با کوردها چه باید کرد؟ (بررسی نامه صادق زیباکلام به حسن روحانی)

0
5535

نگارندە: ئاگری اسماعیل نژاد

صادق زیباکلام، از چهره‌های دانشگاهی فضای سیاسی ایران است، وی که مبلغ سیاست لیبرالیستی است، در عمل از افرادی است که در تمامی مناسبت‌های و رویدادهای فضای سیاسی ایران و مرتبط به ایران تلاش میکند ،  دیدگاه خود تبیین کند و در مورد آن اظهار نظری داشته باشد.

زیباکلام روز ٣٠ خرداد ١٣٩۶  نامه‌ی سرگشاده رو به حسن روحانی کە در سایت رسمی خود درج کرد[۱] در بند سوم نامه مذبور نوشته است: ‘تابوشکنی کنید، و از هم‌وطنان شریف و عزیز اهل سنت و کردها در کابینه دعوت به همکاری نمایید. جناب آقای روحانی عزیز، این به ‌هیچ‌روی افتخاری برای جمهوری اسلامی ایران نیست، که علیرغم جمعیت اهل سنت و اکراد، ما حتی یک وزیر سنی مذهب یا کرد نداشته باشیم. برابری و برادری با اهل سنت فقط در سردادن شعارهای توخالی در هفته وحدت نیست. در شرایطی که جهان اسلام درکل، و جهان عرب بالأخص اعتبار چندانی برای ایران اسلامی قائل نیستند، ورود یک وزیر اهل سنت یقینا باعث ارتقاء جایگاه ایران اسلامی در جهان اسلام بالأخص در جهان عرب خواهد شد. برای یک‌ لحظه تصورش را بفرمایید، که نماینده جمهوری اسلامی ایران در جریان یک دیدار یا مذاکره با همتایان عربش که ایران را متهم به پیشبرد «هلال شیعی» می‌نمایند یک ایرانی سنی مذهب باشد. آوردن وزیر کرد به کابینه در جهت تقویت انسجام وحدت ملی همانند آوردن وزیر سنی مذهب خواهد بود. چندی دیگر همه‌پرسی استقلال در اقلیم کردستان قرار است برگزار شود و تحولات دیگری که چه ما بخواهیم چه نخواهیم آثار آن بر ما وارد خواهد شد. جذب و همدلی اکراد نیرومندترین عامل در جهت استحکام وحدت ملی‌مان می‌باشد”.

زیباکلام در این قسمت از نامه‌اش کاملا شفاف اشاره به آن دارد، که  به‌دلیل اینکه در آینده نزدیک در اقلیم کوردستان  همه‌پرسی برای استقلال این اقلیم برگزار میشود، بهتر است از وزیر کورد در کابینه جدید روحانی استفاده شود؛ علی‌رغم آنکه جمهوری اسلامی در سیاست رسمی خود در تلاش است، موضوع که ما کوردهای آن را ” حقوق هویتی_سیاسی”  میخوانیم،  منکر وجود آن شود، اما در مدت ٣٧ سال گذشته با این موضوع روبرو بوده و برخوردی چند وجهی  با آن داشته است.

اگر بخواهیم عوامل تاثیرگذار بر سیاست جمهوری اسلامی در قبال کوردستان را در بررسی کنیم، با توجه به رفتار جمهوری اسلامی در کوردستان در چند دهه گذشته باید، سه اهرم و یا فاکتور تاثیرگذار بر سیاست جمهوری اسلامی در کوردستان  را بدین شرح تعیین نمایم: ‌

١: جمهوری اسلامی خواست حقوقی هویتی_سیاسی کوردهای را در تضاد با استراتژی امنیتی خود در داخل و در تضاد با استراتژی سیاسی خود در منطقه قلمداد میکند، و بر این اساس سطح قدرت دیپلماتیک بخشهای مختلف کوردستان یکی از اهرمهای فشار بر  رفتار جمهوری اسلامی در کوردستان است؛ بدین مفهوم که هرگاه قدرت دیپلماتیک بخشهای دیگر غیره از کوردستان شرقی از سطح بالای برخوردار باشد، در آن شرایط جمهوری اسلامی در تلاش است، که در زمینه فرهنگی و حتی سیاسی با خواستهای بسیار محدود جامعه کوردستان، که بر گرفته از نگاه حقوقی هویتی_سیاسی این جامعه است، موافقت کند، و یا اینکه سدی در برابر تحقق آنها ایجاد نمایید.

بدین مفهوم که تحقق آن توسط و با هزینه جامعه کوردستان است(مانند هزینە چاپ و پخش کتاب کوردی کە بیشتر توسط نویسندە آن و یا دوستان نویسندە پرداخت میشود) ، و جمهوری اسلامی تنها در برابر آب سکوت را اختیار میکند، و  با آن برخورد قضایی و امنیتی انجام نمی‌دهد.

اگر تاریخ تشکیل جبهه متحد کورد، انتصاب فرمانداران کورد و حتی آزادیهای فرهنگی علی‌الخصوص در زمینه آموزش زبان کوردی را بررسی نمایم، به شفافی نمایان میشود، که تاریخ این رویدادهای منطبق با  سقوط رژیم صدام حسین در عراق  و افزایش قدرت دیپلماتیک کوردستان جنوبی است.

٢: حجم و قدرت سیاسی جریانات سیاسی موجود در کوردستان خصوصا جریان موسوم به “مبارزات ملی_دمکراتیک” کوردستان، دومین فاکتور تاثیرگذار بر رفتار سیاسی جمهوری اسلامی در کوردستان است، هر چقدر حجم مبارزات و قدرت دیپلماتیک حامی آن افزایش یابد، به همان میزان جمهوری اسلامی از اجراء سیاستهای خودسرانه و مرکز محور در کوردستان اباء خواهد کرد، و در برابر آن در تلاش است، که سیاستهای که مغایرت با خواست حقوقی هویتی_سیاسی جامعه کوردستان ندارد، را پیرو کند.

٣: سومین عامل یا سومین فاکتوری که به منزله یک اهرم فشار بر سیاستهای جمهوری اسلامی در کوردستان عمل میکند ، مسئله بحران محیط زیست و کمبود آب در ایران است، ایران  از لحاظ جغرافیای یک کشور نیمه خشک است، و جای ابهامی باقی نمانده، که در بحران کمبود آب قرار گرفته است و یکی از مهمترین فاکتورهای بحران آب در ایران مسئله توسعه مرکز محور است، توسعه در مناطقی از ایران انجام گرفته، که این مناطق جزء مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشوند، توسعه صورت گرفته  هم مسبب آن شده است، که سیر رشد جمعیت در این مناطق انفجاری باشد، و هم وجود صنایع در این مناطق باعث افزاش چشم‌گیر مصرف آب شده است، در شرایط کنونی ایران باتوجه به دیپلماسی ماجراجویانه‌ی که در سطح بین‌المللی  پیرو میکند ، مسئله امنیت غذایی برای آن از اهمیت بسیار حیاتی برخوردار است؛ همزمانی دیپلماسی ماجراجویانه و بحران کمبود آب در مرکز ایران موجب آن شده است، که کوردستان به یک شاهراه آبی  برای جمهوری اسلامی تبدیل شود، انتقال آب کوردستان به نقاط دیگر یکی از سیاستهای پنهانی جمهوری اسلامی در کوردستان است، که متاسفانه تا اکنون از چشم عموم مردم تقریبا پنهان مانده است، اما در مورد مسئله انتقال آب باید گفت در فرهنگ کشاورزی که  زاگروس و به طبع آن کوردستان از این فرهنگ برخوردارند، آب یک نعمت الهی است،  و متعلق به مردم و یا کشاورز است، مشخص است یک کشاورز بهتر از هر سیاستمدار، مهندس آب و یا تحصیلکرده کشاوزی اهمیت آب بر زندگی خود را درک می‌کند ، در چنین شرایطی  باید اظهار کرد که باتوجه به اینکه در فرهنگ کشاورزی آب متعلق به کشاورز و بر اساس اینکه درک اهمیت آب بر زندگی یک کشاورز برای او کاری پیچیده نیست، مسئله انتقال آب کوردستان به مناطق دیگر ایران یک موضوع کاملا حساس است، که مردم قطعا برابر آن عکس‌العمل نشان میدهند، در شرایط کنونی که مبارزات حقوق محور که پایه آن بر حقوق هم سطح  هویتی، سیاسی اقتصادی و فرهنگی نهاده شده است،  در کوردستان نقش پررنگی در جامعه و زندگی مردم آن دیار  دارد.

باید گفت با انتقال آب کوردستان و مخالفت مردم با این انتقال “مسئله انتقال آب” از یک مسئله اقتصادی و محیط زیستی به سرعت به یک موضوع امنیتی تبدیل میشود؛ پس جمهوری اسلامی ناچار است، برای کاهش سطح امنیتی شدن، مسئله انتقال آب، هم انتقال آب  را  در ظرف زمان و به مرور انجام دهد، و هم آنکه  برای جلوگیری از ایجاد بحران امنیتی غیره قابل کنترل به خواستهای حقوقی هویتی_سیاسی جامعه کوردستان نیز نگاهی غیره رادیکال داشته باشد و در سطحی محدود این خواستها را محقق کند.

در نامه صادق زیباکلام به مشخصی نوشته شده است، که وجود یک وزیر کورد در کابینه جدید روحانی میتواند، تاثیر موضوع استقلال اقلیم کوردستان بر جامعه کوردستان شرقی را کاهش دهد ( اهرم اول)، پس در واقع مسئله وجود وزیر کورد  در دیدگاه زیباکلام نه تنها ربطی به   مسئله مشارکت کوردها در قدرت سیاسی ایران ندارد، که موضوع مشارکت در حاکمیت و قدرت سیاسی یکی از خواستهای مبارزات کوردستان است، بلکه او حتی این موضوع را به عنوان یک حق شهروندی برای  یک شهروند کورد در ساختار جمهوری اسلامی قلمداد نمیکند، او همچنان که اشاره به آن دارد، موضوع وزیر کورد در کابینه روحانی را به این دلیل مطرح میکند، چون زیباکلام بر این باور است که همه‌پرسی استقلال در کوردستان جنوبی بر سطح و میزان رغبت خواست حقوقی هویتی_سیاسی کوردستان شرقی تاثیر می‌گذارد، و امکان وقوع رویدادهای غیره‌قابل کنترل مطرح میشود، در چنین شرایطی برای جلوگیری از این رویدادهای غیره‌قابل پیش‌بینی و غیره قابل کنترل و در راستای آنچه زیباکلام ” جذب و همدلی اکراد” می‌نماد، روحانی با حضور وزیر کورد در کابینه خود موافقت کند، نمایان است این دیدگاه نه تنها دیدگاهی حقوق محورانه و بر اساس مسئله حقوق شهروندی حتی در قالب قانون اساسی و قانون موضوعی جمهوری اسلامی نیست، بلکه دیدگاهی کاملا امنیتی است و اگر بخواهیم نامه زیباکلام را با زبانی غیره دیپلماتیک بنویسم، باید در یک جمله نوشت: “روحانی برای شیره مالی سر کوردها یک پست وزارت را به آنها بده، چون اگر چنین کاری نکنی بی‌گمان امکان وقوع هر اتفاقاتی وجود دارد علی‌الخصوص اتفاقی که شاید نتوانیم آن را کنترل و یا هدایت کنیم”.

[۱] http://www.zibakalam.com/news/2332

نظرات