سپاه پاسداران بازوی نظامی حکومت تروریست پرور ایران

0
890

نگارنده:

مسعود پژوهی

سپاه پاسداران در قامت یک نیروی تروریستی

اگر به تاریخچە نیروهای بنیاد گرا و تروریستی خاورمیانه نگاهی کوتاه بیندازیم این کاملا مشهود و روشن خواهد بود کە ببینیم همە انها به نحوی بە نیروهای بنیاد گرای اخوان المسلمین ربط دارند و از تفکرات انها استفادە کردە تا بتوانند قدرت را در دست بگیرند ، از داعش گرفتە تا القاعدە و خمینی و اردوغان.
روزنامەهای متفاوتی در این موارد و نزدیکی و برنامە ریزی انها نوشتە و بە صورت مفصل بدان پرداختەاند و نیازی نیست که در اینجا بدان پرداخته شود.
خمینی که در سال ١٣٥٧ش قدرت را در دست گرفت برای اینکه بتواند از قدرت خود محافظت بکند بنیادگراهای اسلامی را تحت عنوان سپاه پاسداران اسلامی ایران جمع کرد و قدرت و نیروی نظامی و عملی را پشت انها قرار داد تا بتواند هم خود را بر مردم حاکم کند و هم ارمانهای بنیاد گرایاینه خود را در جهان گسترش دهد و اسم این را صدور انقلاب گذاشت.

در سال ١٣٥٧ش همان روزهای ابتدای قدرت گرفتن خمینی او دستور ایجاد اورگانی برای حفاظت از نظام ولایت فقیه را صادر کرد تا بتواند به راحتی از طریق این شبه نظامیان بنیادگرای مسلح شدە صداهای مخالف نظام اسلامی را سرکوب کند. در اولین اقدامهای این گروههای بنیادگرا حمله به کوردستان بود و بە خون کشیدن مردم حق طلب کوردستان که در این راه روستاها و شهرها را درنوردیدند و تعداد بیشماری از مردم کوردستان را به دار اویختند تا مردم را هرچە شدیدتر سرکوب کنند و صدای حق را در نطفە خاموش کنند.

جمهوری اسلامی ایران رفته رفته این گروهها را منسجمتر کرد و به کنترل کامل رهبر ایران یعنی خمینی در اورد و رهبر اسلامی ایران را به عنوان پیشوای خود اطاعت کرده و از انجا شروع به گسترش تفکرات بنیادگرایانه خود در منطقه کردند. جمهوری اسلامی که بنیان خود را بر جامعه چند پارچه این جغرافیا گذاشت حال نوبت دفاع و پشتیبانی از نیروهای همفکر و تروریستی جهان و منطقه ای بود و شروع به سازمان دادن این نیروها کرد تا بتواند تفکرات بنیادگرایانه اسلامی را بر جامعه حاکم کند و اسم ان را سپاه قدس گذاشت.

کار اصلی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران:

١: امور نظامی کشور را پیش ببرد.
٢: ارتباط با نیروهای نظامی منطقەای.
٣: سازمان دادن نیروهای بنیادگرای اسلامی داخلی.
٤: ورود بە امور سیاسی و حفاظت از انقلاب اسلامی.
٥: سرکوب مردم و ایجاد دایرە دفاعی به دور حکومت با استفادە از بسیج نیروهای بنیاد گرا و مردم تنگدست.
٦: دست یافتن به تسلیحات نظامی برای حفاظت از نظام.
٧: ورود به بخشهای اقتصادی تا بتواند سلطە خود را بر مردم گسترش دهد.
٨: دخالت در امور عمرانی برای جلب سرمایە به نفع خود.
٩: حفاظت کامل از رهبر ایران و بیت رهبری.
١٠: گسترش سلطه جمهوری اسلامی ایران بر مردم و گرفتن توان مقابله از مردم.

کار اصلی سپاه قدس بر چند بخش تقسیم میشود:

١: سازماندهی نیروهای بنیادگرا که تابع و همپیمان حکومت ولایت فقیە هستند.
٢: پشتیبانی مالی از این نیروها و تخصیص بودجه برای انها.
٣: سرکوب هرگونه جنبش مردمی که در منطقە رخ میدهد مانند جنبش انقلابی در سوریە.
٤: پشتیبانی تسلیحاتی از این نیروها و حمله به اهداف مردمی.
٥: جلوگیری از پخش دانش بشری در میان مردم منطقە و ایجاد حساسیت بیشتر نصبت به جهان.
٦: درست کردن جو بی اعتمادی در میان مردم تا راحتتر بتوانند بر مردم حکومت کنند.
٧: ایجاد بسیج بنیادگرایی از مردم فقیر و کم درامد.
٨: به زیر سلطە بردن تمام اورگانهای فرهنگی مردم در منطقه.
٩: حمله به پایگاههایی که در راستای ایجاد امنیت در منطقە احداث شدە است.

در ایران گاهی نیروی نظامی و سیاسی از هم جدا میشوند و مردم فکر میکنند که نیروی نظامی شامل انهایی هستند لباس نظامی بر تن و اسلحه بدست در خیابان هستند غافل از اینکه همه ریاستهای جمهوری در ایران را به صورت غیر مستقیم فرماندە کل قوا انتخاب میکند و در واقع مردم رای به انتساب انها میدهند و نه انتخاب.
برای نمونه حسن روحانی که خود و طرفدارانش با شعار اینکه: دست سپاه را از سیاست و دزدی و قاچاق کوتاه میکنند و یا اینکه اجازە ندهند که حکومت به دست نظامیان بیفتد، خود ریاست ستاد قرارگاه خاتم الانبیا و همچنین فرماندهی پدافند هوایی کل کشور را در سالهای ١٣٦٤ تا ١٣٧٠ بر عهدە داشتە است و این نشان از حکومت سپاهیان است و همه بازی با افکار مردم است.

در سالهای اخیر که ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا در دست فردی کم تجربە و سادە اندیش بود قراردادی مابین ایران و امریکا شکل گرفت موسوم به برجام که انها با این قرارداد سعی داشتند از رسیدن ایران به بمب اتمی جلوگیری کنند اما این قرارداد با ضعفهای متفاوت در زمان ریاست جمهوری ترامپ از بین رفت و فاجعە قرارداد بر همه اشکار گشت و همچنین تمام پولهایی که از این قرارداد حاصل شدە بود تماما به سرکوب مردم در ایران و منطقە اختصاص پیدا کرد.

ایران با پشتیبانی از حوثیهای یمن و حشد شعبی و تمدید افراط گرایی در منطقە باعث و بانی اوارە و کشته شدن ملیونها انسان شد و با پشتیبانی از نیروهای افراط گرا در اروپا و همکاری تنگاتنگ با ترکیە باعث شد که جامعە اروپا در وضعیتی اشفتە قرار بگیرد.
برای نمونە حمایت از گروه تروریستی حماس و حمایت حماس از قتل ساموئل پتی معلم کلاس ازادی بیان در فرانسه.
حتی یک نامه در محکوم کردن افراط گرایی صادر نکردند بلکه از بانیان تفکر افراط گرایی حمایت میکردند و در این راه حتی نسل کشی یهودیان را انکار میکردند.

حال جمهوری اسلامی ایران با تفکری سرشار از فاشیست ملی و مذهبی و دینی در حال تولید بمب هسته است تا جایی که طی چند هفتە گذشته از سانتریفیوژ های پیشرفتەای پردەبرداری کرده است که بتواند اورانیوم خود را برای تولید بمب هستەای امادە کند.

حال می خواهم شما خواننده را با سوالی مهم روبه رو بکنم و قضاوت را بر عهده خود شما بگذارم:
با شناختی که از سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی ایران دارید و حمایتهای این رژیم تروریستی از گروهها بنیادگرا و تروریستی منطقه و جهان را میبینید اگر این رژیم به کلاهک هسته ای دست پیدا بکند چه کاری می توان انجام داد؟ ایا واقعا باید منتظر جهان اخر و جنگ جهانی سوم باشیم یا باید این تهدید در مقابل صلح و امنیت جهانی را جدی گرفته و در نطفه خاموش کرد؟

قطعا ما انسانها باید از تاریخ درس بگیریم ، در اواخر جنگ جهانی دوم فقط یک طرف از ماجرا دارای کلاهک هسته ای بود ولی بقیه حتی موشک بالستیک هم نداشتن با این وجود صد ملیون اواره و کشته برجای گذاشت.
اگر امروز جلوی ایران گرفته نشود باید منتظر ان روزی باشیم که چهار میلیارد انسان کشته خواهند شد و دیگر جای امنی وجود نخواهد داشت که بدانجا پناه برد و اواره شد. خطر را باید جدی گرفت و با شدت لازم بدان این خطر را خشکانید.

دیگر امروز وقت بیانیه صادر کردن نیست بلکه وقت وقت عمل است و باید نیروهای جهانی را از توافق جدید با ایران وا داشت و جلوی این سهل انگاریها را گرفت.

نظرات