روز, روز کوردستان است, می توان گفت تمامی کانال های خبری ایرانیان بیشتر از نیمی از اخبارشان را معطوف به مسائل کوردستان کرده اند, در سوشیال مدیاهای فارسی جدل بر سر احزاب کوردستان تمامی ندارد, اگر به کلاب هاوس سری بزنید متوجه بحث های روزانه و طاقت فرسا بر سر مسائل سیاسی در کوردستان خواهید بود. عده ای کوردها را تجزیه طلب و لایق مرگ می نامند و عده ای دیگر آنان را مرزبانان غیور و قابل احترام می دانند.
در اینجا سوالی مطرح می شود که دلیل این همه پیگیری و نگرانی, در مورد کوردستان از چه نشأت می گیرد؟
اگر به پای سخنان ایرانیان مرکزگرا بنشینید متوجه تفکرات چند پهلو آنها خواهید شد, از یک طرف آنها کوردستان را سرزمینی ضعیف و فاقد توانایی های مالی و منابع برای تشکیل دولت می بینند و از طرف دیگر چنان دو دستی به این سرزمین بی چیز و بی بضاعت چنگ میزنند که گویی بدون کوردستان ایران هیچ است.
آیا واقعا ایران بدون کوردستان هیچ است ؟
اگر از بار تاریخی, ادبی و فرهنگی بخواهیم ایرانیان را با دیگر ملت های همسایه در خاورمیانه مورد بررسی قرار دهیم, متوجه خواهیم بود که ایرانیان وجه اشتراکات بسیاری از نظر فرهنگی و زبانی با افغان ها و تاجیک ها دارند, اما چرا ایرانیان به جای ایجاد همبستگی با آنان تمرکز خود را بر سرزمین های واقع شده در غرب فلات شان گذاشته اند و چرا تمامی توجه ایرانیان به کوردها معطوف شده است, این در حالی است که هیچ نقطه ی مشترکی از نظر تاریخی فرهنگی زبانی جغرافیایی بین آنها و کوردها وجود ندارد.
جواب تمام این سوالات تنها یک مورد است و آن هم شیفتگی مرکزگرایان ایرانی به منابع مالی و زیست محیطی کوردهاست و این دلیل بسیار مهمی برای ترس و نگرانی ایرانیان از استقلال کوردستان است.
برخلاف گفته ی مرکز گرایان ایرانی کوردستان نه تنها سرزمینی بی چیز نیست بلکه کوردستان منطقه ای غنی و سرشار از منابع زیرزمینی, کشاورزی, نفت و گاز و از همه مهم تر آب فراوان است.
آری, آب این مایه ی حیات که در زاگرس به وفور یافت می شود و در فلات خشک ایران مایعی دست نیافتنی ست.
در حال حاضر بیش از چندین سد بر روی رودخانه های کوردستان خودنمایی می کند, یکی از بزرگترین رودخانه های زاگرس کارون است که از کوهرنگ سرچشمه میگیرد و مسیری طولانی از شمال چهارمحال بختیاری تا جنوب خوزستان را می پیماید, در آخرین خبرها از سدسازی بر روی این رود پر آب می توان پروژه ی سد خرسان را نام برد که این سد وظیفه ی رساندن آب به شهرهای بیابانی اصفهان, یزد و کرمان را دارد, با وجود تمامی فجایع زیست محیطی که با احداث این سد برای مناطق بختیاری رخ خواهد داد این طرح در حال تصویب می باشد.
با انجام گرفتن این پروژه حدود پنج هزار درخت بلوط از جنگهای مجاور غرق خواهد شد, یک قبرستان تاریخی با قدمت بالای هفت هزار سال نابود خواهد شد و ١٧ روستا در این منطقه تخلیه و حدود پنج هزار زن و بچه ی بختیاری آواره خواهند شد و این تنها نمونه ای از ظلم آشکار بر مردم کورد بختیاری ست که سالها ست به صورت سیستماتیک ادامه دارد.
در ایلام یکی از محروم ترین استانها بیشترین منابع گاز خودنمایی می کند و معادن طلای تکاب در استان کوردستان تجار چینی را مجذوب خود کرده است و کرمانشاه استانی سرشار از نفت و پتروشیمی و ده ها منبع قابل ذکر دیگر که در این مبحث نمی گنجد.
اما اگر از منابع غنی کوردها بگذریم, دلیل دیگر اهمیت دو چندان کوردستان برای ایرانیان این است که همواره از کوردها به عنوان یک دژ جنگی در مقابل ملت های دیگر در منطقه سود برده اند.
ایرانیان, کوردها را به عنوان دیوار و سدی مقابل هجوم ترکها و عربها می بینند واز طرفی راه های استراتژیک با متحدین شیعه ی آنها سوریه و لبنان از کوردستان می گذرد و وجود کشور کوردستان مانعی خواهد شد برای دسترسی ایرانیان به قسمت های استراتژیک مورد نیازشان.
و بدین ترتیب می بینیم که قدرت گرفتن کوردستان برای ایرانیان یک کابوس بزرگ است و با وجود سال های متمادی محرومیت و آسیمیلاسیون, حذف سیستماتیک, قتل و کشتار, امروزه کوردها مستحکم تر از دیروز بر روی احقاق حقوق خود ایستاده اند و برای رسیدن به دولتی مستقل مبارزه می کنند, این حس استقلال طلبی در نسل جوان کوردها بسیار پر رنگ تر شده است و فریاد دادخواهی نسل جوان در کوی و برزن به گوش جهانیان رسیده است و این بیداری امید رسیدن به کشور مستقل کوردستان را زنده تر کرده است.