با نگاهی به تاریخ در جستجوی حقیقت”ایران”.

0
1230

نگارنده:

مسعود پژوهی

زمانی که کودکی بیش نبودیم در کتابهای تاریخ و جغرافیا همه ما با این جمله اشنا شده و ان را خوانده وخوشمان امده است “بچه ها این ایران ماست” و طبیعتا همراه این جمله نقشەهایی بە ما نشان دادە شدە است.
البتە قبل از ما کسی نبوده که در این بارە سوالی بپرسد ان هم به چند دلیل اول اینکه روشنفکرانی که موجود بودن گرفتار مورفینی بودن که به ذهنشان تزریق شدە و شادمان بودند از این اسم و این تاریخ فارغ از وجود و عدم وجود به انها احساس شادی میدهد لذا سعی در نشان دادن واقعیت نمیکند و لذا هر عملی که انجام میدهد دوبارە بە بازتولید همان جمله ختم میشود. دوما دستەای از روشنفکران هستن که در احزاب و سیستمهای سازمانی قرار دارند و انها نیز اصلا دغدغه حقیقت را ندارند و بلکه سعی در ورود بە قدرت دارند و در واقع انها قدرت طلبانی هستند که مجبورند که گفتار حاکم را قبول و سعی میکنند در میدان بازی انها بازی کنند و انها سعی نمیکنند که بازی را خود تعریف کنند که نمونه قابل لمس انها عبدلرحمان قاسملو است که رسما میگوید ما (کوردها) اجازە نمیدهیم کسی از ما ایرانیتر باشد.

اما واقعا ایران کجاست؟ این ایرانی که حکومت به ما نشان میدهد بر پایە چە چیزی بود؟
برای روشن شدن این سوالات و جوابی درست به انها نیاز است به تاریخ نچندان دوری سرک بکشیم که طبیعتا با مقوله اقتصاد و قدرت رابطە مستقیم دارد.
١: برای اولین باری که نفت در این سرزمین کشف میشود در سال ١٢٨٦ در مسجد سلیمان توسط کنسر سیوم دارسی انجام میشود. ویلیام ناکس دارسی که بریتانیایی بود کمپانی نفت انگلوپرشین را درست کرد. با اینکه منابع فارسی زبان این کمپانی را بە نام “کمپانی نفت انگلیسایران” معرفی میکنند ولی در واقع در اسم و مشخصات این کمپانی چیزی به نام ایران وجود ندارد و ایران بعدها توسط روشنفکران و قدرت طلبان به ان افزودە میشود.
٢: اولین بانک در این سرزمین که کار مبادلات پولی را انجام میداد در سال ١٢٦٧ به نام “امپریال بانک آف دِ پرشیا” بود. بارون جولیوس دو رویتر که یک بریتانیایی بود، وام زیادی بە شاه پارسیان میدهد تا بتواند امتیازاتی از این پادشاه بگیرد از جمله بانک داری و کنترل بر منابع این سرزمینها.
این نشان میدهد که حتی پادشاه نیز انقدر پول نداشتە که بتواند حتی خود یک بانک احداث کند و همچنین توان بهربرداری از منابع خود را نداشتە است.
٣: دومین بانک نیز که با عنوان بانک ملی است که ارتور میلیسپو امریکایی ان را پایە ریزی کرد در سال ١٣٠١ درست گردید.
٤: چاپ اسکناس در سالهای متمادی تا همین چند دهە گذشتە توسط انگلیس انجام شدە است که توسط دو کمپانی چاپ اسکناس انگلیسی بودە است.
٥:در دوران ابتدایی قاجار هیچگونه نیروی نظامی وجود نداشتە است و انچە بودە است نیروهای محلی هستند که در جنگها از خود دفاع میکردند. پادشاه وقتی قصد حمله به منطقەای را داشت از ایلات و طوایف خود طلب سرباز و نیروی نظامی میکردە و هزینه این نیروها را مردمی پرداخت کردەاند که این نیرو از انجا میگذشته است لذا گاها مردم محلی با همین نیروها درگیر میشدەاند. اینچنین است که وقتی پادشاهی میخواستە با نیروی نظامی خود از منطقەای عبور کند از ابتدا تا انتها در جنگ بودە و مردم را سرکوب میکردە است گاها پادشاها بە نیروی دشمن هم نمیرسیدند و از همین مردم شکست خوردەاند.
٦: پلیس جنوب یا همان پلیس جنوب پرشیا چگونه ساختە شد؟ در اوایل سالهای ١٩١٦ وقتی انگلیسیها پی میبرند کە در مناطق نفتی در این سرزمین گاها مردمی که در انجا هستند که با خود پادشاه دست به جنگ میزنند و پادشاه کنترل کافی ندارد لذا بیتانیا نیروی نظامی و منظم را درست میکنند به نام “پلیس جنوب پرشیا” که عمدتا از پارسیان هند و نیروهای نظامی هندی است همراه با چند نفر انگلیسی. این نیروی نظامی شروع به سرکوب مردم می کند و مردمی که خیلی قبلتر با پادشاه میجنگیدند حالا به کنترل در میایند و بە شدیدترین صورت ممکن سرکوب میشود.
٧: کودتای سوم اسفند ١٢٩٩که توسط رضا خان به انجام رسید و با کمک انگلیس و امریکا همراه بود در مستنداتی که از ان زمان هنوز موجود است اسمی از ایران بردە نشدە است. برای نمونە روزنامه امریکایی نیویورک تایمز اینچنین مینویسد که “تهران، پایتخت فارسها، یکشنبه شب توسط ٢٥٠٠ نیروی ناسیونالیست قزاق به فرماندهی رضا خان مورد حمله قرار گرفت”.
در همین مستند هم که میبینیم اسمی از ایران موجود نیست.
٨: شب پیش از کودتای رضاخان که نشستی با انگلیسیها داشتە است انها رضایت خود را برای انجام این کار نشان میدهند و حمایت کردەاند کما اینکه میبینیم حتی بعدها امریکاییها برای استقرار بانکها و نیروهای نظامی و اطلاعاتی به انها کمک میکنند و روشنفکران فارس هیچ وقت به این مستندات اشارەای ندارند بلکه میگویند رضا خان پدر ایران است که البتە راست میگویند زیرا قبل از رضا خان چیزی به نام ایران موجود نبوده است.
٩:ایران در ششم دی ماه ١٣١٣ در طی اعلامیەای رسمی نام این سرزمین را از تمام نامهایی کە قبلا داشتە است عوض میکند و این سرزمین را ایران مینامد.

لازم به ذکر است کە نام این سرزمین در طی حکمرانی حکام متفاوت نامهای متفاوتی داشتە است و هیچ وقت نام ایران را نداشتە است تا صد سال گذشته. برای نمونە:قاجاریە، صفویه، سلجوقیان، افشاریه و …


ایران چیست؟ و کجاست؟
با این مستنداتی که در بالا بدان اشارە شد و البتە اگر بخواهیم تا هزاران مستند دیگر میشود ارائە داد کە تا قبل از امدن رضاخان چیزی به نام ایران موجودیتی نداشتە و هنوز هم ندارد باز هم نمیتوانیم چیستی و مکان ایران را مشخص کنیم. برای این کار و جواب دادن به پرسش اساسی باید به علم رجوع کنیم و فلسفە زیرا که ایران نه موجودیت مادی است که قابل ازمایش باشد و نه جغرافیایی کما اینکه هنوز مردم کورد جغرافیای خود را با عنوان کوردستان میشناسند و همینطور ازربایجان و احواز و بلوچستان و کاسپین لذا باید فکر کرد این ایران چیست و کجاست.
برای پاسخ شما را میبرم به مبحثی که یوال نوح هراری دانستە بدان اشارە میکند.
هراری از مسئلەای به نام تخیل پردە بردای میکند او میگوید که تخیل ما انسانها به بقای ما کمک میکند که این چیزی کامل درست است و ما انسانها از تخیل خود استفادە کردەایم و میکنیم تا بتوانیم بقای خود را حفظ کنیم برای مثال دروغ ، غیبت و … چیزهایی میگوییم کە وجود خارجی ندارد ولی خود بە همان چیز پایبند هستیم و اما هراری ترس خود را در انجا نشان میدهد که میگوید امکان هک کردن مغز انسان وجود دارد که البتە این هم کاملا درست است. اما هک کردن مغز انسان چگونه است؟
انسان هر چە بیشتر خود را میشناسد بیشتر میتواند بر خود و همنوع خود تسلط پیدا کند و این خطرناک است.
دنیای مدرن در صد و پنجاه سال گذشتە توانست بە خودشناسی زیادی دست پیدا کند و همین امر باعث بوجود امدن کمپانی های بسیاری میشود کە قطعا وجود خارجی ندارند. برای نمونە هراری در همین راستا بە “پژو” اشارە دارد و او دنبال چیستی ان میگردد و در نهایت میگوید این پژو اصلا وجود ندارد و بلکه فقط یک تخیل جمعی است از تعدادی کارمند کە تولید میکنند و تعدادی ماشین با ساختاری منحصر و همچنین یک نام. اینها را همه با هم به نام پژو میشناسیم و این پژو هیچ موجودیتی از خود ندارد بلکه موجودیت ان از تخیل جمعی ما است.
قاعدتا تخیلها ساختە میشوند و بعد مورد تحلیل قرار میگیرند و انها صرفا خیال هستند لذا بە قولی تخیل وقتی به میدان انداختە میشود هر کس از ذن خود بە ان در ذهن خود پر و بال میدهد. اما چە میشود اگر فکر کنیم کە حکومتها توان ساخت تخیلها را دارند و از این طریق سعی در کنترل این مردم دارند و اینگونە بخواهند انسان را هک کنند.

همانگونە کە در بر پایە مستندات بالا اشارە رفت میتوان گفت این سرزمین کە نفت در ان کشف شدە بود تحت حکومتهای طایفەای و قبیلەای بودە است کە هیچ نیروی نظامی نداشتە و حتی گاها مردمی با رهبری شخصی نیرویی منطقەای تشکیل دادە و بە پادشاه حملە میکردند و بە اسانی پادشاه را سرنگون کردە و خود بە پادشاهی رسیدەاند لذا هیچ نامی نداشتە است و هر گاه پادشاهی می امد این سرزمینها بە نام این پادشاه جدید خواندە میشدند و لذا با نامهایی از این دست خواندە میشدە است: قاجاریە، صفویە، افشاریە و زندیە و …
لازم است کمی هم به شناخت بریتانیا بپردازیم که چگونه دنیا را گرفتە بود. در بریتانیای صنعتی که کمپانیهای زیادی سربراوردە بودند و تولیدات زیادی داشتند هم نیاز به منابعی بود که بتوانند بیشتر تولید کنند و هم بازار فروشی که بتوانند تولیدات خود را در انجا بفروش برسانند لذا میشود دید که بریتانیا بر خلاف دیگر کشورها اروپایی سعی میکند کشورهای پر جمعیتی مانند چین و هند را استعمار کند و همچنین خاورمیانه برای منابع نفتی کە بتواند منابع مورد نیاز خود را تامین کند. بریتانیا بە کمپانیهای خود اجازە دادە بود کە بە خارج از کشور خود رفتە و کمپانی احداث کنند و از انها حمایت میکرد لذا مثلا کمپانی های سربازی در هند و چین ساختە میشدند و حتی در جنگها از این مردم استفاده میشد برای نمونە جنگ جهانی مردم هند بیشتر در جنگ حضور داشتند تا خود بریتانیایی اصیلی که در لندن بودند و یا کمپانیهای صنعتی در کشورها استعمار شدە ساختە میشد تا بتوانند بر منابع طبیعی انجا تسلط پیدا بکنند و یا بانکهایی در کشورها استعمار شدە ساختە میشدند که بتوانند مراودات بانکی را به انجام برسانند.

اینگونه است که وقتی بریتانیا به سرزمین ما می اید شروع به درست کردن کمپانیهایی میکند که بتواند بر این سرزمین حکومت کند و پلیس میسازد نیروی اموزش دیدە اعزام میکند و سیستم اموزش میسازد و مردم را اموزش میدهد. مردمی که در این سرزمینها زندگی میکردند گاها حتی تا پایان عمر هم از شهر و روستا و قبیله خود خارج نشدەاند.

در واقع بریتانیا که بعدا امریکا هم در این سرزمین حضور پیدا میکند سعی در ساختن کمپانی بزرگتری میکنند که بتواند این مردم را چپاول کنند لذا چیزی به نام ایران سر برمیاورد و برای اولین بار حکومت پهلوی یا همان کمپانی که امریکا و انگلیس بدان کمک کردن نام این کمپانی را ایران مینامند.
در واقع باید برای جواب این سوال کە ایران چیست و کجاست باید اینگونە جواب داد:
ایران یک تخیل جمعی است که برای ما ساختە شدە است که بجاماندە از دوران استعار است و نە یک جغرافیای طبیعی. انچە در این سرزمین کاملا طبیعی است کوردستان و کاسپین و احواز و فارسستان و .. است و اما ایران یک مفهوم صد سالە است که کاملا مصنوعی است و تنها جایی که میشود ان را پیدا کرد در ذهن انسانها است و نه یک حقیقت تاریخی.

حال سوالی که پیش می اید این است چکار میشود کرد؟


حال کاری کە باید کرد این است قبل از هر چیز باید مردم از این قضیە اگاه باشند که در خاکشان چە چیزی رخدادە است و تبلیغات ایرانیها را که بر دوش ناسیونالیسم فارسستان سوار است باطل کنیم و راستی ها را اشکار کنیم برای نمونە انها هرکجا اسم پارسی می اید بجایش ایران میگذارند.

ما باید واقعیات تاریخی را بدون خش به مردم ارائە دهیم و همچنین سعی کنیم این کمپانی را از مشروعیت تولید خالی کنیم چە تولید مادی است و چە تولید معنوی و بعد سعی کنیم این کمپانی را با واقعیت انچە که هست براندازیم و هر کسی صاحب سرزمین خود باشد زیرا این سرزمین برای ان مردمی است که در انجا زندگی میکنند و بە مردم هر سرزمین فرصت پیشرفت و قدرت نمایی بدهیم و بگذاریم هر کسی سعی کند که بقای خود را تضمین کند.
ما باید ذهن انسان را از دروغها پاک کنیم و به انها حقیقت را نشان دهیم و خود ذات حقیقت بە اندازەای لذت بخش است که مردم برای بدست اوردنش بپا خواهند خواست و این سکوت مردم در واقع یک دلیل بیشتر ندارد غوطەور شدن در دروغی بی پایان که سیاسیون امران اصلی ان هستند.

نظرات