کریم دحیمی: بيكارى در بعضى از شهرهای الاحواز مثل عبادان به 50% و بعضى شهرها مانند حويزه به 70% رسيده است

0
1920

عربها، یکی از ملل تحت ستم در ایران هستند که مبارزات آنها و به ویژه به صورت مدنی، و بالاخص طی سالهای اخیر گسترش بیشتری یافته است، تقاضای حق آموزش به زبان مادری، تقاضای رفع مشکلات و معضلات بیکاری و فقر در این منطقه و رفع محدودیتها و تبعیضات، آنهم در حالتیکه مناطق عربستان در ایران از ذخائر گسترده زیرزمینی و غنی ای برخوردار می باشد. جهت بررسی مشکلات اعراب در ایران، مصاحبه ای را با کریم دحیمی، فعال حقوق بشر عرب الاحواز انجام داده ایم که در ذیل می خوانید.

روژی کورد: به طور کلی اگر بخواهیم مروری بر مشکلات عربهای تحت ستم رژیم ایران و بویژه الاحواز  داشته باشیم و مشکلات آنها را طبقه بندی و بیان کنیم، اساسی ترین مشکلات آنها چیست؟

کریم دحیمی
کریم دحیمی

دحیمی: تغيير تركيب بافت جمعيتي اقليم از طريق دادن إمكانات براى مهاجران از مناطق ديگر در الأحواز ،فقر وبيكارى ومحروميت با وجود ثروتهاى نفت وگاز و زمينهاى كشاورزى حاصل خيز ، سرقت آب رودخانه ها و بناى سدهاى متعدد كه باعث خشكاندن رودخانه ها وتلابها و حتى باعث آلودگى هوا ومحيط زيست شده است.  مسئله بیکاری به شدت به معيشت مردم الاحواز آسيب رساندن است و سبب آزار ساكنان اصلى اين منطقه شده است. طبق گفته مسؤلين نظام از نظر آمار بيكارى الأحواز (خوزستان) با وجود حجم بالاي توليد نفت و برخورداري از منابع خاك، آب، نفت وگاز وصنعت و غيره جزء اقليمهاى ابتداى جدول به شمار رفته و به گفته استاندار دست نشانده نظام ،اين اقليم از لحاظ نرخ بيكاري در رده دوم قرار گرفته است. با وجود اعتراضات متوالى مردم در مورد سياستهاى سيستماتيك وبرنامه ريزى شده حكومت ايران اما شاهد آن هستيم كه رهبران نظام همچنان به حاشيه راندن مردم عرب الأحواز ادامه مى دهند و حتى مسؤلين بومى نيز به اين روند اعتراض كرده اند بطورى كه علي ساري نماينده شهر احواز ، باوي ، كارون و حميديه هم در خصوص استخدام غيربوميان به وزير اقتصاد اعتراض و از او خواست روند بكار گيرى نيروهاى غيربومى در صنايع و شركتها را متوقف كند. عامل اصلى تبعيض در استخدام غير بوميان، وجود مديران و مسؤلان پروازى كه از مناطق ديگر به أحواز مى آيند. آمار بيكارى در بعضى از شهرها مثل عبادان به 50% و بعضى شهرها مانند حويزه به 70% رسيده است. مصادره زمينهاى كشاورزى مردم عرب و به راه انداختن طرحهاى سياسى بجاى پروژه هاى اقتصادى نيز يكى از مشكلات و معضلات مردم الأحواز است. در دوسال اخير متن محرمانه ای تحت عنوان “طرح جامع امنیتی استان خوزستان” به بيرون درز شد و راهکارهايى در این سند پيشنهاد شده از جمله تغییر بافت جمعیتی و افزایش جمعیت فارس زبان در منطقه است. البته در اين سند چگونگى برخورد با مسائل سياسى و مذهبى و اقتصادى در الأحواز نيز درنظر گرفته شده است. اين اولين سند محرمانه نيست كه به بدست فعالان عرب مى رسد در سال 2005 نيز سند محرمانه اى ديگرى بود كه تقريبا همين سياستها و بر تغيير بافت جمعيتى در آن تاكيد شده است كه به انتفاضه 15 آوريل 2005 منجر شد.

روژی کورد: حق آموزش به زبان مادری از عربها در ایران سلب شده است، علت رادر چه می یابید؟

دحیمی: ابتدائى ترين حق هر انسان يادگيرى به زبان مادريش است و آموزش به زبان مادری جزء حقوق اولیه وفطرى هرانسان است و در شکل گیری شخصیت و رشد انسان تأثير گذار است. نژادپرستان در ايران ،مسئله آموزش به زبان مادرى را يك نوع تهدیدی برای زبان فارسی خود مى دانند و به نظر بنده نگرانى آنها بدليل ضعف ادبيات زبان فارسى است و به همين دليل آموزش به زبان مادرى را نوعى تهديد براى زبان فارسى مى شمارند. در دوران أحمدى نجاد، يكى از وزراى آموزش وپرورش گفته بود كه دو سوم 2/3 دانش آموزان دوره ابتدائى زبان فارسى را نمى دانند، بنظر بنده افزايش جمعيت غير فارسها نيز آنها را نگران كرده است و آموزش به زبان مادرى براى ملل غير فارس براى زبان فارسى خطرناك مى دانند.

نازيان ايرانى و پان ايرانيست ها بر اين باورند كه بى توجهى به زبان فارسى باعث عقب نگه داشتن آنهاست و آموزش به زبان مادرى ملل غير فارس چون عرب،كورد،تورك وبلوچ در ايران را باعث بى توجهى به زبان فارسى مى دانند اين موضوع دقيقا در جلسات فرهنگستانشان بحث شده و مى دانند براى از بين بردن هويت اين ملل منع آنها از آموزش به زبان مادرى است و در حقيقت اين امر نوعى ژنوسايد فرهنگى است كه حكومت ايران عليه ملل غير فارس بكار مى برد. هميشه اشغالگران براى نابودی یک ملت ابتداء فرهنگ و زبان آن ملت را از بين مى برند و نظام حاكم حاضر ايران در واقع همان سياست “فارس كردن همه” مانند سياست‌هاي فرهنگي اتخاذ شده در دوره حكومت رضا خان پهلوي را ادامه مى دهد. اين نظام با مساله آموزش به زبان مادرى بطور سياسى وامنيتى برخورد مى كند وحتى اصولى كه در قانونشان در مورد زبان مادرى درج شده نيز اجرا نمى كنند البته گنجاندن چنين موادى در قانون اساسى  مانند أصل 15 فقط جهت منفعت و مصلحت آنها و براى ساكت كردن ديگران است.

روژی کورد: مناطق الاحواز  از سرمایه های خوب زیرزمینی بخصوص نفت برخوارد است، سهم ساکنین این مناطق از این ثروتهای خدادادی چیست و تا چه‌ حدی در این مناطق سرمایه‌ گذاری میشود ؟

دحیمی: در جواب سوْال أولي در مورد سرقت وغارت ثروت مردم الأحواز توسط رژيم حاكم ايران شرح دادم. با وجود بيش از 88% ثروت نفت در الأحواز و همچنين نعمتهاى خدادادى همچون گاز و چندين رودخانه،زمينهاى كشاورزى حاصلخيز، شركتهاى متعدد پتروشيمى و دو تالاب بزرگ منطقه اما سهم مردم الأحواز آب آلوده، خشک شدن تالاب ها و رودخانه ها، خشک شدن اراضی كشاورزى  و گسترش حاشیه نشینی  و آلودگى هوا و فقر وبيكارى است. أحوازيها با پای برهنه از کنار لوله‌های نفت وگاز عبور مى كنند و فقط دود شركتهاى پتروشيمى و خاكستر سوخته مزارع نيشكر را استشمام مى كنند. در تقسیم بودجه سال 1396 بودجه بیشتر مناطق رشد دارد اما اقليم احواز از جمله مناطق معدود كه شاهد کاهش اعتبارات بوده است و هميشه اين روند تكرار مى شود. از طرحها و پروژه هاى اقتصادى طبق گفته مسؤلين بومى سهم اقليم ما صفر است.

روژی کورد: اصلی ترین خواسته های عربها و جنبشهای الاحوازی در ایران چیست؟ خودگردانی، خودمختاری، فدرالیزم یا استقلال؟

دحیمی: مانند ساير ملل موجود در نقشه كنونى ايران، مردم الأحواز خواستار رهايى و آزادى سر زمين خود و أعاده حقوق تاريخى و قانوني خود هستند. اكثر جنبشها و سازمانهاى أحوازى در خارج استقلال طلب هستند بجزء يك حزب كه خواستار نظام فدراليسم جغرافيائى در ايران در حال حاضر است.

نظرات