زنان؛ نیروی کار ارزان، بردە داری نوین

0
814

نوشته و تحقیق : ” ژیلەمۆ” کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

اول ماە مە بە نام روز جهانی کارگر نامیدە شدە ، این روز، یادمانِ اعتراضات منسجم کارگران آمریکایی است که برای اولین‌بار در روز مه ۱۸۶۸ فراخوان اعتصاب سراسری دادند. خواست آن‌ها روزی ۸ ساعت کار به جای ۱۴ ساعت بود.
هر سال در تمام دنیا این روز راگرامی میدارند و سندیکاهای کارگری با برپائی راهپیمائی و تظاهرات اعتراض خود را نسبت بە شرایط کار نابرابر و حقوق معوقە و مشکلات کاریشان بە نمایش می گذارند، و در این میان اعتراضاتی دیگر و بە نحوی دیگر از سوی زنان کارگر بە چشم می خورد.
با صنعتی شدن جهان و نیاز بە نیروی کار در کارخانجات و کارگاهها در کشورهای توسعە یافتە از طرفی، و بالارفتن رفتن نرخ تورم در جهان سوم از طرف دیگر، زنان نیز هم پای مردان جدای از بچە داری و خانە داری شروع بە کار در خارج از منزل کردەاند.
زنان بە عنوان نیمی از جامعە تقریبا در تمام دنیا حقوقی برابر با مردان ندارند و این در حالیست کە همزمان بە کارهای منزل و بچەداری هم میرسند.و اگر انصاف را رعایت کنیم باید حتی بە نسبت بیشتر از مردان هم حقوق میگرفتند، ولی قوانین تبعیض آمیز جنسی و فرصتهای نابرابر کاری ٱنان را در منگنە قرار دادە و از لحاظ روانی بە شدت آسیب دیدە هستند.
قانون کار در ادارات و اماکن دولتی بە نسبت بهتر است البتە جدای از امنیت جنسی در محیط کار کە هیچ تضمینی ندارد،چرا کە آن کە آزار جنسی(از یک کلام تبعیض آمیز جنسی گرفتە تا تجاوز) می بیند زن است کە او هم بە هزار و یک دلیل جرات اعتراض ندارد.
در مراکز کار خصوصی از قانون کار کە در نوع خود پر از اما و اگر و مشکلات عدیدە است،خبری نیست.قراردی فرمایشی بین کارگر و کارفرما نوشتە میشود و کارگر بیچارە مجبور بە امضای آن میشود تا بتواند شکم زن و بچەاش را سیر کند.تا اینجای قضیە بە خودی خود درد آور است،اما اگر کارگر زن باشد و کارفرما مرد فاجعە بە بار می آید البتە نە هر جا و نە همیشە.
زنان سرپرست خانوار در بدترین شرایط ممکن این قضیه قرار دارند
بە جرات میتوان گفت تمام زنان کارگر برای یک بار هم کە شدە بە نحوی در محیط کار دچار آزار و اذیت جنسی از طرف کارفرما و یا همکاران مردشان بودە اند.
حال اگر تمام این مشکلات را کنار هم بگذاریم با یک کارگر زن بیچارە روبرو خواهیم شد کە بە اندازە یک مرد کار می کند ولی کمتر از او حقوق می گیرد و آخر روز هم با تنی خستە از کار و روانی خستە تراز آن روانە منزل میشود تا بچەهای چشم براهش و در بسیاری از موارد شوهر علیل و مریض زمینگیرش را در خانە سیر کند و بە کارهای عقب ماندە منزل برسد. عقدەهای سرکوب شدە محل کار را در درون خود خفە کند یا با داد و فریاد بر سر آنها خود را خالی کند!؟
موجودی خسته و تکیدە کە جبر زندگی از او یک نیروی کار ارزان و یک بردە نوین ساختە.
زنانی کە بە هر دلیلی تنها زندگی میکنند و هیچ حامی و پشتیبانی ندارند و یا اینکە خود سرپرست خانوادە هستند و باید حامی و پشتیبان هم باشند.
زنانی کە از ترس آبرو و یا از دست دادن کارشان جرات هیچ گونە اعتراضی بە فشار روانی محیط کاریشان را ندارند و مجبور بە تحمل کاری سنگین با حقوقی کم و شرایطی رقت انگیز هستند.

شاید در کشورهای پیشرفتە بە راحتی بشود بە این قضیە اعتراض کرد و نتیجە هم گرفت ولی در جوامع جهان سومی کە ابتدائی ترین حقوق انسانها نادیدە گرفتە میشود زنان وضعشان بە مراتب بدتر است و اگر در محیط کار مورد آزار و اذیت قرار گیرند یا باید سکوت کنند و یا باید بدون هیچ اعتراض و توضیحی دست از کار کشیدە و سرگردان در پی یافتن شغلی دیگر باشند کە البتە الویت اولشان در یافتن کار محیط امن شغلی است حتی اگر حقوق و مزایای خوبی داشتە باشد.
اینجاست کە زنان ظلمی مضاعف را تحمل میکنند.
باشد کە روزی زنان و مردان همە با هم برابر و عادلانە شانە بە شانە هم کار کنند و برابر با کاری کە انجام میدهند حقوق مکفی بگیرند و البتە محیط کار برای زنان آنقدر امن باشد هیچوقت بە خاطر شرایط ویژە مجبور بە ترک شغل خود نشوند.

نظرات