شاهو حسینی
عربستان و ایران به عنوان دو قطب منطقهای حامل دو ایدئولوژی دینی به شدت متعارض و متضاد در منطقه یکی حامل و حامی اسلام سنی بنیادگرا و دیگری شیعه بنیادگرا، همواره در تقابل و تعارض بسر بردهاند و بجز در دورهای کوتاه از عمر نظام جمهوری اسلامی، همواره روابطی تا حدودی سرد و پر تنشی را با هم بسر بردهاند. به نظر میرسید که با روی کارآمدن دولت حسن روحانی در ایران، روابط ایران و عربستان به گرمی دوران هاشمی رفسنجانی و خاتمی برگردد، اما حمایت ایران از شیعیان بحرین و حوثیهای یمن موجب تنشآلودتر شدن روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس و به تبع آن عربستان گردید، در این میان رخداد منا در عربستان که طی آن تعدادی از مقامات بلندپایه ایران در آن کشته شدند، عامل شتابزای دیگری بود که شکاف منازعه میان ایران و عربستان را عمیقتر کرد، روند حوادث بعدی به گونهای رقم خورد که روز شنبه 03.01.2016 و بدنبال اعدام رهبر شیعیان عربستان، سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و چند شهر دیگر توسط لباس شخصیهای وابسته به سپاه و بسیجها به آتش کشیده شد، در واقع اعدم شیخ نمر اگرچه از نظر عربستان اقدامی برای جلوگیری از نفوذ استراتژیک ایران در شبهجزیره عربستان غیرقابل اجتناب بود، اما بهانه کافی را به دست سپاه داد تا ابتکار عمل را درداخل به دست گرفته و با ملتهب کردن فضا عملا قدرت مانور را از دولت بگیرد و در سطح منطقه و داخل عملا به یگانه بازیگر و تصمیمگیر تبدیل شود، در سطح منطقهای به نظر میرسد، که اگرچه سپاه شاید توان مقابله مستقیم با عربستان را نداشته باشد، اما اقدامات خصمانه و تقابل غیرمستقیم را شدت میبخشد. این در حالی است که در داخل ایران خود را برای انتخاباتهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری آماده میکند و به نظر میرسد این وضعیت از یک سو بهترین امکان را برای رد صلاحیت گسترده نزدیکان روحانی و اصلاحطلبان فراهم کند و از سوی دیگر با امنیتیتر کردن فضای داخلی بهانه کافی را برای مقابله به مثل کردن، سرکوب و اعدام اقلیت سنی و دیگر اقلیتها فراهم نماید