درسی که رهبران خاورمیانه از رهبری پیروزمندانه پوتین در خاورمیانه باید بیاموزند

0
1226

آنشبل پففر، طی نوشتاری در هارتض به تحلیل سفر پوتین به سوریه، ترکیه و مصر پرداخته که از سوی بخش فارسی مرکز روژی کورد بهب فارسی برگردانده شده است که در ذیل می آیید.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و سرگئی شویگو، وزیر دفاع و بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، از پایگاه هوایی خمیمیم در استان لاتکیای سوریه در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۷ بازدید کردند.

پوتین در یک روز به بازدید از سوریه، مصر و ترکیه پرداخت و خود را به عنوان تنها رهبر جهانی با نفوذ واقعی در خاورمیانه نشان داد.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، روز دوشنبه صبح به پایگاه هوایی خمییم در سوریه رفت، هنگام پیاده شدن، اولین فردی که به سمت او رفت، یکی از افسران ارتش روسیه بود. پوتین پس از وی به رئیس جمهور سوریه، بشار اسد، نزدیک شد و با هم در کنار باند جتها و هلیکوپتر های جنگی روسیه قدم زدند.

پیام روشن بود. نخستین بازدید از سوریه در هفت سال گذشته توسط یک رهبر خارجی، یک دیدار رسمی با دولت نبود: پوتین برای بازرسی از آخرین سربازان روسیه رفته بود.

او اعلام کرد که روسیه شروع به خارج کردن بیشتر نیروهای خود از سوریه می کند. اما این عمدتا یک بیانیه برای مصرف داخلی بود- چراکه در روسیه، شرکت در جنگ های خارجی بسیار محبوب نیست. اما این بدان معنا نیست که هواپیمای روسی به زودی آنجا را ترک می‌کنند.

گرچه در میدان سوریه پیام متفاوت بود و این بدان معنا نیست که هواپیمای روسی به زودی آنجا را ترک می‌کنند.

توقف کوتاه مدت پوتین در الخمیمیم، در مسیر سفر وی به قاهره در مصر و آنکارا در ترکیه، بسیار جالب بود. بیست و هفت ماه پس از شروع حضور روسیه در جنگ سوریه، هیچ کس هیچ توهمی ندارد که تا آنجا که مربوط به کرملین است، این موفقیت بزرگی بوده است. انتظار میرفت که این مداخله خارجی در یک جنگ خاورمیانه در میان اشکها پایان یابد همانطور که بسیاری از پیشین اینگون بودند.

سوالاتی مطرح شده که آیا ارتش روسیه – که در حال گذار از نسخه قدیمی ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق خود است – می تواند به شکل دراز مدت بلند پروازی در این مقیاس را انجام دهد. اما علیرغم چند اشتباه که شامل خروج ناگهانی دود از ناوبر هواپیمای بدون سرنشین دریاسالار کوزنسوف در سال گذشته بود، ارتش مدرن روسیه توانست از پس آن برآید.

مطمئنا، این چیزی بود که مانند مداخلات ایالات متحده و متحدانش در سالهای اخیر انجام نشده است. هدف پوتین این نبود که دموکراسی و آزادی را به سوریه برساند. برعکس، او تصمیم گرفت که دیکتاتوری خونخوار را در جای خود حفظ کند و این کار را با بی نظمی بمباران اهداف غیر نظامی که در نیروهای شورشی بود، انجام داد.

پوتین با قوانین مسکو بازی می کند و با این قواعد این واقعا موفقیت بزرگی بوده است. او متحد خود را حفظ کرده است، اتحاد استراتژیک منطقه ایش را که شامل ایران است، تثبیت می کند حقوق دریایی روسیه را در دریای مدیترانه (خمایم و بندر تارتوس) حفظ می کند و خود را به عنوان تنها رهبر جهانی با واقعیت نفوذ در منطقه نشان می‌دهد.

پوتین همه اینها را علیرغم رویکرد اقتصاد نوظهور روسیه که تحت تأثیر سقوط قیمت نفت و تحریم های غرب علیه اوکراین قرار گرفته است، و علی رغم تهدید حملات تروریستی اسلام گرایانه به خاک روسیه به تلافی عملکردش، این کار را کرد زیرا او در دوران ریاست باراک اوباما فرصتی تاریخی را به دست آورد در حالی که ایالات متحده در عقب نشینی از منطقه، به جای آن از قدرت روسیه دفاع کرد. اوباما درب را برای روسیه باز کرد و دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی هم اکنون به همان روش ادامه می‌دهد.

این بسیار مهم است که پوتین بر روی دستاوردهایش تمرکز می‌کند. او سوریه را بازسازی نکرده و قصد ندارد چنین کاری را انجام دهد. بر خلاف ایالات متحده که صدها میلیارد دلار کمک های غیرنظامی را به عراق و افغانستان داد، رویکرد پوتین بسیار مهم تر است. او پیروزی را پایمال نکرد.

سوریه در دهه های آینده ملتی ویران باقی خواهد ماند، بیش از نیمی از جمعیت آن از بین رفته و یک چهارم در خارج از کشور به عنوان پناهنده زندگی می کنند. پوتین هرگز قصد نداشت سوریه و رئیس جمهوری که هنوز دست به کشتار جمعی نجات دهد. برای کشورهای دیگر منطقه، از جمله اسرائیل، این بدان معنی است که حداقل برای آن زمان، آنها باید با پوتین در مورد هر گونه توافق پس از جنگ روبرو شوند.

در غیاب مراسم الخمیمیم، شریک دیگر اسد،ایرانیان غایب بودند. ام آنها هم هستند و همچنان در آنجا می‌مانند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، پیش از این مشخص کرده بود که هیچ گونه تعهدی برای روس ها یا ایرانی ها وجود ندارد – هر دو با ” درخواست” رژیم سوریه آنجا بودند و اکنون باید بروند. و روسیه در حال حاضر حداقل برای نمایندگان ایران، حزب الله و دیگر شبه نظامیان شیعه خوشحال است تا “چکمه پوشان بر زمین” که با آرامش به کارشان ادامه می‌دهند، و به سوی بخشی که هنوز تحت کنترل شورشیان قرار دارد، حرکت می‌کنند.

به نظر می رسد که پوتین در مورد اسرائیل مایل است به نگرانی نخست وزیر بنجامین نتانیاهو درباره تأکید ایران در سوریه گوش فرا دهد. تا کنون، او هنوز هیچ فشار قابل توجهی بر ایرانیان قرار نداده است و هیچ دلیلی وجود ندارد که او اینکار را انجام دهد.

از سوی دیگر، روسیه که بخش های زیادی از آسمان سوریه را کنترل می کند، سعی نکرده است که حملات هوایی به حزب الله و اهداف ایران در سوریه را که رسانه های خارجی به اسرائیل نسبت داده اند، محکوم کنند.

جالب توجه است، ما شاهد کاهش لفاظی نتانیاهو بر علیه حضور نظامی ایران و پایگاههای ایرانی و کارخانهای موشک سازی هستیم. نتانیاهو درک کرده است که باید به قدرت پوتین احترام بگذارد و ترجیح می دهد که معاملات واقعی اش در پشت صحنه باشد. در سوریه، همه باید در حال حاضر با قوانین مسکو بازی کنند.

نظرات