ایرانی کیست؟

0
1393
ایرانی کیست؟
فرید لطیفی

نگارنده: فرید لطیفی

ایرانی‌کیست ؟

این پرسش یکی از اصلی ترین پرسشهای چند سال گذشته در میان طیف روشن فکر جامعه ی کردستان است که آیا کوردها ایرانی محسوب می‌گردند ؟ اگر پاسخ “آری “ است پس چرا این همه ستم ملی در کوردستان وجود دارد ؟ برای درک بهتر از مفهوم ایرانی باید این هویت را از دید سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار دهیم بگذارید با این پرسش شروع کنیم که نقش ایرانی در شکل گیری وطن و هم وطن چیست ؟

تعریفی که در ایران از ایرانی شده است ، عبارت است از مردمانی که زبان ،فرهنگ،تاریخ،دین، مذهب و چند پارامتر مشترک دیگر دارند و نژاد آنان به اریایها بازمیگردد کە البتە تمام این پارامترها را خود حکومت و اقتدار قومی شرح و تفسیر میکند. کسانی که شرح و تفسیر انها جای نگیرند ایرانی نیستند لذا در قانون اساسی ایران یک اصل وجود دارد کە میگوید رئیس جمهور باید ایرانی اصیل باشد ! بر اساس این تعریف نتیجه میگیریم هیچ کدام از این ملل ساکن در ایران هم وطن نیستند و در جایگاه شهروندی قرار نخواهند گرفت.

در طی چند سال گذشتە کە علم پیشرفت چشم گیری داشتە و توانستەاند ژنتیک انسان را تجزیە و تحلیل کنند ازمایشهایی در ژنتیک این مردم صورت گرفت کە نتایج جالب توجهی داشت. بر اساس آزمایشها DNA ملت کورد به اریایها بر نمیگردد بلکه زیستگاه ملت کورد بر اساس این ازمایشها به زاگرس و مزوپتامیا بر می‌گردد و همچنین بر اساس زبان شناسی تا به الان هیچ مدرک زبانی مستحکمی منوط‌ به نزدیکی‌ دو‌ زبان کوردی و فارسی در دسترس نمیباشد که فرضیه ی یک ریشه‌ی دو‌ زبان کوردی و فارسی را اثبات کند از زمان به قدرت رسیدن پان ایرانیستها و پان فارسها در صد ساله گذشته تا به الان هویت ایرانی بر محور قوم تاجیک و زبان فارسی( زبان دری که در اصل تغییر نام پیدا کرد به فارسی ) بنیاد نهاده شد . از این جهت عده ای از مردم جامعه خود را برتر از مردم دیگر جامعەی ایران میپنداشتند و‌ افکاری‌ نژادپرستانە و فاشیست گونە پیدا کردەاند برای نمونە مردم لهجه دار و بی لهجه ، مردمان اصیل و نا اصیل و مهاجر یا ساکن اصلی شکل گرفت بطوریکه محوریت تاجیک/ آریایی به عنوان اصیل و ساکن اصلی بازتعریف شدند و دیگر ملتهای این جغرافیا را عن ایرانی (غیر ایرانی) و‌ دشمن اصلی ایرانی قلم داد کردند . این روند تا به امروز برجاست و همیشه از طرف دولت و اپوزیسیون ایران نسبت به ملل غیر فارس مورد استفاده قرار می‌گیرد . زمانی که قدرت از سلطنت پهلوی به جمهوری اسلامی جابجا گشت در اوایل حکومت اسلامی با مفاهیمی از ولایت فقیه شیعیزم استفاده گردید بطوریکه همان ذهنیت ایرانی و عن ایرانی رواج یافت و شکل تندروتری بخود گرفت . جمهوری اسلامی که با شعار برادری امت اسلامی قدرت را در دست گرفت بعد از مدت اندکی هیچ تمایلی برای برداشتن ستم ملی بر غیر فارسها از خود نشان نداد و با حمله و لشکر کشی نظامی ثابت کرد که برای غیر فارسها هیچ تفاوتی با حکومت پهلوی ندارد ، همچنین دستگاه مبلغ هویت جدید ایرانی در زمان پهلوی چنان بر قشر روشن فکر جامعه ی فارس تاثیر گذاشته بود که آثار آن تا به امروز قابل لمس است و این تاثیر باعث شد چهره ی ملی / مذهبی بسیار تندتری را به شونیستهای فارس رژیم اسلامی دهد بطوریکه خمینیستهای اسلامی نسبت به ملل دیگر (علل خصوص ملت کورد) از شونیستهای پهلوی دست پیشی را بگیرند و با پروپاگاندا ذهنیت جامعه را برای اجرای فرمان جهاد بر علیه ملت کورد در کوردستان به عنوان سرسخت ترین دشمن این فکریت اعلام کند . بعد از اتمام جنگ ایران و عراق سیاست جمهوری اسلامی بر روی دو محور فشار حداکثری برای ذوب ملل غیر فارس در فارس و همچنین سرکوب فعالین ملی این ملل گام برداشت بصورتی که حتی اصل پانزده قانون اساسی خود را هم در دستور اجرا قرار ندادند و تا به امروز این سیاست پا برجاست. این سیاست دو محوری رژیم گرچه روز به روز در میان ملل غیر فارس به منفورترین شکل خود رسیده است اما هم‌زمان هویت ایرانی را نیز در حوزه ی کوچکتری قرار داده است که می‌توان گفت در این زمینه رژیم شکست خورده است ، اکثر جوانان ملتهای غیر ایرانی دیگر به واقعیت موضوع پی بردە و دیگر خود را ایرانی نمیپندارند و این به وضوح در جامعه ایران قابل لمس است و همزمان این واقعیت را نشان می‌دهد که ملت ایرانی وجود خارجی ندارد و در حد یک تئوری باقی مانده است . امروزه رژیم اسلامی زبان فارسی را به عنوان زبان اصلی پیروان اهل تشیع و مذهب شیعه را به عنوان احیا کننده ی عظمت حکومت‌های فارسی در ایران به طرفداران خود قالب مینماید و در این زمینه توانسته مابین دو محور اریایزم و شیعیزم هویت ایرانی را حفظ نماید.جمهوری اسلامی این را بخوبی میداند که چند ظلعی متضاد الاضلاع نژادی ،دینی دوام چندانی نخواهد یافت چراکه مسئلە مذهب هر روز در میان اقشار جامعه رنگ می‌بازد و از طرف دیگر مطالبات ملل غیر فارس گسترده تر می‌شوند و فعالین رادیکال تری پا به عرصه رفع ستم ملی در ایران گذاشته اند. جمهوری اسلامی برای جلوگیری از مشکلاتی که گریبانش را هر روز میگیرد، هر روز سرکوب ،اعدام و زندانی کردن فعالین ملیخواه را گسترش می‌دهد بطوریکه در دو ماه گذشته بصورت فله ای فعالین عرب ، کورد و بلوچ را اعدام ، دستگیر و مورد اذیت قرار داده است اما همگان میدانند این راه چاره نیست و شیب سرنگونی رژیم تندتر می‌گردد و هر روز که از عمر رژیم میگذرد ملتهای در بند در ایران از ایران و ایرانی بودن فاصله می‌گیرند. هویت ایرانی بعد از صد سال از عمرش امروز در میان تمام ملل غیر فارس در جغرافیای ایران شکست خورده است و این شکست خوردگی به راحتی قابل لمس است.

نظرات