آیا پروسه آشتی ترامپ می تواند صلح در خاورمیانه را نجات دهد؟/گاردین

0
1163

نوشتار زیر از گاردین اخذ شده و از سوی روژی کورد به فارسی برگردانده شده است.

دونالد ترامپ، رسما اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی کرد. اما سوالی که در پس بیانیه وجود دارد، این است که، آن است که، شناساندن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل از جانب آمریکا به چه معناست؟ آنهم در حالی که تصمیم شناساندن بیت المقدس جزیی از وعدهای کمپین انتخاباتی وی بود.

پس از روز چهارشنبه 6 دسامبر، یکی از مسائلی که تا آن زمان در جهان بسیار غیر قابل حل به نظر می رسبد، غیر ممکن تر از همیشه شده است،. محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از تصمیم آمریکا به عنوان “اعلام خروج امریکا از ایفای نقشی که در روند صلح بازی می‌کند ” نام برده است.

واقعیت این است که تیمی که ترامپ وظیفه راه اندازی مجدد روند صلح را به عهده او گذاشته، در مذاکرات خود از یک سری معاملات بهره جسته است.

در حالی که مذاکره کنندگان اصلی – با رهبری داماد رییس جمهور جَرِد کوشنر و جیسون گرین بالت یکی از وکلای سابق دونالد ترامپ به تبعیت از سخن مشهور هنری کسینجر رفتار کردند و با پیروی و استفاده از  قانون (shuttle depolomacy)  کشورهای درگیر در مسئله فلسطین مذاکره کردند در واقع مستندات و طرق دیپلماتیک در این مذاکرات بسیار کم مورد استفاده قرار گرفته است.

ماهها سکوت در روز یکشنبه توسط کوشنر شکسته شد تا دیدگاه شکننده، اغلب ناسازگار و متناقض در مجمع سنابان در واشنگتن بیان شود. در پرسش سافت بال & A، کوشنر گفت که، سیاست بسیار پسندیده ای که دولت ترامپ به دنبال آن بوده، این است که ایده روند صلح منطقه ای بین کشورهای عربی و اسرائیل قبل از معامله اسرائیل و فلسطین، مغلوب شده است.

کوشنر، در عوض، پیشنهادی مبهم را مطرح کرده است و آن ، گسترش ثبات در خاور میانه پیش شرط یک معامله صلح بین اسرائیل و فلسطین، مبتنی بر ایجاد اعتماد بین دو طرف از طریق میانجیگری صادقانه را داد که شرایط آن در دوره اوباما و دیگر روسای جمهور قبل از آن بوجود آمده بود.

یکی از دیپلماتها در اظهار نظری گفته، بر خلاف ادعای کوشنر و تیمش، برنامه آنها فاقد موارد اساسی بود، چنانچه حتی یک مقام فلسطینی نیز در این باره گفت، به ما گفته‌اند برنامه ای وجود دارد که به شما خواهیم گفت. یعنی برنامه تاکنون مبهم است.

در میان کسانی که توسط حرکت ترامپ گیج شده اند، می توان به  پیتر ولش اشاره کرد که از اعضای دموکرات کنگره است. کسی که با گرین بلات جلسات سازمان یافته در کاپیتول هیل داشت و  چنان فکر می کرد که، ابتکار کوشنر -گرین بلات وعده هایی را نشان می‌دهد و گفته، “من فکر می کردم یک فرآیند اعتمادسازی در جریان است که اثرات مثبت دارد.

ولش در ادامه گفتگو با گاردین گفت و همچنین گفته: “رییس جمهور در حال پیگیری روابط خوب با دولتهای سنی بود؛ او آشکارا روابط نزدیک با دولت اسرائیل داشت، او حتی در روابطش با تشکیلات خودگردان فلسطین پیشرفت کرده بود – اما با اعلام این بیانیه تمام کوششها به باد رفت.

وی همچنین افزوده است: “با تصمیم شخص رئیس جمهور دونالد ترامپ، ایالات متحده آمریکا امروز به طور رسمی، وبا تشریفات و با صدای بلند از نقش‌اش به عنوان میانجی سقوط کرده است”.

درک تصمیم ترامپ از نقطه نظر تاریخ روند صلح خاورمیانه بسیار مشکل است و آسانتر است از دید شخصیتی و حرفه خود دونالد ترامپ به موضوع نگاه کنیم. این اقدام، اضطراب عمیقی در سراسر دو بخش بیت‌المقدس بوجود آورده است.

کوشنر در سخنرانی های خود در کنگره در تابستان گذشته پیشنهاد داد: “هر کس یک مسئله را پیدا می کند،” شما باید بدانید که در آن زمان چه کار کردید “و” شما باید بدانید که این کار را انجام دادید”. اما مسئله باید این باشد که چگونه می تواند به صلح کمک کند؟

ما درس تاریخی نمی خواهیم، چون  کتابهای کافی را در این باره خوانده ایم. بیایید تمرکز کنیم گه گچگونه می توان نتیجه گیری کرد که وضعیت چگونه است؟”

فراتر از توضیحی که مربوط به روانشناسی ترامپ است، تنها دلیل منطقی این است که ترامپ و تیمش – که همه رویکردهای معمول را رها کرده اند – ممکن است بخواهند به نوعی یکی از مواردی را که ببرای رسیدن به یک قرارداد حث برانگیزتر است را بخواهند درونی کنند.

این همان چیزی است که توسط دانیل پاپ از انجمن خاورمیانه پیشنهاد شده است، که تنها با شکست فلسطینی ها در فلسطین می تواند صلح بوجود آید.

با این حال، یک چیز روشن است. در روز چهارشنبه، هشدارهای کارشناسان، دانش و تجربیات دیپلماتیک، به طور کامل و با هر چشم انداز غیرمنتظره از یک معامله به طور کامل پاره شد و دور انداخته شد.

نظرات