جمهوری اسلامی و هراس از تشکیل کشور کوردستان

0
1907
هلمت معروفی

نگارنده: هلمت معروفی

تشکیل دولت کوردستان اگر تاکنون به عنوان شعاری بدان نگریسته میشد که مساله ابقای رهبری در اقلیم کوردستان را پوشش می داد، امروزه دیگر از این مرحله فراتر رفته است و به مرحله اجرا نزدیکتر شده است و انگار ابقای کوردستان با عراق و عدم حضور پرچم کوردها در سازمان ملل، نفسهای آخر خود را می کشد.

مسعود بارزانی، رهبر اقلیم کوردستان همین دو روز پیش بیانیه ای منتشر نمود و در آن عنوان نمود که رفراندوم نیازی به زمینه سازی ندارد، این رفراندوم حق کوردهاست.

لازم به توضیح است که با وجود مخالفتهای حزبی در داخل خود اقلیم کوردستان، بارزانی و حزبش تمامی تلاشهای لازم سیاسی و دیپلماتیک را در این زمینه انجام داده اند و سفرهای بارزانی در این رابطه، چنین وانمود می کند که موفق بوده اند و بالاخص همرایی بودن اعراب را بدنبال داشته است. مساله ای که بنا بر اظهارات مسعود بارزانی می بایست تا قبل از انتخابات آتی رئیس جمهوری در امریکا، به نتیجه رسیده و برگزار شده باشد.

اما از دیگر سو، رژیم جمهوری اسلامی و اقمار آن که دشمن قسم خورده کوردها در هر چهار قسمت کوردستان تقسیم شده در سایکس پیکو محسوب می شود، بیش از هر حکومت و قدرت دیگری به تنگ آمده است.

علی اکبر ولایتی در مصاحبه ای به روزنامه آیدینلک ترکیه گفت: این خواب اسرائیل هیچگاه به ثمر نخواهد.

دیگر مقامات ایرانی نیز کمابیش این جهت گیری را ادامه داده اند و گویا بیانیه اخیر بارزانی نیز در جواب همین مدعاها و سخن پراکنی و واکنشهای آنان می باشد و روی سخن اصلی با آنهاست، چرا که بارزانی در بخشی از سخنان خویش در بیانیه می گوید: این روزها صداهایی از برخی جاها به گوش می رسد ……

اما مساله دیگری که خواب از چشمان جمهوری اسلامی و سردمداران و عمالش ربوده است و واکنشهای رژیم را با تهدید همراه نموده است، حفر خندق است، خندقی که  در واقع، خط مرزی حد فاصل میان منطقه خودمختار و سایر خاک عراق را ترسیم می‌کند.

از اینرو جمهوری اسلامی اقدام به تهدیدهای لفظی می نماید، به این بخش از سخن روز امروز پنج شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ روزنامه کیهان توجه نمایید: امروز در این منطقه، کشور مستقل و قدرتمندی مثل ایران ظهور کرده و مقاومتی شکل گرفته که هدف آن نابودی رژیم جعلی صهیونیستی است؛ جنبش‌های قدرتمندی مثل حزب‌الله لبنان، حماس، جهاد و انصارالله روی کار آمده‌اند که تبدیل به کابوس اسرائیل و آل‌سعود شده‌اند. رژیم صهیونیستی و آل‌سعود به علاوه برخی کشورهای میکروسکوپی حاشیه خلیج فارس، یعنی همان رژیم‌ها و کشورهایی که از دل طرح‌های سایکس-پیکو زائیده شده‌اند، با ملغمه‌ای از بحران‌های رنگارنگ روبه رو شده و در شرایط خطرناکی قرار گرفته‌اند. خلاصه این که، طرح سایکس-پیکو تقریبا «هوا» شده و منافع غرب را در این منطقه با بحران جدی مواجه کرده است.

در این تهدیدنامه کیهان به خوبی می توان دوستان ایران را در منطقه دید: حزب‌الله لبنان، حماس، جهاد و انصارالله. جالب است که مستقیما هدف انها را نابودی اسرائیل و آل سعود مطرح می نماید، دو قدرتی که حتی بنا برا اظهارات خود رژیم برای غرب و بویژه امریکا مهم و حیاتی تلقی می کردند.

جمهوری اسلامی به طور کامل می داند بازنده بازیهای سیاسی در منطقه خاورمیانه است و این  علیرغم پیروزی یا بهتر است بگوییم عدم باخت در برجام و ایجاد و برقراری مناسبات اقتصادی با دو کشور فرانسه و بریتانیا که در نوع خود نوعی آبروریزی برای این حکومت محسوب می شود، چرا که حاشیه های آن بسی فراتر از متن بود و واکنشها به این سفرها و پیامدهای آن تنها معرفی ایران به عنوان یک دیکتاور بود.

ایران هزینه های زیادی برای ابقای دو قدرت در سوریه و عراق، متحمل شد اما هر دو نیز رفتنی اند، عراق در حال تجزیه ای است که بیشتر سیاستمداران عراقی عرب نیز خود از آن ناخشنود نیستند و اینرا در نوشته ها و مصاحبه های تلویزیونی آنان می تواند دید و شنید و خواند، امری که بنظر می رسد کمترین واکنش بعد از استقلال و قبل از آن از جانب نیروها و سیاسیون عراقی باشد.

جمهوری اسلامی و کیهان آن که خویش نیز کاملا متوجه هستند که کشور کرودستان در راه است جهت به انحراف کشانیدن مخاطب خویش از گمان و احتمال حرف می زند و می نویسد: اما به نظر می‌رسد سایکس پیکو ۲۰۱۶ نیز همچون طرح سپتامبر ۲۰۰۱ عقیم است. درست است که انگلیس و فرانسه در سال ۱۹۲۱ و پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی موفق شدند این طرح را پیاده کنند اما همانطور که در ابتدای این یادداشت اشارتی رفت، شرایط، امروز فرق کرده است. در آن دوره مقاومتی نبود که جلوی استعمارگران را بگیرد. ضمن اینکه انگلیسِ امروز هم، آن انگلیسِ سابق نیست و فرانسه هم با ملغمه‌ای از مشکلات اقتصادی و بحران بیکاری و شورش‌های اجتماعی رو به رو است. از طرفی یال و کوپال آمریکا هم ریخته و داعش نیز از نفس افتاده است. اکنون متحدان ایران در حال قلع و قمع تکفیری‌های تا بن دندان مسلح در دو شهر شیعه‌نشین نبل و الزهرا(س)  سوریه هستند. دو شهری که حدود ۷۰ هزار شیعه ساکن آن به برکت مقاومت، ۴ سالِ تمام بدون آب و غذا و سلاح، و با ابتدایی‌ترین امکانات دوام آوردند. ساکنان این شهر چند ماه آخر با مشقت کامل سرکردند اما مقاومت را رها نکردند تا پیروزی اخیر به دست آمد. در عراق نیز وضعیت مشابهی برگروه‌های تروریستی وابسته به غرب حاکم است.

جعفر نبلی نویسنده این یادداشت روز کیهان در انتها به این نتیجه می رسد که باید مقاومت کنند، مقاومتی که اگر بخواهیم با شناخت از جمهوری اسلامی آنرا معنا کنیم به معنای شروع جنگی نوین در منطقه و با کوردهاست اما اگر بخوهایم به صورتی استراتژیک و واقع بینانه آنرا بسنجیم، آیا ایران در شرایط کنونی داخلی و نیز قدرت کوردها در منطقه و وضعیت همپیمانان ایران در منطقه  و نیز اتحاد باطنی و ناآشکار جهان برای سرکوب و حتی حذف قدرت کنونی حاکم بر ایران؛ چنین توانایی ای را برای مقابله و یا اعمال زور بر کشور کوردستان آینده را دارد؟

حکومت کنونی اقلیم و احزابش که مدتی است اندکی منسجم تر عمل می کنند، تنها یک راه در گیش روی دارند و آن لبیک گفتن به تشکیل کشور کوردستان و ایفای نقش در داخل کشوری مستقل است، کشوری که هم از لحاظ سیاسی و هم دیپلماتیک و نیز ژئوپولتیک، به نفع همگی احزاب داخل اقلیم کنون و کشور کوردستان آینده خواهد بود، از اینرو احزاب این اقلیم می بایست و ناچارند تا دست از دامان قدرتهای منطقه بردارند و به خود و اتحاد با یکدیگر و کشمکش سیاسی داخلی به صورت سیاسی و داخل پارلمانی بیندیشند.

از دیگر سو برخی احزاب کوردستان ایران و بوِیژه حزب دمکرات کوردستان ایران نیز که برطبق پیش بینیها ناچار به اتحاد در دو قسمت تجزیه شده خویش و حذف تاکتیک اصلاح طلبانه در یک قسمت آن و یا حتی اتخاذ استراتژی استقلال به جای فدرالیزم می باشد، در مرزهای ایران حضور دارد که این حضور می تواند در اندک زمانی هم از لحاظ قوا و هم از لحاظ تجهیزات نظامی به جنبشی همه گیر تبدیل شود که دیگر احزاب را نیز ناچار به تقویت خود و حضور در منطقه خواهد نمود.

از دیگر سو اوضاع داخلی ایران که تمامی مشکلات و اعتراضات و نواهای ناساز و ناهمگون با حکومت از خرد و کلان، همگی سیاسی می باشند، خود زنگ خطری برای ایران است که مبادا اقدام به تحریکات و تحرکات نظامی کند که در این صورت هم جنگ هشت ساله از جهت قوا برای این کشور امکانپذیر نیست و دیگر حسین فهمیده ای نیست تا زیر تانک برود و نیز احتمال شورش داخلی در هر آن و بویژه با شروع جنگ در مرزهای کشور وجود دارد، شورشی که اینبار برخلاف اوایل انقلاب تنها در کوردستان و ترکمن صحرا رخ نخواهد داد و گسترده و همه گیر خواهد بود و سرنوشت آتیه ایران را رقم خواهد زد.

نظرات

پاسخی بگذارید