پیرامون درخواست وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران جهت تاسیس “نهاد امنیتی مشترک” توسط کشورهای منطقه

0
1357

نگاه روژی کورد

وزیر امور خارجه ایران با اتشار مقاله‌ای در روزنامه ترکیه «ینی‌شفق» ترکیه خواهان ایجاد “نهاد امنیتی مشترک” توسط کشورهای منطقه شد. این درخواست ناشی از توهم زائی جمهوری اسلامی ایران از کشورهای منطقه در حالی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی ایران به شدت از اتحاد نهانی بین اسرائیل و سعودی در مقابله با ایران در هراس است. ایرانی ها  احتمالا ترس دارند که مقابله با اسرائیل به او فرصتی برای حمله به سایت های سلاح های هسته ای در ایران می دهد. علاوه بر این، ایران ظاهرا به دنبال یک درگیری نیست زیرا اولویت اصلی او ثبات رژیم اسد و بهره برداری از موقعیت آن در سوریه برای تقویت نفوذ خود در عراق و لبنان باشد. درگیری با اسرائیل می تواند این اهداف را متوقف کند.

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ایران طی مقاله ای در روزنامه «ینی‌شفق» ترکیه تحت عنوان “مسائل را در میز مذاکره حل کنیم” اظهار داشت: “ایران آمادگی خود مبنی بر تاسیس نهاد امنیتی مشترک برای خروج از دهلیز تاریکی که نیروی تمام کشورهای منطقه را فرسوده می کند را بارها از طرق مختلف بیان کرده است”.

در حالیکه هر روز بر دامنه حملات حوثی های تحت حماییت ایران بر سعودیه افزوده می شود، ظریف هدف ایران از “پیشنهاد بازسازی منطقه” را “نه کنارگذاشتن تفاوت دیدگاه ها بلکه تامین منافع تمام کشورهای منطقه” دانست و گفته است:”بازسازی، جهت مقابله با تسلط کشورهای قدرتمند بر دیگران است. امنیت مشترک ما و همسایگان آبی-خاکی مان بر اصولی چون حق حاکمیت ملی و عدم دخالت در امور داخلی همدیگر استوار است.

ایجاد نهاد مشترک امنیتی کنش های اعتمادزایی چون زیارت های متقابل هیات های نظامی، شفافیت در فعالیت و کاهش بودجه نظامی، را ایجاب می کند”.

ظریف رابطه دوستانه رژیم سابق ایران با اسرائیل و نقش محمدرضا پهلوی شاه در امضای پیمان کمپ دیوید را برخلاف خواست اکثریت مردم کشورش ارزیابی کرده و آورده است:”انقلاب ایران و رهبر آن به این دلیل که مساله فلسطین را به عنوان آرمان خود برگزیده بودند هیچ گاه به سازش نیندیشیده و آماده پرداخت هزینه آن نیز بوده اند.

در حالیکه جمهوری اسلامی ایران آشکارا از حماس در فلسطین و حزب الله در لبنان حمایت مالی و لجستیکی می نماید، ظریف نوشته است: “جمهوری اسلامی ایران درد فلسطین را، همانند دردهای سایرهمسایگان مسلمان و دوست، مساله خود و آزادی و امنیت آنها را بسان آزادی و امنیت خود می داند”.

علی سعیدی، نماینده علی خامنه ای در سپاه پاسداران، طی 15 آذرماه 1396 شمسی طی سخنانی در یک مراسم نظامی، ضمن تشریح «تدبیرهای جمهوری اسلامی ایران» برای «تغییر صحنه‌های نبرد» در منطقه، به تسلیح گروههای ترور اذعان کرد و گفت که «اگر موشک‌های فجر پنج در غزه نبود، نوار غزه امروز وضع دیگری داشت و دشمنان، مقاومت آن را نابود می‌کردند».

اعتراف این مقام روحانیِ مستقر در سپاه پاسداران در خصوص ارسال سلاح به کشورهای منطقه، تاییدی است بر حملات موشکی حماس و جهاد اسلامی در تابستان ۲۰۱۴، به سوی شهرهای اسرائیل از جمله اورشلیم و تل آویو.

ظریف حضور نیروهای خارجی در منطقه را “مانعی برای برقراری صلح” دانسته و با یادآوری “تحریک صدام برای حمله به ایران و کویت و سپس ساقط کردن وی”، به “حمایت از القاعده و طالبان در افغانستان و حمله به این کشور برای بیرون راندن آنها” اشاره و تصریح کرده است:”آنها دوباره گروه دیگری را به بهانه مبارزه با گروه های افراطی و با هدف اشغال سوریه و نابودی این کشور به کار گرفتند. باید پرسید این تحولات چه سودی برای منطقه و دنیا داشته است. خاورمیانه نیز تدریجا به محلی عاری از حداقل های امنیتی و جعرافیای رقابت های مذهبی، قبیله ای و قومی تبدیل شده است”.

کارشناسان سیاسی مسائل خاورمیانه ایران را منشأ بروز و گسترش و ادامه تمامی جنگها در منطقه می دانند. روزنامه تایمز اسرائیل نیز دوم فرمردین ماه 1397 شمسی، به نقل از یک منبع در غزه نوشته است، «حماس در تلاش برای ایجاد یک اتحاد عرب-فلسطینی- اسلامی با هدف مقابله با طرح صلح ترامپ است، طرحی که هنوز اعلام نشده است. گفتگوها با ایران و حزب الله مدتهاست آغاز شده است.»

روزنامه الحیات چاپ لندن به نقل از یک منبع در غزه می نویسد گفتگوهای ایران- حماس و حزب الله، گروه دست نشانده ایران،حول این محور دور می زند که طرح صلح ترامپ که از آن با عنوان «توافق قرن» نام برده می شود، «خطرناک ترین طرح» در تاریخ کشمکش های اعراب- اسرائیل است.

وزیر امور خارجه ایران که اینک بر اساس ارزیابیهای داخلی خود نظام جمهوری اسلامی ایران، کشورش را در معرض حمله خارجی می بیند در ادامه ملت های مختلف خاورمیانه را “بهم پیوسته و دارای تاریخ مشترک” عنوان کرده و اظهار داشته است:”نمی خواهیم دوباره شاهد جنگ های خونین و طولانی باشیم. لذا تفاوت دیدگاه های‌مان را باید در میز مذاکره و نه در میدان های جنگ مطرح کنیم.”

ژنرال گادی آیزنکوت، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، در گفتگو با رسانه های اسرائیلی طی روزهای اخیر، وقوع وقوع جنگ را در سال جاری میلادی میان کشورش، از یک طرف، و حزب الله لبنان، سوریه و جمهوری اسلامی ایران، از طرف دیگر، بسیار محتمل دانسته است.

بنا بر اظهارات ژنرال آیزنکوت، در جریان این جنگ بسیار محتمل، تمام زیرساخت های حزب الله از بیروت تا جنوب لبنان ویران خواهند شد و ساختمان های بلندی که اعضای حزب الله لبنان در آنها سکونت دارند از بین خواهند رفت.”

هدف منطقه ای ایران، تقویت خود در سوریه و همسایگان خود در دراز مدت است. که در حال حاضر قیمت بالای آن را با خون و پول پرداخت کرده است، و هیچ التزامی برای اینکه، این کار را انجام دهد، ندارد.در عین حال، اسرائیل باید مانع از ماندن نیروهای ایران و شبه نظامیان شیعه در سوریه از جمله حزب الله برای مدت طولانی شود. این درگیری اولیه می تواند دوباره به رویارویی منجر شود – و هیچ شواهدی در مورد مسئولیت بالقوه بزرگ در میان قدرت های بزرگ وجود ندارد که بتواند درگیریها بر سر منافع را کاهش دهند از اینرو ظریف و همقطارانش درصدد پیدا نمودن راهی برای برون رفت از بحرانی هستند که به زودی گریبان ایران را خواهد گرفتو عمق این بحران، انوقت بیشتر قابل مشاهده است که مبارزات و راه پیمائی و اعتراضات مدنی کوردستان و الاحواز را می بینیم و به بررسی سیر و سمت و سوی آنها می پیردازیم، سمت و سوئی که به سوی استقلال در حرکت است و خیال فروکش شدن ندارد.

اما بنا بر تمامی تحلیلها، علامیه واشنگتن مبنی بر اینکه یک نیروی نظامی در شمال سوریه را برای یک دوره نامحدود برای بررسی نفوذ ایران مورد نظر به جای می‌گذارد، باید نگرانی تهران را برانگیزد.

ایالات متحده همچنین از ایران را به عنوان تهدیدی برای خودش نام می‌برد و دولت ترامپ ایران را به عنوان یک تهدید در بالاترین رتبه برای ایالات متحده و متحدانش به دلیل استفاده از ترور، مداخله در کشورهای دیگر، ساخت یک سیستم موشکی بزرگ و بالاتر از همه تلاش خود برای تولید سلاح های هسته ای تعریف کرده است. تعویض مقامات اصلی کابینه ترامپ نیز بر جدیت رویارئی امریکا با ایران افزوده است. تغیراتی که خواب را از رخساره سیاسیون و مقامات جمهوری اسلامی ایران ربوده است اما دور یا زود این اتفاق خواهد افتاد.

آنچه در این میان ضروری می نماید، تقویت همکاری بین ملل غیرفارس در ایران و به ویژه کوردها، بلوچها و الاحوازیها و هماهنگی بیشتر در راستای اقدام متشرک و هماهنگ می باشد. در واقع آنچه ضرورتی اساسی محسوب می شود، ایجاد “نهاد امنیتی و استراتژیک مشترک” بین این ملتها است که امید می رود آذریها نیز پس از حذف تفکرات تمامیت خواهانه و ادعاهای کذب بر سر بخشی از شهرهای کوردستان، به این اقدام هماهنگ بپیوندند.

نظرات