ازجنوبیترین نقطه ایران موسیقیای برمیخیزد که آمیزهای از آیینها، عقاید و باورهایی است که ریشه در سنتی دیرینه دارد. موسیقیای که هم مرز بودن با کشورهایی چون هند و پاکستان سبب شده از غنای بالایی برخوردار شود، اما افسوس که موقعیت جغرافیایی آن را از دیگر موسیقیهای نواحی ایران زمین مهجورتر کرده است. هنرمندان بزرگ جنوب شرق ایران آرام آرام در حال فراموش شدن هستند.
«گل محمد بلوچ» یکی از همین خوانندگان و نوازندگانی است که تا به امروز با تلاش خود توانسته موسیقی بلوچی را زنده نگاه دارد. او ساکن شهرستان قصرقند و دارای 6 دیپلم افتخار و چندین رتبه کشوری است، اما از اینکه مسئولان توجه کمتری به موسیقی نواحی خصوصا بلوچی دارند،گلایهمند است. گفتوگوی همشهری را با این هنرمنددر ادامه میخوانید.
شرایط و تعصب دربرخی ازشهرستانها گاه سبب میشود، موسیقی در آن منطقه رشد چندانی نداشته باشد. با این شرایط چطور شد به سمت موسیقی رفتید؟
من از15 سالگی با موسیقی آشنا هستم. خانوادهام مخالف شدید موسیقی بودند و تنها کسی که مرا حمایت کرد،مادرم بود. علاقه مندیام به موسیقی و تماشای سازهای محلی تا آنجا بود که با وجود سن کم و بدون آنکه خانوادهام درجریان باشند، شبانه و به صورت پنهانی درعروسیها شرکت میکردم؛ همینسبب شد صبحها با کمی تاخیر به مدرسه بروم تا آنکه کم کم اهل خانه متوجه این موضوع شدند. آن دوران مردمان بلوچستان براین عقیده بودند که موسیقی برای هر خانوادهای مناسب نیست وتنها برای طوایف خاصی است به همین دلیل خانوادهام علاقهای نداشتند به دنبال موسیقی بروم، با وجود این گوش به حرف آنها ندادم و راه خودم را انتخاب کردم. البته مادرم به آنها می گفت که بگذارید این هنر را یاد بگیرد، موسیقی او مزاحمت و اذیتی برای شما نخواهد داشت. اما امروز دیگر براین نظر نیستند و میگویند تو دراین مسیر رشد و پیشرفت داشتهای، همه تو را میشناسند و خیلی خوشحال هستیم که به حرف ما گوش نکردی.
آیا درحال حاضرهم همان افکار سنتی و مخالفت بعضی طوایف با موسیقی وجود دارد؟
بله. هنوزهم مردمان بلوچ براین ذهنیت هستند. آنها موسیقی را ناپسند و برای قشر پایین جامعه میدانند و بر این عقیدهاند که طبقات بالا نباید به سمت موسیقی بروند.
شما هم در زمینه نواختن ساز تبحر دارید و هم درخوانندگی؛ اول به کدامیک علاقه مند شدید؟
من ازهمان ابتدا به خوانندگی علاقه مند بودم و بعد از آن ساز زدن را آموختم و همانطور که میدانید در نوازندگی تنبور تبحر دارم. ابتدا سعی میکردم هر آنچه را که آموخته و تجربه کرده بودم، بخوانم اما به مرور زمان متوجه شدم این کارها فایدهای ندارد. بنابراین نزد استاد «علی محمد بلوچ» رفتم و حدودا یک سالی نزد ایشان موسیقی آوازی را آموزش دیدم . ایشان براین نظر بودند که باید خودم تلاش کنم و یاد بگیریم و تا به امروز این را ادامه دادهام و در حال آموختنم. درحال حاضر هم تلاشم این است که هرآنچه آموختهام را به نحو احسن به مردم تحویل بدهم. درواقع وظیفه ما هنرمندان این است که از هنر به خوبی بهره ببریم و آن را به درستی به مردم آموزش بدهیم.
آیا جوانان بلوچ از موسیقی استقبال میکنند؟
بله. جوانان نسل امروز به سمت موسیقی رفتهاند، اما آن موسیقی که در گذشته مورد استفاده قرار میگرفت درحال نابودی است. درواقع میتوان گفت ریشه موسیقی اصیل ایرانی به سمت خشکی رفته است. موسیقیهای سنتی و محلی سخت و دیربازده هستند و جوانان کمتر به آن گرایش پیدا میکنند. این اتفاق از زمانی ایجاد شد که موسیقی مدرن و پاپ روی کار آمد و جوانان سراغ این نوع موسیقیها رفتند. ناگفته نماند مخالفت خانوادههای بلوچی با موسیقی و همچنین حمایت نکردن مسئولان نیز مزید بر علت شد.
از نظر جغرافیایی نزدیکی به کشورهایی چون هند و پاکستان چه تاثیری بر موسیقی بلوچی داشته است؟
ایران از جنوب شرق با پاکستان هم مرز است و طبق روایتهای شنیده شده موسیقی ضربی که با دهل نواخته میشود ازبلوچستان به هندوستان رفته و در آنجا پساز مدرنیزه شدن در حال استفاده است. کشور پاکستان با بلوچستان نزدیکی و همجواری دارد و همین امر در فرهنگ و موسیقی پاکستان و بلوچستان تاثیرگذار بوده است. در واقع میتوان گفت هم مرزی استانها و مهاجرتهایی که صورت میگیرد در فرهنگ و هنر شهر یا کشورها بیتاثیر نخواهد بود. ناگفته نماند، امروزه موسیقی هند بسیار مدرن شده است و اگر این تعصبات وجود نداشت، قطعا موسیقی دیرینه ما از شرایط بهتری برخوردار بود، اما براساس فشارهای زیاد و محدودیتهایی که وجود داشت آرام آرام این موسیقی کنار گذاشته شد.
البته دوری از پایتخت هم در معرفی و حمایت نکردن از این موسیقی بیتاثیر نبوده است،طوری که نسل امروز چندان آشنایی با موسیقی بلوچی ندارد؟
بله قطعا! ارتباط با مرکز کشور میتواند در معرفی این موسیقی، حضور درجشنوارهها و اجرا در تالارهای شهر نقش زیادی داشته باشد. همین باعث شده ما به سختی و باچنگ و دندان این ارتباط را حفظ کنیم. حتی ارتباط و تماس تلفنی با تعدادی از شخصیتهای بزرگ موسیقی نیز به سختی ایجاد میشود.علاوه براین اگر موسیقی نواحیای چون بلوچستان مانند گذشته اسپانسر داشت میتوانستیم یک ارکستر بزرگ راهاندازی کنیم.
با این تفاصیل جشنوارههای موسیقی نواحی که تقریبا سالی یک یا دوبار برگزار میشود، چقدر میتواند اثرگذار باشد؟
موسیقی نواحی از خراسان آغاز شده و تمام ایران را فراگرفته است و بیتردید هنرمندان موسیقی بلوچی هم در موسیقی نواحی سهم بسزایی خواهند داشت. بنابراین برپایی چنین جشنوارههایی میتواند قدم مثبتی در شناخت مردم از ریشه و خاستگاه موسیقی اصیل ایرانی باشد. حتی این سبک از موسیقی در موسیقی پاپ نیز اثر گذاربوده است.
آیا برگزاری جشنوارههای کشوری درمعرفی موسیقی بلوچی کفایت میکند؟
خب، بهتر است کارهای دیگری نیزدر این باره انجام گیرد. به طورمثال برای پیشرفت و ترقی در این موسیقی میبایست موسیقی نواحی با موسیقیهای محلی یا سنتی ایران تلفیق شود؛ اتفاقی که در تلفیق موسیقی پاپ و سنتی نیز به چشم میخورد. درواقع با تلفیق موسیقیهای سنتی و محلی چون آذری، خراسانی، گیلکی، لری، کردی، بلوچی و…می توان یک موسیقی محلی و سنتی به نحو احسن ایجاد و با یک ارکستر بزرگ در جشنوارهها معرفی کرد، اما تا زمانی که این کارها صورت نگیرد و تنها تلاش خودمان باشد به نقطهای نخواهیم رسید.
در معرفی بهتر خوانندههای موسیقی نواحی چه کاری باید انجام داد؟
متاسفانه خوانندههای موسیقی نواحی خصوصا هنرمندان بلوچی بسیارکمتر دیده میشوند. درواقع شرایط استان و توانایی مالی ما به گونهای نیست که به راحتی ارتباط صورت بگیرد. در بلوچستان باید تمام زندگیمان را درهنر بگذاریم تا بتوانیم یک پله بالاتر برویم. به طور مثال دسترسی نداشتن به فضاهای مجازی، اینترنت و دوری از پایتخت از دلایلی است که هنرمندان استان حتی از فراخوانهای جشنواره نیز مطلع نمیشوند و شاید زمانی این خبر به انها برسد که 3 ماه از تاریخ این فراخوان گذشته است. خود من تا امروز با تلاشهای خودم توانستهام به این جایگاه برسم. پیش ازانکه فراخوانی منتشر شود با رایزنیها و ارتباطاتی که به سختی با مسئولان برقرار
میکردم از برگزاری این جشنوارهها مطلع میشدم. قطع به یقین این امر یکی از دلایل مهمی است که هنرمندان موسیقی نواحی بلوچی کمتر در این حوزه دیده میشوند. ناگفته نماند مسئولان هراستان در تلاش هستند یک کار فرهنگی برای مردمان آن منطقه انجام بدهند اما شاید به زمان بیشتری نیاز است.
این مصاحبه در روزنامه همشهری در ایران منتشر شده است.