ماجرای قتل تکان دهنده یک کودک از سوی پدرش در تهران جهت دریافت دیه

0
1531

روژی کورد: اینجا ایران است، مواظب فرزندانتان باشید”وضعیت کودکان خردسال در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی که سرمایه های این کشور را جهت ساخت کارخانه های تولید انبوه سلاح به حزب الله و حوثی ها و حشد شعبی و …غیره دودستی تقدیم می نماید، به حدی وخیم است که مرکز روژی کورد طی مطلبی با عنوان ” به اولیا در ایران هشدار داده بود، اینک اما گزارشاتی منتشر می شود که نشانگر قتل فرزندان جهت دریافت دیه از سویه والدین می باشد.

بهزاد خوشحالی، نویسنده و صاحبنظر سیاسی کورد نیز، طی مطلبی که در روژی کورد“نگاهی به آمارها در ایران، نشانه فروپاشی”، تحت عنوان منتشر شده است، ضمن ارائه مستدل امارها در این رابطه نوشته بود: “از شواهد آماری شاید نتوان با قطعیت از “فروپاشی” سخن به میان آورد اما نشانه های بسیاری می توان یافت که “روند فروپاشی”  را نشان می دهند. اعداد و ارقام، از یک تهدید جدی دیگر هم می گویند: انسان ها در یک نظام تمامیت خواه، اکنون در تمامی حوزه های زندگی روزانه، با تهدید مواجهند، تهدید از دست رفتن کرامت و منزلت، تهدید فروپاشی روانی، تهدید از هم پاشیده شدن شاکله های انسانی و…”

هلمت معروفی، مسئول سازمان حقوق بشر کوردستان- روژهلات نیز طی مطلبی با عنوان “آنومی اجتماعی در ایران و منشأ ان” به از دست رفتن مشروعیت هنجارهای اجتماعی در ایران اشاره کرده و نوشته است: “جامعه کنونی ایران، اینک بیش از هر زمان دیگری دچار آنومی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و …غیره شده است، آنومی ای که روزبروز هم از لحاظ کمیت و  نیز کیفیت، بر دامنه و گستره آن افزوده می شود. نمونه هایی از وجود آنومی در ایران: شیوع و گسترش نابهنجاریهایی از قبیل ایدز، طلاق، اجاره دادن رحم، مصدر مواد مخدر بویژه در زنان و دانش آموزان، خودکشی، گسترش روابط سکسی و سکس فروشی و …غیره، از آنجا که با هنجارهای حاکم بر جامعه ایران نامنطبق بوده و نابهنجاری محسوب می شوند، فلذا آنومی اجتماعی محسوب می شوند”

به ماجرای قل این کودک در از سوی پدرش  ک عینا از وبسایت فرارو اخذ شده است، دقت نمائید.

قتل فرزند از سوی پدر شود؛ پدری که بنا به ادعای یک راننده، به امید دریافت دیه تصادفی ساختگی برای پسر خردسالش طراحی می‌کند اما سرانجام دستش رو و به اتهام قتل عمد فرزند بازداشت می‌شود.

این ماجرا هفته گذشته رخ داد. راننده‌ای که درگیر این حادثه شده است، ادعا می‌کند: «چهارشنبه حوالی ظهر در حال رانندگی بودم، خیابان خلوت بود. در حال نزدیک شدن به چهارراه بودم که دیدم چراغ در حال قرمز شدن است، از این‌رو شتاب ماشین را بیشتر کردم تا از چراغ عبور کنم. بعد متوجه شدم شخصی در وسط چهارراه و در حدود صدمتری من کودکی را جلوی ماشین پرتاب کرد. با توجه به اینکه فاصله اندک بود من نتوانستم ماشین را کنترل کنم و با او برخورد کردم. از آنجا که کودک زخمی شده بود، با اورژانس تماس گرفتم و کودک مضروب به بیمارستان منتقل شد. پس از مراجعه به مراجع قضایی به مأموران اعلام کردم که پدر، کودکش  را جلوی ماشین انداخت و من این صحنه را به وضوح دیدم ولی چون شاهدی نداشتم، من را بازداشت کردند اما به قید وثیقه صد میلیون تومانی همان روز آزاد شدم. روز پنجشنبه برای انجام کارهای اداری به مرجع قضایی مراجعه کردم، بازپرس به من گفت که اتومبیل شما که بیمه دارد، خودتان هم که گواهینامه دارید پس مشکلی وجود ندارد. ولی چون این اتفاق برایم بسیار ناخوشایند بود و برای اینکه بتوانم مانع سوءاستفاده پدر کودک شوم، به بازپرس گفتم که شرایط بیمه و گواهینامه من مشکلی ندارد ولی من خودم دیدم که پدر، فرزندش را جلوی ماشین پرتاب کرد. بازپرس به من گفت شما چنین ادعایی دارید؟ من گفتم بله این ادعا را دارم. بازپرس در پاسخ حرف من گفت باید خودتان اثباتش کنید.»

وی ادامه می‌دهد: «برای اثبات حرفم به محل تصادف رفتم. متوجه شدم دوربین بانک و طلافروشی در همان محل، به شکلی قرار داده شده که به احتمال زیاد صحنه تصادف را ضبط کرده است. روز شنبه برای گرفتن حکم بررسی دوربین بانک به دادگاه رفتم و پس از گرفتن حکم به بانک مراجعه کردم. با مشاهده فیلم مشخص شد که ادعای من درست بوده است. نکته دردناک ماجرا این بود که متأسفانه روز جمعه، به خاطر خون‌ریزی داخلی، کودک مصدوم فوت کرد. مرگ کودک، مرا بیشتر مصمم کرد تا مانع از سوءاستفاده پدر کودک شوم. از این‌رو دوشنبه با پلیس به محل منزل مجرم رفتیم که در حال تدفین کودکشان بودند. در حین بازداشت شخص از سوی پلیس و پس از پرس‌وجو از اطرافیان متوجه شدم که این شخص یک کودک دیگر هم دارد که دست و پایش شکسته است و این احتمال وجود دارد که حادثه مشابهی نیز به همین شکل برای کودک دیگر رخ داده باشد.»

نظرات