کوردها هیچگاه تجزیه طلب نبوده، نیستند و نخواهند بود

0
1750

نگاه روژی کورد

گاها در فضای مجازی و حتی مقالات علمی و نیز در برنامه های سوشیال میدیای، دیده می شود کسانی کوردها را به تجزیه طلبی محکوم می نمایند، گفته ای (نمی توان نام گفتمان بر آن نهاد)، که کاملا بدور از شعور سیاسی بوده و مبتنی بر اتهام و سخنانی احساسی است. کوردها هیچگاه تجزیه طلب نبوده، نیستند و نخواهند بود. کوردها به عنوان بزرگترین ملت جهان که بیشترین تحرکات آزادیخواهی را طی قرن اخیر انجام داده و داشته اند، همواره در راستای تحقق وحدت ارضی و ملی خویش حرکت نموده اند، قیامها و حرکات و جنبشهایی که بیشترین هزینه جانی و مادی را برای کوردها درپی داشته است، همگی در راستای دستیابی به وحدت بوده است نه تجزیه طلبی.

قبل از هرچیز لازم است به تعریفی از تجزیه طلبی بپردازیم:

تجزیه طلبی قبل از هر چیزی در مقابله و تضاد با وحدت خواهی عنوان و اطلاق می شود، وحدت نیز تعریف و چهارچوب خاص خود را دارد. یکی از قالبهای رایج وحدت طلبی، وحدت جغرافیایی و ملی است. اینجاست که باید پرسید، جغرافیای کوردها کجاست؟ ملیت کوردها چیست؟ آیا جغرافیای کوردها با کویرستان (فارسستان) ایران و یا حتی الاحواز و بلوچستان و ترکمن صحرا و آذربایجان یکی است؟ آیا ملیت کوردها (ملت با تعریف علمی آن که زبان و تاریخ و فرهنگ و …غیره را در بر می گیرد) با فارسها، بلوچها، اعراب، ترکها و … غیره یکی است؟ ایا کوردها با این ملیتهایی که برشمرده شد، زبان یا حتی احساس مشترک دارند؟ تاریخ مشترکشان چی؟ پاسخ مشخص است، خیر. کوردها ملتی جداگانه اند، احساسات و شعور و درک و تاریخ و زبان و فرهنگ و سنن کاملات متفاوتی دارند (متفاوت بودن به معنای برتر یا فروتر بودن نیست).

به تاریخ کوردها بنگریم، ۲۷۱۷ سال پیش کوردها از تخت سلطنت سرزمینی که قبل از ورود آریائی ها از آن آنها بود و در همین خاک خود به نوادگانی از نسل پشتوهای پاکستان و افغانستان (فارسهای امروزی- که این مدعا حاصل تحقیقات ژنتیک شناسی است)، مکانی برای زندگی اعطا نموده و با انها درهم امیختند، به پایین کشانده شدند و کاوه آهنگر خیانتی تاریخی را در حق نوادگانش مرتکب شود، کوردها در ۱۵۱۴ میلادی بار دیگر و برخلاف میلشان و تنها بر طبق خواسته دول قدرتمند، وحدت جغرافیائیشان تجزیه شد، پس از آن کوردها بارها سایکس – پیکو را در سایزها و انواع متفاوت تجربه کردند که این امر با تحریف تاریخ و نمادهای دینی کوردها که بزعم تحقیقات محقیقینی از جمله دکتر هیرش قادری و برخی دیگر از محققین، نمادهای کوردها از آسمان از زمین به آسمان منتقل شده است که این بحث پیچیده و علمی در اینجا نمی گنجد.

امکان دارد برخی از خوانندگان این مطلب، کشورهایی نظیر سوئیس را به عنوان مثال در رد این نکته که لازمه وحدت، حتما زبان و آداب و سنن و فرهنگ و حتی تاریخ مشترک نمی باشد، بیاورند. بله صحیح است اما آیا شرایط سیاسی و حتی اجتماعی و اقتصادی حاکم بر فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی و رومانی زبانهای این کشور، با کوردها، عربها، بلوچ، آذری، ترکمن و فارس و …غیره در ایران، حی قابل مقایسه نیز هست؟ زبان رسمی در کشور سوئیس چگونه تعریف شده است؟ در ایران چه طور؟ نسبت برخورداری از اقتصاد و سرانه خالص ملی بین ایندو چگونه است؟ آیا میدانید در کشور سوئیس حتی بر روی یک پاکت سیگار نیز با چهار زیان و گاها توام با زبان انگلیس نوشته می شود “مصرف دخانیات برای بدن شما ضرر دارد”؟ آیا می دانید در کشور سوئیس در هر کانتونی، زبانی غالب است و ادارات، موظف به پیروی و استفاده از ان زبان می باشند؟ در ایران چگونه؟ زبانهای غیر از زبان فارسی در کجای این کشور محلی از اعراب دارند؟ از تدریس در مدارس و دانشگاه نیز که بگذریم، از انتشار روزنامه نیز که چشم بپوشیم، مجلات به اصطلاح محلی چه سهمی از بورس دارند؟ توقیف مجلات و یا حتی عدم صدور مجوز نیز خود بحثی دیگر است که در قالب حقوق بشر می گنجد. در ایران، نه تنها در زمان این رژیم، بلکه در زمان شاه نیز به زبانهای غیرفارسی، زبان محلی و یا حتی گویش گفته می شود. مسئله متحدالشکل کردن زبان و لباس و …غیره تحت عنوان انقلاب سفید شاه و مردم رضاخان که پدر پان ایرانیسم می باشد نیز خود شاهنامه ای دیگر است.

کوردها تجزیه طلب نیستند. کوردهای قربانی تجزیه طلبانی شده اند که خاک کوردستان را تجزیه کرده اند. اینک کوردها در پی بازگشت به وحدت خاکشان و تشکیل هویت ملی شان تحت عنوان دولت یا دولتهای کوردستانی می باشند.
به این خواست مشروع کوردها، “حق تعیین سرنوشت” القاء می شود.
حقی که قانونی، شرعی و انسانی و حتی ذاتی است، نه تنها برای کوردها بلکه برای هر ملت و گروه دیگری که شرایط لازمه را واجد باشند.
تجزیه طلب خواندن کوردها، ناشی از اصل بی آگاهی تاریخی و سیاسی است.
حال در نظر داشته باشید، اگر کوردها بجای فارسها حاکم ایران کنونی بودند و تمامی حقوق را از دیگران سلب می کردند و آنوقت برای مثال، فارسها دعوی جدائی می نمودند، آیا در این صورت، فاشیستهای کنونی، حرف امروزیشان را تکرار می کردند یا با یادآوری منشور حقوق سازمان ملل، ندای آزادیخواهی را سر می دادند و کوردها را فاشیست می خواندند.

به جرأت و با استناد به مدارک و شواهد، می توان گفت که کوردها، برترین آزادیخواهان و وحدت خواهان جهان طی قرن اخیر بوده و هستند. این خواست کوردها نیز دیری نخواهد پائید که تحقق خواهد یافت. کوردها تاوانی ندارند که هیچ احساسی نسبت به تخت جمشید و پاسارگاد و آرامگاههای مذهبی امامزاده های قم و مشهد نداشته و ندارند، هر چند کوردها برای حافظ و سعدی و بوعلی خا ارزش قائلند، چرا که حافظ و سعدی و بوعلی واقعیتند، کوردها این حس را برای گوته و کانت و نیچه و…غیره، نیز دارند، اما کوردها حس و اعتقادی نسبت به جعلیات تاریخی و پاسارگادهای جعلی و انحرافی ندارند، همچنانکه به تخت سلیمانشان که دارد تاراج و تحریف می شود، عشق می ورزند.

کوردها هیچگاه تجزیه طلب نوبده، نیستند و نخواهند بود، کوردها منادی وحدت طلبی خاک خودشان؛ بلوچهای رها شده در بین ایران و پاکستان و عربهای الاحواز بریده شده از نژاد اصیلشان و ترکمنهای متعلق به ترکمنستان و آذریهای متعلق به آذربایجان هستند و به این خواسته و حق خودشان و آنها احترام قائل بوده و می باشند.

نظرات