دستهای پنهان جمهوری اسلامی و روسیه در تحریک کره شمالی برای برپایی جنگ

0
1837

تحلیل سیاسی روژی کورد

شعله های آتش جنگ اتمی بین امریکا، کره جنوبی و ژاپن با کره شمالی رفته رفته شعله ور تر می شود. صحن نزاع از جنگ لفظی به جنگ عملی در حال تغییر است. دونالد ترامپ، به گفته مک کین، کره شمالی را با “آتش و خشونت” خطاب نمود، کره شمالی نیز اعلام نموده است، در حال آماده سازی طرح حمله به گوام می باشد، طرحی که بنا به گفته برخی از صاحبنظران، اهدافی دورتر از گوام را در نظر دارد، شاید قطب جنوب و شاید آلاسکا. البته این خطاب صاحبنظران سیاسی و نظامی بیشتر نوعی مضحکه نمودن کره شمالی می باشد.

کره جنوبی نیز اعلام کرده است، اماده رویاروئی با تحرکات و حملات کره شمالی می باشد. صاحب نظران سیاسی و نظامی، این اقدام پیونگ یانگ و رهبر جوان ۱۴۰ کیلوئی دیکتاتورش را خودکشی سیاسی این رهبر کمونیست می دانند.

اقدامات اخیر شورای امنیت و صدور قطعنامه ای علیه کره شمالی با اکثریت مطلق آراء و رأی مثبت چین و روسیه، بر خشم پیونگ یانگ افزوده است، این قطعنامه یک میلیارد دلار به کره شمالی خسارت مالی وارد نموده است. چین نیز کره شمالی را به عاقلانه اندیشیدن دعوت نموده است و حتی کشتیهای چینی که به قصد حمل زغال سنگ به کره شمالی رفته بودند در اولین دقائق صدور قطعنامه، بدون حمل بار بازگشتند.

نقش و نقشه ایران در این میان:

جمهوری اسلامی و کره شمالی از دوستان و هم پیمانان نزدیک همدیگر می باشند. کره شمالی در مراسم تحلیف حسن روحانی نیز مشارکت جدی داشت. اما چگونگی رابطه بین تهییج و تحریک کره شمالی و نقش ایران در این زمینه چیست؟

با اندکی تأمل می بینیم که با تقویت تنشها بین کره شمالی و امریکا و همپیمانانش، تحرکات جمهوری اسلامی و جنگ افروزی اش در منطقه نیز بیشتر شده است. همزمانی این دو مسئله با یکدیگر، این قرائت را در ذهن متبلور می کند که نقشه ای هماهنگ در بین این دو وجود دارد یا جمهوری اسلامی با تحریک بیشتر کره شمالی، فضا را به نفع خود دگرگون می کند و بدینگونه می خواهد تا احتمال جنگ علیه خود را به تاخیر انداخته و در واقع کره شمالی را قربانی خود نموده و در نتیجه بار دیگر تهدیدهای موجود را به فرصتی برای خود تبدیل کند، همچنانکه جنگ سوریه و سرنگونی صدام را نیز به فرصتی برای خود تبدیل نمود، فرصتی که عملا دمشق و بغداد را به دست نشاندگان و اقمار جمهوری اسلامی بدل نمود.

جمهوری اسلامی، بی شبهه نقشه ای شوم در نظر دارد و همچنانکه قبلا نیز کارشناسان روژی کورد در این باره تذکر داده اند، در نظر دارد تا موج جدیدی از اغتشاشات وسیع را در منطقه ایجاد نماید که البته تاکنون موفق عمل نموده است. هدف اصلی تمامی این اغتشاشات نیز ضربه زدن به امریکا، ضربه زدن به منافع امریکا و انتقال میدان جنگ و دور کردن آن از ایران و توسعه آن در مناطق بیشتر می باشد تا بدینوسیله احتمال حمله به خود ایران را کاهش داده و حتی حذف نماید.

هدف اصلی جمهوری اسلامی این است  تا از یک طرف، امریکا را در جنگ دیگری هم به صورت روانی و هم به صورت فیزیکی درگیر نماید و از دیگر سو با ایجاد هراس در جامعه امریکا، مردم این کشور را نیز علیه ترامپ برانگیزد که طی چند روز اخیر گزارشهایی نیز از سوی واشنگتن پست در این رابطه منتشر شد که البته بعدا تکذیب شد. همچنین اکنون گزارشهایی منتشر شده است که تنها یک چهارم جامعه امریکا به اخبار کاخ سفید اعتماد دارند.

جمهوری اسلامی با استفاده از این موقعیت، اینک در افغانستان از طریق تقویت و حمایت از طالبان و داعش که طی چند روز گذشته به صورت مشترک حمله ای ۴۸ ساعته را علیه نیروهای افغان هدایت کردند و نیز طی چند روز گذشته چند تن از نیروهای ناتو را در افغانستان کشته و زخمی نمودند، در اسرائیل نیز با اتحاد مجدد با حماس طی مراسم تحلیف حسن روحانی از یک سو و حمایت همیشگی از حزب الله از سوی دیگر، اکنون اسرائیل را وارد جنگی تمام عیار نموده است. در عراق و سوریه نیز که وضعیت کاملا مشخص است و نیازی به توضیح در این زمینه نیست، کافی است اشاره کنیم که حتی حدود ۱۲ تن از ارتشیهای ایران نیز در سوریه کشته شده اند، علاوه بر آن حدود ۲۲۳۰ تن از نیروهای موسوسم به مدافعین حرم نیز در سوریه به هلاکت رسیده اند. اما در کشمیر هندوستان نیز جمهوری اسلامی در حال برپایی جنگی تمام عیار است که البته تاکنون نتوانسته است بر دامنه آن بیافزاید.

چرایی افزودن بر شعله های آتش جنگ از سوی ایران:

جمهوری اسلامی نیک آگاه است که وضعیت هم در داخل، هم در منطقه و هم در جهان به طور کامل علیه اوست. نارضایتهای در ایران، بالارفتن سطح هوشیاری ملی در بین کوردها، بلوچ و عربها و تا حدودی آذریها، شروع مبارزات مسلحانه، شروع قانون شکنی های اسلامی در بین جوانان، وضعیت وخیم اقتصادی و بیکاری، بالا رفتن میزان اعتیاد، خودکشی، طلاق و دهها ناهنجاری اجتماعی در ایران، کاهش سطح امید به زندگی و …. از یک سو و نیز میل به استقلال خواهی علنی در بین ملیتهایی همچون ملت کورد و بلوچ و عرب، وضعیت داخلی را به طور کامل دگرگون کرده است.

کشورهای منطقه هر روز بیش از پیش با جمهوری اسلامی در تنش قرار می گیرند. کشورهایی که قربانی تروریسم جمهوری اسلامی اند، سفارتخانه و کنسولگریهایشان در ایران و خارج از ایران مورد حمله قرار گرفته اند، مبارزات و شورشهای داخلیشان از سوی جمهوری اسلامی توطئه چینی شده است و جمهوری اسلامی با دخالت در امورات داخلیشان، فضای ناامنی را برایشان بوجود آورده است. کشور تاجیکستان از جمله کشورهایی است که طی چند روز گذشته، جمهوری اسلامی را به دست داشتن در کشتارهای دهه ۹۰ این کشور متهم کرده است. تهران از حزب احیاء اسلامی تاجیکستان که دادگاه عالی تاجیکستان آن را به عنوان یک گروه تروریستی شناخته است حمایت می کند و تاجیکستان از این اقدام تروریستی جمهوری اسلامی به ستوه آمده است.

از سوی دیگر، دولت ترامپ، برخلاف نرمشهای نامعقول دوره اوباما که اکنون می توان به وضوح دید که امریکا را در کام تهدیدهای همه جانبه فرو برده است، در نظر دارد تا علاوه بر تحریمهای معمول علیه ایران و رسویه، اینک سپاه تروریستی پاسداران را نیز در فهرست گروههای تروریستی قرار دهد. کارشناسان سیاسی برآنند که این عملا به معنای اعلام جنگ با ایران است. جنگی که جمهوری اسلامی می خواهد با نابودی کره شمالی و مرگ ملیونها تن دیگر، آنرا به تاخیر بیندازد.

سه کشور روسیه، ایران و کره شمالی اکنون به صورت هماهنگ خود را برای رویارویی با امریکا اماده کرده اند. بدین طریق علاوه بر گروههای تروریستی تحت حمایت ایران در اقصا نقاط جهان، اینک امریکا از سوی یک مثلث موشکی در معرض حمله قرار دارد که با وجود شکاف بین سیاستهای آلمانو فرانسه با امریکا و هماهنگی چین با سیاستهای مثلث برشمرده شده و سعی این کشور برای ورود به عرصه نظامی جهان و بدست گرفتن قدرت مطلقه سیاسی و رهبری سیاسی جهان، این معدله بیش از پیش به زیان امریکا تمام شده است.»

هلمت معروفی، روزنامه نگار و فعال سیاسی کورد، طی مطلبی با عنوان “ دستهای نهفته جمهوری اسلامی در حوادث کشمیر، اسرائیل، افغانستان و پاکستان بخوبی پیداست” در خاتمه می نویسد: «جمهوری اسلامی بدینگونه با ایجاد آشوب، چرخه جدیدی از تروریسم و حملات ترویستی و تنشهای منطقه ای، در نظر دارد تا با ایجاد دردسرها و تخریبهایی برای کشورهای مخالف از جمله اسرائیل و دیگر کشورهایی که با اسرائیل سر مدارا دارند، احتمال حمله نظامی به ایران را کاهش دهد، حمله ای که احتمال آن اکنون از پشت پرده ها درآمده و بر روی میز چندین کشور هم پیمان قرار گرفته است که می بایست پس از روشنتر شدن وضعیت سوریه چشم به راه آن بود. اما طی این مدت، احتمال دارد جمهوی اسلامی موج جدیدی از تخریبها را در چندین کشور به راه بیندازد. کشورهایی که در صورت عدم هوشیاریشان به سرنوشت یمن دجار خواهند شد. کشوری که اکنون حدود ۵۰۰ هزار نفر ان در اثر جنگ به وبا دچار شده اند.

وی همچنین طی مطلب دیگری که در العربیه منتشر شده است، نسبت به ایجاد موج جدیدی از اقدامات تخریبی و تنش زائی از سوی جمهوری اسلامی هشدار داده و نوشته بود: ” با گذشت حدود ۳۸ سال از عمر انقلاب مردم ایران، انقلابی که بعدها “انقلاب ربوده شده” نامیده شد، به عینه می توان دریافت، انچه که از آن به عنوان “صدور انقلاب” نام برده می شود، “صدور تنش و اختلال و تروریسم” بوده است. تروریسمی که امروز دامن عراق، سوریه، لبنان، اسرائیل، یمن، کشمیر، افعانستان و …غیره را گرفته است. از سوی دیگر، این صادرات از سوی اسلامی، موجی از خشونت در منطقه و جهان را از یک سو و موجی از نارضایتهای گسترده در داخل علیه جمهوری اسلامی را سبب گردیده است. نارضایتیهایی که احتمال حمله نظامی به ایران و همزمان با آن شروع نارضایتهایی مدنی و تسریع و گسترش مبارزات نظامی را به دنبال خواهد داشت، البته این موازنه می تواند به صورت بالعکس نیز صورت گیرد.

نظرات