دکتر گلمراد مرادی: سیستم جمهوری اسلامی درقرن ۲۱ ام جائی ندارد و بایستی برود.

0
2037

انتخابات این دوره ریاست جمهوری در ایران که طی سه دوره اخیر همواره با تنش روبرو بوده است، از دید آگاهان سیاسی و با توجه به تحولات منطقه و جهان که پس از جنگ جهانی بیشترین تنشها و تحولات را به خود دیده و در حال آزمایش آنهاست، از اهمیت فراوانی برخوردار است، بخشی از اهمیت آن به تحریم همه جانبه و یکصدی انتخابات جهت “نه” گفتن به نظام جمهوری اسلامی برمی گردد، جهت بررسی این موضوع مصاحبه ای اختصاصی با دکتر گلمراد مرادی، فعال سیاسی شناخته شده کورد داشته ایم که در پی می آید.

ڕۆژی کورد: با شناخت و تعریفی که از سیستم حکومت جمهوری اسلامی دارید، انتخابات را در این سیستم چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا از دیدگاه شما انتخابات در این سیستم جهت انتخاب است و نتایج همانی خواهد بود که مردم به ان رأی داده اند یا اینکه مسائل به گونه ای دیگر است؟

مرادی: اولا؛ اگرارزیابی مرادرباره انتخابات درجه بندی کنید، نمره آن صفراست. زیرا من باوردارم، این انتخابات نیست، بلکه انتصابات است. ملاهای ایران بهیچ وجه نمی خواهند صدای مخالف را بشنوند وبهمین دلیل قطعا نمی خواهند غیرخودی وارد حریم آنها بشود ازشورای نگهبان گرفته تاریاست جمهوری و نماینده مجلس و غیره. افرادیکه برای مجلس یاریاست جمهوری ونظیر آن کاندید می شوند، باید از هفت خان رستم بگذرند. این خصلت همه دیکتاتوران وبویژه دیکتاتوری مذهبی است. در اینجا اگر وفاداری آنها به ولایت فقیه ثابت شود، آنگاه از غربال شورای نگهبان رد شده و بعنوان کاندید آنها را می شناسند و تازه مردمان ملیتهای ایران باید به آنها رأی مثبت یامنفی بدهند. این زیادمهم نیست که کاندید دلخواه باشد یا نباشد. در اصل ایشان مورد تأیید شورای نگهبان است. برای مثال، صلاحیت  نوه ی آیت الله خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی، کاندید برای شورای نگهبان که جوان بود وافکاردگری داشت، رد شده. یاکاندیداتوری آقای احمدی نژاد وآقای بقائی، باوصف این که یکی از آن ها دو دوره رئیس جمهور ایران و دیگری نیز، یک دوره معاون رئیس جمهوری بوده، رد صلاحیت شده اند. دراین انتخابات ۱۳۷ خانم که برای این پست کاندید  شده بودند که مردم به آنها رأی بدهند، بطور کلی رد صلاحیت شدند که بنابه قانون اساسی، رئیس جمهورشدن مختص به رجال و نه زنان کشور است. این بود پاسخ دندان شکنی، به نیمی از جوامع ایرانی. یعنی اگر کاندیدی ۹۹ در صد رأی مردم را در پشت سر خود داشته باشد، ولی شورای نگهبان مخالفت کند، ردصلاحیت خواهد شد. بعلاوه سیستمی که به ولایت فقیه پای بند است، یعنی مردمان ملیتهای ایران را نادان، صغیر و از نطر فکری ناتوان  می داند ونیاز به قیم دارند! چنین سیستمی، درقرن ۲۱ ام جائی ندارد وبایستی برود. دوما؛ دربخش دوم پرسشتان، باید باصراحت بگویم نه! ببینید؛ ملاهاهفتصد سال است تحقیر می شوند و انواع و اقسام تزویر آخوندی را بکار برده اند، برای حاکمیت بر جوامع نا آگاه و خوش باور، مانند مردمان ایران. اکنون برخر مراد سوار شده اند وحاضرند هرنیرنگ دیگری بکار بندند که این قدرت بچنگ آمده را ازدست ندهند. یکی ازاین نیرنگ ها و یا اقدام به محکم کاری،“ادا در آوردن انتخابات آزاد” است. بدین ترتیب در تبلیغات گوش خراش انتخاباتی انواع قول هارا می دهند و حکومتهای گذشته وخودی را افشاء می کنند وهمینکه پیروزی به دست آوردند، به هیچکدام از وعده های انتخاباتی عمل نمی کنند. بنابراین برای من ومیلیونها انسان دیگر، این سیستم لایق اعتماد نیست و نه این که وقعی به انتخابات اش (انتصابات) نباید گذاشت، بلکه باید آن را زیرو رو کرد. زیرا آنچه که مردمان ملیتها می خواسته اند، نیست.

روژی کورد: با مقایسه ای بین سه رئیس جمهوری پایانی یعنی خاتمی، احمدی نژاد و روحانی، مشخص می شود که هیچ گونه تغییر مثبتی نه از لحاظ خدمات رسانی و اشتغال، نه از لحاظ حقوق بشر و نه حتی از روی آسیبهای اجتماعی نه تنها بوجود نیامده است بلکه وضعیت مهلکتر نیز شده است، بر این اساس مشارکت مردم در انتخابات چه نتائجی می تواند به دنبال داشته باشد و اساسا شرکت در این انتخابات به چه معنا تلقی می گردد؟

مرادی:  این پرسش، تقریبا، تأییدی برپاسخ من بپرسش قبلیتان بود. درواقع این شیوه ی عمل را، انتخابات نمی گویند، بلکه انتصابات بسود سیستم است وهیچ نتیجه ی مثبتی برای مردمان ملیتهای ایران ندارد. معلوم است که هیچ تغییری در زمان زمامداری آن سه رئیس جمهور نامبرده انجام نگرفته و نمی گیرد، گرچه هر کدام به شیوه خود قول تغییر داده و می دهند، زیرا در رأس همه ولایت فقیه و نماینده خدا بر روی زمین قرار دارد و او است که خط راتعیین می کند، نه رئیس جمهورها. چرا، از نظر اقتصادی تغییر مثبت بسود آخوندهای روضه خوان داده شده که همه میلیاردر شده اند. فساد، دزدی و رشوه خواری در سایه “عدل علی” فراوان گردیده. مثلا آقای صلواتی به عنوان یک کارمند در دادگستری، از کجا می آورد که فقط قسط یک ویلای اش ۵۹ میلیون تومان در ماه باشد؟! با این همه دزدیها، طبیعی است که نکات منفی فراوانی به زیان توده های میلیونی وجوددارد، ازجمله ازنظر اقتصادی؛ تورم، بیکاری جوانان، روی آوردن به موادمخدر، فساداخلاقی، دزدی، رشوه خواری، پارتی بازی و غیره، بیشتر از پیش شده. به اعتراف سران رژیم حدود ۲۰۰ هزار کارتن خواب، فقط در تهران داریم که در هیچ دوره ای از تاریخ ایران سابقه نداشته است. حتا در دوره خشن ترین و بی اخلاق ترین دیکتاتوران ندیده و نمی خوانیم که بنا به گفته فاطمه دانشور، نماینده شورای شهر تهران؛ در جمهوری اسلامی، از همین کارتن خواب ها، زنی، پنج فرزند از پنج مرد متفاوت داشته باشد! من کمی ازموضوع خارج شدم، اما گفتن آن، زیر نظر ولایت مطلقه فقیه، دررابطه با سه رئیس جمهور، ضرورت داشت. به نظر همه مدافعان حقوق بشر، در ایران ابتدائی ترین حقوق انسانهای مخالف دستگاه، حتا از خودیها رعایت نمی شود. انسانهائی که به دید انتقادی به رژیم نگاه می کنند، صبح که ازخانه خارج می شوند، تضمینی نیست که شب از نظر امنیتی بی خطر برگردند. بنابراین انتخاب این یا آن هیچ تغییر مثبتی برای امنیت اجتماعی، تضمین شغلی و ابتدائی ترین حقوق انسانی بوجود نخواهد آورد. به نظر من شرکت در انتخابات فقط به این سیستم وجهه می دهد و آن را تأیید می کند. لازم به ذکر است، آن کسانی که اجبار ندارند، در انتخابات شرکت نکنند بمراتب بهتر است.

روژی کورد: برخی ازمفسرین سیاسی براین عقیده هستند که با توجه به تحولات جهانی ومنطقه ای، آمار ونسبت مشارکت مردم در انتخابات برای جمهوری اسلامی از اهمیت مضاعفتری در مقایسه با گذشته قرار دارد، برهمین اساس تحریم نیز برای تحریم کنندگان ارزش و معنی بیشتری خواهد یافت، لذا بنظر شما مردم کدام راه را در پیش بگیرند که برآیندهای بیشتری برای آنها داشته باشد و چرا؟

مرادی:  دقیق نظر متخصصین و مفسران در باره رژیم ملاها درایران درست است. جمهوری اسلامی نیاز دارد همه مردم را به پای صندوقهای رأی بکشاند و آمار آن را بالا ببرد. با صراحت می گویم من به شخص انتخابات را تحریم می کنم. آن کسانی که در باره سیاست ملاها خوب مطلع اند همین کاری که بنده می کنم، انجام می دهند. اگرافرادی درداخل ایران شهامت بخرج داده و با بخطرنیانداختن خانواده خود انتخابات راتحریم کنند یک ضربه مهلک برولایت فقیه وارد آورده اند. پس شرکت نکردن در انتخابات عمر این رژیم را کوتاه تر می کند. من نمی خواهم نقش “کنارگود بنشین وعلی لنگش کن” را داشته باشم. اما بازهم تأکید می کنم، بنظرم هرچه اطاقهای انتخاباتی خلوت باشند و صفها کوتاهتر به زیان رژیم قرون وسطائی جمهوری اسلامی است.

روژی کورد: اکنون احزاب کورد در مقایسه با گذشته به میزان بیشتر و به شیوه متحدتری انتخابات را تحریم کرده و یا اعلام کرده اند که آنرا تحریم می کنند، همصدایی دیگر ملل داخل ایران با این تحریم، چه تاثیراتی در پی خواهد داشت و برای ایجاد این همصدایی چه باید کرد؟

مرادی:  آنچه که به تحریم انتخابات مربوط می شود، من نظرم را در پاسخ به پرسشهای قبلی گفتم. احزاب کردی که انتخابات راتحریم کرده ویا اعلام کرده اند که تحریم می کنند، راه درست ومعقولی را انتخاب کرده اند. طبیعی است که تحریم انتخابات، حتا بر روی کاغذ ازجانب ملیتهای ایران (فارس، آذری، کرد، بلوچ، عرب، ترکمن و غیره) تأثیری نیرومند و منفی بر دستگاه جمهوری اسلامی دارد. اما دررابطه با اتحاد، در همه جای دنیا و بویژه در میان نیروهای مترقی و مبارز، اتحاد داشتن نشانه آگاهی اجتماعی بالاتری است. این اتحاد و همبستگی خود بزرگترین ضربه ی کاری برای همه دیکتاتوران وبویژه دیکتاتوران مذهبی است. لذا با وصف اختلاف ایدئولوژی، نکات مشترکی وجود دارد که همه مخالفان رژیم می توانند دور یک محور جمع شوندو اتحادی برای سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران تشکیل دهند. نکات مشترک اتحاد عبارتند از: آزادی و دمکراسی و رعایت ارزشهای والای انسانی است. دمکراسی؛ بدین معنی که برای همه ی انسانها زمینه آماده باشد جهت فراگیری آگاهی اجتماعی و رعایت مطلق حقوق برابر و در یک کلام، آنچه که برای خود خوب می دانیم (بجز مرگ) به دیگری روا بداریم. آزادی؛ “من تا آنجا آزادم که آزادی دیگری آغاز می شود”. روزا لوگزامبرگ. در یک سیستم دمکراتیک به انسانها احترام گذاشته می شود. بدین ترتیب که تهمت زده نشود اگر چه انسان گناهکار باشد، اورا شکنجه نکنند وفحش ندهند و غیره. سپاس فراوان

نظرات