دیالکتیک سیاسی اندیشیدن و دمکراسی

0
1131

شاهو حسینی
نگرش تحلیلی به اندیشه‌های سیاسی و سیاسی اندیشیدن به عنوان نظمی مستقل و فراتر از کردار سیاسی، انقلابی و حزبی مستلزم انتزاع، تجرید و تعمیم مفاهیم نظری اندیشمندان سیاسی است. سیاسی اندیشیدن در حوزه سیاست در واقع نیازمند این است که گام را فراتر از کردار و کنشهای سیاسی بگذاریم و اندیشه‌های سیاسی به کردار و کنشهای سیاسی جهت بدهند. سیاسی اندیشیدن با پردازش و تحلیل علل و چگونگی تشکل انسانها، شیوه سازمان بخشی به زندگی اجتماعی و سیاسی، عدالت و آزادی، به کردار و کنشهای سیاسی جهت می‌بخشد. شاید به جرات بتوان گفت که مهمترین روش سیاسی اندیشیدن، تکیه بر عقل سلیم لاکی و عقلانی کردن باشد. عقلانی کردن حوزه سیاست و عقلانی اندیشیدن در حوزه سیاست مستلزم گسترش شبکه استدلالات ذهنی و نظری است. پیش‌فرض عقلانی اندیشیدن تاکید بر غیرممکن بودن عقلانی شدن سیاسی اندیشیدن به مفهوم تک ذهنی، تک اندیشه‌ای و فارغ از اقناعی که محصول ارتباطات ذهنی باشد، است. به عبارتی عقلانی شدن مبتنی بر پذیرش اندیشه‌هایی است که برآیند ارتباطات ذهنی و بین الاذهانی باشند. غیرقابل انکار است که سیاسی اندیشیدن به دلیل اینکه قلمرو مشاجره و اختلاف است نه اجماع و توافق، پاسخهایی که به مسائل اساسی زندگی اجتماعی و سیاسی می‌دهد، اغلب متفاوت و گاها متناقض هستند. هرگونه تلاش برای بسط و گسترش حوزه سیاسی اندیشیدن به پلورالیزم و دمکراسی منتهی و هرگونه تلاش برای محدود کردن و انسداد حوزه سیاسی اندیشیدن به تمامیت‌خواهی و اقتدارگرایی منجر خواهد شد

نظرات

پاسخی بگذارید