ضمن عرض ادب و احترام وخسته نباشید خدمت شما سرکار خانم الماسی سخن گوی سازمان یاریکورد سوال اول را اینگونه آغاز میکنم:
شما بعنوان یک زن که رهبری سازمانی را عهدەدار هستید، چە چیزی این انگیزە را در شما ایجاد کرد کە سکانداری سازمان یاریکورد را بە دست بگیرید؟
پیش از همە چیز، تشکرمیکنم از زحمات و تلاش جنابعالی و تمامی دوستانی کە در پیشبرد اهداف سازمان یاریکورد بی وقفە تلاش میکنید که مبنای فعالیت سازمان میباشد و در پاسخ به سوال شما عرض میکنم کە آیین یاری هیچ تفاوتی دربین جنسیت ها قائل نیست و هیچ یک از جنسیت زن یا مرد را برتراز دیگری نمیداند، بلکە در آیین یاری زن و مرد را دو بال پرندەای بە نام انسان میداند کە ضعف یا نقص هر یک از این بالها مانع پرواز پرندە خواهد شد وحتی اگر چنین پرندەای بە پرواز هم در بیایدحرکتی کُند خواهد داشت و هر لحظە امکان سقوط دارد و جامعەای کە یکی از جنسهای مرد یا زن را نا دیدە بگیرد مانند پرندەای است کە بالهایش ضعفی دارد و نمیتواند بە اوج پرواز کند و هموارە در نزدیکی سطح زمین پرواز میکند، زن و مرد طبق نظام و اصول یاری در کنار هم و با روابطی متقابل و برابر با یک دیگر خواهند توانست جامعە بشری را بە اوج و تکامل و بهروزی برسانند در چنین جامعەای کە مردان توانایی و امکان رسیدن بە مناصب مهم اجتماعی و سیاسی را دارا هستند زنان نیز قادر بە احراز این مناصب هستند و میتوانند بالاترین منصب سیاسی هر جامعەای را عهدە دار شوند و بدون تردید در سازمان یاریکورد هم مسئولیت تنها در انحصار طیفی خاص نبودە و نیست و بدون در نظر گرفتن هیچ امتیازی کار بە کاردان سپردە میشود وبنظرمن، ما باید بیاموزیم کە تمرین دمکراسی نیاز به یک پروسەی دراز مدت دارد وما نیز باید ابتدا از خودمان شروع کنیم.
نقش زن در پرورش یک جامعه را چگونه ارزیابی میکنید وعلت مشارکت کم رنگ زنان در عرصه سیاست،مخصوصا» در میان زنان کورد چیست؟
در حقیقت من در چندین مطلب مختلف کە بە نقش زن و تربیت خانوادە و جامعە میپردازد مطالبی را بیان کرده ام و به باوربنده، زنان و بخصوص زنان کورد کە بحث ما هم تاکید بر آن دارد ابتدا باید از حق خودآگاە شوند وبرای دست یابی بە هدف خود کوشش کنند در غیر این صورت برای قربانی شدن در دراز مدت در پستوی این فرهنگ سنتی باید با مشکلات متعدد دست وپنجه نرم کنند و در ادامه باید گفت: کە وضعیت جامعە و نقش زن در جامعە، رابطە مستقیم بە فرهنگ سیاسی نظامهای حاکم دارد و اگر نظامی بر مبنای عدالت اجتماعی ومساوات حقوق زن ومرد استوار نباشد هر دو جنس (زن و مرد) وجامعه آسیب میبینند.
ما شاهد نظامهای گوناگونی در دهەهای گذشتە در مناطق کورد نشین و منطقە بودەایم و شاهد آن بوده ایم کە تنها زنان آسیب پذیرنبودە بلکە مردان هم از این نابرابری اجتماعی وسیاسی آسیب فراوانی را دیدەاند، وقتی اعلام میشود کە بیش از ٥٠در صد از مردم یک جامعە از مشکل روحی وروانی رنج میبرند، این تنها زنان نیستند بلکە اغلب آنها مردان میباشند و همە ناشی از عملکرد نظامهایی است کە در طول تاریخ تجربە کردەایم و روی هم رفتە یکی از بزرگترین مشکل زنان کورد ، مسئلە نداشتن اقتصاد مستقل است کە متاسفانە فرهنگ مرد سالاری و فرهنگ سنتی جامعە کوردی بە زنان حق کارکردن بیرون از خانە در شکل عام منظور است را نپذیرفته است وبە گمان من تا زمانی کە فرهنگ سنتی کە همیشە ابزاری برای سر کوب زنان بودە است تغییر نکند و زنان نتوانند از لحاظ اقتصادی مستقل شوند و یا فعالیتهایشان درعرصەهای متعدد از جملە مسئلە سیاست و پرورش خانوادە، با ارزش مساوی با کارهای کە مردان انجام میدهند ، مقاسیە نشود، از این مشکلات نجات نخواهیم یافت و راهی بس دراز درپیش خواهیم داشت.
هدف شما بعنوان عضو ارشد سازمان یاریکورد در رهبری این سازمان چیست؟
با وجود تمام سختیهایی زندگی و چالشهایی فرهنگی و سنتی کە در جامعە ما بر قرار است من همیشە بر این باور تاکید داشتەام کە زنان هم مثل مردان میتوانند در تمام عرصەهای زندگی و اجتماعی و غیرە حضور فعال داشتە باشند و تاثیر گذاری حرکتهای زنان و جنبشهای سرتاسری در گوشە و کنار دنیا حتما بدون تاثیرنبودەاند کە زنان کورد نیزبخواهند برای رسیدن به حق مسلم و بدون تبعیض خود بە میدان بیآیند وحضور من هم در راس و بخصوص در یک سازمانی سیاسی میتواند تاثیر خود اگرچە شاید خیلی کم باشد اما بی گمان یک سنت شکنی سیاسی و اجتماعی بە حساب خواهد آمد.
با توجە بە نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، دیدگاە شما در بارە وضعیت موجود در ایران و پس از انتخابات چیست؟
بە نظر من رژیم جمهوری اسلامی در این ٣٨ سال توانستە است بشکلی ماهرانه ادارە جامعە ایران را کنترل کند، ولی این بە آن معنا نیست کە در ایران و در صفوف خود رژیم هیچ چیزی تغییر نکردە است، در سال ٩٢ کە آقای احمدی نژاد برای دومین بار بە کرسی قدرت تکیە داد به نوعی حاوی این پیام بود کە هیچ چیز در ضوابط این رژیم عوض نشدە و در بر روی تغییر بستە شدە است ، ولی همین مردم( زن و مرد) خواستارتغییر شدند و با رای خود بە روحانی یک دولت ضد توسعە را تغییر دادند و امیدوارند کە این دولت بتواند در جهت توسعە بە حرکت خود ادامە دهد، اما در حقیقت جامعە ایران و ملیتهای در بند آن از سالهای قبل آمادە و شایستە داشتن یک وضعیت گشودە و فضای آزاد سیاسی بودەاند، اگرچه رژیم در طول عمر خود توانستە است بە نام دین و عدالت انحصارطلبی کند اما امروزه با وجود جنجالهای سیاسی کە برای حفظ خود بە پا کردە است دیگر نمیتواند معضلات جامعە و مردم را نادیدە بگیرد و حتما باید در اصول و رفتار خود تغییر بوجود بیآورد و انتخابات اخیر نشان داد کە روزگار بر وفق مراد انحصارطلبان نمیچرخد و عرصە بر آنها بیشتر از هر زمانی دیگر تنگ و تنگتر شدە است وما شاهدیم که تندروها میخواهند جامعە ایران را بە گروگان بگیرند واین دغدغە باطلی آنها است وخود به خوبی میدانند که عمرنظام به سررسیدە است وما شاهدیم که اوضاع سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی ایران کاملا تغییرکردە است و جامعە آبستن رویدادهای است کە درحال تغییر تمام ساختار رژیم میباشد و پیروزی
راحت خاتمی و روحانی پیامی سادە ملت ایران بە رژیم آخوندی است کە جامعە بە سوی دگرگونی بە راە است و من باید بە این نکتە مهم نیز اشاره کنم
گرچه انتخابات در ایران همیشە در ابهام بودە اما باید به چشم یک فرصت برای وصول مطالبات به آن نگریست و پس از انتخابات ریاست جمهوری دولت موضف است کە مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم را مد نظر قرار دهد هرچند کە سالهاست مشکلات ومعظلات جامعه در ایران لاینحل باقی ماندە است وحل بحرانها وبهبود شرایط سیاسی واقتصادی و مشکلات تبعیض آمیز رژیم بر مذاهب و قومیتهای دیگر ، از جملە مشکلاتی است کە دولت منتخب باید بە حل آن بپردازد.
شما بعنوان عضو ارشد یک سازمان چە پیامی را برای مردم و هم زبانتان در ایران دارید؟
اگر منظور شما در مورد انتخابات و پیام من در اینباره است باید خدمت سرکار عرض کنم کە نتایج روند انتخابات در ایران نشانگر ناعدالتی و نا سالم بودن آنرا همیشە اثبات کردە است و هیچگاە تغییری مورد دلخواە جامعە و مردمان آن دیار رخ ندادە است و در یک جملە باید بگویم کە این رژیم با تمام شکل و ساختارش فاقد مشروعیت است و با معیارهای بین المللی هیچ گونه همخوانی ندارد و هر کسی هم بە نتیجە انتخابات اعتراض کند شدیدا سر کوب خواهد شد. رژیم در حقیقت هیچ راهی دیگر برای مردم و جامعە ایران باقی نگذشتە است و بە نظر میرسد تحریم شرکت درانتخابات کە در قالب همان مبارزە منفی مطرح میشود میتواند در خواستی باشد از جامعە وبخصوص ملت کورد، کە برای تغییر رفتار و کاستن مشروعیت این رژیم بە پای صندوقهای رای نروند.
کلیت وضعیت نظام جمهوری اسلامی را از گذشتە تا کنون در قبال مسئلە کوردها چگونە ارضیابی میکنید؟
سایە سنگین وقایع تلخ انقلاب از همان اولیە و بە قدرت رسیدن آخوندها و شکل گیری حکومتی سیاسی مذهبی موجب شد کە آنانیکە با انقلاب همراهی و همگراهی کردند از این انقلاب احساس پشیمانی کنند و در ادامەی فشار بر تلاشگران زن و فرهیفختگان جامعە و بە سکوت واداشتن آنها، صدور لوایح دولتی در مورد تفکیک جنسیتی در دانشگاەها، ممنوعیت تحصیل برای اکثریت خانمها، بە چالش کشیدن ادیان و مذاهب دیگر، اعدام های دستە جمعی ، پر کردن زندانها از مخالفین حکومتی، جنگ ٨ سالە کە باعث ویرانی و کشتار میلیونها انسان گردید مردم را از آنچە کە بە نام دین و دفاع از ستمدیها برای بە ثمر رسیدن انقلاب ایران کمک کرد بە نا امیدی وا دارد. انقلابی کە یکی از جهت گیرهای اصلی آن حمایت از مستضعفان و فقرا بود از آن فاصلە گرفت و بر عکس برسرکوب و اعدام و کشتار مردم بی گناە روی آورد و بالاخرە رژیمی کە بە چنگ و دندان بە جان مال و حال مردم افتاد و بدون تردید کوردها هم کە در ثمر رسیدن انقلاب نقش بە سزایی داشتند محکوم بە سر کوب و حتی دستور جهاد مذهبی بر عیلەیشان صادر شد، سر کوب ملت کورد در همان ابتدای انقلاب در اولویت کار سران رژیم قرار گرفت و تا امروز ادامە دارد و مطالبات حق طلبی ملت کورد مورد حملەی وحشیگرایانە رژیم در تمام ابعاد اجتماعی قرار گرفت و در قانون اساسی تصویب و در تمام دورهایی بە ظاهر مردمی و در کنار آن در انتخابات نمایشی هییچ وقت از این کاستیها و تبعیضها کاسته نشد و حتی در موارد افزودە شدە است وحال کە درمورد این معضلات صحبت میکنیم چهار دهە از پیروزی انقلاب مردم ایران میگذرد، انقلابی کە شعار اصلی آن حکومتی مردمی با رای مردم ، ولی ما شاهد بر عکس آن هستیم ، کار نامەی رژیم کاملا فارق از قدرت مردم بر مردم است ،
آیندە نظام ایران را چگونە پیش بینی میکنید؟
بدون شک هیچ حکومت استبدادی نمیتواند تکیە بە زور و سرکوب بە عمر و حیات حتمی خود ادامە دهد و بالاخرە روزی در مقابل مردمش باید زانو خم کند و جوابگو اعمالش باشد ، همانطور کە سران خیلی از حکومتهای غیر مردمی در منطقە بە آن دچار گردیدن من با وجود تمامی نا عدالتهایی کە ازبرکت رژیم آخوندی نصیب ملیتهای ایران گردیدە است، باز هم امیدی مشاهدە میکنم کە آنروز خیلی دور نیست کە مردم شریف ایران کە کوردها هم در بر خواهد گرفت بە آزادی و حق زندگی بهتر و آیندەای بهتر نزدیکتر میشوند و بدست خود و با پشتیبانی ارادەی مردمی خود حکومتی مردم سالار را بناە خواهد نهاد کە دیگر جای برای عوام فریبان اصولگرا و مذهبی باقی نخواهد گذاشت و من در اینباره بسیارخوش بین هستم.
آیا در حال حاضر سازمان یاریکورد با سازمان یا سازمانهای دیگری در ارتباط و یا در حال همکاری است.؟
سازمان یاریکورد خود را سازمانی کوردستانی میداند و باور راسخ دارد کە کوردستان از آن تمامی کوردها است و باید در این مسیر مبارزە کرد، البته شاید این سوال هم پیش بیآید که چرا اسم یارسان یا یاری بر روی سازمان گذاشتە شدە است؛ همانطور کە بسیاری آگاهند آیین یاری یا آنچە کە یارسانیان بە آن باور دارند باورهای سلطان سحاک است کە تمام مطالب و نوشتەهای آن بە کوردی نوشتە شدە است و کاملا در مناطق کورد نشین ظهور کردە است و بە این دلیل ما باور داریم مسلە آیین یاری گرە خوردە است با هویت کوردی و بە همین دلیل ما یارسانیان و در راس آن سازمان یاریکورد خود را متعلق بە ملت کورد میدانیم و با تمام گروها و جریاناتی کە در خدمت بە ملت کورد فعال هستند همکاری داریم و همکاری هم خواهیم داشت.
سازمان یاریکورد تا چە حد توانستە است از منافع ملت کورد و یارسانیان دفاع کند ؟
خدمت شما بایدعرض کنم، سازمان یاریکورد آنچە کە در توان داشتە و دارد برای خدمت بە ملت کورد و یارسانیان عزیز کە بخشی نا گسستنی از ملت کورد هستند تلاش بی وقفە کردە است و بە جرأت میتوانم بگویم کە تنها سازمانی یارسانی میباشد کە صدای یارسانیان را بە گوش خیلیها در دنیا رسانیدە است و در داخل کشور هم ما شاهد فعالین یارسانی و اندامان خود هستیم کە در این مورد بسیار فعال هستند و این همان تعهد سازمان یاریکورد است نسبت بە ملتش کە در حال حاضر از خود نشان میدهد اما ناگفتە نماند حل تمام چالشهای ملت کورد زمانی امکان پذیر است کە همە نیروهای جامعە و بە طور کل افکار عمومی دست بە دست هم بدهیم و در جهت یک توسعە درونزا و برون نگر، همە جانبە و پایدار حرکت کنیم که البته تقویت این روند با شعار میسر نخواهد شد.
آیا سازمان یاریکورد توانایی اثر گذاری در مناقشات و مسائل مرتبط به کوردها و یارسانیان را در آیندە دارد؟
شاید خیلی زود باشد کە ما بخواهیم در اینباره قضاوت کنیم اما واقعا میتوانم اینرا بگویم پیدایش سازمان یاریکورد یک ضرورت تاریخی بود کە باید متولد میشد وباید خدمت شما عرض کنم کە انسان قبل از هر چیز باید بە خودش اتکا کند و این اتکا بە نفس میتواند بە شما انرژی و ایمان بدهد،ببینیدکه ما در کشوری یا منطقە ای زندگی میکنیم کە تا کنون آگاهی و وجدان اجتماعی بە اندازە کافی رشد نیافتە است و تبعیض های گوناگون بر اساس جنس ، عقیدە ، مذهب ، زبان و دیگر ویژەگی های بە شدت مرسوم و حتی در برخی موارد قانونی است ، درک از مفهوم برابری و یکسانی بسیار ابتدای بودە است . بی گمان این دست از فرهنگ ها هم گریبانگیر احزاب سیاسی کە در لباس اپوزسیون مبارزە میکنند به وجود آمده است و چرا من اسمی از احزاب سیاسی را بە میان آوردم به این دلیل که مایلم بە این موضوع اشارە کوتاهی کردە باشم کە بر ضرورت پیدایش سازمان یاریکورد دخیل بودەاند و نظر بنده این است که بسیاری ازسازمانهای کوردی نتوانسته اند در راستای منافع ملت کورد و بخصوص مردم مظلوم یارسان پیش قدم باشند و بیشتر بە مانند جریانات محلی و منطقە ای وسنتی رفتار و عمل کرده اند تا یک ضرورت تاریخی همین دلیل باعث شد کە یارسانیان خود آستینها را بالا بزنند و در سر نوشت خود تصمیم بگیرند و آن خلاء سیاسی کە امروزە در کوردستان روژهەلات خالی است پر کنند ودر جواب شما ، بلی ، سازمان یاریکورد امروزە یکی از مهرەهای اکتیو میدان مبارزە آزادی خواهانە ملت کورد است و نمیتوان این را نا دیدە پنداشت.
با تشکر فراوان از خانم گلزارالماسی سخن گوی سازمان که ما را همراهی کردند و از یکایک شکا عزیزان خواستارم که دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید .
با سپاس فراوان گزارشگر و تهیه کننده هادی فرضی