برگی از زندگینامه شهید فواد مصطفی سلطانی به مناسبت 38 مین سالروز شهادتش

0
4120

فؤاد مصطفی سلطانی سال ۱۳۲۷ در روستای آلمانه از توابع مریوان بدنیا آمد. در سال ۱۳۴۶ وارد دانشگاه صنعتی شریف شد وپس از طی مراحل تحصیلی سرانجام دکترای الکترونیک دریافت نمود. در آنجا فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. او به همراه تعدادی از رفقایش در پائیز سال ۱۳۸۴ تشکلی رابوجود آوردند که بعدها کومله نام گرفت. او و یارانش در این تشکل زیر اختناق، فعالانه کار آگاه کردن زحمتکشان را پیش می‌بردند. در سال ۱۳۵۳ توسط ساواک دستگیر شد. در زندان رهبری بسیاری از مبارزات واعتراضات درون زندان را بر عهده داشت. در مرداد ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد. کاک فواد در مبارزات مردم شهرهای سنندج و مریوان علیه رژیم شاه نقش برجسته‌ای داشت. برپائی شوراها، تشکیل اتحادیه‌های دهقانی، تشکیل اولین دسته‌های پیشمرگ کومله (سازمان مقاومت انقلابی زحمتکشان کوردستان) از جنبه‌های قیام رفیق فواد درتمام عرصه‌های مبارزات مردم کوردستان بود. در تاریخ ۹ شهریور ۱۳۵۸ در روستای بسطام در مسیر بین شهرهای سقز و مریوان در یک نبرد مسلحانه شهید شد.

فواد مصطفی سلطانی یا کاک فواد (۱۹۴۸-۱۹۷۹)یک رهبر سیاسی کورد بود که بر حوادث شرق کوردستان بعد از انقلاب ۱۹۷۹ ایران تاثیر گذار بود تا اینکه در تابستان ۱۹۷۹ در یک درگیری با نیروهای جمهوری اسلامی در بین سقز و مریوان کشته شد. او در آلمانه دهکده‌ای زیبا اطراف شهر مریوان در شرق کوردستان در خانواده‌ای سرشناس دیده به جهان گشود.او دانشجوی مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی شریف بود و در هنگام حمله نیروهای گارد به خوابگاه دانشجویان به خاطر حمله به فرمانده گارد شاهنشاهی به وسیله آجر به زندان افتاد.بعد از فارغ التحصیلی او خودش را در چندین موقعیت مهم در چند شهر ایران یافت به رغم اینکه توسط سرویس امنیتی شاه نحت نظر بود .تقاضاهای وی برای کار در کوردستان همیشه رد می‌شد او چندین سال در زندان بود تا اینکه در بحبوحه انقلاب ۱۹۷۹ ایران و بعد از یک سلسله اعتصاب به همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد. سنگ بنای کومله و نقش او در سال۱۹۶۹ چند تن از دوستان کاک فواد به همراه او یک گروه سیاسی را تاسیس کردند که بعدها کومله نامیده شد.آنها معتقد به سوسیالیسم و مارکسیسم مورد قبول همگان بودند به رغم اینکه خودشان را از بلوک شرق و هر گونه جنبش و دیدگاهی جدا می‌دانستند که بر اساس نیازهای جامعه فعالیت نمی‌کردند. کودتا ۱۹۵۳ عاملی موثر بر خاتمه استقلال و قدرت مجلس و در عمل هر سازمانی در دولت به جز سلطنت بود. زندان شاه دولتی شد و برای اینکه تسلط شاه تضمین شود به کمک سازمان سیا یک تشکیلات تو در تو با تجهیزات پلیسی بسیار پیشرفته تاسیس کرد که ساواک نام گرفت که واژه‌ای اختصاری از سازمان اطلاعات وامنیت کشور بود که بر هر جنبه‌ای از زندگی در ایران سایه افکنده بود.و این دوره استبداد سلطنتی تا سال ۱۹۷۵ به طول انجامید زمانی که کسری بودجه و کاهش درآمدهای نفتی عامل شروع انحطاط سلسله پهلوی شد. اپوزسیون سکولار(جبهه ملی و حزب توده) بعد از کودتا سرکوب شدند و گروههایی شکل گرفتند که به انقلاب مسلحانه و فاصله گرفتن از حزب توده اعتقاد داشتند.کومله یک گروه کوچک بود که در دهه ۶۰ میلادی شکل گرفت (اکثرا دانشجویان دانشگاهها و فارغ التحصیلان در آن عضویت داشتند)که با نظریه انقلاب مسلحانه موافق نبودند و خودشان را کاملا متفاوت نه فقط از سنتهای توده بلکه همچنین هر تاکتیک چریکی برای سرنگونی رژیم جدا می‌دانستند آنها تا شب پیروزی انقلاب به صورت یک گروه سیاسی و مخفیانه باقی ماند تا اینکه یکی از بنیانگذاران کومله به نام محمد حسین کریمی در هنگام رهبری تظاهرکنندگان برای تصرف یک مرکز پلیس در سقز کشته شد. هنگامی که کاک فواد آزاد شد کوردستان در حال تجربه یک تغییر سیاسی عمیق بود .

در مدت کوتاهی کاک فواد و دیگر اعضای کومله در بین شهرهایشان محبوب خاص و عام شدند و یک جنبش عظیم سیاسی شکل گرفت جنبشی که بدون کاک فواد احتمالا به راه نمی افتاد.در کمتر از یک سال مردم کوردستان که حالا بیشتر شهرنشین شده بودند یک دوره دمکراسی ،سرنوشت ساز و خوشایند را تجربه کردند و در یک جامعه سیاسی کمال یافته رشد کردند که این کمال حاصل بیشترین مشارکت هر عضوی از آن جامعه بود. نهضت مقاومت و نقش او بعد از بایکوت همه پرسی برای جمهوری اسلامی و افزایش درخواست های کوردها برای خودمختاری، خمینی رهبر جمهوری اسلامی به نیروهای تازه تاسیس سپاه پاسداران انقلاب دستور داد که کوردستان را تصرف کنند و همچنین بنی صدر اولین رییس جمهور ایران اعلام کرد که نیروها تا کارشان تمام نشده است نباید پوتین هایشان را از پا در آورند. حالا کوردستان تنها جایی بود که در آنجا فضای باز سیاسی وجود داشت و رژیم تصمیم گرفته بود که آن را سرکوب نماید.در تابستان ۱۹۷۹ شهرهای کوردستان از زمین و هوا مورد هجوم قرار گرفتند.کوردستان قاطعانه دست به مقاومت زد نیروهای رژیم به سوی تصرف شهرها هدایت شدند اما در پاییز همان سال با اعتصاب عمومی در کوردستان این نیروها مجبور به ترک شهرها شدند . کوردستان تا بهار ۱۹۸۰ آزاد باقی ماند تا اینکه دوباره به وسیله رژیم مورد هجوم قرار گرفت و این حادثه مقدمه دومین نهضت مقاومت بود.

کاک فواد نقش بزرگی در سازماندهی اولین مقاومت داشت .موقعیت های بزرگی به نام او به وجود آمد از جمله:تشویق و تحریک یک جنبش اجتماعی بی سابقه در کوردستان شامل حضور جدی زنان برای اولین بار و گشودن باب مذاکره با رژیم جمهوری اسلامی ایران و گزارش نتایج مذاکره به مردم عادی و جلوگیری از خشونت و دشمنی بود که می‌توان به حوادث مریوان در تایستان ۱۹۸۰ زمانی که ساکنان شهر تصمیم گرفتند به جای خشونت در برابر نیروهای اشغالگر شهر را ترک کنند و در یک کمپ مستقر شوند،تاکید بر تصمیم گیری به وسیله نمایندگان مردم و دفاع از پیشرفت و ارتباط سیاسی بین احزاب مختلف ،آماده سازی کوردستان برای حوادث غیرمنتظره در آینده(کوردستان کمابیش برای اولین حمله بزرگ رژیم جمهوری اسلامی آماده شده بود و توانست با موفقیت به وسیله اعتصاب ملی در پاییز همان سال نیروهای رژیم را از کوردستان عقب برانند)سازماندهی یک مقاومت ملی شامل ایجاد واحدهای پیشمرگ که به حراست و دفاع از دمکراسی در کوردستان در برابر وحشی گری ارتش و نیروهای ویژه سپاه پاسداران حیاتی نو بخشید.

چند روز قبل از اینکه رژیم جمهوری اسلامی نیروهایش را برای تصرف کوردستان بفرستد کومله یک مقاله تاریخی را منتشر ساخت:کاک فواد مقاله‌ای با نام مردم کوردستان در بوته آزمایش نوشته بود ویک مقاومت ملی را پیشنهاد کرده بود و خود او اولین کسی بود که در مقاومت بر علیه اشغال کشته شد.

نقش کاک فواد در تاریخ شرق کردستان بعد از ۱۹۷۹ بسیار درخشان است. فقط در ۸ ماه از زمان رهایی او از زندان تا مرگش در سن ۳۱ سالگی او توانست در مدت بسیار کوتاه و محدودی که در اختیار داشت فصل تازه‌ای در تاریخ شرق کوردستان گشود.

بعد از کاک فواد ودر میان دشمنان و فداکاریهای عظیم کومله تحت رهبری دیگران چیزی را که فواد شروع کرده بود با شکست همراه شد. کومله موضعی کاملا متفاوت و آشفته در پیش گرفت و حزب کمونیست ایران را ایجاد کرد که یک تجربه ناموفق در اتحاد با یک گروه ناشناخته ایرانی و بدون پایگاه که مبنایش بر اساس تئوری کادرهایش بود. کاک فواد هر گونه اتحاد عمل با دیگر گروههای سیاسی با فقدان پایگاه و نفوذ اجتماعی رد می‌کرد.گونه‌ای از حزب کمونیست که او خواهانش بود احتمالا بیشتر شبیه به حزب کمونیست فرانسه در سالهای جنگ جهانی دوم بود

کاک فواد پس از جانباختنش، بعنوان رهبر برجسته کومه له و سمبل انقلابیگری در قلب کمونیست‌ها و انقلابی‌های ایران مکان ویژه‌ای یافت. مبارزه برای ایجاد صف مستقل و بیان منافع مستقل کارگران و زحمتکشان کوردستان در قبال بورژوازی کورد در درون یک جنبش ملی، از نمونه‌های ارزندهٔ اتخاز سیاست پرولتاری و کمونیستی توسط کاک فواد است. او با سیاست خلع سلاح و «مرخص کردن» توده‌ها از صحنهٔ انقلاب مقابله کرد و بر ضرورت تسلیح زحمتکشان پا فشاری کرد و نخستین دستجات پیشمرگان زحمتکش رابنیان نهاد.

نظرات