قرار است ٢٤ ساعت با مردان در یک محیط باشند.»
میپرسم: «مگر در بیمارستانها، درمانگاهها و شغلهای اینتیپی زن و مرد کنار هم نیستند؟.»
مردان میگویند: «خب؛ سؤال ما هم همین است.»
یکی از آنها میگوید: «اصلا حضور خانمهای آتشنشان نهتنها لازم بلکه واجب است؛ بسیار پیش میآید که خانمی در ساختمانی تنها گرفتار شده است؛ حمام یا دستشویی است؛ تنفس دهانبهدهان نیاز دارد؛ خب؛ روشن است که در چنین موقعیتهایی حضور خانم آتشنشان واجب است.»
آغاز و ختم ماجرا…
اول و آخر حرفشان نگرانی است؛ نمیخواهند از نانخوردن بيفتند. حسابی ترسیدهاند. هرچند دردشان را گفتند؛ اما سفارش میکنند که نامشان آورده نشود. خواستهشان چندان هم بزرگ نیست؛ پیوستن شغل آتشنشانی به گروه مشاغل سخت.