تلویزیون رسمی ایران و سوءاستفاده از احساسات ملی گرایانه کوردها

0
1622

تحلیل روژی کورد

بعید بنظر می رسد کوردی از شرق کوردستان که در آن زیسته باشد به یاد نداشته باشد که رئیس جمهور و مسئولین عالی ربته نظام به هنگام سفر به شهرهای کوردستان سعی ننموده باشند تا از طریق پوشیدن لباس کوردی و تکرار طوطی وار و با لهجه ای شنیح از چند جمله مختصر با زبان کوردی، سعی در تحریک احساسات و عواطف مردمان عادی کورد ننموده باشند. هموطنان شهرستان سردشت هنوز آخرین سفر محمود احمدی نژاد در دوره اول ریاست جمهوریش را نیک بیاد دارند که از بالا تنه لباس کوردی پوشیده بود و در پایین تنه همان شلوار تکراری مادام العمرش را پوشیده بود و با قایم شدن در پشت تریبون سعی در پنهان نگه داشتن بی حرمتی اش به لباس و فرهنگ کوردی را داشت.

این در حالیست که کم نیستند آن دانش آموزان و دانشجویانی که در دانشگاهها و آموزش عالی و به ویژه در دانشگاههای سراسری، به علت پوشیدن لباس کوردی و به قول مرکزنشیان لباس محلی! به حراست دانشگاه فراخوانده نشده باشند و یا حتی تهدید به اخراج نیز نشده باشند. اصطلاحات “چیه لباس ضد انقلاب پوشیدی” یا “چیه لباس پیشمرگها را پوشیدی”، جملاتی کاملا برای اذهان این دسته از دانشجویان کورد می باشد که امروزه نیز تکرار می شوند و فردا نیز بهمان صورت خواهند ماند، چرا که ذهن مرکز از همان اوان پیدایش رضاخانی و قبل از آن نیز به همین منوال منفی، پرورش یافته است و خودبرتربین بوده و خواهد ماند.

از دیگر سو کم هم نیستند آن کوردهایی که هنگام رفتن به گزینش استخدامی یا قبولی دانشگاهها و رشته های ستاره دار و تربیت معلم خوف پوشیدن لباس کوردی را در دل داشته اند و از آن امتناع نموده اند و اگر نیز آنرا پوشیده باشند به دلایل واهی دیگری مردود شده  اند. حال بماند که تاکنون رئیس کل اداره آموزش و پرورش استان کرماشان، دو بار و طی دو بخشنامه جدا به بهانه واهی وجود دانش آموزان غیرکوردزبان در مدارس این شهرستان، تکلم به زبان کوردی را ممنوع اعلام نموده بود و این امر پس از اعتراضات گسترده در داخل و خارج وی را ناچار نمود که از این اقدام خوش پا پس بکشد و چنین وانمود نماید که وی مقصود دیگری داشته است.

بر همگان نیز آشکار است که کانالهای استانی نیز در سه استان کوردستان ایران در دو استان (کرماشان، ایلام ) عمدتا فارسی است و اگر خدای نخواسته برنامه ای به زبان کوردی منتش شود خود چنان در فارسی تنیده است که تیشه ایست که به قلب زبان کوردی وارد می شود و از دیگر سوی برنامه های زبان کوردی بیشتر سعی در چوپان، روستانشین و عشیره بودن کوردها و نیز مرزبان غیور نشان دادن آنها می نماید. در استان ارومیه نیز که وضعیت بسیار آشکارتر است، تنها نیم ساعت تا یک ساعت برنامه به زبان کوردیست، آنهم برنامه هایی که عمدتا فارغ از محتوی می باشند و بیشتر در دهه های فجر به یادشان می افتد که موسیقی شاد کوردی و جاشهای کوردی پوش نیز وجود دارند.

اما آنچه اینک دیده می شود و موضوع ارباب سخن نیز شده است، استفاده مجریان برخی از برنامه های تلویزیونی و هنرمندان موسیقی فارسی زبان در شهرستانهای کوردستان ایران جهت جذب مخاطب در کنسرتها می باشد. برای مورد اول به عنوان نمونه می توان به برنامه “خندوانه” و رامبد جوان، مجری آن ایران اشاره نمود که در برنامه آخر خود با لباس کوردی ظاهر شد، برنامه ای که دارا مستوفی در باره آن می نویسد: ” جالب اینجاست پخش برنامه مصادف است با فرمان جهاد خمینی و لشکرکشی سپاه به کوردستان. سیاست های سیستماتیک حاکمیت (کشتار روزانه ی کولبران، نبود مشوق های سرمایه و کارخانه جات، اعدام زندانیان سیاسی/مدنی و …) با برنامه ای که چند تن در آن لباس کوردی میپوشند و توهم برابری و برادری را در بیننده ایجاد می کنند قابل حل و فصل نیست. تأثیر به موقع ایدئولوژی و پررنگ تر نشان دادن هژمونی تلویزیون در مواقعی مستلزم تعدیل و ایجاد فضایی است که مخالف یا منتقد مثل کبریتی بی خطر در آن دست و پا بزند”.

رامبد جوان هدف برنامه را اینچنین معرفی می کند: ” در راستای هدف تازه خندوانه جهت تكريم و معرفی آداب و رسوم و فرهنگ مناطق مختلف كشورمان، برنامه امشب «خندوانه» و با حضور جمعی از اهالی كردستان !!!!!، پخش می‌شود.”.

اینجا به برخی از نقدهای بینندگان کورد این برنامه نیز می پردازیم:

سامان غفوری که پخش این برنامه را با تحولات اخیر کاملا همسو می داند می گوید: سوال پیامکی این برنامه در مورد تمدن هترا (آترا) بود! مفهوم این بود کوردها ایرانی اند و تمدن کوردی هترا در ۴ قرن پیش از میلاد در شرق باشور (نزدیک موصل)، سپس چنین به تحلیل آن می پردازد: برنامه خندوانه امشب ویژه کردستان بود. چند نقد در مورد این برنامه و مقایسه با قسمت های مختص به استانهای دیگر از جمله همدان.

وقت اختصاص داده شده به مهمان برنامه بسیار کمتر از مهمان سایر قسمت های دیگر برنامه بود.بطوریکه چند کتاب جهت معرفی به برنامه توسط استاد کریمیان آورده شده بود که اجازه پخش و توضیح و معرفی انها داده نشد.
سخنان مهمان برنامه را بطور کامل پخش نکردند مثلا موقعی که در مورد قدمت کورد در شهر باستانی هاترا صحبت کرد ، سخنان مهمان را قطع کردند.
اصلا هیچ توضیحی در مورد فرهنگ و آداب و رسوم و صنایع دستی و مکانهای دیدنی وتاریخی کردستان داده نشد.در عوض وقت برنامه را با تعریف خاطرات کمدین تلویزیون مهران غفوریان که اصلا ربطی به کردستان نداشت پر کردند و حداقل خاطره هم هیچ ربطی به کردستان نداشت.
فقط به خاطر اینکه مهمانان لباس کوردی بر تن داشتند آن را مختص کردستان اعلام کردند.و گرنه مطالب برنامه هیچ ربطی به کردستان نداشت.
سوال اینجاست که چرا 28 مرداد و چرا بعد از 37 سال امسال، صداوسیمای ایران یادش آمد که در این کشور، کوردها نیز چه دلبخوهای و چه با اجبار، زیست می کنند؟ در جواب این سوال می توان پاسخ های زیر را مطرح نمود.

یک: با وجود رسانه های وسیع و گستره و فعال کوردی و نیز وجود کاربران گسترده و حرفه ای اینترنت در کوردستان، دیگر همچون گذشته نمی توان وقایع را بر مردم گوشانید و کتمان نمود، امروز و از این طریق، نسل تازه بهتر از دیروز و پریروز تاریخ، واقعایت را می دانند و بدانها انتقال داده می شود، پس راه چاره در بین تسلسم و پذیرش واقعیت چیزی جدای از تحریف افکار عمومی با پخش برنامه های واهی و چند دقیقه ای که در پس آن نیز صداها اما و اگر و نگو و بگو وجود دارد، نیست.

دوم: امسال و در طول 5 ماه گذشته فعالیتهای نظامی و مسلحانه در کوردستان از سر گرفته شده است و کوردها نیز به صورت اکثریت خواهان و منتظران این جنبش اند، جنبشی که به ویژه برای نسل نو، جنبشی هیجانی، جالب می باشد که حس کنجکاوی آنها را برخواهد انگیخت، از اینرو در اینجا هم چاره ای نیست جز به تصویر کشیدن کوردها و سوءاستفاده از احساسات ملی گرایانه آنها.

سوم: در فاصله 5 ماه گذشته و بنا بر آمارهای موجود نزد فعالین حقوق بشر، بیش از 70 تن از هموطنان کورد در ایران اعدام شده اند و برخی از این اعدامها دسته جمعی و در قالبهای 21 و 6 و 8 و 4  نفری بوده اند و هم اکنون احتمال اعدام قریب الوقوع 18 تن از زندانیان سیاسی دیگر کورد وجود دارد و دیدگاه عمومی جهان به این امر به صورت وسیعی وانش نشان داده است، فلذا می بایست این رژیم این اعدامها و نیز دستگیریهای عمده را که تنها طی دو ماه شمسی اخیر حدود 80 تن هموطن کورداز سوی نهادهای امنیتی رژیم دستگیر شده اند را کتمان نمایند.

چهارم: اکنون به پایان دوره نخست ریاست جمهوری روحانی نزدیک می شویم، روحانی و کلید طلائی و خوابهای رنگینی که در اذهان برخی از مردم کاشت، تاکنون نتیجه ای درپی نداشته است، لیکن می باید برای فردای روز تبلیغات خویش، در چنته خالی اش، توشه ای برای رای گرفتن دوباره بیندوزد، توشه ای که چه به روحانی برسد و چه به دیگری، سرانجام در جیب انقلاب خواهد رفت.

از اینرو لازم است، ما ملت کورد در کوردستان ایران، هوشیار باشیم و اجازه ندهیم تفکرات اصلاح طلبی و سوءاستفاده جویانه، همچون اموری سطحی و ظاهری را تحت عنوان نام طلائی پذیرش کوردها در ایران بما بقبولانند و یادشان باشد که همین فردا و شاید همین امشب فیلمهایی از قبیل (چ مثل چمران) و نیز توهینات مهران مدیری به کوردها در برنامه (دورهمی) در حال تدوینند.

نیازها، خواسته های و مطالبات ملی ما کوردها در سطوحی بسیار فراتر از این خرده مسائل قرار دارند و با همچنین برنامه های ظاهری و نمکی نمی توان بر روی ان ماسک گذاشت و با زبان خودمانی ماست مالی کردنی نیست. حقوق ما کوردها حتی در این قانون اساسی و ماده های 15 و 19 آن نیز نمی گنجد. مشکلات ما بسی فراتر از آنست که با اعتراض نمایندگان به توهین به سنی ها در برنامه های مهران غفوری، از ملی به مذهبی تبدیل شود و یا با پوشیدن لباس کوردی دو مجری و مسئول مملکتی جبران و یا منحرف شود.

قسمت حذف شده برنامه خندوانه را در ذیل مشاهده می نمایید.

نظرات

پاسخی بگذارید