افشاگری یک عضو حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در مورد خانه های امن سپاه پاسداران

0
6009

روژی کورد: طی مصاحبه ای که سایت ” تلویزیون رنگارنگ” با کسی که خود را یکی از پرسنل نیروهای  امنیتی معرفی می کند که در  یکی از شاخه های اطلاعات وامنیت سپاه کار کرده و  در یک سال گذشته موفق به فرار از دست رژیم وخروج از کشور ونقل مکان به اروپا شده است و می گوید ، از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۰ تا مهرماه 90 در داخل یکی از خانه های امن سپاه زندگی میکرده وبعنوان مراقب آن خانه د رآنجا حضور داشته است و علاوه بر این کار در روزهای خاصی که اطلاعات سپاه نیاز به ماموریتهایی داشت با آنها همکاری میکرده وبه ماموریت اعزام می شده است و در طول این ۵ سال تعداد ۴۷زندانی را شاهد بوده است که به این خانه امن آورده اند، به نکاتی قابل توجه در رابطه با نحوه دستگیری و شکنجه افراد از سوی نهادهای امنیتی رژیم ایران اشاره شده است که در ذیل می آید.

این شخص در رابطه با نحوه دستگیری این زندانیان که دقیقا یادآور دستگیریهای کوردستان بویژه طی سال جاری می باشد، می گوید: “دستگیری این زندانیان  بدون حکم بازداشت صورت میگرفت به دلیل اینکه اگر این زندانیان زیر شکنجه کشته شدند یا سیستم اطلاعات تصمیم به حذف این زندانیان گرفت کسی از خانواده آنها نداند که این زندانی توسط سپاه در بازداشت بوده ومدعی جان زندانی از اطلاعات سپاه نشود”.

وی در ادامه در این رابطه بیشتر توضیح می دهد و می گوید: ” دستگیری این زندانیان معمولا بصورت آدم ربایی انجام می شد، این  زندانیان ربوده می شدند واز شیوه مسمومیت غذایی استفاده میشد که عمدتا مربوط به سالهای ۸۸ تا ۸۹ بودند که وارد این خانه های امن شدند از شیوهای شکنجه های نامتعارف برای شکنجه وشیوه های نامتعارف قتل ها برای کشتار  آنها استفاده میشد” .
وی سپس به قتلهای نامتعارف و شیوه های آنها اشاره می نماید و می گوید: ” اطلاعات وامنیت ایران ترجیح میداد به جای این که از تزریق سموم خاص یا طناب دار برای این زندانیان استفاده کند از گاز CO2 دراتاقهای گاز و کیسه های وکیوم برای خفه کردن زندانی با  CO2  تنفس خودشان آنها استفاده بکند که این یکی از بد ترین شیوه ها قتل زندانی محسوب میشود.  چرا که زندانی به مروز زمان دچار خفگی میشود و احساس کمبود اکسیژن میکند و  عذاب زیاد میشود. روش بعدی که ازآن استفاده میکرد از برق بود .”

وی سپی در ادامه به شیوه های دیگر قتلهای نامتعارف اشاره می نماید و می گوید: “روش بعدی از تزریق آمپولهای مثل انسولین بود که به اصطلاح به آن مرگ خاموش یا مرگ آرام هم میگویند چون فرد اول دچار خواب میشود به دلیل کمبود قند خون و به اغماء میرود وبعد از چند دقیقه دچار مرگ میشود”.

گفته های این شخص دقیقا موید این مسئله است که خانواده هایی که ترجیح می دهند به ایمد آزادی فرزندانشان خبر دستگیری و بازداشت آنها را مسکوت و در خفی نگه دارند، در واقع نسبت به فرزندانشان خیانت می کنند و به پیشبرد اهداف دستگاههای اطلاعاتی رژیم خدمت می نمایند. وی می گوید: “جالب این است که هیچ یک از این زندانیان در هیچ جا  اسامیشان ثبت نمی شوند وپس از مرگ هم خانواده هایشان فکر میکردند که فرزندانشان ربوده شدند ویا گم شدند بعضا عکس آن را در داخل روزنامه هایی که درسطح کشور پخش میشد میدیدیم که خانواده های آنها اعلام مفقودی کرده بودند و این نشاندهنده این بود که حتی سیستم های اطلاعاتی اجازه کفن ودفن به این خانواده ها نداده و حتی اجساد اینها را هم تحویل نمی داد “

در حالیکه نمونه های عینی دال بر تایید گفته های این شخص طی یک سال گذشته در کوردستان ایران مشاهده شده است و تاکنون چند دانشجو ربوده شده اند و حتی یک شهروند مهابادی پس از کشته شدن بر اثر شکنجه جسد وی پیدا شد، این شخض در رابطه با چند  مورد شکنجه منجر به مرگ  مخالفین سیاسی را با نام یا بی نام توضیح می دهد و می گوید: در زمان ۸۸ و۸۹  این شکنجه ها وقتل ها به اوج خود رسید. از آنجائیکه من مسئول بازجوئی وقتل این افراد نبودم با نام اکثر این افراد آشنا نبودم وآنها را از روی چهره میتوانم شناسائی کنم وحتی چهره بعضی ازآنها تصاویرشان را داخل را درلپ تابم دارم ولی افرادی هم در بین آنها بودند که برای مثال میتوانم در مورد شکنجه ای که منجر به قتل ایشان شد در راجع به اگر ا شتاه نکنم راجع به  فردی بنام مهدی ستار نصب که در ۲۵ خرداد در میدان آزادی توسط نیروهای مقاومت بسیج دستگیر شده بود وتحویل ما داده شد تا ما او را به خانه های امن ببریم صحبت بکنم . این فرد زیر شکنجه های شدید بودولی بعد از ۵ روز متاسفانه بدلیل خونریزی داخلی جان خودش را از دست داد .
افراد دیگری هم بودند که هم به آنها تجاوز شد وهم مورد شکنجه های فیزیکی وشکنجه های روانی قرار گرفتند.
تاکتیکهای شکنجه هائی که استفاده میکردند به این دلیل نامتعارف بود که حتی دستگاه های تروریستی جهان مثل داعش هم از اکثر آن روشها آن استفاده نمیکند واین روش ها را ناپسند میدانند.

میتوانیم از این روشها باز داشتگاه های ۵۰در ۴۰ یا ۵۰ در ۵۰ را اسم برد باز داشتگاه های ۵۰در۵۰  طوری طراحی شدند که وقتی زندانی وارد آن میشود میتواند بایستد، این محل قابلیت تنظیم دما را دارد که اگثرا دمای آن را بعد از مدتی زیاد میکنند وبا ایجاد سروصدا مانع از خوابیدن زندانی میشوند ،بعضا آنها را میاورند بیرون کتک میزنند، آب میپاشند رویشان که خوابش نبرد تا مدتی طونی بتواند بیدار بماند.”

گفته های افسانه بایزیدی، فعال دانشجویی کورد و اظهارات وی در نامه اخیر که از درون زندان کرمان درج داده است، موید گفته های این شخص می باشد. افسانه بایزیدی می گوید، مدت 15 روز در دستشویی جبس بوده و همانجا به وی غذا داده می شده است، همچنین می گوید کهسینه چگم را چنیدن بار با پلاستیک سوزانده اند، به صورتی که بیهوش شده ام. شخص مورد مصاحبه با “رنگارنگ” در ادامه دگربار به شیوه های شکنجه می پردازد و می گوید: “یکی از روشهای شکنجه در زندانهای ایران همین اتاقهای ۵۰در ۵۰ و یا ۵۰ در ۴۰ میباشدکه باعث بیخوابی ایجاد استرس در فرد و شکنجه جسمی وروحی وروانی زندانیان میشوند. شکنجه بعدی تجاوز به خود فرد است، شکنجه بعدی تجاوز به بستگان فرد جلوی فرد زندانی است که اعتقاد دارندباعث میشود غرور فرد شکسته بشود وضربه روحی وروانی به فرد وارد میشود.”

وی سپس مثالی عینی ارائه می دهد و می گوید: “در این موضوع میتوانم به سروان حسین زاده اشاره کنم که بعد از جریان 88 دستگیر شد سروان حسین زاده به جرم لغو دستور(دستور داده بودند که به نیروهایش دستور شلیک بدهند ظاهرا دستور شلیک نداده بود) به دلیل لغو دستور بازداشت شدند، از آنجا که دستگاه های امنیتی پیش بینی میکرد که نکنه این فرد با دستگاههای خارجی در ارتباط باشد، هم به خودش وهمه اعضای خانواده این فرد تجاوز کرد و سه نفر راهم به قتل رساندند. هنوز هم که چند سال از این ماجرا میگذرددستگاه های امنیتی ایران هیچ گونه اطلاعاتی در رابطه با قتل این فرد به  وخانواده این فرد  ندادند وهمچنان اسم او در لیست گم شدگان تهران واستانها هست وخانواده این فرد فکر میکنند که فرزندشان وخانواده فرزندشان توسط گروه های خارجی ربوده شده وبقتل رسیده است.”

نظرات