رفراندوم، گریزگاه پان ایرانیستی است یا راه چاره ای حقوقی و اندیشمندانه؟ طرح مسئله رفراندوم از سوی ۱۵ تن از فعالین سرشناس ایرانی در خارج از ایران، این روزها سوالاتی را برانگیخته است، اما بیش از هر چیز، همزمانی و همراستایی آن با طرح این درخواست از سوی برخی از جریانات داخل نظام و حتی خود حسن روحانی که در پاسخ به غرب می گوید: “موشک ساخته ایم، می سازیم و خواهیم ساخت”، بیشترین سوالات را در اذهان بوجود آورده است، آیا طرح رفراندوم، “دسیسه است، گریزگاه کسانی است که فکر می کنند ایران تجزیه می شود، آیا اندیشه مخالفان حق تعیین سرنوشت است؟ و سوالاتی دیگر از این قبیل”. جهت دست یافتن به پاسخ این سوالات، یک سری مصاحبه را با فعالین و ناظرین و مفسرین سیاسی کورد انجام داده ایم، آنچه در این بخش می خوانید، مصاحبه ایست با دکتر پرویز رحیم، استاد علوم سیاسی دانشگاه صلاح الدین هولیر در اقلیم کوردستان.
روژی کورد: طرح مسئله ای بنام رفراندوم در شرایط کنونی ایران که مردم خواستار تغییر رژیم هستند و تمامی گزینه های موجود در ایران نظام آزمایش شده و امتحان خود را با ناموفقیت پس داده اند که از دیدگاه محسن رضائی “اصلاح طلبی و جناح راستی، بازی درون خود نظام است”، چه اهدافی را می تواند بدنبال داشته باشد؟
د. پرویز رحیم: هر چند تاکنون در جمهوری اسلامی ۳ رفراندوم (تعین نوع نظام سیاسی و رفراندوم قانون اساسی و رفراندوم اصلاح قانون اساسی) برگزار شدە است و حق برگزاری رفراندوم یکی از حقوقی است که در هفت اصل مختلف (اصول ۶ و ۵۹ و ۹۹ و ۱۱۰ و ۱۲۳ و ۱۳۲ و ۱۷۷) مورد شناسایی قرار گرفته است. اما طبق اصل پنجاه و نهم (۵۹) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. اما در این مورد میتوان گفت که روحانی با طرح مسئلە رفراندوم اعلام کرد که در موضوعات مورد اختلاف بین نهادهای جمهوری اسلامی باید به همهپرسی مراجعه کرد. این سخنان بیشتر به یک زورآزمایی درون حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی شبیە است و در واقع میتوان آنرا به استراتژی اصلاحطلبان از یک سو برای امتیاز گرفتن از حکومت و از سوی دیگر برای حفظ جایگاه خود (روحانی-اصلاح طلبان) هم در نظام و هم در جامعه تلقی نمود.
تا زمانی که توازن قوا به نفع مردم و معترضان تغییر رژیم سیاسی کنونی ایران به هم نخورد، نمیتوان قاطعانە از انجام و عملی کردن رفراندوم تغییر رژیم سیاسی جمهوری اسلامی سخن گفت. هم اکنون به نظر نمی رسد که نخبگان حاکم ملزم، حاضر و قانع به انجام چنین عملی باشند.
روژی کورد: جدای از اصلاح پذیر یا اصلاح ناپذیر بودن رژیم اسلامی ایران، انجام رفراندوم در ایران کنونی را تاچه حد به عنوان یک راهکار مقبول که پاسخگوی خواست عموم ملیتهای داخل ایران باشد، می بینید؟
د. پرویز رحیم: بر اساس اصل ۱۷۷ قانون اساسی، مسائلی همچون «اسلامی بودن نظام» یا «ولایت امر و امامت امت» تغییر ناپذیرند. از طرفی دیگر تفسیر قانون اساسی و همچنین نظارت بر اجرای رفرندوم زیر نظر نهادهای وابستە به رهبری جمهوری اسلامی و حتی منویات شخص رهبر است، پس با این تفاصیل برگزاری رفراندوم و طرح رفراندوم از طرف روحانی امری “درون-حاکمیتی” و در راستای حفظ و ادامه بقاء و حتی بسط ارکان اساسی نظام جمهوری اسلامی می باشد. پس بیشتر طرح این مسئلە برای برون رفت از بن بست سیاسی موجود و همچنین کاهش سطح مطالبات و منحرف کردن اعتراضات مردمی دی ماە اخیر مطرح شدە است. به بیان دیگر، رفراندوم تغییر نظام سیاسی در چارچوبهای موجود امری غیر ممکن و دور از انتظار است. چرا که از یک طرف این بار اعتراضات وسیع مردمی وجود و حتی وجوب خود نظام حاکم و همچنین شخص رهبر و نهاد رهبری جمهوری اسلامی ایران را نشانە گرفتە است. از طرف دیگر، مردم ایران از هر نوع تغییر و اصلاحات درون-حاکمیتی از جانب نخبگان حاکم و کنونی این نظام به کلی نا امید گشتەاند و بر این اساس تن به بازیهای سیاسی و حتی حقوقی نخبگان این نظام برای ادامه گردش نخبگان/خودیها (برای کاهش سطح مطالبات و ادامه بقاء) در درون نظام نخواهند داد.
روژی کورد: مسئله رفراندوم هم در داخل رژیم ایران از سوی محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری اش و هم از سوی رفسنجانی در زمانی که به تضاد با خامنه ای برخواسته بود و نیز از سوی حسن روحانی در مراسم ۲۲ بهمن امسال طرح شده اما در خارج از ایران نیز این درخواست وجود دارد، بنظر شما رابطه ای بین ایندو وجود دارد؟ اگر وجود دارد، وجود آنرا ناشی از چه می دانید؟
د. پرویز رحیم: از یک طرف اساسا معترضان خواهان برچیدە شدن این نظام هستند و از طرف دیگر رفراندومی که فعالان سیاسی ایران خواستار آن شدهاند، رفراندومی زیر نظر سازمان ملل و با هدف تعیین نوع حکومت آینده ایران است. هر چند این تقاضا هم به نوعی از احساس نگرانی و خطر از فروپاشی خشونت آمیز و قهری جمهوری اسلامی و حتی تجزیە ایران نشات گرفتە و حال آنکه، کسانی که در داخل کشور درباره رفراندوم سخن میگویند، خواستار رفراندوم برای اصلاح قانون اساسی و در اصل تصفیە حسابات جناحی و سیاسی و به تاخیر انداختن فروپاشی این نظام و کاهش مطالبات مردمی اخیر صورت گرفتە است.
با این تفاصیل هرگاە جریان اصلاح طلبان حکومتی در ایران از فروپاشی نظام احساس خطر کردەاند با پیش کشیدن مسئلە رفراندوم سعی در کسب مجدد محبوبیت و مشروعیت و تحکیم جایگاە مردمی و حتی امتیازگیری از نخبگان اصولگرا و مراکز اصلی هستە سخت قدرت به جهت موفقیت در کنترل ناآرامی ها از سازوکار و طریقی کم هزینە و نرم و بدین ترتیب حفظ نظام هستند. اما این بار همچنان که به آن اشارە رفت، از یک طرف سطح مطالبات مردمی و اعتراضات اخیر و از طرف دیگر بحران های داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی فراتر از بازیهای رایج و نخ نمای اصلاح طلبان و اصولگرایان است. بدین معنی که برای اکثریت مردم عادی و به ستوە آمدە ایران این امر مبرهن و روشن گردیدە است که منشاء تمامی مشکلات و نابسامانی های نزدیک به ۴۰ سال گذشتە ایران تمامی نخبگان حاکم این نظام و اساس موجودیت و حاکمیت جمهوری اسلامی است.
روژی کورد: افرادی که خواستار رفراندوم هستند هیچگونه آلترناتیوی را طرح نکردند تنها مسئله مورد اشاره آنها، نظارت بین المللی است، بنظر شما طرح این خواسته نشانگر از هراس آنچه تجزیه ایران نامیده می شود است؟ اگر بله، آیا این درخواست کنندگان و بانیان طرح آن می توانند تضمین کننده حقوق ملیتهای غرفارس در ایران باشند؟
د. پرویز رحیم: هر چند این فراخوان از نظر ایجاد مرزبندی روشن و صریح با خواست جریان اصلاح طلبی درون-حاکمیتی جمهوری اسلامی شایان ارج و تقدیر میباشد، اما بدلیل محدودیتهایی چون مبهم بودن و ضعف سازوکارهای سازمانی و همچنین اجرایی و عدم برخورداری از قابلیت و توانایی عملی شدن در این برهە زمانی نمیتوان بر روی اجرایی شدن ان (حداقل در این شرایط) سرمایەگذاری عمده ای نمود. اما حداقل میتوان در آیندە به گسترش و فراگیری آن (رفراندوم تغییر رژیم سیاسی) در میان مردم و جریانهای سیاسی عمدە اپوزیسیون خارج از ایران امیدوار بود.
اما به عقیدە بندە تا زمانی که از این نظام (با هر شیوە ممکن و محتمل) عبور نشود و از طرف دیگر همە احزاب و جریانهای عمدە و مطرح سیاسی ملیتهای ایران در این مسئلە حضور و مشارکت فعال نداشتە باشند این تقاضا و فراخوان بیشتر بر روی کاغذ و رسانەای باقی خواه ماند. چرا که با تمام احترامی که برای این افراد قائلم، نبود یک تشکل فراگیر و مردمی در این برهه زمانی و یا فقدان حضور احزاب سیاسی ملیتهای ایران در این فراخوان ملیتهای ایران را نسبت به آیندە ایران بدبین و بیشتر ناامید خواهد کرد. همچنین نباید دو نکتە اساسی و بنیادین را فراموش کرد، نخست اینکه رفراندوم با وجود برقراری این حاکمین و درچارچوبهای پیش بینی شدە آن امکان پذیر نخواهد بود، و نکتە دوم اینکه بدون تشکیل مجلس موسسان قبل از برگزاری رفراندوم که از همه هویت ها و جریانات عمدە سیاسی تشکیل شدە باشد، نمی تواند آیندەای امیدوار کنندە و دلخواە را برای ملیتهای ایران فراهم سازد. یکی دیگر از مسائل عمده ایندە سیاسی ایران فارغ از سکولار-دمکراتیک بودن آن، نوع ساختار ان بر اساس فدرال یا متمرکز بودن آن است. به عقیدە بندە چە بر اساس تجارب تلخ تاریخی نظامهای مستبد دینی و غیر دینی در ایران و چە بر مبنای تجربه کشورهای کثیرالملە چند هویتی، دمکراسی در کشورهای درحال توسعە و حتی تحیکم و قوام یافتە بر مبنای اکثریت و اقلیت و بدون در نظرگرفتن خواستە و مطالبات همە ملیتها و مذاهب و هویت ها دوام و قوام نخواهد یافت. چرا که بحث گذار به دمکراسی و مقولە تحکیم و دوام و استمرار ان بحثی جداگانە و بسیار حساس و مهم می باشد. بندە سازوکار تقسیم قدرت در ایران را بر اساس نوع ادراە نظام سیاسی فدرال یا متمرکز را هستە مرکزی تحکیم دمکراسی در ایران ایندە می پندارم. چرا که برای رهایی از دور باطل انقلاب/اصلاحات، عدم تمرکز و انباشت قدرت در مرکز یا در تحت سیطرە یک هویت و گرایش خاص(تحت لوای هر نوع نظام سیاسی و حاکمیت) تنها سازوکار موجود برای تثبیت و تحکیم دمکراسی و احقاق حقوق همە افراد و هویت ها و ملیتهای ایران و از طرف دیگر همزیستی مسالمت امیز در چارچوب جغرافیای سیاسی ایران می بینم.
روژی کورد: ملتهای غیرفارس و به ویژه کوردها و عربها، به سوی میل استقلال خواهی در حرکتند و این امر نمایان و مبرهن است، بنظر شما زمان این خواسته فرار سیده و زیربناهای آن وجود دارد؟ وجود این خواسته را تا چه حد به عنوان منشأ تلاشهای ایرانیان جهت طرح این خواسته می بینید؟
د. پرویز رحیم: استقلال و حق تعیین سرنوشت خارجی (جدا از حق مسلم انگاشتن ان برای همە ملت ها از نظر بندە) یکی از مقولەهای چندجانبه و پیچیدە و مبتنی بر فاکتورهای متعدد داخلی و خارجی است. بدین ترتیب زمینەهای موفقیت و دستیابی به ان هم منوط به شرایط خاص و پیچیدە داخلی و خارجی است. بر این اساس تنها سازوکار برای ادامه موجودیت ایران چە اکنون و چە در آیندە احقاق حقوق همە ملیتها بر اساس نظامی دمکراتیک و فدرال میباشد. همچنین در این رابطە چند نکتە را باید مد نظر داشت، نخست اینکه در چارچوبهای موجود نظام حاکم کنونی، حتی تعیین سرنوشت داخلی نیز هم غیرقابل دستیابی به نظر می رسد. پس گذار از این نظام ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از طرف دیگر این خواستە بیشتر از جانب افراد و نخبگان فرهنگی و فکری این ملیتها مطرح شدە و تاکنون به بخشی از خواست و مطالبات مبارزاتی رسمی احزاب و جریانات عمدە سیاسی ملیتهای ایران تبدیل نگردیدە است. بندە به این مهم معتقدم که هرگاە ملتی چە در سطح فردی و چە گروهی و احزاب سیاسی و چە در سطح عملی و فکری و هویتی و… اساس مطالبات و مبارزات خود را برمبنای تاسیس کشور مستقل بر اساس جغرافیا و هویت خود بنا نهد، انگاە میتوان از اجرایی بودن ویا امادگی زمینەهای داخلی و خارجی ان بحث نمود. لذا تنها بر مبنای خواستی مجرد و منفردانە و بدون مبارزە طولانی و امادەکردن زمینەهای داخلی(مادی و ذهنی) و خارجی آن نمیتوان کشوری مستقل بنا نهاد.
هرچند که نوع نظام سیاسی و حقوقی هر کشور و همچنین ذهنیت و سابقە تاریخی و رفتار ملت غالب، نوع مبارزە و حتی خواستە و سطح مطالبات ملیتهای دیگر را تعین خواهد نمود ویا نقش اساسی در تکوین آن داشتە/خواهد داشت.
روژی کورد: اگر خودتان موضوعی را برای اشاره قابل ملاحظه و اهمیت می دانید، بفرمائید:
د. پرویز رحیم: در پایان بندە این مهم را به خوانندگان عزیز شما یادآوری مینمایم که باید هوشیار بود که طرح مسئلە سوریەای کردن/شدن ایران نیرنگ و خدعەای بیش برای ادامه سرکوب و نهادینەکردن بیشتر فقر و استبداد و اتلاف سرمایەهای اقتصادی و مالی و مادی و انسانی و فساد و… از جانب مستبدان کنونی این نظام سیاسی نیست. چرا که بالعکس ادعاهای این نظام، ادامه این رژیم سیاسی به معنی استمرار خشونت و جنگ و عدم وجود امنیت داخلی و منطقەای و حتی بین المللی میباشد.
از طرف دیگر طرح مسئلە رفراندوم (سوای نیت ولو خیر بانیان فراخوان ان) نباید مردم ایران را دوبارە به اصلاح در چارچوب این نظام موجود و تغییر مناسبات قدرت در این رژیم سیاسی امیدوار گرداند و از طرف دیگر باید این نکتە را متذکر شد که از یک طرف بدون گذار از این نظام سیاسی نەتنها هیچ رفراندومی برای تغییر رژیم سیاسی کنونی ایران موفق و محتمل نخواهد بود، بلکه هیچ مطالبه حق اساسی افراد و هویت های ایران محقق نخواهد گردید و از طرف دیگر بدون تاسیس مجلس موسسان در سطح ملی که از همە افراد و احزاب و جریانهای اپوزسیون خارجی ملیتهای ایران تشکیل شدە باشد، نمیتوان به بقاء آسیندە ایرانی دمکراتیک و سکولار اما چندفرهنگی و چند هویتی امیدوار بود.