زبان به عنوان یکی از المانهای هویتی و معنا بخش زندگی

0
1081

نگارنده:

مسعود پژوهی

اهمیت زبان


در تقویم سازمان ملل روز ٢١ فوریە را بە روز زبان مادری اختصاص دادە اند و این نشان از اهمیت این موضوع دارد این در حالی است کە ما کوردها در کوردستان اشغالی توسط ایران هنوز حق اموزش بە زبان مادری نداریم.
میتوانیم بگوییم تفکر انسان در حیطە زبان است . در واقع انچە را کە بە زبان میاوریم میتوانیم فکر کنیم و انچە را کە هنوز بە زبان نیاوردەایم و یا در حیطە زبان ما وجود ندارد نمیتوانیم فکر کنیم. زبان در کنار قدرت تخیل دو ابزار انسان امروزی است کە میتواند و توانستە است بە بقای انسان در طبیعت وحشی و خشن کمک میکند.
زبان بە کمک قدرت تخیل میرود و مفاهیم زندگی بشری را خلق میکند کە گاها این مفاهیم اصلا وجود خارجی ندارند ولی تاثیر بسزایی در زندگی انسان دارند. اگر انسان از این مفاهیم تهی و خالی شود انجاست کە میشود گفت بقایش در خطر است. بقا بزرگترین هدفی است کە انسان میتواند متصور شود.
زبان است کە شادیها و غمهایمان را معنی میبخشد و کمک میکند تا بتوانیم انها را بە اشتراک بگذاریم و با همنوع خود بە تعامل و همکاری بپردازیم بە بچەهایمان اموزش بدهیم بە انها زندگی در جمع را یاد بدهیم، بە انها کمک بکنیم خود را و زندگی را بشناسند با یک شعر خوشحال شوند و با یک شعر ناراحت باشند و اینگونە است کە انسان و اهمیت ان را میتوانیم درک کنیم و هر روز در پی شناخت زبان باشیم و همچنین خود را بیشتر و بیشتر بشناسیم.
اسمیلاسیون فرهنگی یکی از ابزارهای در دست حکومتها است کە وقتی مردمی را بە تسخیر خود در می اورند با استفادە از ان این مردم را تهی از معنای خود کنند و بە راحتی بە سلطە خود در اورند و از ان بە بعد این مردم تسخیر شدە بخشی از نیروی همان حکومت باشند. لذا در قدم اول حکومتها سعی میکنند زبان مغلوب را نابود سازند زیرا تمام فرهنگ یک مردم در زبانشان نهفتە و جاری است پس اگر زبان را نابود کنند موفق شدە تمام فرهنگ این مردم را بە سلطە خود در بیاورند و انها را همشکل خود سازند. لذا شما میبینید در حکومتهای دیکتاتوری زبان را تغییر میدهند و مفاهیم را بە روش خود باز تعبیر میکنند و یا بە نفع خود مسادرە کنند.
این جریان تا جایی ادامە پیدا میکند که مردم دیگر رام و مطیع حکومت هستند و دیگر از خود چیزی ندارند کە بتوانند بر ان اکتفا بکنند و دیگر حتی خود را نمیشناسند لذا جامعە دچار بحران هویت شدە و دیگر انجاست کە جامعەای نابود از این حکومتها بە ارمغان به مردم میرسد.

زبان مادری در ایران


حکومتها همیشە سعی میکنند در سیستم اموزشی خود از نوعی ادبیات و زبان و فلسفە و دانش استفادە کنند کە حاوی المانهایی باشد کە حاوی بقای خود انها میباشد لذا سعی میکنند زبانهایی کە برایشان بیگانە و خطرناک است و مشروعیت انها را زیر سوال میبرد حذف کنند و زبانی از نوع خود را پرورش دهند.
زیرا اگر زبانی غیر از نوع خود را پرورش دهند با المانهایی روبەرو هستند کە توان کنترل انها را ندارند زیرا زبان حاوی فلسفە است و این فلسفە برای انها خطرناک است لذا بە هیچ گونە حاضر نیستند زبانی غیر از زبان رسمی حکومتی را قبول کنند و اگر هم قبول بکنند ان زبان را تا حدی کاهش میدهند کە فرد نتواند با ان فکر کند و فقط میتواند با ان در حد یک طوتی سخن بگوید.[چە داخل کشور و چە خارج از کشور] انها بهانەهایی از این دست میاورند کە “شما که میتوانید صحبت کنید” و یا “اموزش زبان مادری مشکلی ندارد اما اموزش بە زبان مادر نە” و یا استدلالهایی می اورند کە “انسان دو زبانە بهتر از تک زبانە است” و یا “در کشوری مثل ایران مگر چند زبان میتونیم صحبت کنیم”.
اولا اگر زبان فقط برای صحبت است پس بسیار خود من یاد میگیرم کە بە زبان فارسی صحبت کنم ولی اموزشم باید بە زبان مادریم باید باشد ولی انها مثل … دروغ میگویند چون میدانند که کارکرد زبان فقط صحبت نیست بلکە بقا است.
انسان دو زبانە خوب است و کسی منکر این نیست اما در وضعیتی برابر و یا اینکه ابتدا زبان بقایم بعد زبان دوم و سوم و الی اخر. در واقع انسان هر تعداد زبان بلد باشد بهتر است اما برای فکر کردن فقط در ذهن انسان فقط یک زبان وجود دارد و ان زبان حاکم است و ما باید اول زبان خود را در ذهن حاکم کنیم و بعد هر چند زبان کە خواستیم میتوانیم یاد بگیریم. شکستن زبان حاکم در ذهن انسان یکی از سختترین انقلابهایی است کە انسان میتواند در پیشرو داشتە باشد.
در ایران هر چند زبان ملی کە وجود دارد دلیل بر انکار این موضوع نیست بلکە این یک شارلاتانیزم است انها با این بهانە میخواهند بگویند نمیشود در حالی کە وظیفە حکومت است کە بتواند شرایط زندگی برابر برای شهروندان فراهم کند، بگذارید بدون تعارف بگوییم کسی کە نمیتواند شرایط برابر برای شهروندان فراهم کند غلط میکند حکومت تشکیل میدهد.

همانگونە کە در ابتدا بر اهمیت زبان اشارە شد میتوانیم بفهمیم کە زبان در زندگی بشر تا چە اندازە حائز اهمیت است این در حالی است کە بە صورت سیستماتیک سالیان دراز است کە زبان کوردی در ایران انکار میشود و ان را در معرض نابودی گذاشتەاند و مسئول این کار حکومتهای یکی پس از دیگری ایرانی است کە سعی در پاکسازی ملی کوردها دارند. کوردها با جمعیتی بیست میلیونی در ایران از حق بودن منع میشوند و سعی در پاکسازی انها دارند و تا جایی کە معلمهای زبان کوردی با احکام شدید حکومتی سرکوب و اعدام میشوند و یا مجبور بە فرار از اب و خاک خود میشوند و باید در جایی دور از اب و خاک خود سکنا بگزینند و از همه خاطرات و عشق و احساسات خود دور باشند.

زبان مادری هویت است.
همانگونه کە پیشتر بر اهمیت زبان اشارە شد و روشن شد کە انسان وقتی از زبان خود تهی میشود در واقع از خود تهی میشود و بە بحران هویت دچار میشود و همینطور اینکه حکومت بە صورت کاملا اشکار سعی در نابودی ملت کورد دارد لازم بە ذکر است کە زبان کوردی از بزرگترین ابزارهای موجودیت ما کوردها است و اگر زبان کوردی را بە مانند خاک از دست بدهیم و ببازیم قطعا با نابودی ملت کورد روبەرو میشویم و حفظ زبان کوردی از وظایف ما کوردها است تا در زمان ممکن نیز بتوانیم خاک خود را از دست اشغالگران پس بگیریم و دوبارە موجودیت خود را در تاریخ بە اثبات برسانیم.
لذا حفظ زبان مادری از وظایف ما است و ما مردم کوردستان حامی و پشتیبان معلمانی هستیم کە در این محور جنگ بە صورت مستقیم با دشمن روبەرو هستند. زبان کوردی حاوی هویت و شناس ماست و باید برای حفظ ان بپاخیزیم.

نظرات