کولبران جدایی طلب کورد/گزارش+تصاویر

0
2781

٨٠ درصد کارگاهها و واحدهای تولیدی استانهای ایلام، کرماشان، سنندج و ارومیه تعطیل و  یا به حالت نیمه تعطیل درآمده‌اند، و ٢٠ درصدی که فعال می‌باشند، با فشارها تورم و رکود اقتصادی سرسام آور روبرو هستند.

نرخ بیکاری در این چهار استان نزدیک به ٤٠ درصد می‌باشد و در کلیه‌ی شاخصها این چهار استان به طور مستمر در انتهای جدول آمارها قرار می‌گیرند، نرخ رشد اقتصادی استان‌های کردستان در سال ٩٢ و ٩٣ منفی ١٢ درصد بوده است.

پیشتر روزنامه‌ی ابتکار در گزارشی که به شیوەی میدانی تهیه کرده بود، نوشته بود: محمد جوان ٢٥ ساله قبل و بعد از دانشگاه درآمد روزمره خود را از کولبری کسب مي‌کند، مي‌گويد: «سرما وگرما نمي‌شناسيم، شکم گرسنه که خطر سرش نمي‌شود، مجبوريم هفت هشت ساعت با پاي پياده از کوه و‌ کمر رد بشيم، يک دقيقه هم نبايد وايسی، سنگينيی بار و سختی راه رمق آدم رو می‌گيره».

cryeml5xyaqzsqwقادر، پيرمرد ٦٥ ساله که زير بار خم شده مي‌گويد: «نون درآوردن که حرام نيست، اينها پوشاک و سيگارن، سه تا بچه دارم بايد خرجشون رو بدم، بيشتر از يک کارتون نمی‌تونم کول کنم».

اما حکایت کولبران فقط سختی و خستگی راه و سنگینی کالا نیست، کمین نیروهای (سپاه پاسداران و نیروی اتظامی) جمهوری اسلامی، میادین و معابر کوبری آلوده به مین، راههای سنگلاخی و صعب العبور کوهستانی بخش دیگری از خطراتیست که جان کولبران را تهدید می‌کند.

از دیگر سو نبود شغل و درآمد کافی بخشی جدانشدنی از زندگی کولبران کورد است، آنها با وجود ارزش پولی ناچيز اجناسی که جابه جا می‌کنند به چشم اشرار اقتصادی نگریسته می‌شوند و اگر کشته نشوند، در صورت دستگيری زندان و جريمه در انتظار آنها است.

وبسایت حقوق بشر مرفایتی
 در خبری نوشته است جمیل عبدالله نژاد و مهدی رحیم زاده، دو جوان بانه‌ای که هر ٢١ ساله بودند، مثل صدها جوان دیگر نامید از تحصیل و دانشگاه، به کولبری در مرزها روی آورده بودند، اما کمین‌های مرگ نیروهای نظامی جهوری اسلامی ایران به زندگی این جوانان کورد پایان داد، شاید سیبلی مناسب برای تمرین تیراندازی یا سوژه‌‌ای مناسب برای سرگرمی نیروهای نظامی جمهوری ایران بودند.

اما داستان کولبری تنها به نوجوانان کم سن و سال کورد و پیرمردها و پیرزنهای نان آور ختم نمی‌شود، بلکه قربانیان چند باره سیاستهای تبعیض آمیز حکومتی، قربانیان یورش کور کورانه‌ی سپاه، مین‌گذاری کورکورانه‌ی سپاه از دیگر داستان تراژیک کولبری در مرزهاست.

kulber-4یونس فیضی، اهل پیرانشهر نان آور خانواده‌ای چهار نفره یکی از این افراد چند باره قربانی سیاست تبعیضات سیستماتیک حکومتی است، که علی‌رغم از دست دادن هر دو پایش اما شرافتمندانه با مرگ دسته پنجه نرم می‌کند و سربلندانه زندگی.

یونس در کودکی بر اثر انفجار مین هر دو پایش را از دست داد، انفجاری که به کشته شدن یک خواهر و یک برادرش نیز انجامید، اما با وجود اینکه در اثر برخورد با مین کاشته شده اطراف پایگاههای سپاه پاسداران دچار حادثه شده، از طرف نهادهای حکومتی مورد هیچ گونه کمکی رار نگرفت.

یونس در مدت ٢٧ سال گذشته علی رغم نبود پاهایش، به کارگری و کولبری مشغول بوده است.

kulber-10سرمايه‌گذاری‌های در حد صفر دولت در این چهار استان کوردستانی باعث شده مردم اين مناطق شغلی را اختيار کنند که هيچ ميل و رغبتی بدان ندارند. با ديدی اجمالی به شاخص های توسعه يافتگی در ایران به خوبی مشخص است که اين استان ها در کمترين ميزان سرمايه‌گذاری و در نيتجه توسعه‌نيافتگی به نسبت ديگر استانها برخودارند.

دیدگاه امنیتی و بیگانه پنداری این چهار استان از دیدگاه غاصبین کوردستان همچنان به قدرت خود باقیست. امری که به رشد قابل توجه افکار استقلال طلبی نه تنها در میان ملت کورد، بلکه میان دیگر ملل‌های تحت ستم حکومتهای ایران، دامن زده است.

در بیست سال اخیر صدای گلوله و درگیری با احزاب ملی‌گرای کورد در مقایسه با قبل از آن (٢٠ سال) کمتر شنیده شد، اما چهار استان کوردستانی از طرف حاکمیت هر روز  فقیر و فقیرتر و کولبرها هم بیشتر و بیشتر شدند.

تنظیم: هادی عارفی

نظرات