مقاله خود را – به ویژه اگر یک فیچر خبری است – با داستان کوتاهی در باره فرد یا افرادی مرتبط با داستان آغاز کنید . داستانی که بتواند توجه مخاطب را جلب کند. البته این روش زمانی کار امد است که این داستان مخاطب شما را مستقیما به میان داستان اصلی رهبری کند. البته ممکن است داستان ورودی شما به قدری جذاب و درگیر کننده باشد که ترجیح بدهید آن را به کل متن توسعه دهید.
مثال: لینک زیر را دنبال کنید و به 3 پاراگراف اول و پاراگراف آخر آن دقت کنید. این مقاله نه تنها با یک یا دو داستان ساده آغاز شده که خواننده را به نقطه اصلی میکشاند.
یک نوشته روایی از همان قوانین کلاسیک درام پیروی میکند. چنین مطلبی نیازمند یک کاراکتر اصلی است و داستان یا مشکلاتی که پیش روی آن قرار میگیرد و او باید با آن دست و پنجه نرم کند. در پایان شما باید توضح دهید که این مشکل چگونه حل شده و یا چرا قهرمان شما در این رویارویی شکست خورده است. در این حالت دوربین شما برروی این شخص تمرکز یافته و مخاطب میخواهد بداند چه اتفاقی برای او پیش میاید. (این روش در رادیو و تلویزیون هم بسیار خوب جواب میدهد). در چنین روشی باید تمام جزییات و روایتهای علمیرا در دل این روایت بدنه قرار داد.
برای اینکه این داستان را به دست بیاورید میتوانید برای خودتان جمله ای داستانی بسازید جمله ای که این گونه آغاز میشود: «امروز میخواهم داستانی در باره شخصیتی به نام ….. را تعریف کنیم که با دشواری/چالش/درگیری به شرح….. مواجه میشود و در پایان وی در مواجهه با این مشکل پیروز میشود /شکست میخورد / همه چیز سر جای اولش باقی میماند»
برای مثال به جای اینکه نویسنده ای بخواهد تنها خبر فعالیتهای جدید در باره واکسن آنفلوآنزا را بیان کند، میتواند این را تبدیل به داستانی کند که به جمله داستانی زیر بیان میشود :«امروز میخواهم داستانی در باره جان اسمیت تعریف کنم. دانشمندی که سعی میکند واکسن جدیدی برای انفلوآنزا تهیه کند. اما در نهایت در مییابد که او هر سال مجبور است چنین مبارزه ای را به انجام برساند»