ن: شورش خوشنواز
شهری که بهمانند اغلب شهرها، نماینده و اعضای شورای شهرش را نه تخصص و لیاقت و دلسوزی، بلکه با موزیک و رقص، تعصبات قومی و قبیلهای تعیین و انتخاب میکند و به دنبال آن، انتخاب شهردار توسط این افراد نتیجهاش این میشود که شهروندی، فضای سبز محله را با زمین های کشاورزی روستایشان اشتباه گرفته، دور آن را حصار کشیده و سبزیکاری میکند. و به همین راحتی حقوق شهروندی و همسایگی را پایمال کرده و مدنیت و شهرنشینی را زیر سؤال میبرد.
سد معابر عمومی، اشغال پیادهروها و استفاده غیرمجاز از آنها، میدان ها و پارک ها و باغ عمومی، برای کسب یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است
عجیبتر از آن اینکه، شهرداری به عنوان متولی این امر، در قبال این حرکت عجیب و خارج از عرف شهرنشینی هیچگونه عکسالعملی نشان نداده و بهراحتی از کنارش گذشتهاند. درحالیکه طبق تبصره ۱ ماده ۵۵ قانون شهرداری ها «سد معابر عمومی، اشغال پیادهروها و استفاده غیرمجاز از آنها، میدان ها و پارک ها و باغ عمومی، برای کسب یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و نسبت به رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق بهوسیله مأمورین خود راسا اقدام کند»، شهرداری موظف است که از مکان مشاع و عمومی موردنظر رفع مانع نماید؛ اما متأسفانه در مورد این نقطه از شهر که اتفاقاً از معدود مناطق خوب و قابل دفاع شهر نیز هست سیاست سکوت را پیش میبرد (به قولی خود را به کوچه علی چپ زده است)
دیدن چنین منظره هایی در یک شهر مثلاً توریستی! جای بسی تعجب است و سؤالات زیادی را در ذهن ایجاد می کند:
آیا با بودن چنین شهروندان و چنین مسئولینی، همچنان می توان امیدوار بود که روزی مریوان هم تبدیل به شهر – به معنی واقعی کلمه – بشود یا خیر؟ آیا این شهر شهردار دارد یا خیر؟ آیا این سبزی ها فروشی است یا برای مصرف شخصی خانوار است؟ آیا دیگران هم اجازه چنین کاری دارند یا خیر؟ آیا حق با من است یا خیر؟
منبع؛چیا