در زندان شیبان اهواز چه مى گذرد؟ شرایط سخت زندانیان/دعوت به شرکت در جنگ سوریه

0
1676

نوشتە: کریم دحیمی

زندان شیبان یا مجتمع حرفه آموزى اهواز که قبلا محل سکونت مهندسان و کارگران شرکت تکنوپروم اکسپورت روسى و سازنده نیروگاه برق رامین بوده است، از ۱۲ ساختمان شکل یافته که هر ساختمان داراى ۴ واحد مى باشد. بعد از انتهاى کار مهندسان روسی در این مکان، سازمان زندانها یک سوله بزرگ و چند سالن به این مجموعه اضافه کرده و آن را به زندان تبدیل کرد. این زندان بسیار بزرگ و دارای چندین برج نگهبانی در بیرون از شهر و در فضایی بیابانی واقع شده است.
ابتدا سازمان زندان ها این مکان را یک مرکز درمانی معرفی کرد، اما در واقع زندانی مخفى ای بود که فقط نیروهاى امنیتى در آنجا تردد مى کردند. سپس بدلیل افزایش تعداد و قبل از تعطیلى زندان کارون،زندانیان زیادى به این مکان منتقل شدند.
زندان #شیبان هم اکنون به زندان مرکزی معروف و در ۲۵ کیلومترى جاده ملاثانی به اهواز واقع شده است. ظرفیت این زندان ۲۰۰۰ نفر اعلام شده، اما در حال حاضر و بخصوص بعد از تعطیلى زندان کارون، ۴۵۰۰ نفر زندانى که ۹۰ درصد آنها از شهروندان عرب مى باشند در حال سپرى کردن مدت محکومیت خود در این زندان هستند.
زندان شیبان در شرایط بسیار وخیم بهداشتى و با حداقل امکانات آسایشی و خدماتی یک زندان به سر مى برند. بطور مثال بدلیل کمبود آب افراد باید ساعت ها در صف حمام یا توالت بایستند که نوبت آنها برسد. علاوه بر آن حمامها غیر بهداشتى، و در زمستان بدون آبگرم کن هستند.
از دیگر مشکلات زندانیان کمبود امکانات سرمایشى در گرماى بیش از ۴۵-۵۰ درجه تابستان جنوب است. کولرهاى قدیمى و فرسوده در اوقات معینی روشن میشوند که به دلیل قطعی روزانه جریان برق استفاده چندانی از آنها نمى شود.
ملاقات حضورى با خانواده ها در این زندان دشوار بوده، و فقط از پشت شیشه و استفاده از گوشی تلفن، انجام‌ مى گیرد، که علاوه بر استراق سمع از سوی ماموران، در اکثر اوقات این گوشی ها خراب و زندانیان در برقراری ارتباط واضح با خانواده های خود دچار مشکل میشوند.
بند یک، سالن ۶ این زندان مختص زندانیان سیاسى، امنیتى و فعالان اهل سنت مى باشد. این زندانیان از ورود کتاب، جزوه، روزنامه و وسایل آموزشی مانند دیگر زندان ها محروم هستند. حق تشکیل کلاس بدون مجوز زندان را ندارند. کنشگران اهل سنت فقط در حضور یک آخوند حق برگزارى کلاس یا نماز را دارند. در سالن ها چند تلویزیون وجود دارد که با هزینه شخصى زندانیان خریداری شده است. زندانیان عرب از داشتن لباس محلی خود در زندان محروم و حتی در هنگام ملاقات نیز حق برتن کردن لباس سنتی خود را ندارند.
یکى از زندانیان سیاسى مى گوید: “زندان شیبان براى یک زندانى سیاسى مانند (مرگ سفید) است، زندانی که در بین چهار دیوارى و محروم از هر حق شهروندی محاصره شده است”. او می افزاید: :زندان شیبان یک تبعیدگاه نیز به شمار می آید. زندانیان تبعیدى همچون “ایوب پرگار” عضو سازمان مجاهدین خلق از شهر تهران، سخى ریگى از سیستان و بلوچستان، اسماعیل وفائى شهروند بهائى، در بین ما حضور دارند. زندانیانى از شهروندان کوردستان نیز پیش از این در این زندان حضور داشته اند. این زندانیان تبعیدی براى چندین بار و بدلیل وضعیت و مشکلات متعدد زندان، درخواست انتقال به شهرهاى دیگر داده اند، اما با درخواست مکرر آنها موافقت نشده است.
این زندانى همچنین مى گوید: “غذاى زندانیان شیبان به یک پیمانکار تحویل داده شده است. این جیره ناچیز غذایی با کیفیت بسیار پایین و به مقدار خیلى کم به زندانیان داده مى شود، که توانایی سیری یک فرد را ندارد، همچنین حالت های مسمومیت غذایی همیشه پیش می آید که اگر به رعایت بهداشت یا کیفیت غذا اعتراضی انجام گیرد، او را به تبعید تهدید میکنند. یکى از زندانیان عرب به این دلیل به زندان على گودرز تبعید شده است. اکثر زندانیان بدلیل کیفیت پایین غذا مجبور مى شوند، غذای خود را از فروشگاه زندان تهیه کنند. زندانیان هزینه غذاى خود را از طریق پولى که خانواده های آنها به حسابشان واریز مى کنند تهیه میکنند. یک زندانى اگر در حساب خود پولی نداشته باشد غذاى زندان او را خواهد کُشت. چندین مورد مسمومیت غذائى وخیم داشته ایم. اکثر زندانیان به دلیل آلودگى غذا به عفونت روده و سرطان مبتلا مى شوند”.
اندازه اتاقهای زندان خیلى کوچک است، ۴ در ۳ متر! در درون هر اتاق ۲۰ تا ۲۶ تخت گذاشته شده است. در بخش امنیتى، بند یک سالن ۶ هر اتاق ۲۰ نفر اما در بخش هاى دیگر تعداد افراد در هر اتاق به ۲۷ نفر مى رسد. زندانیان بخش امنیتى از درمان محرومند. اگر یکی از آنها از بیمارى مزمنی رنج مى برد باید ابتدا اداره اطلاعات با معالجه او موافقت کند. زندانیان سیاسى حق خروج از بند را ندارند، و براى درمان بهیار درمانگاه به بند آمده و تنها قرص به زندانی بیمار تجویز مى کند. لباس براى زندانیان بند یک سالن ۶ هر سه ماه یک بار وارد مى شود. آنها از مرخصى محروم و ارتباط با دیگر زندانیان قدغن است. براى ورزش دو بار در ماه آنها را به ورزشگاه زندان مى برند.
بطور کلى آنچه در این زندان رخ مى دهد برخلاف آیین نامه سازمان زندانهاى ایران مى باشد.
در این مکان، زندانیان زیادى از بیمارى رنج مى برند، که متاسفانه هیچ نوع اعتنایی به آنها نمیشود. (على مزرعه) یکى از زندانیان عرب که از دیسک کمر رنج مى برد فقط یک بار و با هزینه خانواده خود، او را به بیمارستان اعزام کرده، و بنا به تشخیص دکتر که ضرورت عمل جراحی را ایجاب میکند، بیش از یک سال و نیم او را بدون هیچ اجازه علاجى در زندان رها کرده اند.زندانى دیگر جابر سخراوی(صخراوى) که از بیمارى MS ، فلج پاى راست، ورم بیضه ها و درد معده رنج مى برد، با اینکه تمام داروها توسط خانواده اش خریداری میشود، هیچگونه اهمیتى نسبت به اعزام و معالجه او در بیمارستان انجام نمى گیرد. او چندین بار درخواست اعزام به بیمارستان جهت معالجه را از مقامات زندان انجام داده، اما تا کنون جز جواب منفى دادند جواب دیگری دریافت نکرده است. بهیاران کلینیک زندان تاکنون به او قرص مسکّن مى دهند. از دیگر موارد عجیب این زندان این است که جهت معاینه آن دسته افراد که از مشکلات بینائى رنج میبرند این است که باید چند نَفَر آن هم با هزینه خودشان جمع شوند و درخواست حضور یک پزشک متخصص را بکنند! ده ها تن از زندانیان از عفونتهاى رودها رنج مى برند.همچنین زندانیان مى گویند که به زندانیان دو بخش این زندان قرص متادون مى دهند. نزدیک به ۱۳۰۰ نَفَر از زندانیان این زندان از این داروی مخدر استفاده مى کنند.
یکى از زندانیان که در همین اواخر از زندان آزاد شده است،مى گوید: از سپاه پاسداران افرادى آمده و با زندانیان مؤبد و احکام طولانی مدت بند یک سالن ۶ جلسه گرفته اند، در آخر جلسه گفته کسانی که مایل هستند جزء مدافعان حرم به سوریه اعزام شوند، تمام اتهامات و مدت حبس آنها حذف خواهد شد، او مى گوید: بچه ها قبول نکردند اما شنیدم که از بند سرقتیها افرادى به مدافعان حرم پیوسته اند.

نظرات